چینی‌ها برای کار با ما باید ظرافت‌های جامعه را بشناسند

اشاره به موضوع جزایر سه‌گانه ایرانی در بیانیه پایانی امارات و چین، در شرایطی اتفاق افتاده که تهران و پکن در سال‌های اخیر از «همکاری راهبردی» در روابط دو کشور سخن می‌گویند. با وجود فراز و نشیب‌های گوناگون، روابط با چین صرفاً مبتنی بر اشتراکات مقطعی یا ملاحظات کوتاه‌مدت نیست.

  • ۱ ساعت قبل
  • 00
چینی‌ها برای کار با ما باید ظرافت‌های جامعه را بشناسند

جزایر با بیانیه غیرایرانی نمی‌شوند

جزایر با بیانیه غیرایرانی نمی‌شوند

مجتبی خراسانی، خبرنگار: وزیر امور خارجه چین 21 و 22 آذرماه (12 و 13 دسامبر) به دعوت عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات به ابوظبی سفر کرد. در بیانیه مشترکی که در سایت وزارت خارجه امارات منتشر شده است، امارات بر اصل چین واحد تأکید کرد و تایوان را بخش جدایی‌ناپذیر از خاک چین خواند. در مقابل نیز طرف چینی، حمایتش را از تلاش‌های امارات متحده عربی برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای اختلاف بر سر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه مطابق با قوانین بین‌المللی، از جمله منشور سازمان ملل متحد ابراز کرد. 

اشاره به موضوع جزایر سه‌گانه ایرانی در بیانیه پایانی امارات و چین، در شرایطی اتفاق افتاده که تهران و پکن در سال‌های اخیر از «همکاری راهبردی» در روابط دو کشور سخن می‌گویند. با وجود فراز و نشیب‌های گوناگون، روابط با چین صرفاً مبتنی بر اشتراکات مقطعی یا ملاحظات کوتاه‌مدت نیست. چین امروز اصلی‌ترین شریک اقتصادی ایران به شمار می‌رود. براساس آمار‌های منتشر شده، بخش قابل توجهی از نفت ایران، به‌ویژه پس از تشدید تحریم‌های غرب، به مقصد چین صادر شده است. در مقابل، بیشترین واردات ایران نیز از چین بوده است. 

روابط دوکشور البته محدود به مناسبات اقتصادی نبوده است. امضای سند همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین نیز نشان‌دهنده تلاش دو طرف برای ترسیم یک نقشه راه بلندمدت در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فناورانه است. این سند، صرف‌نظر از جزئیاتش، از منظر سیاسی حامل این پیام روشن است که تهران و پکن می‌خواهند روابطشان را از سطح همکاری‌های موردی به سطحی پایدار ارتقا دهند. عضویت مشترک ایران و چین در سازمان همکاری شانگهای و بریکس نیز، این پیام را مخابره می‌کند که دو کشور خود را بخشی از یک نظمی در حال ظهور می‌دانند که می‌خواهد نقش و نفوذ غرب را به چالش بکشد. 

با این حال، تجربه روابط بین‌الملل نشان می‌دهد هیچ رابطه‌ای متکی بر منافع اقتصادی یا عضویت در نهاد‌های چندجانبه پایدار نمانده است. پیش‌نیاز اساسی چنین روابطی، شناخت دقیق طرفین از خطوط قرمز و حساسیت‌های طرف مقابل و احترام گذاشتن به آن‌هاست. بر این اساس، هرچه سطح رابطه عمیق‌تر و راهبردی‌تر باشد، انتظار برای رعایت این حساسیت‌ها نیز بیشتر می‌شود. در غیر این صورت، تنش‌های سیاسی می‌تواند به‌سرعت سرمایه اعتماد ایجادشده را فرسایش دهد؛ حجم تجارت را پایین بیاورد و به دنبال آن تقابل‌ها را افزایش دهد. همان‌طور که طرف چینی اصل «چینِ واحد» و ادعا‌های ارضی خود در دریای چین جنوبی را از خطوط قرمز می‌داند و حاضر نیست در موضوع دوم داوری‌های بین‌المللی یا فشار خارجی را بپذیرد، برای ایران نیز مسئله تمامیت ارضی و به‌ویژه حاکمیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی ــ تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی ــ از جمله خطوط قرمز غیرقابل‌چشم‌پوشی است.

ایران در دهه‌های گذشته، به طور رسمی و صریح بار‌ها تکرار کرده که حاکمیتش بر این جزایر غیرقابل مذاکره و مبتنی بر اسناد تاریخی و حقوق بین‌الملل است. از این منظر، ورود هر کشور خارجی به این موضوع، حتی در قالب بیانیه‌های کلی یا ملاحظات دیپلماتیک، در تهران با حساسیت ویژه‌ای دنبال می‌شود. 
با وجود این حساسیت‌ها، ایران از شرکای راهبردی خود، از جمله چین، انتظار حمایت علنی در منازعات منطقه‌ای را ندارد؛ اما این توقع را دارد که دست‌کم با رعایت اصل بی‌طرفی، از ورود به موضوعاتی که مستقیماً به امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران مربوط می‌شود، پرهیز کند. 

اشاره به جزایر سه‌گانه در بیانیه‌ای که پس از دیدار با مقامات امارات صادر شده، می‌تواند این برداشت را ایجاد کند که پکن تلاش می‌کند هم‌زمان روابط خوب و کم‌هزینه‌ای با هر دو طرف داشته باشد و اصطلاحاً موازنه‌سازی میان روابط خود با تهران و کشور‌های عربی خلیج فارس کند. این موازنه اگر بدون توجه به حساسیت‌های ایران انجام شود، ممکن است هزینه‌هایی به همراه داشته باشد. 

چنین مواضعی به‌سرعت در فضای داخلی ایران بازتاب پیدا می‌کند. جریان‌های غرب‌گرا و منتقد سیاست نگاه به شرق، معمولاً از این دست موارد به‌عنوان شاهدی بر «غیرقابل اعتماد بودن» شرکای شرقی استناد می‌کنند. آن‌ها تلاش می‌کنند نشان دهند حتی کشور‌هایی مانند چین نیز در بزنگاه‌های حساس، منافع خود را بر ملاحظات ایران ترجیح می‌دهند و بنابراین، اتکای راهبردی به شرق نمی‌تواند جایگزین تعامل با غرب شود. 

برای ایران، تداوم و تعمیق روابط با چین همچنان اهمیت بالایی دارد؛ اما تداوم این تعامل تنها زمانی پایدار خواهد بود که اصل احترام متقابل به حساسیت‌های بنیادین رعایت شود. همان‌طور که ایران تلاش می‌کند در مسائل مرتبط با منافع حیاتی چین، ملاحظات پکن را رعایت کند، انتظار دارد این رویکرد از سوی پکن نیز متقابلاً رعایت شود. 

نظرات کاربران