نوزدهمین جشنوارۀ «سینماحقیقت»، شب گذشته برگزیدگان خود را شناخت. ممکن است در یک جشنواره که غالباً فیلمهای بلند داستانی در آن به نمایش درمیآیند تعداد فیلمهای بد خیلی بیشتر از آثار خوب باشد و این در نظر طبیعی جلوه میکند. اما این رویه در جشنوارهای نظیر سینماحقیقت کاملاً برعکس است و تعداد آثار خوب، قابلتوجه و حتی متوسط بیش از فیلمهای ضعیف است و طبیعتاً بیشتر هم به چشم میآیند.
واقعیت و فراواقعیت جشنوارۀ حقیقت

نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت هم به ایستگاه پایانی رسید و منتخبانش در بخشهای مختلف فستیوال را شناخت. این جشنواره مهمترین رویداد سینمای مستند در ایران بهحساب میآید و از اعتبار بیشوکم بالایی برخوردار است. برای نمونه برخلاف اغلب جشنوارههایی که اسم بینالمللی را یدک میکشند ولی نمودی جهانی و خارجی ندارند، حقیقت یکی از معدود استثنائات بهحساب میآید و از منظر کیفی نیز بهزعم کارشناسان، منتقدان و مخاطبان جدی این مدیوم فیلمسازی به همراه سینمای کوتاه نقطه قوت فیلمسازی در ایران محسوب میشوند. ممکن است در یک جشنواره که غالباً فیلمهای بلند داستانی در آن به نمایش درمیآیند تعداد فیلمهای بد خیلی بیشتر از آثار خوب باشد و این در نظر طبیعی جلوه میکند. اما این رویه در جشنوارهای نظیر سینماحقیقت کاملاً برعکس است و تعداد آثار خوب، قابلتوجه و حتی متوسط بیش از فیلمهای ضعیف است و طبیعتاً بیشتر هم به چشم میآیند. اگر از این موارد عبور کنیم نکتهای که میتواند حائز اهمیت قلمداد شود دستهبندی موضوعی فیلمها در نوزدهمین جشنواره سینما حقیقت است که اهمیت پیدا میکند.
قرن جدید شمسی با اتفاقات مهمی نظیر بلوای زن، زندگی، آزادی، آغاز عملیات طوفان الاقصی، حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به ایران در جنگ دوازدهروزه، شهادت رئیسجمهور دولت سیزدهم، بالارفتن افسارگسیخته نرخ دلار آغاز شد و سال 1404 در این میان اهمیتی مضاعف داشت؛ ما هنوز وارد فضای چهلوچهارمین جشنواره فیلم فجر و ارزیابی سوژه فیلمها در این رویداد نشدیم، اما میتوانیم بهروشنی این گزاره را به کار ببریم که جشنواره سینماحقیقت در مقایسه با رقبای داستانیاش واکنشی صریحتر، سریعتر و جدیتر به اتفاقاتی که پیرامون جامعه میافتد نشان داده است و کماکان میدهد.
خاصیتی که در این دوره از جشنواره نیز محقق شده و تعداد زیادی از فیلمها به مسائلی نظیر جنگ دوازدهروزه، سیاست منطقهای رژیم صهیونیستی و همینطور مستندهای پرتره در مورد شخصیتهای تأثیرگذار سیاسی و تاریخی واکنش نشان دادهاند. درحالیکه برای فیلمسازان عرصه داستانی، موضوعاتی از قبیل جنگ دوازدهروزه، ترورهای سیاسی و معضلات اقتصادی به دلایل مختلف - که جای طرح آنها در این فرسته میسر نیست- چندان محلی از اعراب ندارد.
فیلمسازان مستند برای «ایران» پایکار آمدند
فیلمهای جشنواره سینماحقیقت در بخشهای «مسابقه بلند ملی»، «ایران»، «دانشجویی»، «بینالملل» و «شهید آوینی» به نمایش درآمدند. بخش قابلتوجهی از این آثار در مورد جنگ تحمیلی 12روزه و آثار پیشینی و پسینی آن بودند و از این بابت اعتبار درخوری را متوجه نوزدهمین دوره این جشنواره کردند. این اتفاق مبارک البته در بخش مسابقه بلند ملی یا همان بخش اصلی رخ نداد و از میان 23 فیلم بلند داستانی، فقط دو فیلم «میریام» ساخته «علی صدرینیا» و «نامش زن» اثر «ماریا ماوتی» بودند که بهطور انضمامی و عینی به مسائل راهبردی و سوژههایی پرداختند که با زیست مردم ایران در سالی که گذشت، مرتبط بودند و باقی فیلمها چندان ارتباطی با اتفاقات روز نداشتند و به سوژههای استثنایی نظر افکندند، البته نباید منکر پراکندگی سوژهها و فهم تکثر در جریان سینمای مستند شد؛ اما اهمیت مسئله «ایران» و مواجهه آن با نیروی نیابتی آمریکا در منطقه موردی نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت و اهمیت کمی برای آن در بخش مسابقه بلند داستانی درنظر گرفت. این نقطهضعف اما در بخشهای ایران، شهید آوینی، بینالملل و دانشجویی بهطور کامل جبران شد و آثار مربوط به ایران توانستند در نقطه کانونی قرار بگیرند. وقوع حادثه انفجار مهیب بندر شهید رجایی در بهار 1404 نقطه آغاز و مبدأ اتفاقات پرسروصدا، دامنهدار و بزرگتر بعدی بود؛ اما آنطور که بایدوشاید مورد اشاره فیلمسازان ما قرار نگرفت و در سیر پرحجم بروز مسائل دیگر بهنوعی در حاشیه باقی ماند. خوشبختانه جشنواره سینماحقیقت محل خوبی برای مطالبه مخاطب است و هرکس میتواند با اندکی تأمل انعکاس سلیقه و دغدغه خویش را روی پرده تماشا کند. بهطوریکه در رابطه با حادثه بندر شهید رجایی هم محتوایی برای عرضه وجود داشت و «آرش دهقانی» با فیلم «آن شنبه سیاه» در بخش شهید آوینی شرکت کرده بود. آن شنبه سیاه در مورد تلاش گروهی از داوطلبان و آتشنشانها برای مقابله با آتش و ویرانی است و قصد دارد رشادت قهرمانان بهظاهر معمولی وطن را در چنین موقعیتهای به تصویر درآورد. «ایستاده در کنار تیمز» به کارگردانی «سیدمصطفی موسویتبار» یکی دیگر از آثار بهنمایشدرآمده در بخش جایزه شهید آوینی بود که در قالب فیلمی پرتره به زندگی «سیدمحمد صنیعخانی»، فرمانده ترابری سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس میپرداخت. شهید صنیعخانی در عملیاتهای مهم و بزرگی مانند پل قطور، انتقال 2000 دستگاه خودرو زرهی به عملیات کربلای 5 و... را برعهده داشت و در طول فرماندهیاش بر ترابری سپاه و قائممقامی بنیاد تعاون این نهاد بهخوبی ظرفیتهای خویش را آشکار ساخت. آثار دیگری نظیر «اشغال جزایر»، مستند کوتاه «خط مقدم سعادتآباد»، «شاخهای روی آب»، «راش»، «نجوای چیزها» و «پرده آبی» هم بودند که ایران و جنگ 12 روزه برایشان اهمیت داشت و سوای شیوه پرداخت کفه ترازو را در نوزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت به نفع این سوژهها سنگین کردند.
وقتی کمیت بر کیفیت ارجحیت دارد
در دوره نوزدهم جشنواره سینماحقیقت 734 اثر متقاضی ورود به این رویداد بودند که در نهایت 25 فیلم کوتاه، 23 اثر بلند، 20 فیلم نیمهبلند، 24 فیلم در بخش جایزه شهید آوینی و 17 اثر در بخش تازهنفس دانشجویی جواز حضور در مهمترین جشنواره مستند ایران را به دست آوردند. تعداد فیلمهای راهیافته به بخشهای مختلف جشنواره سینماحقیقت مانند باقی فستیوالها و رویدادهای دیگر هنری- سینمایی در جغرافیای ایران از حد معمول جشنوارههای غربی بیشتر است و فارغ از مسائل ریز و درشتی که به وجود میآورد، باعث میشود مخاطبان جشنواره نتوانند بهراحتی میان علایقشان تمایز قائل شوند و تماشای یک فیلم را به دیگری ترجیح دهند. از طرف دیگر، پرترافیک شدن آثار بهنمایشدرآمده در بخشهای مختلف، معیارهای کیفی آثار را تحتالشعاع قرار داده و ضعف ساختاری فیلمها را از دیده پنهان میکند. اعداد توانایی انجام معجزه را دارند و وقتی از طرف مسئولان جشنواره عنوان میشود که بیش از 700 اثر متقاضی حضور در فستیوال سینماحقیقت بودهاند، بهخودیخود، خوب بودن و فنی بودن آثار به امری کماهمیت بدل میشود. سطح کیفی آثار اکران شده در نوزدهمین جشنواره سینماحقیقت برخلاف تعداد بالای فیلمها در بهترین حالت از نظر فیلمسازان استخوان خردکرده مدیوم مستند رضایت بخش نیست و متوسط ارزیابی میشود. در جشنوارههای معتبر خارجی که کارویژهشان مستند است تعداد فیلمها در بخش اصلی گاه حتی به کمتر از انگشتان یکدست هم میرسد؛ اما در جشنواره سینماحقیقت مانند فجر و امثالهم تعداد آثار و جوایز زیاد است و این احتمال را در ذهن افراد پدید میآورد که مسئولان جشنوارههای ما عزم خود را برای نشاندن لبخند رضایت بر لب همگان جزم کردهاند و دوست ندارند مغضوب واقع شوند. اما این مسئله نقض غرضی بیش نیست و صدای فیلمسازان برجسته جریان مستند، داستانی و کوتاه را درمیآورد. تنها جشنوارهای که در این میان مشی متفاوت از خود ارائه داد بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر در شیراز بود که تعداد فیلمها در آن در حد معقولی به مخاطب عرضه شد و فستیوال، چندان به شلوغی باقی رویدادهای فرهنگی نبود. حضور همیشگی چند فیلمساز خاص در میان نامزدها نیز مسئلهای است که نمیتوان از کنار آن بهآسانی عبور کرد. مگر میشود در هیچ دورهای فیلمسازی برای این رقابت با این اسامی وجود نداشته باشد که هر دوره باید با نام آنها مواجه شویم؟
سوژههای ناب را هم دریابید
سوژههای اجتماعی و تجربی نقشی پررنگ در میان آثار جشنواره امسال داشتند و بهعنوان رقیبی جدی برای فیلمهای استراتژیک، سیاسی و سوژههای جنگ 12 روزه بدل شدند؛ اما نتوانستند از حد مسائل انتزاعی پا را فراتر بگذارند و با فیلم خود برای مخاطبانشان تبدیل به مسئله شوند. برای نمونه سوژه مستند کوتاه «صغری رئیس» ممکن است برای چه طیفی از تماشاگران و دوستداران سینمای مستند اهمیت داشته باشد و چه گروه و دستهای از آنها از پخش چنین فیلمی در جشنواره سینماحقیقت احساس رضایت کنند. واضح است فیلمهای جشنوارهای برای طیف خاصی از علاقهمندان به نمایش درمیآیند، ولی انتزاعی بودن مضمون، سوژه و حتی نحوه پرداخت نمیتواند حتی با آوانگاردترین شرایط نیز ارتباط لازم را برقرار کند و بیننده خاص خود را در جشنوارهها بیابد، آنهم در جشنوارهای به قواره سینماحقیقت که میتواند جایگاهی آلترناتیو در برابر رویدادهای غربی داشته باشد و این نگاه را برجسته کند که اگر غرب پذیرای فیلمها و سوژههای شما نیست، ما آن را تحتحمایت خود درآورده و به آن بها میدهیم. مسئله مقاومت و زیست انسان شرقی تنها دو نمونه از این اقدامات است که میتواند نظر فیلمسازان جریان سوم را نسبت به ایران بهدوراز مسائلی برانگیخته سازد که رسانههای غربی از کشور ما بروز میدهند
مطالب پیشنهادی








