هیچ تیمی در امان نیست!

این روزها دیگر مهم نیست مسابقه در کدام شهر برگزار شود یا چه تیم‌هایی مقابل هم قرار بگیرند؛ لیگ باشد یا جام حذفی، تهران باشد یا تبریز و اهواز، تقریباً همه ورزشگاه‌ها یک تصویر مشترک دارند: فحاشی‌های سنگین، پرتاب بطری و فضای پرتنش.

  • ۵ ساعت قبل
  • 00
هیچ تیمی در امان نیست!

بحران فزاینده فحاشی و پرخاشگری در ورزشگاه‌ها

بحران فزاینده فحاشی و پرخاشگری در ورزشگاه‌ها
هومن جعفریهومن جعفریخبرنگار

این روزها دیگر مهم نیست مسابقه در کدام شهر برگزار شود یا چه تیم‌هایی مقابل هم قرار بگیرند؛ لیگ باشد یا جام حذفی، تهران باشد یا تبریز و اهواز، تقریباً همه ورزشگاه‌ها یک تصویر مشترک دارند: فحاشی‌های سنگین، پرتاب بطری و فضای پرتنش. استقلال امسال بارها این صحنه‌ها را تجربه کرد؛ از بازی با فجرسپاسی شیراز تا دیدار خرم‌آباد. پرسپولیس و تراکتور در جام حذفی هم با همین جو روبه‌رو شدند. در اهواز هم تقریباً هر تیمی که پا به زمین می‌گذارد، با دشنام و بطری‌پراکنی بدرقه می‌شود. این رفتارها نشان می‌دهد که مشکل فراتر از یک بازی یا یک تیم است و به یک معضل ساختاری در فرهنگ ورزشگاه‌ها تبدیل شده است. اما چرا این اتفاق می‌افتد و چرا روزبه‌روز شدیدتر می‌شود؟
عوامل اصلی تشدید جو ورزشگاه‌ها
نسل جدید تماشاگران : حضور پررنگ جوانان و نوجوانان در ورزشگاه‌ها باعث شده ملاحظات اجتماعی کمتر رعایت شود. این نسل راحت‌تر از دیگران به فحاشی روی می‌آورد و در فضای جمعی، فشار گروه همسالان رفتارها را تشدید می‌کند.
فشارهای اقتصادی و اجتماعی: بسیاری از تماشاگران با مشکلات معیشتی و فشارهای زندگی وارد ورزشگاه می‌شوند. محیط مسابقه برای آن‌ها به محلی برای تخلیه خشم و هیجان تبدیل شده است.
تعصب افراطی و حساسیت فوتبالی: رقابت‌های سنتی، داوری‌های بحث‌برانگیز و حساسیت‌های قومی یا شهری، فضای ورزشگاه را ملتهب‌تر می‌کند. در برخی شهرها، هویت محلی با تیم فوتبال گره خورده و هر اتفاقی به واکنش شدید منجر می‌شود.
ضعف مدیریت و نظارت: نبود کنترل جدی روی لیدرها، کمبود دوربین‌های مداربسته، بی‌توجهی به شماره‌گذاری صندلی‌ها و عدم برخورد قاطع با متخلفان، زمینه تکرار این رفتارها را فراهم کرده است.
فرهنگ عمومی و خانواده: برخی جامعه‌شناسان معتقدند ریشه فحاشی در ورزشگاه‌ها به ضعف نهادهای هنجارساز و بعضا خانواده برمی‌گردد. وقتی ارزش‌های اخلاقی به‌درستی منتقل نمی‌شوند، پرخاشگری در محیط‌های جمعی بازتولید می‌شود. با توجه به مشکلات اقتصادی سال های اخیر و حتی شاغل بودن هر دو والد، همچنین با گسترش شبکه های اجتماعی و دردسترس بودن فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان سن پایین، این موضوع اصلا عجیب نیست!
کمبود برنامه‌های فرهنگی و سرگرمی: نبود فعالیت‌های جایگزین برای تخلیه هیجان جوانان، بیکاری و فقدان امکانات تفریحی سالم، ورزشگاه را به تنها محل تخلیه انرژی منفی بدل کرده است.
ضعف زیرساخت‌های ورزشگاه‌ها: نبود امکانات رفاهی، ازدحام، صف‌های طولانی و شرایط نامناسب ورود و خروج، خود به عاملی برای عصبانیت و پرخاشگری تبدیل می‌شود.
رسانه و فضای مجازی: بازتاب گسترده فحاشی‌ها و درگیری‌ها در شبکه‌های اجتماعی، گاهی به جای بازدارندگی، به الگوسازی منفی منجر می‌شود و جوانان برای دیده شدن، رفتارهای تندتری نشان می‌دهند.
بی‌اعتمادی به مدیریت فوتبال: احساس بی‌عدالتی نسبت به تصمیم‌های داوری یا سیاست‌های فدراسیون، خشم تماشاگران را بیشتر می‌کند و آن‌ها را به واکنش‌های تند سوق می‌دهد.
فحاشی و خشونت در ورزشگاه‌های ایران ترکیبی از خشم اجتماعی، فشار اقتصادی، ضعف مدیریت، تغییرات نسلی و کمبود فرهنگ‌سازی است. این معضل تنها به فوتبال محدود نمی‌شود و بازتابی از بحران‌های فرهنگی و اجتماعی گسترده‌تر در جامعه است. ورزشگاه به جای آن‌که محل شادی و هیجان باشد، به صحنه‌ای برای تخلیه خشم و بازتولید بی‌اخلاقی بدل شده است. اگر راهکارهای فرهنگی، مدیریتی و اجتماعی جدی اتخاذ نشود، این رفتارها می‌تواند به شکل سازمان‌یافته‌تر و خطرناک‌تر ادامه پیدا کند و فوتبال ایران بیش از پیش قربانی خشونت و بی‌فرهنگی شود.

نظرات کاربران