پروژۀ ترس و پروپاگاندای نتانیاهو بعد از خبر رزمایش

بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که در دیدار پیش‌رو با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو خواهد کرد و این موضوع یکی از محور‌های اصلی مذاکرات خواهد بود.

  • ۳ ساعت قبل
  • 00
پروژۀ ترس و پروپاگاندای نتانیاهو بعد از خبر رزمایش

نگران اتوبان آسمان تل‌آویو

نگران اتوبان آسمان تل‌آویو
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونی با تهدید همزمان علیه ایران و ترکیه، درخواست چک سفید امضا را به واشنگتن ارسال کرد و قرار است و روز دوشنبه 8 دی 1404 برای تحویل گرفتن آن به آمریکا سفر کند. 

همزمان با این سفر، مجموعه‌ای از مواضع امنیتی، نظامی و سیاسی از سوی تل‌آویو مطرح شده که نشان می‌دهد این رژیم، در حال بازتعریف فضای تهدید پیرامونی خود است. روز گذشته نتانیاهو در تل‌آویو میزبان «کریاکوس می‌تسوتاکیس»، نخست‌وزیر یونان و «نیکوس کریستودولیدس»، رئیس‌جمهور قبرس بود. او در بیانیه مشترک پایانی این دیدار اعلام کرد که قبرس و یونان برای گسترش همکاری نظامی و امنیتی با این رژیم به توافق رسیده‌اند و تأکید کرد: «ما از طریق قدرت به ثبات و از طریق قدرت به صلح و رفاه دست خواهیم یافت.»

نتانیاهو در بخش دیگری از سخنرانی‌اش مستقیماً به تهدید ترکیه پرداخت: «به کسانی که در مورد ساختن امپراتوری‌ها و تسلط بر دولت ما خیال‌پردازی می‌کنند، می‌گویم: فراموشش کنید. این اتفاق نخواهد افتاد. حتی به آن فکر هم نکنید.» اردوغان پیش‌تر ناظر به طرح امپراتوری عثمانی گفته بود: «ترکیه خیلی بزرگ‌تر از وسعت ۷۸۲ هزار کیلومتر مربعی فعلی است. کسانی که از حضور ما در سوریه و لیبی و سومالی گله می‌کنند، مأموریت تاریخی ملت ما را درک نکرده‌اند.»

نتانیاهو از سوی دیگر در گفت‌وگو با یک خبرنگار صهیونیست نسبت به خبر آزمایش موشکی ایران در روز‌های اخیر ابراز نگرانی کرده و تهدیداتش علیه ایران را تکرار کرد. تهدید همزمان ترکیه و ایران را می‌توان در یک چهارچوب مشترک که قابل صورت‌بندی هستند و ترکیبی است از ترس تغییر موازنه قدرت با یک پروژه تبلیغاتی و روانی برای تثبیت روایت امنیتی اسرائیل در غرب. 

چرا خبر رزمایش در ایران تل‌آویو را روشن کرد

بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که در دیدار پیش‌رو با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، درباره برنامه هسته‌ای ایران گفت‌وگو خواهد کرد و این موضوع یکی از محور‌های اصلی مذاکرات خواهد بود. او با اشاره به خبر ادعایی رزمایش در ایران مدعی شد تل‌آویو تمامی آمادگی‌های لازم را برای پاسخ به هرگونه اقدام احتمالی دارد و هشدار داد که هر حرکت تهران با واکنشی «شدید» مواجه خواهد شد. 

نتانیاهو همچنین گفت تمرکز دیدار با ترامپ علاوه بر ایران، بر آینده نوار غزه، لبنان و حزب‌الله خواهد بود. همزمان در روز‌های اخیر، رسانه‌هایی چون اکسیوس به نقل از منابع اسرائیلی و آمریکایی مدعی شدند که تل‌آویو نگرانی‌اش را نسبت به رزمایش ادعایی موشکی ایران به واشنگتن اطلاع داده است؛ رزمایشی که به‌زعم اسرائیل می‌تواند پوششی برای حمله غافلگیرکننده ایران باشد. نکته مهم آن است که این رزمایش تا زمان نگارش این گزارش، از مسیر‌های رسمی کشور به‌طور کامل تأیید و تشریح نشده؛ اما همین «ابهام اطلاعاتی» به بستری برای بزرگ‌نمایی تهدید تبدیل شده است. 

