گفتوگو با دکتر علیرضا نظامزاده، یکی از پر استنادترین اساتید دانشگاه آزاددر ایام هفته پژوهش با این چهره علمی فعال به گفتوگو نشستهایم تا تصویری روشن از پشت صحنه تلاشهای علمی و آموزشی استادان داشته باشیم؛ از چالشهای پژوهشی در ایران، ارتباط دانشگاه و صنعت، نقش شاگردان در شکلدهی تیمهای علمی، تا اهمیت هدایت دانشجویان به سمت مطالعات اولیه و کار کاربردی. نظامزاده در این گفتوگو تجربیات شخصی و خاطراتی از استادان تأثیرگذار خود را به اشتراک میگذارد.
چطور مقالات کاربردی و پر تعداد داشته باشیم؟
.jpg?v=1765920326)
در دنیای پژوهش، استادان دانشگاه نقش محوری در شکلدهی آینده علمی کشور دارند؛ کسانی که با ساعتها تلاش در آزمایشگاه و کلاس درس، نه تنها دانشجویان را آموزش میدهند، بلکه مسیر پژوهش کاربردی را نیز هموار میکنند. یکی از این استادان برجسته، علیرضا نظامزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا است که نام او در سامانه علمسنجی دانشگاه آزاد بهعنوان سومین نام برتر در فهرست استادان پر ارجاع و فعال قرار دارد. در ایام هفته پژوهش با این چهره علمی فعال به گفتوگو نشستهایم تا تصویری روشن از پشت صحنه تلاشهای علمی و آموزشی استادان داشته باشیم؛ از چالشهای پژوهشی در ایران، ارتباط دانشگاه و صنعت، نقش شاگردان در شکلدهی تیمهای علمی، تا اهمیت هدایت دانشجویان به سمت مطالعات اولیه و کار کاربردی. نظامزاده در این گفتوگو تجربیات شخصی و خاطراتی از استادان تأثیرگذار خود را به اشتراک میگذارد و درباره نقش پژوهش در کشور سخن میگوید. این گفتوگو فرصتی است برای درک اینکه چگونه یک استاد میتواند با پشتکار، همت و اخلاق حرفهای، بر دانشجویان و فضای علمی کشور اثرگذار باشد و همزمان دغدغههای جامعه و نیازهای صنعت را در مسیر تحقیق و توسعه قرار دهد. مشروح این گفتوگو را میتوانید در سایت فرهیختگان بخوانید و یا تماشا کنید.
اچ-ایندکس (h-index) شما در سامانه دانشگاه آزاد ۸۸ و ۲۶۲ مقاله علمی و بیش از ۱۸ هزار استناد در کارنامه علمی شما ثبت شده است. اینکه یک فرد یا یک پژوهشگر ایندکس علمی بالایی داشته باشد نشاندهنده چیست؟ میتوانیم این عدد را نشانه حجم فعالیتهای او بدانیم؟
در مقالات علمی و بهطور کلی در فعالیتهای پژوهشی که به چاپ میرسند، ارزش محتوایی مقاله اهمیت بسیار زیادی دارد و اینکه موضوع مقاله چه باشد، نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. همچنین اعتبار مجلهای که مقاله در آن منتشر میشود از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، مقالاتی که در مجلات معتبر منتشر میشوند و از محتوای علمی و پژوهشی بالایی برخوردارند، توسط محققانی که در همان زمینه پژوهشی فعالیت میکنند، مورد استناد و ارجاع قرار میگیرند. بنابراین مقالهای که ارجاع یا سایتیشن بیشتری دارد، اهمیت موضوع بالاتری داشته و بهگونهای بوده که توسط محققان مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین چنین مقالهای معمولاً در یک ژورنال معتبر منتشر شده و آن ژورنال از نظر بینالمللی اعتبار بالایی دارد. در این میان، میزان فعالیت خود محقق نیز بسیار مهم است. بسیاری از محققان کارهایی انجام میدهند که یا ارزش چاپ ندارند، یا به دلیل کمبود وقتگذاری و نبود همت کافی برای به چاپ رساندن نتایج، این آثار منتشر نمیشوند. این مسئله باعث میشود نتایج علمی و پژوهشی آنها به چاپ نرسد و در دسترس قرار نگیرد. بنابراین میتوان گفت فعالیت بالای محقق، منجر به افزایش ارجاعات و در نتیجه افزایش سایتیشن اچ-ایندکس او میشود.
فعالیت علمی خود را از چه زمانی آغاز کردید؟
استخدام بنده بهصورت رسمی از سال ۱۳۷۸ آغاز شد. در آن زمان دانشجوی دکتری بودم و با مرتبه علمی مربی استخدام شدم. پس از اخذ مدرک دکتری، با مرتبه علمی استادیار به فعالیت خود ادامه دادم. بهطور کلی اعتقاد دارم که در حوزه آموزشی باید وقت گذاشت و فعال بود. در دوره کارشناسی زمان زیادی صرف آموزش میکنم و سالها با دانشجویان این مقطع کار کردهام. این موضوع جزء باورهای من است و همواره به دانشجویانم توصیه میکنم که اگر فردی در مقطع کارشناسی چیزی نیاموزد، در مقاطع بالاتر نیز به جایگاه مطلوبی نخواهد رسید. همواره تأکید میکنم که شالوده و پایه اصلی، مقطع کارشناسی است.
