دربارۀ یک نزاع فیک میان چند جریان اصولگرا قبل از انتخابات شورا

افرادی که در شورای شهر عضو بوده یا مسئولیت‌‌هایی در شهرداری دارند باید بار بیشتری بر دوش خود حس کنند و با تلاش برای افزایش کارآمدی، مردم را به خروجی این انتخابات امیدوار کنند؛ اما نه‌تنها چنین دیدگاهی وجود ندارد، بلکه هرچه بیشتر به روز‌های انتخابات نزدیک می‌شویم تقابل‌‌های سیاسی تخریب محور با هدف حذف رقیب سیاسی از صحنه انتخابات شدت می‌گیرد.

  • ۶ ساعت قبل
  • 00
دربارۀ یک نزاع فیک میان چند جریان اصولگرا قبل از انتخابات شورا

مشارکت انتخاباتی دغدغهٔ آخر گروه‌های سیاسی

مشارکت انتخاباتی دغدغهٔ آخر گروه‌های سیاسی
علی مزروعیعلی مزروعیخبرنگار

جذابیت انتخابات شورا‌های شهر و روستا در شهر‌های کوچک و روستا‌ها اگر به اندازه انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری نباشد حداقل کمتر از آن هم نیست؛ اما در شهر‌های بزرگ که تعداد کاندیدا‌ها بسیار فراتر از دایره شناخت افراد است و مناسبات قومی و قبیله‌ای چندان پررنگ نیست، این انتخابات کمتر واجد مؤلفه‌‌هایی است که بتواند مردم را به حضور در پای صندوق‌‌های رای مجاب کند.

تا پیش از اینکه به واسطه شهادت سید ابراهیم رئیسی، یک انتخابات ریاست‌جمهوری زودهنگام به کشور تحمیل شود، معضل مشارکت در انتخابات شورا‌های شهر این‌گونه چاره‌جویی شده بود که با برگزاری هم‌زمان از ظرفیت مشارکت مردمی در انتخابات ریاست‌جمهوری برای افزایش مشارکت در انتخابات شورای شهر بهره برده می‌شد؛ اما با این حادثه و برگزاری جداگانه انتخابات شورای شهر، دیگر نمی‌توان برای جلب مشارکت مردمی به دیوار انتخابات ریاست‌جمهوری تکیه کرد.

در چنین فضایی افرادی که در شورای شهر عضو بوده یا مسئولیت‌‌هایی در شهرداری دارند باید بار بیشتری بر دوش خود حس کنند و با تلاش برای افزایش کارآمدی، مردم را به خروجی این انتخابات امیدوار کنند؛ اما نه‌تنها چنین دیدگاهی وجود ندارد، بلکه هرچه بیشتر به روز‌های انتخابات نزدیک می‌شویم تقابل‌‌های سیاسی تخریب محور با هدف حذف رقیب سیاسی از صحنه انتخابات شدت می‌گیرد. این رویکرد هم  به ایجاد ناامیدی نسبت به خروجی دموکراسی در افکار عمومی منجر شده و میزان مشارکت را کاهش می‌دهد و هم از منظر تامین منافع حزبی و گروهی کارایی نداشته و معکوس عمل می‌کند. رویکرد‌های تخریب‌محور رقبای سیاسی را نیز به همین مسیر واداشته و یک چرخه تقابل منفی را به‌وجود آورده که به هویت سیاسی همه گروه‌‌های فعال در انتخابات آسیب می‌زند. 

پیش‌فرض غلط رقابت در خلأ مشارکت

بعد از آنکه تلاش‌‌های برخی جریان‌‌های سیاسی برای تداوم شورای شهر فعلی و تمدید سه ساله شورای ششم بدون برگزاری انتخابات به نتیجه نرسید، بسیاری از جریان‌‌های سیاسی و کاندیدا‌های بالقوه مبتنی‌بر این پیش‌فرض عمل می‌کنند که مشارکت عمومی در این انتخابات پایین خواهد بود و عمدتاً محدود به پایگاه‌‌های رایی ثابت است. به همین دلیل استراتژی اصلی آن‌‌ها نه جذب آرا از لایه‌‌های خاکستری جامعه، بلکه حذف رقبا از طریق تخریب آن‌هاست تا در یک انتخابات کم‌رونق سهم بیشتری از کرسی‌‌ها نصیبشان شود. برخی گروه‌‌های سیاسی فکر می‌کنند تنها با تکیه بر هسته سخت هوادارانش می‌تواند پیروز شود.

این پیش‌فرض ضدمنافع ملی چرخه منفی تقابل را تقویت کرده و فرصت ایجاد اجماع بر سر مسائل مشترک شهری را از بین می‌برد. عوامل متعددی مانند کارآمدی فعلی شورا‌ها و شهرداری‌‌ها و همچنین عمومیت یافتن طرح‌‌های اقناع‌کننده در مورد مسائل روزمره شهری مانند ترافیک، آلودگی هوا، خدمات عمومی و پروژه‌‌های عمرانی می‌توانند انگیزه حضور مردم را افزایش دهند. اگر کنشگران سیاسی به جای تخریب، بر ارائه برنامه‌‌های عملی تمرکز کنند امکان بسیج لایه‌‌های گسترده‌تری از شهروندان وجود دارد. این مسئولیت به‌ویژه در شرایطی که به طور جبری انتخابات شورا از ریاست‌جمهوری منفک شده است باید بیشتر از گذشته درک شود. 

