وقتی ابتداییترین زیرساخت برگزاری لیگ برتر را نداریمبدون شک اگر باشگاهها به شکل خصوصی برای ترمیم ورزشگاهها اقدام میکردند این همه ریخت و پاش صورت نمیگرفت و کار اصولیتر پیش میرفت. در حال حاضر اما میبینیم که حضور دولت در راس این موضوع باعث شده تا هزینه زیادی صرف شود و نتیجهای نیز در بر نداشته باشد.
مشکلی که جذابیت فوتبال را کشت

قطعاً ریشه مشکل اصلی حال حاضر فوتبال ایران، که نبود زیرساختهای لازم در راستای برگزاری ساده یک مسابقه فوتبال است را باید به حساب غیر حرفهای بودن فوتبال ایران بگذاریم. در شرایطی که تیمهای نه چندان مطرح در لیگهای کشورهای مختلف با تکیه بر استقلال باشگاهداری بدون نیاز به دولت برای خود ورزشگاههای مجهز میسازند، فوتبال ایران بار این مسئولیت مهم را به تنهایی بر دوش دولت گذاشته به طوری که کمتر ورزشگاهی را میبینیم که متعلق به یک تیم و باشگاه فوتبال باشد.
بدون شک در دولتی که برای تامین تعهدات ضروری خود در شرایط فعلی اقتصادی دچار مشکلات عدیده است نمیتوان توقع داشت که مسئولیت پرهزینه ساخت ورزشگاه و ترمیم چمن و امکانات زیرساختی یک استادیوم را بر عهده بگیرد. فوتبال در همه جای دنیا به شکل مستقل اداره میشود و حتی وابسته به فدراسیون و سازمانهای لیگ نیست. در حالی که در کشور ما یک تیم فوتبال برای فعالیت به دولت فدراسیون و حتی بسیاری از نهادهای دیگر وابسته است.
این رفع مسئولیتها که در راستای عدم خصوصیسازی در فوتبال ایران رخ میدهد بدون شک فشار مضاعفی را به ادارهکلهای شهرهای مختلف و در نتیجه وزارت ورزش وارد کرده و نتیجهاش این میشود که حالا در سال منتهی به جام جهانی بدیهیترین نیاز یک مسابقه فوتبال که همانا زمین چمن مناسب است از دسترس خارج است. بودجهای که سالانه صرف ترمیم ورزشگاهها خصوصاً چمن استادیومهای فوتبال میشود آنقدر عجیب و غریب و نجومی است که در باور مردم عادی با درآمدهای جزئی نمیگنجد، اما آیا واقعاً چنین هزینهای برای ساخت ورزشگاه، ترمیم و یا اصلاح ایرادات لازم است؟
بدون شک اگر باشگاهها به شکل خصوصی برای ترمیم ورزشگاهها اقدام میکردند این همه ریخت و پاش صورت نمیگرفت و کار اصولیتر پیش میرفت. در حال حاضر اما میبینیم که حضور دولت در راس این موضوع باعث شده تا هزینه زیادی صرف شود و نتیجهای نیز در بر نداشته باشد. این موضوع به دلیل بودجهای که دولت از بیتالمال صرف میکند قابل تامل و رسیدگی است.
آزادی دور از دسترس
ورزشگاه آزادی نه به عنوان یک استادیوم معمولی بلکه به عنوان یک نماد ورزشی طی دو سال اخیر نتوانسته نیازهای برگزاری مسابقات فوتبال در پایتخت را برآورده کند. حتی خیلیها امید به بازسازی و ترمیم کامل آن ندارند. حذف این استادیوم از برنامه برگزاری مسابقات باعث شد تا دو تیم استقلال و پرسپولیس به عنوان نمایندگان پایتخت مقطعی را در ورزشگاه تختی بازی کنند اما کیفیت بد چمن این ورزشگاه با وجود هزینههایی که برای آن صورت گرفت به هیچ وجه جوابگوی لیگ برتر نبود. از طرفی ورزشگاه شهر قدس به دلیل برگزاری بازیهای مکرر و حتی حضور تیم پیکان به عنوان دیگر نماینده تهران در این استادیوم آسیب دید. در ابتدا به نظر میرسید که زمین این ورزشگاه میتواند جوابگوی مسابقات تهران باشد اما اخیراً میبینیم که این استادیوم نیز شرایط میزبانی ندارد چرا که چمن به شدت آسیب دیده و در کنار تمام نواقص این استادیوم و نبود استانداردهای لازم چمن نیز از دسترس خارج است. وضعیت این ورزشگاه به حدی بد است که استقلال برای میزبانی تصمیم گرفته بود راهی مشهد شود که منتفی شد و اگر هفته پایانی مسابقات نبود پرسپولیس هم باید فکری به حال میزبانی خود میکرد. نگران کننده است که تهران به عنوان پایتخت کشور زمینی برای برگزاری مسابقات تیمهایش ندارد و در بدترین شکل ممکن میزبانیها تحت تاثیر این شرایط قرار گرفته است.