به همین دلیل زمان زیادی را صرف کار با دانشجویان میکنم، نسبتاً سختگیر هستم و وقت قابل توجهی برای آنها میگذارم. در ابتدای فعالیتهای پژوهشی من، دانشگاه ما مقطع دکتری نداشت و تنها در مقطع کارشناسیارشد فعال بود. از همان ابتدا تمام فعالیتهای من در واحد شهرضا متمرکز بوده است. در این مسیر، دو یا سه دانشجوی کارشناسیارشد داشتم که انصافاً دانشجویان خوبی بودند. لازم میدانم تأکید کنم که بخش عمده این موفقیتها حاصل همت و تلاش بالای دانشجویان بوده است. دانشجویان کارهای پژوهشی را انجام دادند و بنده نتایج آنها را به چاپ رساندم. البته راهنماییهای بنده نیز در این مسیر نقش داشته است؛ اما دانشجویان نیز بسیار پرکار بودند.
اولین مقالهای که به چاپ رساندم در یک ژورنال معتبر شیمی منتشر شد. با وجود اینکه نخستین مقاله بنده بود، در مجله Analytica Chimica Acta چاپ شد که در آن زمان ضریب تأثیر آن حدود چهار بود. دومین مقاله نیز در یکی مجلات بسیار معتبر در زمینه محیطزیست و شیمی، یا بهطور مشخص شیمی محیطزیست، به شمار میرود و آن نیز ضریب تأثیری در حدود چهار داشت. درواقع، دو مقاله نخست من در مجلات معتبر به چاپ رسید. اولین مقالات بنده در سال ۲۰۱۰ منتشر شدند و میتوانم بگویم فعالیت پژوهشی خود را تقریباً از سال ۲۰۰۹ آغاز کردم و نتایج آن در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید.
بهطور کلی، اعتقاد دارم زمانی که کاری را میپذیرم، در قبال آن مسئولیت دارم و باید برای آن وقت بگذارم. خودم وقت میگذارم و خوشبختانه دانشجویانم نیز وقت میگذارند و درنتیجه، خروجیهای پژوهشی بهتدریج افزایش پیدا کرده است. همواره سعی کردهام هر دانشجویی که کاری انجام میدهد، چه در مقطع کارشناسی ارشد و چه در مقطع دکتری، حداقل بتوانم یک مقاله از کار او به چاپ برسانم.
من دانشجویان دکتری دارم و دانشجویان کارشناسیارشد زیادی نیز داشتهام. برخی از دانشجویان کارشناسیارشد، باورتان نمیشود، چهار مقاله در ژورنالهای معتبر از پایاننامه آنها چاپ شده است؛ بهطوریکه هر چهار مقاله آنها دارای ضریب Q1 است. در مقطع دکتری نیز دانشجویانی داشتهام که هشت مقاله در ژورنالهای معتبر به چاپ رساندهاند. البته همه دانشجویان اینگونه نیستند؛ تعداد زیادی از دانشجویان دکتری من حداقل دو یا سه مقاله به چاپ رساندهاند، برخی 6 مقاله دارند و برخی حتی تا هشت مقاله نیز منتشر کردهاند.
نخستین دانشجوی دکتری من که دفاع کرد، در روز دفاع خود پنج مقاله چاپشده در پنج ژورنال معتبر دارای ضریب تأثیر Q1 داشت.
به دانشجویان سخت میگیرد؟
من به دانشجویانم صراحتاً میگویم اگر قصد کار کردن ندارید، بهتر است با استاد دیگری همکاری کنید. اگر قرار است با من کار کنید، شما مانند یک کودک علمی هستید که من باید طی دو سال رشدش بدهم و در قبال آن مسئولیت دارم. اگر این مسئولیت را پذیرفتم، موظفام. اگر میتوانید با من کار کنید، یا علی؛ و اگر نمیتوانید، همان ابتدا سراغ فرد دیگری بروید؛ روش من اینگونه است. البته هم چون میبینند وقت گذاشته میشود، قدرشناس هستند و به همان اندازه که من وقت میگذارم، آنها نیز تلاش میکنند.
البته سمت دیگر این ماجرا دانشجویانی هستند که میگویند برخی استادان برای انتشار مقاله از آنها سوءاستفاده میکنند.
بله. چنین مواردی هم داریم؛ اما دانشجویانی که خدا نصیب ما کرده، واقعاً دانشجویان خوبی بودهاند.
یعنی اینطور نیست که سخت بگیرید تا تعداد مقالات خودتان بیشتر شود؟
خیر. حتی الان دانشجویان کارشناسیارشدی دارم که از دهه ۹۰ دفاع کردهاند و به دلیل کمبود وقت، مقالات آنها هنوز به چاپ نرسیده است. شاید حدود پنجاه یا شصت مقاله وجود داشته باشد که میتواند منتشر شود؛ اما فرصت کافی برای چاپ آنها نداشتهام. میتوانستم به آنها بگویم تا مقاله چاپ نشود اجازه دفاع ندارید.
بنابراین، مسئله این نیست که بخواهم صرفاً تعداد مقالات خودم را افزایش بدهم. اتفاقاً به دانشجویان میگویم چون شما شهریه پرداخت میکنید و وقت شما در حال گذر است، من به شما مدیونم. اگر حتی یک ترم به سنوات شما اضافه شود، هم از بابت هزینهای که پرداخت کردهاید و هم از بابت زمانی که از دست میدهید و فرصت شغلیای که ممکن است از بین برود، من در قبال شما مسئول و مدیون هستم.
با دانشجویان خود صمیمی هم میشوید؟ بعد از دوره فارغالتحصیلی ارتباط را حفظ میکنید؟
بله. با دانشجویان ارتباط خود را حفظ میکنم و حتی در بسیاری موارد ارتباط ما جنبه خانوادگی پیدا کرده است. برای مثال، اگر پدر دانشجویی بیمار شود، تماس میگیرم و پیگیر حال او میشوم. از این موارد زیاد داریم.
به ماجرای مقالات برگردم؛ اگر تعداد مقالات را تقسیمبندی کنیم، با توجه به اینکه فعالیت شما از حوالی سال ۲۰۱۰ آغاز شده و حدود ۱۵ سال از آن زمان گذشته است، بهطور متوسط سالیانه حدود ۱۷ مقاله منتشر کردهاید.
بله. همین حدود.
سخت نیست؟ یعنی هر ماه بیش از یک مقاله منتشر کردهاید.
بله، همینطور است. من عملاً استراحت نمیکنم. نماز صبح که میخوانم، دیگر نمیخوابم و از همان زمان تا حدود ساعت ۹ یا ۱۰ صبح، زمانی که سایر اعضای خانواده در حال استراحت هستند، به انجام کارهایم و نوشتن مقاله میپردازم. حتی در ایامی مانند تعطیلات نوروز، بارها پیش آمده که از سفر صرفنظر کردهام و بهجای آن، کارهای پژوهشی دانشجویان را انجام دادهام.
درحالحاضر، شرایط کاری من با بسیاری از مواردی که در بین دانشجویان دکتری رایج است، متفاوت است. معمولاً دانشجویان دکتری با این مشکل مواجهاند که رساله آنها آماده است؛ اما مقاله ندارند و نمیتوانند دفاع کنند. درحالیکه در مورد دانشجویان من، شرایط برعکس است. دانشجویی دارم که مقالهاش آماده است؛ اما هنوز برای دفاع اقدام نکرده است. حتی دانشجویی دارم که در سال ۲۰۲۰ مقاله چاپ کرده و هنوز دفاع نکرده است. دانشجوی دیگری دارم که تاکنون دو مقاله از او چاپ شده و سه مقاله دیگر نیز با راهنمایی من منتشر شده؛ اما هنوز برای دفاع اقدام نکرده است. این نشان میدهد که واقعاً برای کار دانشجویان وقت میگذارم.
برخی معتقدند در رشته شیمی و بخشی از رشتههای مهندسی و علوم پایه این امکان را دارند که با انجام کارهای تحقیقاتی، البته نه بدون زحمت، خروجیهای علمی و مستندات پژوهشی خود را افزایش دهند و در این رشتهها امکان چاپ مقاله سادهتر است. نظر شما در این خصوص چیست؟
خیر. چاپ مقاله در حوزه شیمی واقعاً کار سختی است. اینگونه نیست که هر مادهای را با هم ترکیب کنید و بهراحتی یک واکنش منجر به تولید نتیجه مطلوب شود. برخلاف آنچه گاهی گفته میشود، این کار اصلاً ساده نیست.
اینکه گفته میشود شیمیدانها مقالات زیادی چاپ میکنند، یکی از دلایلش تنوع بسیار بالای مواد شیمیایی، محصولات و کاربردهای آنهاست. تقریباً تمام صنایع، از صنایع فولاد و ذوبآهن گرفته تا پالایشگاهها، پتروشیمی، نساجی، صنایع غذایی و بسیاری حوزههای دیگر، به مواد شیمیایی و بهویژه کاتالیزورها نیاز دارند. به همین دلیل، رشته شیمی این امکان را دارد که با صنایع و رشتههای مختلف همکاری کند و در حوزههای متنوعی ورود داشته باشد.
درحالحاضر با یک گروه پژوهشی از کشور چین همکاری دارم. این گروه خودشان بنده را انتخاب کردهاند و اینگونه نبوده که من آغازگر مکاتبه باشم. حدود چهار تا پنج سال است که این همکاری ادامه دارد. اعضای این گروه عمدتاً در حوزه سرطان فعالیت میکنند. شاید جالب باشد بدانید مقالات و نتایج پژوهشی خود را برای من ارسال میکنند تا از نظر علمی روی آنها کار کنم. دلیل این همکاری آن است که رادیکالهای آزادی که برای از بین بردن تومورهای سرطانی تولید میشوند، در حوزه کاری من نیز کاربرد دارند. من از همین روشها برای حذف آلایندههای آلی موجود در آب استفاده میکنم.
یکی از زمینههای اصلی فعالیت من، حذف آلایندههای آب و تصفیه پسابهاست؛ بهگونهای که بتوان حداقل آنها را برای مصارف کشاورزی آمادهسازی کرد.
لطفاً در خصوص زمینههای علمی فعالیت خود توضیح دهید. در این سالها بیشتر بر چه موضوعاتی متمرکز بودهاید و دلیل انتخاب آنها چه بوده است؟
در ابتدای فعالیتهای پژوهشی، تمرکز اصلی من بیشتر بر الکتروشیمی و الکتروکاتالیز بود. بهتدریج، با توجه به اینکه مشکل آب به یک مسئله جهانی تبدیل شد و مشکلات زیستمحیطی بهطور چشمگیری افزایش یافت، بهویژه آلودگی آب که بهصورت انفجاری رشد کرده است، تصمیم گرفتم مسیر کاری خود را تغییر دهم.
نکته جالبی وجود دارد که بد نیست به آن اشاره کنم. گفته میشود حدود ۷ درصد از آبهای کرهزمین آب شیرین هستند. از همین مقدار نیز بخش قابل توجهی، به دلیل قرار گرفتن در قطبها یا اعماق زمین، عملاً غیرقابل دسترس است و تنها حدود ۳ درصد از آبهای جهان قابل استفاده است؛ آبی که ما هر روز آن را بیش از پیش آلوده میکنیم. آماری را مطالعه کرده بودم که نشان میداد میزان آلودگیای که بشر از ابتدای خلقت تا حدود ۶۰ سال پیش وارد محیطزیست کرده، تقریباً معادل آلودگیای است که تنها در ۶۰ سال اخیر و با پیشرفت تکنولوژی به محیطزیست تحمیل شده است، بلکه حتی از آن نیز فراتر رفته است.
در همان زمان به این نتیجه رسیدم که باید زمینه کاری خود را به سمت مسائل زیستمحیطی سوق دهم. به همین دلیل وارد حوزه فتوکاتالیستها شدم. فوتودیگریشن (Photodegradation) یا فتوکاتالیتیک دیگریشن (Photocatalytic Degradation) به معنای تخریب نوری با استفاده از کاتالیزورهاست. در این فرایند، از یک کاتالیزور برای افزایش سرعت واکنش در حضور نور استفاده میشود و در نتیجه، مجموعهای از رادیکالهای فعال یا رادیکالهای آزاد تولید میشوند؛ گونههایی که دارای الکترون تک هستند. این رادیکالها به آلایندههای آلی موجود در آب حمله کرده و آنها را تجزیه میکنند.
در نهایت، مولکولهای بزرگ و سمی به ترکیبات ساده و غیرمضر مانند آب و دیاکسیدکربن تبدیل میشوند که هدف نهایی فرایند فتوتخریب نیز همین است. من نیز زمینه کاری خود را در همین راستا تعریف کردم و شروع به طراحی و ساخت کاتالیزورهایی کردم که بتوانند این فرایند را بهخوبی انجام دهند. تلاش ما بر این بوده است که از کاتالیزورهایی با سازگاری بیشتر با محیط زیست استفاده کنیم؛ مانند ترکیبات آهن، روی و مس که سمیت کمتری دارند.
همچنین در این مسیر از کاتالیزورهایی استفاده کردیم که انرژی مورد نیاز برای فعالسازی آنها پایینتر باشد تا بتوان از منبع طبیعی و خدادادی نور خورشید استفاده کرد. در این حوزه فعالیتهای گستردهای انجام دادیم و نمونههایی که مورد استفاده قرار میدادیم، عمدتاً بهصورت پودری بودند که عملکرد مناسبی نیز از خود نشان دادند.
با این حال، یک مشکل در این روش وجود دارد. در پایان فرایند، اگر بخواهیم پسابی که از فاضلاب استفاده شده است را تصفیه کنیم، جداسازی کاتالیزور جامد دشوار است. اخیراً فعالیتهای پژوهشی خود را به این مسئله متمرکز کردهام. هدف این است که دیگر از کاتالیزور پودری استفاده نکنیم و آن را روی یک بستر مستقر کنیم؛ برای مثال روی بستر شیشهای یا پلیمری. این نمونههای ثابت را میتوان در فاضلاب یا پساب قرار داد و با تابش نور خورشید، فعالیت مشابه نمونه پودری انجام میشود. در پایان، میتوان بهراحتی نمونهها را از محلول خارج کرد و دیگر نیاز به جدا کردن پودر و مشکل آلودگی ناشی از آن نخواهد بود. این زمینه تحقیقاتی میتواند کاربردی شود و امیدواریم در مقیاس صنعتی نیز امکان اجرای آن فراهم شود.
موفق به عملیاتیکردن این تحقیق شدهاید؟ آن نمونه پودری استفاده شد؟
در حال حاضر دو دانشجوی جدیدم روی پروژه پساب کار میکنند و ما در مرحله آزمایشگاهی قرار داریم. نتایج بسیار خوبی کسب کردهایم و امیدواریم که این روش را در سیستمهای فاضلاب در حال جریان، در حضور نور خورشید و در مقیاس آزمایشگاهی به کار بگیریم. درنهایت قصد داریم این کار را به مقیاس صنعتی گسترش دهیم.
مذاکره یا صحبتی برای تجاریشدن آن نداشتهاید؟
خیر.
در این چند سال موارد و تحقیقاتی داشتید که به تجاریسازی برسد؟
خیر در این زمینه فعالیتی نداشتهام.
بنابراین ارتباط شما با صنعت چندان قوی نیست.
یکی از دلایل این است که دانشجویانی که به سراغ من میآمدند و فعالیت پژوهشی داشتیم باعث میشدند که به این سمت حرکت نکنم. ببینید، ما شعار ارتباط با صنعت را زیاد میدهیم، ولی متأسفانه گفته میشود که دانشجوی دکتری تا مقاله نداشته باشد نمیتواند دفاع کند. من هم نمیتوانم دانشجوی دکتری را تا رسیدن به یک کار صنعتی نگه دارم، چه به نتیجه برسد و چه نرسد. بنابراین مجبورم روی پروژههای آزمایشگاهی کار کنیم تا حداقل حاصل کار دانشجو منجر به مقالهای شود که بتواند با آن دفاع کند.
یک مشکل دیگر در کشور ما وجود دارد؛ اغلب نتایج منفی بهعنوان پاسخ معتبر تلقی نمیشوند، درصورتیکه نتیجه منفی خود نوعی پاسخ است. بسیاری انتظار دارند حتماً نتیجه مثبت حاصل شود، درحالیکه نتیجه منفی نیز میتواند به دیگران نشان دهد که این مسیر دیگر ادامه نیابد و خودش پاسخ پژوهشی محسوب میشود. متأسفانه فرهنگ پذیرش پاسخ منفی هنوز در کشور ما جا نیفتاده است.
باتوجهبه حجم دانشجویان تحتنظر شما، طبیعتاً امکان ایجاد یک تیم علمی یا هسته پژوهشی روی یک موضوع خاص و حتی رسیدن به یک فناوری یا دستاورد مشخص فراهم است؛ چراکه هم خود شما وقت میگذارید و هم با تعداد زیادی دانشجوی فعال ارتباط دارید. چنین مدلی در کشور بسیار کم است و تعداد اندکی از استادان برجسته توانایی دارند در تیم خود، هم از دیگر استادان و هم از دانشجویان دکتری و کارشناسیارشد استفاده کنند و مسائل پژوهشی را به سمت یک نتیجه یا دستاورد مشخص هدایت کنند. شما در این سالها توانستهاید به چنین هسته علمی یا تیم پژوهشی دست پیدا کنید؟ و از سوی دیگر، در انتخاب موضوعات و سوژههایی که برای دانشجویان در نظر میگیرید، چقدر سعی میکنید مسائل نزدیک به چالشهای روز باشند؟
من اکنون یک تیم کوچک تشکیل دادهام که شامل دو زیرتیم است. یک تیم در زمینه زیستمحیطی و روی تصفیه پسابها و استفاده بهینه از آنها فعالیت میکند. تیم دیگر که در حال شکلگیری است که مربوط به دانشجویان دکترای شیمی دارویی میشود. در این حوزه، من روی سیستمهای آهستهرهش دارو کار کردهام؛ بهگونهای که دارو روی یک بستر مناسب قرار میگیرد و با استفاده از میدانهای الکتریکی یا مغناطیسی به اندام هدف هدایت میشود. در محل موردنظر، دارو بهآرامی آزاد شده و اثر خود را اعمال میکند، درحالیکه میزان دفع آن بسیار کم است. در این زمینه، باتوجهبه همکاری با گروه تحقیقاتی چینی در حوزه تومورهای سرطانی، قصد دارم پروژههای کاربردی در زمینه شیمیدارو انجام دهم.
قبول دارید یکی از چالشهای کشور ما این است که مسائل پژوهشی اغلب بهطور مستقیم با نیازها و چالشهای واقعی جامعه مرتبط نیستند؟
دقیقاً همینطور است. بخشی از مشکل به ذهنیت صنعت بازمیگردد؛ بسیاری از صنایع حاضر نیستند هزینه لازم برای پژوهش را پرداخت کنند. یک مشکل دیگر نیز این است که اگر دانشجوی دکتری روی پروژهای کاربردی کار کند، گاهی دیگر نیازی به انتشار مقاله نیست و کافی است که صنعت نتیجه کار را تأیید کند. اگر صنعت بتواند چنین روشی را بهعنوان ملاک قرار دهد، میتواند هدایت خوبی برای پژوهشهای کاربردی ایجاد کند.
