رئیس‌جمهور صلح‌های شیشه‌ای

ترامپ در حالی بار‌ها بر پایان‌دادن به ۸ جنگ اشاره کرده و براین‌اساس خود را بهترین رئیس‌جمهور آمریکا می‌داند که روایت‌های میدانی کاملاً ادعای او را نقض می‌کنند.

  • ۳ ساعت قبل
  • 00
رئیس‌جمهور صلح‌های شیشه‌ای

ونزوئلا، نهمین جنگی که ترامپ آغاز کرد

ونزوئلا، نهمین جنگی که ترامپ آغاز کرد
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

دونالد ترامپ در تلاش است تا اگزمای پوستی دست راستش را با آغشته کردن به خون مردم ونزوئلا پنهان کند. هنوز دو هفته از مراسم اهدای جایزه خودساخته صلح فیفا به دونالد ترامپ نگذشته که فشار آمریکا علیه ونزوئلا وارد مرحله خطرناکی شده است؛ مرحله‌ای که ترکیبی از «آرایش سنگین نظامی» و «مشروعیت‌سازی حقوقی» برای اقدام نظامی احتمالی را در خود دارد. درحالی‌که واشنگتن مدعی «جنگ با مواد مخدر» است، آنچه در میدان رخ داده، بیشتر به یک «عملیات نظامی هدفمند» علیه کاراکاس شباهت دارد تا یک برنامه کلاسیک ضدقاچاق.
از زمانی که ارتش آمریکا یک قایق در آب‌های منطقه را هدف قرار داد و ۱۱ نفر را کشت (ماه سپتامبر)، موجی از حملات دریایی و هوایی آغاز شد که طی آن دست‌کم ۲۱ شناور دیگر در کارائیب و اقیانوس آرام منهدم شدند. برآیند این عملیات‌ها ۸۳ کشته است؛ آماری که سازمان ملل متحد آن را «اعدام‌های فراقضایی» معرفی کرده است. نکته مهم این است که آمریکا تاکنون هیچ مدرک معتبری ارائه نکرده که نشان دهد شناور‌های هدف واقعاً حامل مواد مخدر بوده یا تهدیدی ایجاد می‌کرده‌اند. این عملیات‌ها در حالی توجیه می‌شود که داده‌های رسمی خود آمریکا روایت «ونزوئلا به‌عنوان مسیر اصلی قاچاق به ایالات متحده» را نقض می‌کند. گزارش سال ۲۰۲۰ اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا نشان می‌دهد «۷۴ درصد» کوکائین ورودی به آمریکا از مسیر اقیانوس آرام می‌آید و تنها ۸ درصد آن از طریق قایق‌های تندرو کارائیب منتقل می‌شود. از سوی دیگر، ونزوئلا یک کشور ترانزیتی است و روشن است که کشتی‌های عبوری از آن به اروپا می‌رسند. همچنین ادعای ترامپ درباره حمل مخدر «فنتانیل» نیز با واقعیت‌های جغرافیای تولید این ماده هم‌خوانی ندارد. فنتانیل نه در آمریکای جنوبی تولید می‌شود و نه مصرف قابل‌توجهی دارد و زنجیره اصلی آن به مکزیک و مواد اولیه آسیایی برمی‌گردد.