در چنین وضعیتی نمیتوانیم از مربیان و بازیکنان توقع بازی خوب داشته باشیم طی هفتههای اخیر حتی انتقاد از عملکرد مربیان با واکنش آنها نسبت به وضعیت چمن مواجه شد و باید به این مربیان حق داد که در زمینی با کیفیت نامناسب امکان بازی روی زمین و اجرای تاکتیکهای زیبای فوتبال وجود ندارند. یکی از دلایل استفاده تیمها در بازیهای فصل جدید از توپهای بلند همین کیفیت نامناسب زمینها بوده است که جای انتقاد ندارد.
یادگار را چه شد؟
به جز سپاهان که در ورزشگاه نقش جهان از چمن خوبی برخوردار است تراکتور نیز در کنار دو مدعی دیگر به شدت از این زاویه آسیب دید. حواشی مختلفی پیرامون ورزشگاه یادگار امام و چمن خاص این استادیوم وجود دارد. وعدههای جذاب و رنگارنگ در خصوص چمن هیبریدی این استادیوم علاقهمندان به فوتبال را در انتظار زمینی سبز و دیدنی گذاشت. در حالی که به وقت بهرهبرداری از چمن با فاجعه روبرو بودیم.
هزینه روی هزینه برای ترمیم چمن این ورزشگاه بار دیگر استادیوم یادگار را صاحب چمنی سبز و زیبا کرد اما تراکتوریها به دلیل شرایط نامساعد ورزشگاه بنیان دیزل با چمن قدیمی چندین ساله مجبور شدند زودتر از موعد مقرر و در حالی که هنوز ریشههای این چمن جوان است در ورزشگاه یادگار امام بازی کنند. پیش بینی میشوند با توجه به اظهارات متخصصین چمن باید منتظر زردی، تخریب و از بین رفتن مجدد چمن ورزشگاه یادگار امام باشیم. اتفاقی منفی که باشگاه تراکتور به ناچار خطر آن را به جان خریده است، چرا که اگر قرار بود منتظر آمادهسازی این چمن بمانند حداقل باید تا سال آینده صبر میکرد، که در آن زمان هم مسابقات به پایان رسیده و چمن سبز یادگار دیگر به کارشان نمیآمد. تراکتور را در کنار تیمهای دیگری همچون استقلال خوزستان که اصلاً زمینی برای میزبانی ندارد بگذارید تا عمق فاجعه از تبریز تا خوزستان در خصوص نبودن زمین چمن مناسب برای برگزاری سطح اول فوتبال ایران مشخص شود. ورزشگاههای دیگر شهرها نیز شرایطی مساعد ندارند و نمیتوانیم ادعا کنیم چمن دیگر استادیومها مطلوب است اخیرا استقلال و پرسپولیس دربی را در ورزشگاه امام خمینی اراک برگزار کردند و در آن زمان بود که مشخص شد چمن این استادیوم هم کیفیت لازم را ندارد.
عزمی هم بهبود شرایط نیست
فدراسیون فوتبال چند سالیست که تلاش میکند با کمک کمیته استانداردسازی ورزشگاهها روی کیفیت مسابقات سختگیری کرده و تیمها را مجاب به ارائه زمینی چمن مناسب کنند. با این حال کارساز نبوده و به نظر میرسد تیمها با ارائه مدارک فیک آنها را دور میزنند. اخیرا با توجه به چکی که از باشگاه استقلال خوزستان توسط باشگاه آلومینیوم برگشت خورد متوجه شدیم که استقلال خوزستان مدارک زمین ورزشگاه امام خمینی اراک را به عنوان محل میزبانی خود ارائه داده بود تا مجوز میزبانی را دریافت کند. در حالی که اگر سختگیریهای لازم صورت بگیرد ارائه این مدارک در جهت صدور مجوز امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی و در حالی که تعداد زمینهای چمن موجود در فوتبال ایران خصوصاً لیگ برتر تا این حد محدود است چگونه میتوانیم توقع داشته باشیم که بازیهای جذابی از تیمها ببینیم. جام جهانی در پیش است و بازیکنان به اندازه کافی برای بازیهای جذاب انگیزه دارند اما زمینی برای ارائه توانمندیهایشان نیست. در نتیجه نمیتوان توقع برنامههای تاکتیکی و فوتبال مالکانه یا تیکیتاکا را داشته باشیم. عزمی هم برای بهبود شرایط دیده نمیشود و بعید است حتی طی چند سال آینده نیز تغییری در این خصوص رخ دهد. با توجه به بودجهای که صرف فوتبال ایران میشوند داشتن زمین حداقل خواسته اهالی فوتبال است که در مقابل پولهایی که در این رشته ورزشی هدر میرود بسیار ناچیز است. فارغ از حق پخش و تبلیغات که میتواند خلاء مالی موجود در فوتبال را پر کند نقش دلالیسم در وضعیت چمن و بازسازی ورزشگاهها از یک سو، هدر رفت پولهای کلان در جذب بازیکنان با دخالت مربیان و مسئولان باشگاهها در این مهم از سوی دیگر، اجازه نمیدهد تا فوتبال مسیر صحیح خود را طی کند و نتیجهاش این افول چشمگیر تاکتیک در سال منتهی به جام جهانی است.
مطالب پیشنهادی