نمونهای در دنیا دیدهاید که با این روش دانشجویان دکتری فارغالتحصیل شوند؟
بله در کشورهای دیگر چنین مواردی وجود دارد.
در فضای فعلی مراکز آموزش عالی استاد برای دریافت ترفیع و ارتقای علمی، طبیعتاً نیازمند افزایش تعداد مقالات و استنادات است و هرچه گزارشهای علمی قویتری ارائه شود، مسیر ارتقا سریعتر طی میشود. باتوجهبه اینکه شما جزء استادان پرمقاله و پراستناد دانشگاه آزاد هستید، این سازوکار تا چه اندازه بر نحوه واکنش و فعالیتهای علمی استادان تأثیرگذار است؟ و تا چه حد این فضا موجب شده که مسائل، موضوعات و دغدغههای ذهنی اعضای هیئتعلمی از نیازها و چالشهای واقعی جامعه فاصله بگیرد؟
فرمایش شما میتواند صحیح باشد. ممکن است برخی افراد صرفاً به فکر ارتقا و افزایش تعداد مقالات باشند، اما تجربه من متفاوت است. زمانی که من استادتمام شدم -که فکر میکنم حدود سال ۱۳۹۴ بود- حس عجیبی به من دست داد. با خودم فکر کردم که با وجود این عنوان علمی و مقام، واقعاً چیزی بلد نیستم و همین احساس باعث شد فعالیتهایم بسیار بیشتر شود. اگر هدف من تنها ارتقا بود، پس از رسیدن به استادتمام باید فعالیتم کاهش مییافت. حتی یکی از مسئولان دانشگاه به من گفت: «شما دیگر استادتمام شدهاید، چرا هنوز فعال هستید؟» و من پاسخ دادم که فعالیت من صرفاً برای خودم نیست، بلکه مسئولیتی در قبال دانشگاه و دانشجویان دارم. به همین دلیل بعد از استادتمام شدن، فعالیت من دو تا سه برابر قبل شد. دیگر برای من امتیاز مقاله یا ارتقا اهمیتی نداشت، بلکه هدفم رضای خدا و خدمت به دانشجویان و جامعه بود. هر موفقیتی که کسب کردم، اعتقاد دارم فضل و برکت الهی بوده و همواره سعی کردهام این نگاه را در کارهای علمی خود حفظ کنم.
من یک نکته را خدمت شما عرض کنم. متأسفانه در جامعه با دانشگاه آزاد بهطور سیاسی برخورد میشود. شاید به این موضوع توجه نکرده باشید، اما اگر وضعیت تحصیلی تا مقطع دیپلم را بررسی کنیم، وقتی یک دانشآموز بخواهد مدرسه غیرانتفاعی انتخاب کند، نگاهها متفاوت است؛ اما در دانشگاه قضیه برعکس میشود. دانشگاه آزاد نباید اینقدر تفاوت دیدگاهها از دیپلم به مقاطع بالاتر داشته باشد.
واقعیت این است که دانشگاه آزاد اکنون عملکرد بسیار خوبی دارد. برای مثال، در دانشگاه آزاد واحد شهرضا، دو شرکت دانشبنیان داخل دانشگاه مشغول به تولید هستند و یکی از آنها به بهرهبرداری رسیده است. این واحد دانشگاهی که حدود ۸۰ کیلومتر از مرکز استان فاصله دارد، در جنوب اصفهان قرار دارد و سه شرکت دانشبنیان فعال دارد که به تولید رسیدهاند.
من واقعاً امیدوارم دیدگاهها نسبت به دانشگاه آزاد تغییر کند و عملکرد واقعی آن دیده شود. دانشگاه آزاد باید بر اساس عملکرد دانشگاهها و تلاش دانشجویان و استادان قضاوت شود. بچههای دانشگاه آزاد واقعاً زحمت کشیدهاند و این عملکرد شایسته تقدیر است. دوستان من در دانشگاههای دولتی مانند دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه کاشان نیز میدانند که من فردی پرکار هستم و این تلاشها را میشناسم. بنابراین تأکید میکنم که عملکرد دانشگاه آزاد، معیار واقعی برای ارزیابی آن است.