با این حال مقامات اسرائیلی اذعان دارند که احتمال حمله ایران کمتر از ۵۰ درصد است و حتی منابع آمریکایی نیز تأکید کردند که نشانه‌ای از حمله قریب‌الوقوع مشاهده نشده است؛ اما ابراز نگرانی از سوی بلندگو‌های عبری با شدت فزاینده‌ای ادامه دارد. 

بروز نگرانی فزاینده صهیونیست‌ها از خبر رزمایش ایران در سطح بین‌الملل می‌تواند در دو حالت قابل صورت‌بندی باشد: نخست؛ ترس از بازسازی توان رزم ایران. پس از جنگ ۱۲ روزه و ضرباتی که به زیرساخت‌های پدافندی و آفندی ایران وارد شد، اسرائیل بر این باور بود که برای مدتی، برتری نسبی ایجاد شده است؛ اما امروز گزارش‌های اطلاعاتی عبری و آمریکایی و همچنین اعلام رسمی بازسازی توان رزم تهران توسط مقامات داخلی، نگرانی جدیدی میان صهیونیست‌ها از جهت بازگشایی مجدد اتوبان در آسمان سرزمین‌های اشغالی ایجاد کرده است. 
حالت دوم اما تبدیل تهدید بالقوه به پروژه تبلیغاتی است. رژیم صهیونی تلاش می‌کند هر تحرک نظامی ایران را حتی در سطح رزمایش، به‌عنوان نشانه‌ای از «تهدید فوری» بازنمایی کند و افکار عمومی غرب را برای حمله به ایران آماده کند. 

زمان‌بندی این هشدار‌ها اتفاقی نیست. نتانیاهو در آستانه دیدار با ترامپ، نیازمند احیای جایگاه خود به‌عنوان «رهبر خط مقدم مقابله با ایران» است. او می‌داند که در واشنگتن، روایت تهدید، ابزار چانه‌زنی است. 

در این چهارچوب، رزمایش ایران نه به‌عنوان یک اقدام معمول نظامی، بلکه به‌مثابه نشانه‌ای از نیت تهاجمی بازتعریف می‌شود. این همان الگویی است که اسرائیل سال‌ها در پرونده هسته‌ای ایران دنبال کرده؛ تبدیل ظرفیت بالقوه به تهدید بالفعل در گفتمان سیاسی. 

ترکیه در تیررس تل‌آویو

حساسیت اخیر رژیم نسبت به ترکیه را باید در بستر تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه دید؛ تغییراتی که به‌تدریج جایگاه آنکارا را از یک بازیگر حاشیه‌ای به کنشگری تعیین‌کننده در چندین پرونده هم‌زمان ارتقا داده است. از نگاه تل‌آویو، ترکیه‌ای که به‌تازگی قرار داد خرید هواپیما‌های اف‌35 با آمریکا امضا کرده و همچنین اعلام کرده طی ۷ سال آینده «۲۰ جنگنده یوروفایتر» جدید از انگلیس و «۲۴ جنگنده دست دوم» از قطر و عمان خریداری کند، دیگر صرفاً یک عضو ناتو با سیاست خارجی مستقل نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به قدرتی منطقه‌ای است که می‌تواند موازنه‌های سنتی امنیتی با اسرائیل را به چالش بکشد. با این حال نگرانی‌های مهم‌تری نیز وجود دارد: 

1. نخستین عامل نگرانی، بازگشت فعال ترکیه به معادلات سوریه است. تقویت روابط آنکارا با دولت جدید سوریه، به‌ویژه در شرایطی که اسرائیل همچنان بر راهبرد تضعیف و مهار دمشق تأکید دارد، به معنای بسته شدن تدریجی فضای مانور تل‌آویو در شمال سوریه است. مقامات ترکیه گفته‌اند طرح ارسال تسلیحات به سوریه شامل خودرو‌های زرهی، پهپاد‌ها، توپخانه، موشک و سامانه‌های پدافندی است. 
نیرو‌های ترکیه حتی اگر تحرکی علیه اسرائیل نداشته باشند هم به خودی خود مانع حملات مکرر و کم‌هزینه اسرائیل در خاک سوریه خواهند شد. 
2. ترکیه در مدیترانه شرقی با بلوکی متشکل از اسرائیل، یونان، قبرس و تا حدی مصر روبه‌رو است که با ترسیم مرز‌های دریایی و قرارداد‌های انرژی، در پی حذف یا محدودسازی نقش آنکارا هستند. 

