سبد تولید را متنوع کنیدموجودیت فیلم در کشور ما - بهعنوان یک کالای مصرفی - قدمتی نزدیک به صد ساله دارد و نفوذ سینما در میان ایرانیان بدل به سنتی دیرپا شده است و به همین دلیل کمتر کشوری را در منطقه، بهجز «لبنان»، «مصر» و «ترکیه» میتوان سراغ گرفت که در حد و اندازه نام ایران چیزی تحت عنوان سینما داشته باشد و به آثارش چه در بُعد سرگرمی و چه در جنبه متفکرانه آن ببالد؛ همه اینها اما باعث نشده تا همسایگان ما بخواهند دست روی دست بگذارند و بازار خود را توسعه ندهند.
ترکیه چطور مخاطب را با سینما آشتی داد؟

سینمای ایران مدتهاست که در سبد اکران خود درگیر دو ژانر «کمدی» و «درامهای خانوادگی» است و برخوردی سطح پایین و بسیار کلیشهای با مفهوم فیلم کمدی و ملودرام دارد. در واقع نسخههایی که فیلمسازان ایرانی برای مخاطبان خود میپیچند، بهدور از بداعت و خلاقیت است و تنها سوژه را در دمدستیترین حالت، مصرف میکند. همین نکته نیز باعث شده تا شبکه نمایش خانگی و محتواهای موجود در بسترهای آنلاین، از تاکشو گرفته تا استندآپ کمدی، طرفدار بیشتری نسبت به آثار سینمایی داشته باشند و بدون هیچ رقیبی، تختگاز به سمت جلو برانند. اوضاع در سینمای غرب، شرق و کشورهای دور و اطراف ما هم چندان گلوبلبل نیست، اما آنها با انتخاب مسیری متفاوت، به تنوع بصری - روایی آثارشان فکر میکنند و ذائقه تماشاگر را شرطی بار نمیآورند. موجودیت فیلم در کشور ما - بهعنوان یک کالای مصرفی - قدمتی نزدیک به صد ساله دارد و نفوذ سینما در میان ایرانیان بدل به سنتی دیرپا شده است و به همین دلیل کمتر کشوری را در منطقه، بهجز «لبنان»، «مصر» و «ترکیه» میتوان سراغ گرفت که در حد و اندازه نام ایران چیزی تحت عنوان سینما داشته باشد و به آثارش چه در بُعد سرگرمی و چه در جنبه متفکرانه آن ببالد؛ همه اینها اما باعث نشده تا همسایگان ما بخواهند دست روی دست بگذارند و بازار خود را توسعه ندهند. در چنین شرایطی، اصلیترین رقیب ایران در خاورمیانه، یعنی ترکیه، عزم خویش را برای تبدیل شدن به رقیب جدی سینمای هالیوود، بالیوود و صنعت پرقدرت سینمای شرق دور جزم کرده است. به گزارش «دیلی صباح»، سعید یاردیمجی، رئیس کمیسیون فیلم ترکیه اعلام کرد که بهطور میانگین سالانه حدود 60 سریال و فیلم تلویزیونی در این کشور تولید میشود و تاکنون توانسته مخاطبانی از آسیا و اروپا گرفته تا منطقه بالکان و آمریکای جنوبی را به خود جذب کند. در مجموع سریالها و فیلمهای سینمایی ترکیهای در 170 کشور خواهان دارند و به کار سرگرم کردن 750 میلیون بیننده تلویزیونی و سینمایی در سراسر دنیا مشغولند. همین مسئله نیز باعث شده تا استودیوهای بینالمللی در سیاستی دوجانبه و دوطرفه نهتنها خواهان محصولات ترکی باشند، بلکه بخواهند پروژههای خود را در داخل این کشور تعریف کرده و توسعه دهند. از سوی دیگر، وقتی به بازار سینمای ترکیه در سال 2025 نگاه میاندازیم برایمان بهروشنی مشخص میشود که آنها کجای ماجرا ایستادهاند و ما در چه نقطهای بهسر میبریم. درآمد ترکیه از گیشه سینمای خود در سال 2025 به حدود 259 میلیون دلار آمریکا رسید و پیشبینی میشود تا سال 2030 میلادی رقم 295 میلیون دلار را رد کند، درحالیکه فروش بلیت و اقبال مخاطب به سینمای ایران از ابتدای امسال تا پایان پاییز در نسبت با مدت مشابه سال گذشته کاهشی سه میلیونی را تجربه کرده است! حال برای برونرفت از این شرایط چه باید کرد؟ در وضعیتی که ما همچنان «صنعت» سینما نداریم، باید با تجویز مُسکّنهای فوری شدت درد را در کوتاهمدت به تعویق بیندازیم.