هشت صلح شیشه‌ای

ترامپ در حالی بار‌ها بر پایان‌دادن به 8 جنگ اشاره کرده و براین‌اساس خود را بهترین رئیس‌جمهور آمریکا می‌داند که روایت‌های میدانی کاملاً ادعای او را نقض می‌کنند.
1- اولین مورد، درگیری کامبوج و تایلند بود؛ نبردی پنج‌روزه که تابستان امسال با آتش‌بس متوقف شد و دو طرف در بیانیه‌ای مشترک از نقش ترامپ قدردانی کردند. اما این «صلح» چندان دوام نیاورد و تنها چند ماه بعد، تایلند حملات هوایی جدیدی علیه کامبوج انجام داد و واشنگتن ناچار شد دو طرف را به پایبندی به تعهداتشان فرا بخواند. در آخرین مورد و هم‌زمان با نگارش این گزارش، درگیری‌های شدیدی در «تپه ۳۵۰» در شمال کامبوج، گزارش شده است.
2- جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا جایی بود که ترامپ شخصاً میزبان مراسم امضای توافقی در مؤسسه صلح آمریکا شد؛ ساختمانی که حالا نام او را بر سردر دارد. اما این توافق هرگز توسط ائتلاف اصلی شورشیان امضا نشد و جنگ عملاً ادامه یافت تا جایی که همان روز، انفجار بمبی در شرق کنگو بیش از ۳۰ کشته برجای گذاشت.
3- ترامپ همچنین اختلاف «اتیوپی و مصر» بر سر سد نیل را در فهرست جنگ‌ها قرار داده؛ درحالی‌که این پرونده اساساً «جنگ» نیست، بلکه یک مناقشه دیپلماتیک حل‌نشده است که هرگز به درگیری نظامی مستقیم نرسیده است.
4- درباره «صربستان و کوزوو» نیز، نهایتاً می‌توان از «جلوگیری از تشدید تنش» سخن گفت، نه پایان‌دادن به یک جنگ واقعی.
5- در «جنگ غزه»، اگرچه آتش‌بسی در اکتبر برقرار شد، اما ارتش اسرائیل بار‌ها آن را نقض کرده و در هنگامه برقراری آتش‌بس تعداد شهدای غزه از هفت اکتبر تاکنون از 70 هزار نفر گذشت. صهیونیست‌ها توافق را نقض کرده‌اند و مرحله دوم توافق نیز اجرایی نشده است.
6- مورد بعدی جنگ ایران و رژیم صهیونیستی است؛ جایی که آتش‌بس نه با نقش‌آفرینی آمریکا که به دلیل قدرت موشکی ایران و ضربات سختی که به رژیم‌صهیونیستی وارد شد، به وقوع پیوست.
7 و8- دو مورد پایانی، «هند و پاکستان» و «ارمنستان و آذربایجان» هستند. در اولی، دهلی‌نو نقش آمریکا در آتش‌بس را رد کرده، هرچند اسلام‌آباد از ترامپ تمجید کرده است. در دومی نیز صرفاً بیانیه‌ای برای «تلاش جهت صلح» امضا شده و هنوز هیچ توافق نهایی‌ای وجود ندارد.
حالا نه‌تنها ادعا‌های دروغین ترامپ مبنی بر پایان این مناقشات رد شده، بلکه او مستقیماً به فکر ترتیب‌دادن جنگی دیگر است.

بزرگ‌ترین لشکرکشی در کارائیب

هم‌زمان با این حملات، آمریکا بزرگ‌ترین آرایش نظامی خود در کارائیب از زمان تهاجم ۱۹۸۹ به پاناما را شکل داده است. ورود «گروه آمادگی آبی‌خاکی ایووجیما» در آگوست و سپس استقرار ناو هواپیمابر «جرالد آر. فورد» در نوامبر با بیش از ۴ هزار ملوان، جنگنده‌های تاکتیکی و ناو‌های پشتیبان، وزن نظامی بی‌سابقه‌ای به منطقه داده است. گاردین مجموع نیرو‌های آمریکایی را حدود ۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر برآورد کرده است؛ عددی که برای اشغال زمینی ناکافی است، اما پشتیبانی موجی از حملات هوایی را دارد. در فضای سیاسی، تروریستی اعلام‌کردن «کارتل د لوس سولس» (کارتل خورشید‌ها) و نسبت‌دادن آن به مادورو، حلقه تکمیل‌کننده این پازل است؛ اقدامی که می‌تواند مهمات حقوقی لازم برای حمله نظامی را فراهم کند. در مقابل ارتش ونزوئلا این اتهامات را «دروغی سخیف» برای توجیه مداخله‌ای غیرقانونی می‌داند.
درنهایت ترکیب حملات مرگبار بدون توجیه واقعی، استقرار گسترده نیرو‌ها، هشدار‌های امنیتی به خطوط هوایی و آماده‌سازی حقوقی، نشان می‌دهد فشار آمریکا از سطح تهدید و تحریم عبور کرده و به آستانه یک یورش همه‌جانبه و مستقیم نزدیک شده است؛ یورشی که می‌تواند علاوه بر حذف دولت مادورو، میلیون‌ها غیرنظامی ساکن سواحل شمالی ونزوئلا و پایتخت این کشور را به خاک و خون بکشد.

متن کامل گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران