التماس در مسکو؛ بلوف در فلوریدا

یکی از مهم‌ترین نقاط اصطکاک در روابط ترامپ و نتانیاهو، تفاوت در اولویت‌بندی‌های سیاسی است. رسانه‌های آمریکایی گزارش‌ داده‌اند در دولت ترامپ، دو دیدگاه کاملاً متفاوت درباره نحوه مواجهه با منطقه و ایران وجود دارد که به جناح ماگاها و شاهین‌ها معروف‌اند

  • ۵ ساعت قبل
  • 00
التماس در مسکو؛ بلوف در فلوریدا

پروندۀ ایران؛ دو راهی «اقدام سخت» و «آشوب»

پروندۀ ایران؛ دو راهی «اقدام سخت» و «آشوب»
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که زیر نورها و تزئینات عمارت «مارالاگو» در ایالت فلوریدا از همیشه زرد‌تر به نظر می‌رسید، شامگاه دوشنبه (8 دی 1404) میزبان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود. این دیدار با پوشش‌ رسانه‌ای گسترده‌ای ترتیب داده شد؛ اما خروجی آن متناسب با اسکورت سنگین 55 خودرویی کاروان نتانیاهو نبود.
دیدار آنها مسائل مختلف منطقه‌ای را شامل می‌شد؛ اما طبق معمول مهم‌ترین محور، «ایران» بود. با‌این‌حال یک بخش از این دیدار بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت، همان جایی که خبرنگار از ترامپ درباره احتمال حمله مجدد به ایران پرسید و ترامپ پاسخ داد که به اسرائیل اجازه حملات بیشتر علیه ایران را خواهد داد و دراین‌باره از نتانیاهو حمایت خواهد کرد. فارغ از اینکه پیش‌تر نتانیاهو اعلام کرده بود «نیازی به چراغ سبز آمریکا» برای حمله به ایران ندارد، گزارش‌هایی از واسطه‌گری روسیه برای کاهش‌ تنش میان ایران و اسرائیل وجود دارد. بر این اساس، برخی رسانه‌ها مدعی هستند از طریق مسکو پیام‌هایی رد و بدل شده است که می‌گوید طرفین «از حملات جدید علیه یکدیگر» خودداری می‌‌کنند؛ اما هیچ ضمانت اساسی در این خصوص وجود ندارد. هم‌زمان، رژیم صهیونیستی که هنوز موفق به ترمیم آسیب‌های جنگ 12‌روزه نشده، در حالی از فعالسازی سامانه پدافند لیزری جدید خود با نام «پرتو آهنین» خبر داده که تصویر منتشرشده از مؤسسه وایزمن در عمق سرزمین‌های اشغالی، از متروکه‌شدن این مجموعه بعد از 6ماه حکایت دارد. موضوعی که در کنار قراردادهای جدید تسلیحاتی با شرکت‌های اروپایی و آمریکایی، نشان می‌دهد تنها زمانی می‌‌توان به تضامین مبتنی بر کاهش تنش توسط اسرائیل فکر کرد که برنامه‌های آفندی و پدافندی کشور به بالاترین سطح از بازدارندگی رسیده باشد.

نیل تا فرات علیه بی‌بی

منطقه درحال‌حاضر با چندین متغیر همزمان دست‌ و پنجه نرم می‌کند که هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به یک درگیری بزرگ‌تر و تولید تهدید به‌ویژه علیه رژیم صهیونیستی را دارند:
۱. سوریه و خطر برخورد با ترکیه: احتمال درگیری ترکیه و اسرائیل در خاک سوریه جدی است. آنکارا به دنبال ایجاد یک دولت تحت‌الحمایه کامل در سوریه (تحت رهبری احمد الشرع) است که می‌تواند آزادی عمل نیروی هوایی اسرائیل را محدود کند. گزارش‌ها حاکی از آن است که ترکیه باتری‌های راداری را به سوریه منتقل کرده تا پروازهای اسرائیلی را شناسایی کند. در مقابل، نتانیاهو صراحتاً اعلام کرده است که خروج از مناطق حائل و جبل‌الشیخ روی میز نیست.
۲. بن‌بست در غزه: توافق غزه هنوز کامل نشده است. اسرائیل اصرار دارد تا زمانی که جسد اسیر «ران گویلی» بازگردانده نشود و تضمینی برای خلع سلاح حماس و حذف آن از حاکمیت آینده وجود نداشته باشد، وارد مرحله دوم توافق نخواهد شد.
3. جبهه لبنان: با نزدیک‌شدن به اولتیماتوم خلع سلاح حزب‌الله، نتانیاهو به دنبال تضمین‌هایی برای نابودی قابلیت‌های این جنبش و باقی ماندن ارتش اسرائیل در مواضع استراتژیک لبنان است.
4. ایران: اقدامات اخیر تهران از جمله رزمایش‌های زمینی، هوایی و دریایی و پرتاب ماهواره‌های راهبردی به مدار نزدیک به زمین در کنار حملات سایبری به چهره‌های سرشناس صهیونیست توسط گروه‌هایی که به ایران منتسب می‌شوند، فضای داخلی سرزمین‌های اشغالی را ملتهب کرده است.
5. سومالی‌لند: بخشی از انگیزه نتانیاهو از شناسایی منطقه جدایی‌طلب سومالی‌لند، نزدیک‌شدن به اهداف خود در یمن و دیگر کشورهای جنوب خلیج فارس بود. این اقدام نتانیاهو واکنش‌های تندی از سوی کشورهای منطقه به همراه داشت و پس از حمله به دوحه، دومین تهدیدی بود که شیوخ عرب را به فکر تشدید قوا انداخت. از طرفی دیگر، یمن نیز تهدید کرده که هر پایگاه اسرائیلی در سومالی‌لند را به مثابه هدف مشروع می‌بیند.

