محاسبه ساده، اختلاف معنادارتجربه سالهای اخیر نشان داده است که ورود داراییهای فیزیکی به بورس از طریق صندوقها، در کوتاهمدت معمولاً با افزایش هیجان و ورود نقدینگی همراه میشود. صندوقهای طلا نمونهای روشن از این الگو هستند و بهنظر میرسد نقره نیز در آستانه تجربهای مشابه قرار دارد.
نقره؛ از واقعیتهای جهانی تا حباب داخلی و بورسمحور

نوید اسودی، تحلیلگر بازارهای مالی: در هفتهها و ماههای اخیر، نقره بار دیگر به کانون توجه سرمایهگذاران ایرانی بازگشته است. رشد پرشتاب قیمت جهانی نقره، همزمان با نوسانات ارزی و محدودیت گزینههای سرمایهگذاری در داخل کشور، باعث شده نقره از یک فلز صنعتی و نیمهسرمایهای، به موضوعی داغ در فضای اقتصادی و حتی رسانهای تبدیل شود. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا قیمت فعلی نقره در بازار داخلی ایران بر مبنای واقعیتهای اقتصادی است یا با پدیدهای به نام «حباب» مواجهیم؟
محاسبه ساده، اختلاف معنادار
اگر قیمت جهانی نقره و نرخ ارز داخلی را مبنای محاسبه قرار دهیم، تصویر شفافتری از وضعیت فعلی بازار بهدست میآید. با فرض قیمت انس جهانی نقره حدود ۷۰ دلار و نرخ دلار آزاد در محدوده ۱۳۱ هزار تومان، قیمت تئوریک هر گرم نقره خالص (عیار ۹۹۹) از فرمول متعارف جهانی به عددی در حدود ۲۹۵ هزار تومان میرسد.
با این حال، نقره در بازار داخلی ایران نه بر مبنای این عدد، بلکه با قیمتی نزدیک به ۳۷۰ هزار تومان معامله میشود؛ یعنی اختلافی در حدود ۷۵ هزار تومان یا بیش از ۲۵ درصد بالاتر از ارزش محاسباتی. این فاصله قابل توجه را نمیتوان صرفاً با هزینههای جانبی، اجرت، یا محدودیتهای لجستیکی توضیح داد. آنچه امروز در بازار مشاهده میشود، نشانهای روشن از حباب قیمتی است؛ حبابی که ریشه آن بیش از آنکه در متغیرهای بنیادین باشد، در هیجان، انتظارات تورمی و رفتارهای گلهای سرمایهگذاران خرد نهفته است.
تفاوت نقره با طلا؛ نکتهای که نادیده گرفته میشود
برخلاف طلا که در اقتصاد ایران همواره نقش یک دارایی سرمایهای کلاسیک و پناهگاه تورمی را ایفا کرده، نقره ماهیتی دوگانه دارد: هم کالای صنعتی است و هم دارایی سرمایهای. در بازارهای جهانی، بخش قابل توجهی از تقاضای نقره به صنایع وابسته است و همین ویژگی باعث میشود رفتار قیمتی آن نوسانپذیرتر و حساستر به چرخههای اقتصادی باشد. در ایران اما، این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود و نقره صرفاً بهعنوان «طلای فقرا» یا جایگزین طلا تلقی میشود؛ نگاهی سادهانگارانه که خود میتواند به تشدید حباب قیمتی دامن بزند.
ورود نقره به بورس؛ هیجان جدید در راه است؟
در چنین فضایی، خبر پذیرهنویسی صندوقهای مبتنی بر نقره در بازار سرمایه اهمیت ویژهای پیدا میکند. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که ورود داراییهای فیزیکی به بورس از طریق صندوقها، در کوتاهمدت معمولاً با افزایش هیجان و ورود نقدینگی همراه میشود. صندوقهای طلا نمونهای روشن از این الگو هستند و بهنظر میرسد نقره نیز در آستانه تجربهای مشابه قرار دارد.
پذیرهنویسی صندوقهای نقره میتواند تقاضای «کاغذی» این فلز را بهطور ناگهانی افزایش دهد؛ تقاضایی که الزاماً به خرید و نگهداری نقره فیزیکی منجر نمیشود. در چنین شرایطی، این خطر وجود دارد که حباب فعلی بازار فیزیکی نقره، با یک حباب بورسمحور جدید تقویت شود؛ حبابی که بیش از آنکه ریشه در عرضه و تقاضای واقعی داشته باشد، محصول انتظارات و جریانهای کوتاهمدت نقدینگی است.
هشدار به سرمایهگذاران و سیاستگذاران
واقعیت آن است که توسعه ابزارهای مالی اگر بدون عمقبخشی واقعی به بازار و شفافیت در پشتوانه داراییها انجام شود، بهجای ثبات، نوسان را افزایش میدهد. صندوقهای نقره نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در صورت فقدان آموزش کافی به سرمایهگذاران و نبود سازوکارهای کنترلی مناسب، ممکن است این صندوقها در کوتاهمدت بازدهیهای جذاب نشان دهند، اما در میانمدت با اصلاحهای شدید، به بیاعتمادی تازهای در بازار سرمایه دامن بزنند.
جمعبندی
نقره امروز در ایران بیش از آنکه بر پایه متغیرهای بنیادین حرکت کند، تحت تأثیر هیجان، انتظارات تورمی و ابزارهای جدید مالی قرار گرفته است. فاصله معنادار میان قیمت محاسباتی (حدود ۲۹۵ هزار تومان) و قیمت معاملاتی (حدود ۳۷۰ هزار تومان) نشانهای روشن از وجود حباب است. ورود صندوقهای نقره به بورس میتواند این حباب را در کوتاهمدت تشدید کند، اما تجربه بازارها نشان میدهد که قیمتها در نهایت به واقعیتهای اقتصادی بازمیگردند.
در چنین شرایطی، احتیاط، تحلیل و پرهیز از تصمیمهای هیجانی بیش از هر زمان دیگری برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران ضروری است؛ چه در بازار فیزیکی نقره و چه در نسخه بورسی آن.
مطالب پیشنهادی










