این افتضاح، فیلمش ۲۶ سال پیش ساخته شده بوداپستین، بانکدار و سرمایهدار معروف اهل نیویورک بود که با ایجاد حلقهای بزرگ از زنان و کودکان، نقش دلال محبت را برای افراد سرشناس ایفا میکرد! پرونده او اکنون ابعاد تازهای پیدا کرده و ردپایی از حضور افرادی چون «مایکل جکسون»، «میک جَگر» (خواننده گروه رولینگ استونز)، «وودی آلن» و... هم در آن به چشم میخورد.
چشمان خیرۀ کوبریک بر پروندۀ اپستین

فیلم «چشمان کاملاً بسته» استنلی کوبریک، 26 سال پیش، در تابستان 1999 میلادی اکران شد. فیلم آخر این هنرمند و تکنسین بزرگ سینمای آمریکا نه فقط به تأویلپذیرترین اثر وی تبدیل شد، بلکه به شخصیترین فیلم او و وصیتنامه زندگی سینماییاش نیز بدل گردید. بهتازگی تعدادی از رسانههای بزرگ و کوچک آمریکایی و غربی ادعا کردهاند فیلم «چشمان کاملاً بسته» بیارتباط با پرونده حساس «جفری اپستین» نبوده است. اپستین، بانکدار و سرمایهدار معروف اهل نیویورک بود که با ایجاد حلقهای بزرگ از زنان و کودکان، نقش دلال محبت را برای افراد سرشناس ایفا میکرد! پرونده او اکنون ابعاد تازهای پیدا کرده و ردپایی از حضور افرادی چون «مایکل جکسون»، «میک جَگر» (خواننده گروه رولینگ استونز)، «وودی آلن» و... هم در آن به چشم میخورد. پیش از این مستنداتی دقیق، بر وجود رابطه دوستانه نزدیک میان «دونالد ترامپ» و اپستین حکایت داشت که حضور رئیس جمهور فعلی ایالات متحده در کسبوکار کثیف رفیق نیویورکیاش را تأیید میکرد؛ اما حضور «بیل کلینتون» رئیسجمهور وقت آمریکا در املاک اپستین و انتشار گسترده عکسهای او باعث شد شهروندان آمریکایی با چشمانی متعجب به این پرونده بزرگ و اساسی نگاه کنند و ریسمان پوسیده اعتماد خود به چهرههای سرشناس - از سیاستمدار گرفته تا سلبریتی و... - را از بین ببرند. حال فیلم تمثیلی و مملو از نماد کوبریک در لایههای بیرونی و درونی روایت خود به چه مسائلی اشاره میکرد که باعث شد سازندهاش تنها چند روز پس از تحویل نسخه ماقبل نهایی به کمپانی «برادران وارنر» دنیا و مافیهایش را ترک کند؟ پیش از پرداختن به مسئله مرگ مشکوک کوبریک بد نیست داستان فیلم «چشمان کاملاً بسته» را بهصورت اجمالی مرور کنیم تا از خلال آن به شباهتهای موجود میان جرائم اپستین و آخرین اثر سینمایی کوبریک پی ببریم.
سوژه اپستین در نمای مدیوم شات
دکتر بیل هارفورد (تام کروز) به همراه همسرش آلیس (نیکول کیدمن) به مهمانی بزرگ یکی از چهرههای مطرح نیویورکی دعوت میشوند. ویلیام به درخواست صاحبخانه به طبقه بالا میرود تا به وضعیت جسمی زنی به اسم مَندی رسیدگی کند. آلیس در این میان تنها میماند و گرم گفتوگو با فردی دیگر میشود، پس از ورود به خانه بحثی میان این دو در مورد روابط زناشوییشان درمیگیرد که به اعتراف تلخ آلیس دراینخصوص منجر میشود. بیل از خانه خارج میشود و با دوستش نیک برخورد میکند؛ او از یک مهمانی بالماسکه عجیب که ماهیت آن کاملاً مخفی است با بیل حرف میزند. دکتر هارفورد تصمیم خود برای رفتن به این مهمانی را با دریافت رمز ورود از نیک عملی میکند و با تهیه لباس مخصوص و ماسک پا به مجلس موردنظر میگذارد. بیل پس از پایان مهمانی به خانه میرود و فردا صبح که برای باخبر کردن دوستش نیک از وقایع مهمانی به سمت او حرکت میکند، متوجه میشود که وی شب قبل، درحالیکه صورتش آشولاش شده بود به همراه دو نفر دیگر محل اقامتش را ترک کرده است. بعدازاین اتفاق، دکتر هارفورد به محل مهمانی شب قبل مراجعه میکند و با نامهای تهدیدآمیز روبهرو میشود که از وی میخواهد بیخیال پرسوجو و مکاشفه در باب مهمانی شب قبل شود. سپس بیل متوجه میشود که دختر مریضحال ابتدای فیلم به دلیل آنچه زیادهروی در مصرف مواد اعلام شده درگذشته است! مهمانی بالماسکه دوکلمه عبور داشت که بیل بهخاطر بهیادنیاوردن کلمه دوم باید مجازات میشد، اما دختر مریضاحوال ابتدای فیلم تصمیم میگیرد تا بهجای دکتر هارفورد تاوان دهد. القصه اینکه، بیل پس از اتمام ماجرا به خانه میرود و متوجه میشود که همسرش ماسکی را که او در مهمانی ویژه بالماسکه بر چهره داشته یافته است. آلیس از خواب بیدار میشود و دکتر تمام ماجرا را برای وی تعریف میکند و بعد از آن این دو به همراه دختر کوچکشان برای خرید کریسمس راهی فروشگاه میشوند.