به واحد شهرضا اشاره کردید. باتوجهبه اینکه این واحد نسبت به مرکز استان فاصله دارد و ممکن است از نظر امکانات پژوهشی محدودیتهایی داشته باشد و فراهمکردن تجهیزات و امکانات لازم برای پژوهش دقیقتر و کاملتر دشوار باشد. باتوجهبه اینکه در این سالها عضو هیئتعلمی این واحد بودهاید و فعالیت کردهاید، وضعیت آزمایشگاه و امکانات موردنیاز شما در آنجا چگونه است؟
ما در واحد شهرضا امکانات آزمایشگاهی بسیار خوبی داریم و فضای آزمایشگاهیمان به لطف تلاش اعضای هیئتعلمی، بسیار مناسب است. دلیل این کیفیت نیز حضور حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر از اعضای هیئتعلمی بود که از سال ۱۳۷۸ با هم همکاری داشتیم و هدفمان ساختن محیطی ماندگار بود. بسیاری از این افراد فارغالتحصیل دانشگاههای اصفهان، صنعتی اصفهان، شیراز و علوم تحقیقات بودند و همگی با هم متعهد شدیم که این واحد را توسعه دهیم. فضای آزمایشگاهی ما واقعاً عالی است و شیمی واحد شهرضا در سطح کشور بهعنوان یک مجموعه پرکار و موفق شناخته میشود.
برای خودتان آزمایشگاه دارید؟
بله من خودم آزمایشگاه اختصاصی دارم. من حتی یادم است قرار بود به واسطه رشته شیمی بسیار خوبی که داریم دانشکده داروسازی نیز ساخته شود.
در سالهای اخیر کار پژوهشی در کشورمان سختتر شده است؟
بله، واقعاً انجام پژوهش در کشور دشوارتر شده است و عوامل متعددی در این وضعیت مؤثر هستند. یکی از مشکلات، خلوص پایین مواد شیمیایی موجود در بازار است. گاهی موادی که گفته میشود ساخت شرکتهای معتبر خارجی هستند، در آزمایشگاه نتیجه موردانتظار را ارائه نمیدهند. علاوه بر این، هزینههای شناسایی و آزمایش نمونهها بسیار افزایش یافته است. هر نمونهای که سنتز میکنیم، باید مراحل شناسایی متعددی طی شود تا اطمینان حاصل کنیم که نمونه بهدرستی تهیه شده است. این فرایند، شبیه به مراجعه یک بیمار به پزشک است که نیاز به انجام تصویربرداری MRI دارد تا تشخیص داده شود که وضعیت بیمار چیست. بنابراین، علاوه بر افزایش هزینهها، چالشهای زیادی در زمینه پژوهش ایجاد شده و انجام کار علمی به شکل قابلتوجهی سختتر شده است.
چطور میتوان این موانع را از مسیر پژوهشگران برداشت و زمینه را برای فعالیت علمی آنها تسهیل کرد؟
برای رفع این موانع، لازم است صنعت بهطورجدی وارد عمل شود و هزینه لازم برای اجرای طرحهای پژوهشی را تأمین کند. اگر صنایع مادر مانند فولاد، پالایشگاهها و پتروشیمی وارد این عرصه شوند و هزینههای پژوهش را برعهده بگیرند، نهتنها مشکلات پژوهشگران دانشگاهی حل میشود، بلکه چالشهای صنعت نیز به شکل هدفمند مرتفع خواهند شد و این فرایند میتواند به سود کل جامعه و آینده کشور باشد.
در پژوهشهای خود از هوش مصنوعی نیز استفاده میکنید؟
سعی میکنم در مقاله نوشتن استفاده نکنم. در زمینه نگارش مقالات سعی میکنم خودم متنها را بنویسم و ویرایش کنم، اما در جمعآوری دادهها و جستجوی منابع گاهی از هوش مصنوعی استفاده میکنم.
دانشجویان چطور؟
کموبیش استفاده میکنند.
اگر استفاده کنند و به شما اطلاع ندهند با آنها برخورد میکنید؟
اکثر مواقع میگویند.
خودتان متوجه استفاده هوش مصنوعی توسط آنها میشوید؟
بله بهراحتی میتوان متوجه شد. استاد نقش بسیار مهمی دارد. من از دوره کارشناسی به شما بگویم. یک استاد داشتیم - خدا رحمتشان کند - که استاد دانشگاه اصفهان بودند و زرتشتی بودند. نزدیک به آخر ترم که میشد، دو تا سه هفته قبل از پایان ترم به دانشجویان میگفتند: «مثلاً اگر ۴۲ دقیقه کلاس دارید، من ۶۰ دقیقه برای شما وقت میگذارم تا مدیون شما نباشم.» میگفت: «مثلاً من فلان روز باید ساعت ۷ صبح بیایم. ساعت 02:۷ دقیقه وارد کلاس شدم، فلان تاریخ باید ساعت 45: 7 دقیقه کلاس را ترک کنم، ولی ساعت کلاس پر شد و مباحث کامل ارائه شد.» این تجربه برای من درس بزرگی بود و باعث شد که من نیز کلاسهایم را بهطور کامل برگزار کنم، از هفته اولترم تا هفته آخر، حتی کلاسهای اضافه هم میگذارم.