اسرائیل با قرارداد‌های گازی و همکاری امنیتی– انرژی، در حال تثبیت جایگاه خود به‌عنوان بازیگر جدید بازار انرژی است که به طور مستقیم موازنه قدرت به زیان ترکیه را تغییر می‌دهد. در مقابل، نفوذ ترکیه به‌دلیل بی‌ثباتی سوریه، فشار‌های ژئوپلیتیکی و انزوای نسبی در شرق مدیترانه نیز در نگرانی اسرائیل و ائتلاف‌سازی مؤثر است. افزایش نقش ترکیه در این حوزه، به معنای کاهش وزن ائتلاف‌های جایگزینی است که تل‌آویو برای مهار رقبا روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده بود.

3. فراتر از این دو سطح، آنچه بیش از همه ذهن سیاست‌گذاران اسرائیلی را مشغول کرده، تلاش ترکیه برای تثبیت خود به‌عنوان یک بازیگر مرکزی و غیرقابل حذف در معادلات منطقه‌ای است؛ بازیگری که همزمان با روسیه، آمریکا، جهان عرب، اروپا و کشور‌های منطقه گفت‌وگو می‌کند و در چند جغرافیای حساس حضور دارد. 

در همین چهارچوب، انتشار گزارش‌هایی در رسانه‌های یونانی درباره بررسی ایجاد یک نیروی مشترک دریایی، هوایی و زمینی میان یونان، قبرس و اسرائیل برای مقابله با «نفوذ ترکیه» اهمیت پیدا می‌کند. هرچند این گزارش‌ها به‌طور ضمنی تکذیب شده؛ اما نفس طرح چنین سناریو‌هایی نشان می‌دهد که مسئله ترکیه از سطح اختلافات دیپلماتیک عبور کرده و وارد محاسبات امنیتی بلندمدت شده است. برای تل‌آویو، ارسال پیام هشدار آمیز به آنکارا در چنین فضایی، بخشی از تلاش برای بازدارندگی روانی و ترسیم خطوط قرمز پیش از تحرکات احتمالی پیش‌رو است. 

با قبرس و یونان بیانیه می‌دهم پس هستم

نتانیاهو از بازسازی تدریجی توان رزم ایران نگران است و هم تلاش می‌کند این نگرانی را به پروژه‌ای تبلیغاتی و سیاسی تبدیل کند؛ پروژه‌ای که هدف نهایی آن، شکل‌دهی به تصمیمات واشنگتن و مهار رقبای منطقه‌ای است. سوای از این ترکیه نیز به‌عنوان بازیگری مستقل و در حال گسترش نفوذ منطقه‌ای، در کانون این امنیت‌سازی قرار گرفته است. آنچه اسرائیل امروز انجام می‌دهد، تلاش برای تعریف دوباره قواعد بازی پیش از آن است که موازنه‌ها بیش از این تغییر کند. 

از سوی دیگر، رژیم صهیونی حداقل دو مقصود از وصلت سه‌شنبه شب خود با یونان و قبرس دارد: نخست، نمایش انزواگریزی و ائتلاف‌سازی در برابر ایران و ترکیه؛ و دوم، ارسال پیام به واشنگتن مبنی بر اینکه تل‌آویو بخشی از یک بلوک امنیتی فعال است، نه بازیگری تنها. سفر نتانیاهو به آمریکا، آزمونی خواهد بود برای سنجش موفقیت این راهبرد که آیا روایت تهدید او بار دیگر در واشنگتن خریدار دارد یا نه. 

نظرات کاربران