وقتی کوبریک به مخاطبانش کد میدهد
«چشمان کاملاً بسته» در کارنامه سینمایی کوبریک حکم یک شاهکار شخصی را دارد که راه را برای نقدهای روانکاوانه و همینطور ارجاعات مربوط به لژهای ماسونی باز میکند؛ اما بهتازگی و با دامنهدارتر شدن ابعاد پرونده جنسی اپستین نگاهها با تأکید فراوان به سمت این اثر برگشته و بسیاری از اهالی رسانه یافتههای جدیدی در رابطه با ارتباط «چشمان کاملاً بسته»، مرگ نابهنگام کوبریک و پرونده جنسی جفری اپستین پیدا کردهاند. کارگردان «پرتقال کوکی» چند روز پیش از درگذشتش کارهای مربوط به نسخه سینمایی «چشمان کاملاً بسته» را در اختیار کمپانی یهودی برادران وارنر گذاشت. این فیلم به اذعان برخی، هشداری در مورد یک فرقه کودکآزار توسط چهرههای برجسته جهانی بود که جزئیات آن نباید در اختیار مخاطبان سینما قرار میگرفت و بهخاطر همین مسئله هم کوبریک را از میان برداشتند تا 24 دقیقه از فیلم در تدوین مجدد عملاً کنار گذاشته شود. بااینحال کوبریک به شکل کاملاً چیرهدستانه سرنخهای خود را در فیلم قرار داد تا از دخالت اغیار مصون بماند. این اثر خاصیتی استعاری دارد، بهطوریکه تا پیش از ظاهرشدن ردپای جفری اپستین، انجمن مخفی ایلومیناتی، بوهمین گروو و خانواده ثروتمند یهودی روتشیلد نقشی ویژه در تحلیلهای بینامتنی و فرامتنی افراد و گروههای مختلف در مواجهه با «چشمان کاملاً بسته» بازی میکردند، ولی سوژه اپستین و ارتباط آن با فیلم کوبریک حامل نشانههایی واضح است که باعث جدیگرفتن آن میشود. برای نمونه در آخرین سکانس و نماهای فیلم، بیل و آلیس به همراه دختر کوچکشان در حال عبور از یک فروشگاه هستند. دختر در نزدیکی دو مرد بزرگسال - که در مهمانی آغازین فیلم هم حضور داشتهاند - در پسزمینه ایستاده و نگاهش به سمت پدر و مادرش است. او سپس این دو مرد را درحالیکه از دید دوربین «لری اسمیت» خارج میشوند دنبال میکند. «راجر اوری» نویسنده مشترک فیلم «داستان عامهپسند» سال گذشته در گفتوگو با «جو روگن» پادکستر معروف آمریکایی از زبان کسانی که در اولین نمایش «چشمان کاملاً بسته» حضور داشتند، نقل میکند که در نوع خودش جالبتوجه است. کوبریک در آن مراسم با فریاد به مدیران برادران وارنر میگفت این فیلم من است و شما نمیتوانید آن را حذف کنید. چهار روز پس از این دعوای لفظی بود که کوبریک درگذشت! راجر اوری ادعا دارد دکتر هارفورد و همسرش دخترشان را به فرقه کودکآزاری سپردهاند. حرفهای اوری در پادکست جو روگن مخالفان و موافقانی جدی دارد. مخالفان مدعی آنند که چرا یک فرقه منحرف جنسی باید دست به قتل کارگردانی به شهرت و محبوبیت کوبریک بزند؛ اما مهمترین سند تصویری بهجامانده در این زمینه را به حال خود رها کند یا آنکه چرا کوبریک با وجود دلایل روشن بهجای ساختن اثری سینمایی در این زمینه، قضیه را به پلیس گزارش نداده است؟ دلایلی که در رابطه با رد فرضیه نقش داشتن جریان اپستین در مرگ کوبریک و تدوین «چشمان کاملاً بسته» ایراد میشود سادهلوحانه است، زیرا فرقهای که اعضایش آشکارا وابسته به هسته سخت قدرت در آمریکا و جریان اصلی هالیوود باشند از برقراری تماس یک شهروند مشهور؛ اما معمولی با پلیس نمیترسند که بخواهند پا پس بکشند. از اینها گذشته، فرقه اپستین و گروههای تبهکاری ازایندست ریشه در تاریخ غرب دارند و ردپای آنها در مسائل و اتفاقات ریزودرشت به چشم میخورد؛ مسئلهای که از دید «آرتور شنیتسلر» در رمان کوتاه «داستان رؤیا» بهعنوان منبع اصلی اقتباس سینمایی کوبریک هم دور نماند.
مطالب پیشنهادی