استاد دیگری که من از دوره لیسانس تا دکترا با ایشان درس داشتم، استاد دکتر امینی دانشگاه اصفهان بودند. ایشان شخصیتی بسیار عجیب و تأثیرگذار داشتند. در دوره دکترا، ما دانشجویان ارشد و دکترا همزمان با دانشجویان لیسانس در پروژهها و امتحانات شرکت میکردیم. برخی دروس که مهر شروع میشد تا شب عید ادامه داشت و امتحانات در تابستان برگزار میشد. حتی دروسی که در بهمن ارائه میشدند، تا شهریور ادامه داشتند و استاد کلاسهای اضافه میگذاشتند. علاقه و اعتقاد این استادان تأثیر بسیار زیادی بر من گذاشت. این تجربیات باعث شد که من حتی در تدریس خود نهایت دقت و توجه را داشته باشم و همیشه این خاطرات را برای دانشجویان تعریف کنم. به آنها میگویم: «استادان من اینگونه بودند، بنابراین اگر من کلاس اضافه میگذارم، از آنها یاد گرفتهام. اگر کار خوبی برای شما انجام دادم، شما نیز آن را ادامه دهید تا برای نسلهای بعد مفید باشد.»
در این سالهایی که در دانشگاه بودید، بهویژه سالهایی که بیشتر درگیر کارهای پژوهشی بودید، جذابترین خاطره شما چیست؟ اگر بخواهید به این بیست و چند سال نگاه کنید، کدام اتفاق یا موضوع بیش از همه در ذهن شما ماندگار و خوشایند بوده است؟
یک نکته را درباره کلاسهایم به شما بگویم، من با فضای مجازی تدریس نمیکنم و آموزش آنلاین را مناسب نمیدانم، زیرا حس خوبی ایجاد نمیکند. حتی از پاورپوینت هم استفاده نمیکنم. همه مطالب را باید خودم بنویسم و ارائه دهم. اعتقاد دارم. نوشتن مطالب باعث میشود مطالب در ذهن دانشجویان حکاکی شود و یادگیری عمیقتر صورت گیرد. درست است که این روش بسیار خستهکننده است. به قول یکی از دانشجویان، من خودم را میکشم. بارها پیشآمده که صبح تا ظهر کلاس داشتم و بعدازظهر نیز کلاس دیگری داشتم. در چنین روزهایی بسیار خسته میشدم و گاهی هنگام آمادهشدن برای ورود به کلاس، دانشجویی در راهرو به من سلام میداد و میگفت: «آقای دکتر، واقعاً درآمدتان حلالتان باشد.» این نشان میدهد که دانشجویان از زحمت من رضایت دارند و احساس میکنند که من کمکاری نمیکنم. این رضایت دانشجویان بهترین پاداش برای من است؛ بالاترین پاداش این است که خلق خدا راضی باشد که انشاءالله همینطور هم باشد.
اگر به گذشته برگردید و دوباره فرصت داشته باشید، آیا تمایل دارید همچنان استاد باشید؟
بله پشیمان نیستم. هرچند حقوق ما نسبت به شغلهای آزاد بسیار پایین است اما هدف و نیت هم مهم است. معلمی را شغل انبیا میدانند و این قداست و ارزش برای ما کافی است.
باز هم واحد شهرضا را انتخاب میکنید؟
بله از این هم پشیمان نیستم. اشاره کردید راه شهرضا دور است اما من فکر میکنم روزهایی که در واحد شهرضا هستم حداقل 8 ساعت هوای تمیز تنفس میکنم و از هوای آلوده شهرهایی مانند اصفهان دوریم.
چه چیزی باعث میشود که چالشهای شما در فضای پژوهشی کمتر شود؟ چه اتفاقی باعث فراهمشدن کارهای پژوهشی در کشور میشود؟
در خصوص بهبود شرایط پژوهشی، اگر صنعت واقعاً پیشگام شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. بسیاری از تحقیقات آزمایشگاهی ما متأسفانه کاربردی نیست و اگر صنعت از ابتدا به دانشگاهها وارد میشد، بسیاری از معضلات صنعتی کمتر میشد و اشتغال نیز افزایش مییافت. راهکار این است که صنعت را ملزم کنند تا همکاری پژوهشی با دانشگاه داشته باشد، زیرا صرف بخشنامه و دستور کافی نیست.
در این سالها نامید هم شدهاید؟
هرگز ناامید نشدهام.
حتی زمانی که جواب منفی در پژوهشها گرفتید؟
در کار تحقیقاتی، دریافت جواب منفی طبیعی است و بهعنوان تجربه تلقی میشود. ما به دانشجویان توصیه میکنیم ابتدا مطالعات عمیق و اولیه داشته باشند تا از قابلیت اجرایی پروژه اطمینان حاصل کنند. یکی از دلایل موفقیت دانشجویان من، مطالعه اولیه قوی و درک صحیح تئوری کار پژوهشی است. دانشجویی که با من کار میکند، باید بداند چه کاری انجام میدهد و ابتدا تئوری آن را یاد گرفته باشد، سپس اجازه ورود به آزمایشگاه داده میشود.
اگر نکتهای در پایان دارید میشنویم.
امیدوارم روزبهروز شاهد شکوفایی و پیشرفت کشور باشیم و بارش رحمت الهی، مشکلاتی از جمله خشکسالی را برطرف کند.
مطالب پیشنهادی









.jpg?v=)