فرسایش منافع در فلوریدا

یکی از مهم‌ترین نقاط اصطکاک در روابط ترامپ و نتانیاهو، تفاوت در اولویت‌بندی‌های سیاسی است. ایده ترامپ این است که با مدیریت سیاست داخلی و اقتصاد، از فروپاشی بیشتر پایگاه اجتماعی خود جلوگیری کند. در مقابل، نتانیاهو با کمک لابی‌های یهود تلاش می‌کنند تا پای ترامپ را به یک جنگ تمام‌عیار باز کنند.
رسانه‌های آمریکایی گزارش‌ داده‌اند در دولت ترامپ، دو دیدگاه کاملاً متفاوت درباره نحوه مواجهه با منطقه و ایران وجود دارد که به جناح ماگاها و شاهین‌ها معروف‌اند:
جناح ماگا به دنبال پیشرفت سریع در همه جبهه‌ها و دستیابی به توافقات هستند تا از وقوع یک جنگ منطقه‌ای جدید که می‌تواند زیرساخت‌های نفتی کشورهای خلیج‌فارس را به خطر اندازد، جلوگیری کنند. جناح شاهین‌ها اما خواستار رویکردی سخت‌گیرانه هستند. آن‌ها از تعیین اولویت و اولتیماتوم پیش از هرگونه مذاکره حمایت می‌کنند و بر اساس اطلاعات ارائه‌شده توسط اسرائیل، بر ضرورت نابودی قابلیت‌های موشکی و دفاع هوایی ایران تأکید دارند.
این تعارض منافع، مدیریت بحران را برای هر دو طرف دشوار کرده است؛ چراکه هر دو باید «محاسبات داخلی» خود را در اولویت قرار دهند.

پروندۀ ایران؛ دو راهی «اقدام سخت» و «آشوب»

منابع اسرائیلی تأکید دارند تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیاست، پیشبرد پلن‌های صهیونی به‌ویژه گسترش توافقات ابراهیم به کشورهای منطقه دشوار یا غیرممکن خواهد بود. برای حذف این مانع، دو پروژه «سخت» و «نرم» در دستور کار قرار دارد. اقدام سخت متمرکز بر نابودی قابلیت‌های استراتژیک است؛ از جمله سیستم‌های موشکی بالستیک و دفاع هوایی. دومین هدف هم تحرک از جنس آشوب به معنای ایجاد بی‌ثباتی داخلی است که منتج به تضعیف بازوان کشور شود.
اسرائیل تحرکات گسترده‌ای برای آمادگی این پرونده انجام داده و قصد دارد ترامپ را متقاعد کند که ایران مانع اصلی هرگونه توافق امنیتی در سوریه و لبنان است. اسرائیل هیوم می‌گوید در‌حالی‌که روبیو و هگست از این رویکرد سخت‌گیرانه حمایت می‌کنند، ویتکاف نگران است که بازگشت به جنگ مجدد با ایران، ثبات اقتصادی و جریان انرژی در خلیج‌فارس را فلج کند.
مسئله مشترک اصلی میان رئیس‌جمهور آمریکا و نخست‌وزیر رژیم صهیونی این است که هر دو باید میان «هزینه‌های داخلی» و «دستاوردهای خارجی» توازن برقرار کنند. شکاف‌های درون ماگا و فشارهای اجتماعی بر ترامپ، او را به‌سمت احتیاط سوق می‌دهد؛ اما فشارهای میدانی در سوریه، پرونده هسته‌ای ایران و نیاز نتانیاهو به یک دستاورد بزرگ، فضا را به‌سمت اتخاذ تصمیمات سخت و احتمالاً متناقض پیش می‌برد.
در نهایت اگرچه این دیدار تعیین‌کننده نهایی نبود؛ اما نشان داد که هرچند هیچ احتمالی منتفی نیست؛ اما فعلاً تمرکز اصلی بر مدیریت افکار عمومی و ابزارهای رسانه‌ای و نرم است.

نظرات کاربران