تنوع ژانر و دستبرد به کشکول تُرکی
سال گذشته هم مانند سال جاری، سینمای ایران ملک طلق آثار بهاصطلاح کمدی بود، با این تفاوت که در سال 1403 فیلمهای اجتماعی سهم کمتری در میان 10 تولید پرتقاضا ایفا کردند. چیزی که در آن میان تعجببرانگیز جلوه میکرد، حضور فیلم «مست عشق» در میان پنج اثر پرفروش بود، زیرا سیاست فرهنگی دولت سیزدهم پس از پاندمی کرونا و وقایع 1401 هموارکردن مسیر برای میانداری فیلمهای بفروش کمدی بهمنظور حضور دوباره مردم و مخاطبان در سالنهای سینما بود و در این راه جایی برای آثار پرریسکتر در ژانرها و سبکهای متفاوت وجود نداشت. اما با همه این تفاصیل، انتظار نسبتاً طولانی تماشاگر پس از کشوقوسهای حقوقی فراوان بهسر رسید و تیم ایرانی «مست عشق» توانست شوریدگیهای مولانا جلالالدین محمد بلخی را در قالب یک فیلم تاریخی با مایههای ملودرام از اردیبهشت 1403 به سردر سینماها بیاورد. «مست عشق» براساس الگوهای روایی آشنا و همینطور استفاده از بازیگران مطرح ایرانی و ترکیهای توانست به فروش بالایی دست پیدا کند و دو میلیون نفر را برای تماشای خود به سینما بکشاند. اکران «مست عشق» میتوانست به آغاز روندی در سینمای ما بینجامد که برمبنای آن جریان دوقطبی کمدی و فیلم اجتماعی عملاً به پایانشان سلام کنند، ولی این اتفاق بهجز اکران کموبیش موفق نسخه پایلوت «موسی کلیمالله» در سال بعد محقق نشد تا همچنان خللی در روند بازار انحصاری سینمای ایران پیش نیاید. در نقطه مقابل، سینمای ترکیه قرار دارد که مسئله تنوع ژانری را در درون خود حل کرده و با وجود اقبالی که از طرف مردم این کشور به آثار کمدی وجود دارد، ملودرامها، آثار تاریخی، فیلمهای اکشن، انیمیشنها، فیلمهای عاشقانه و... فروش خوبی را در سال رو به پایان 2025 تجربه کردهاند، بهطوریکه انیمیشن rafadan tayfa: kapadokya با 8 میلیون دلار فروش داخلی و بیش از 9 میلیون دلار حسابی کولاک کرد و گیشه ترکیه را با ایستادن در رتبه اول به تسخیر درآورد. پیشتر اشاره شد که سینما و تلویزیون ترکیه در سال حدود 60 فیلم و سریال تولید میکند که تعداد قابل توجهی از این میزان نهتنها هزینههای تولید را جبران میکنند، بلکه به سود واقعی و خوبی نیز دست مییابند. این درحالی است که تولید فیلم در ایران بیش از ترکیه است و ما با سالنهای نمایش کمتر نسبت به کشور همسایه، در سال تعداد فیلم بیشتری را اکران میکنیم که اکثریت قریب به اتفاق آنها نیمی از هزینههای تولید را هم جبران نمیکنند! پس ادامه این روند در سینمای ایران با وجود کاهش تماشاگر نهتنها مقرونبهصرفه نیست، بلکه بار اضافی زیادی را بر دوش شبکه نمایش خانگی و VODها میاندازد که ممکن است در آیندهای نهچنداندور ادامه راه تولیدات پلتفرمی را به وجود و حیات یک یا دو ژانر گره بزند. بعضی از ژانرها نظیر فیلمهای وسترن به دلیل خاصیت بومیشان نمیتوانند در سینمای ایران به حیاتی خودبسنده و سودآور دست پیدا کنند، اما همانطور که در گذشته شاهد رونق فیلمهای جنایی، وحشت و... بهواسطه تمایل مخاطبان بودهایم، این آثار میتوانند در نبود یک فرایند صنعتی و براساس همکاری تولیدکنندگان، دولت، سینمادار و پخشکننده، الگوی نادرست شکلگرفته را دور بزنند و حسابی دیده شوند. حتی کمدی هم میتواند بهدور از اشکال کلاژگونه و رؤیاپردازی که در حال حاضر وجود دارد، پوست بیندازد و بیننده همچون دهه 70 شاهد سابژانرهایی نظیر کمدی موقعیت، فیلمهای اسلپاستیک و کمدیهای اسکروبال هالیوودی باشد تا این گونه مهم سینمایی از سکه نیفتد و بازارش همچنان بتواند رونق خود را در رقابتی سالم با دیگر فیلمها حفظ کند. از میان 10 فیلم پرفروش سال 1404 تا اینجای کار شش فیلم کمدی هستند و از چهار اثر باقیمانده تنها انیمیشن «یوز» و جدیدترین اثر ابراهیم حاتمیکیا، یعنی «موسی کلیمالله» است که از الگوی کمدی - فیلم اجتماعی پیروی نمیکنند، درحالیکه در یک شرایط عادی سینمایی مخاطب باید بتواند از بین آثار متنوع بهطور «واقعی» یکی را بر دیگری ترجیح دهد.
مطالب پیشنهادی