این چاه برای خودتان هم به آب نمی‌رسد

جریان‌‌های سیاسی که وارد جنگ منفی با رقبا می‌شوند تصور می‌کنند با برجسته کردن ضعف‌‌های حریف، پایگاه خود را تقویت و شانس پیروزی را افزایش می‌دهند؛ اما در عمل این استراتژی به اعتبار همه طرف‌‌ها آسیب می‌زند.  وقتی یک جریان سیاسی شروع به تخریب رقیب می‌کند، در‌ها را روی پاسخ مشابه باز می‌کند. نتیجه این مواجهه یک فضای مسموم پر از اتهام‌زنی متقابل است که در آن هیچ‌کدام از طرف‌‌ها نمی‌توانند تصویر روشن مورد ادعا در مورد عملکرد خود را به مردم ارائه دهند. مردم در نهایت با حجم انبوهی از اخبار منفی در مورد فساد، ناکارآمدی و سوءمدیریت مواجه می‌شوند. در میان این هیاهوی تخریبی، حتی دستاورد‌های واقعی هم دیده نمی‌شود. پروژه‌‌های عمرانی موفق، بهبود خدمات شهری، مدیریت بحران‌‌ها و ابتکارات مثبت همه زیرسایه اتهامات و منفی‌بافی‌‌ها گم می‌شوند. مردم به جای اینکه بشنوند «ما در این دوره چنین دستاورد‌هایی داشتیم» فقط می‌شنوند «آن‌‌ها فاسد بودند» یا «این‌‌ها ناکارآمدند»، درنتیجه اعتماد عمومی به کل نهاد شورا و شهرداری خدشه‌دار می‌شود. اگر هدف واقعی یک جریان سیاسی افزایش نفوذ در مدیریت شهری است منطقی‌ترین راه پرهیز از تخریب و تمرکز بر ارائه کارنامه مثبت و برنامه‌‌های آینده است، در غیر این صورت حتی در صورت پیروزی نیز با خلأ مشروعیت مواجه شده و همراهی مردم را در اجرای سیاست‌‌های خود نخواهد داشت. 

دموکراسی را در بن‌بست فرو نبرید

دموکراسی برای جلب اعتماد عمومی و افزایش مشارکت باید در دو بعد فرایند و فرآورده کارآمد باشد. در بعد فرایند، انتخابات باید امکان حضور طیف‌‌های متنوع سیاسی و چهره‌‌های جدید را فراهم کند. اگر فرایند به گونه‌ای طراحی شود که تصویری انحصاری و بسته از دموکراسی ارائه دهد، میل عمومی به مشارکت کاهش می‌یابد. به همین دلیل این موضوع تصویب شده که به صورت آزمایشی، انتخابات شورای شهر تهران در دوره آتی به شیوه تناسبی برگزار شده و در صورت مطلوب بودن نتایج این مدل به سایر شهر‌ها تسری یابد؛ اما کارایی دموکراسی تنها به فرایند محدود نمی‌شود؛ فرآورده و خروجی آن نیز واجد اهمیت است. اگر اصلاح ساختار انتخاباتی انجام شود؛ اما عدم تعامل سازنده اعضای شورا با یکدیگر و با شهردار به ناکارآمدی، نزاع بی‌حاصل و عدم حل مشکلات شهری منجر شود، اثر مثبت اصلاح فرایند خنثی خواهد شد. دموکراسی در معنایی عام، یعنی امید مردم به حل مشکلات از مسیر صندوق رأی. اگر رفتار اعضای شورا این امید را نابود کند مشارکت عمومی کاهش می‌یابد. 

جلوگیری از تکرار تصویر ناکارآمدی مدیریت شهری

یکی از خطرات پیش روی شورای شهر ششم تهران ایجاد تصویری ناکارآمد و مشابهت سازی آن با وضعیتی است که در شورای شهر اول تهران رخ داد. در آن شورا اختلافات شدید داخلی میان اعضا و درگیری‌‌های حزبی چنان بالا گرفت که نهایتاً شورای شهر نخست قبل از پایان دوره خود منحل شد تا به این طریق در همان نخستین دوره تصویری منفی از مدل شورایی در مدیریت شهری در اذهان عمومی شکل بگیرد. در دوره‌‌های بعدی نیز نمونه‌‌هایی از ناکارآمدی دیده شد از جمله در شورای شهر پنجم که حواشی گسترده منجر به این شد که طی یک دوره چهارساله تهران سه شهردار به خود ببیند. این عدم‌ثبات مانع از پیشرفت پروژه‌‌های بلند مدت می‌شود. این تجربیات باید درس عبرتی برای ارتقا سطح کارآمدی در شورای شهر باشد؛ اما درپیش گرفتن دعوا‌های جناحی نشان می‌دهد همان چرخه منفی درحال تکرار شدن است.  

کنشگران سیاسی باید از چرخه تخریب فاصله گرفته و به سوی رقابت برنامه‌محور حرکت کنند. تمرکز بر کارنامه مثبت، ارائه راهکارهای عملی برای مسائل شهری و ایجاد اجماع بر سر اولویت‌های مشترک مشروعیت و کارآمدی مدیریت شهری را تقویت می‌کند. دموکراسی محلی وقتی شکوفا می‌شود که شهروندان احساس کنند رأی‌شان به حل واقعی مشکلات منجر خواهد شد. پرهیز از نزاع‌های جناحی و تأکید بر همگرایی تنها راهی است که می‌تواند امید به صندوق رأی در انتخابات شورای شهر را در دل لایه‌های گسترده‌تر جامعه زنده سازد.

نظرات کاربران