چاقو دسته خودش را برید

طبق گزارش شبکه ABC استرالیا سازمان اطلاعات امنیتی این کشور (ASIO) ۶سال پیش به دلیل «ارتباطات نزدیک» نوید اکرم با هسته تروریستی داعش در سیدنی تحقیقاتی را در مورد او آغاز کرده بود.

  • ۴ ساعت قبل
  • 00
چاقو دسته خودش را برید

پروژه ضدایرانی حادثه سیدنی چطور شکست خورد ؟

پروژه ضدایرانی حادثه سیدنی چطور شکست خورد ؟

فرهیختگان: تیراندازی مرگبار به مراسم جشن یهودی خانوکا در ساحل بوندی سیدنی دست‌کم ۱۲ کشته و ۲۹ زخمی برجای گذاشت. طبق اخبار منتشرشده، دو افسر پلیس نیز در میان مجروحان بودند. عاملان این حمله ساجد اکرم ۵۰ساله و نوید اکرم ۲۴ساله پدر و پسری بااصالت پاکستانی بودند که پلیس استرالیا مدعی است پرچم داعش را در خودروی آن‌ها کشف کرده است. پلیس و همچنین سابقه ارتباطات نوید با هسته‌های داعش را تأیید کرد. این در حالی است که رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از این حمله، تلاش کرد حمله را به ایران نسبت دهد.

طبق گزارش شبکه ABC استرالیا سازمان اطلاعات امنیتی این کشور (ASIO) 6سال پیش به دلیل «ارتباطات نزدیک» نوید اکرم با هسته تروریستی داعش در سیدنی تحقیقاتی را در مورد او آغاز کرده بود. وی متولد استرالیاست و سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا در اکتبر ۲۰۱۹ گزارشی در خصوص ارتباطات مشکوک وی صادر کرده است؛ اما به گفته آنتونی آلبانیز، نخست‌وزیر استرالیا هیچ تهدید مستقیمی آن زمان از جانب وی وجود نداشته، حتی با وجود تأیید نقش داعش، نمی‌توان انگیزه‌های احتمالی اسرائیل در طراحی یک اقدام تروریستی با هدف اتهام‌زنی به ایران و همچنین دستاویز قرار دادن ادعای «یهودی‌ستیزی» برای پاک‌کردن وجه جهانی منفی از این رژیم را منکر شد.

علاوه بر این وقوع حادثه تروریستی دیگر یک روز قبل از تیراندازی در سیدنی به نیرو‌های آمریکایی مستقر در سوریه که به داعش نسبت داده شد، این احتمال را پررنگ می‌کند که هدف دیگر این اقدامات احیای داعش و گسترش حضور نظامی نیرو‌های ناتو در منطقه به بهانه مبارزه با این گروه باشد. مسیری که توسط آمریکا آغاز شد و نتایجی معکوس علیه غرب را درپی داشت. اکنون نیز تضمینی وجود ندارد که این مسیر شکست‌خورده مجدداً علیه امنیت جهانی در پی گرفته نشود. 

حمایت همه‌جانبه رژیم صهیونیستی از تکفیری‌ها

تصاویر درمان نیرو‌های داعش در بیمارستان‌های رژیم و انتقال سلاح‌های اسرائیلی به این گروه‌ها نقش مستقیم در تقویت تروریست‌ها را نشان می‌دهد. رژیم ممکن است اکنون نیز برای پیشبرد اهداف خود از وابستگان داعش استفاده کند تا دخالت مستقیم پنهان بماند. اسرائیل پس از جنایات گسترده در غزه و صدور حکم بازداشت نتانیاهو به‌شدت به تغییر تصویر جهانی خود نیاز دارد.

حمایت تاریخی رژیم از گروه‌های تکفیری، سابقه قربانی‌کردن شهروندان خود بر اساس پروتکل هانیبال در 7 اکتبر و منافع رسانه‌ای در مظلوم نمایی صهیونیست‌ها پس از اعتراضات جهانی به جنایت رژیم در غزه دلایلی هستند که احتمال دخالت غیرمستقیم را تقویت می‌کند. حملاتی مانند سیدنی می‌تواند تصویر منفی ناشی از نسل‌کشی در غزه را معکوس کند. رژیم با سرمایه‌گذاری در شرکت‌های فناوری و کمپین‌های رسانه‌ای جنایات را لاپوشانی یا منحرف می‌کند و این تیراندازی نیز بعید نیست ادامه همان سناریوی مظلوم‌نمایی پس از ۷ اکتبر باشد. برجسته‌سازی تهدید یهودی‌ستیزی و تروریسم همچنین سرکوب تجمعات ضداسرائیلی جهان توسط دولت‌های غربی را با توجیه امنیت عمومی آسان‌تر می‌کند. 

اعترافات مکرر به نقش آمریکا در ایجاد داعش

آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایجاد و تقویت نسخه‌ای فیک از اسلام، تروریسمی را به وجود آوردند که اکنون دامن‌گیر خودشان شده است. هیلاری کلینتون در سال ۲۰۰۹ به‌عنوان وزیر خارجه آمریکا اعتراف کرد آمریکا با کشور‌های منطقه همکاری کرده تا اسلام وهابی را برای مبارزه با شوروی به منطقه وارد کنند. او البته این اظهارات را با رویکردی انتقادی مطرح کرد و گفت فروپاشی شوروی ارزش این کار را نداشته است.  باراک اوباما در سال ۲۰۱۶ حمله سال ۲۰۰۳ به عراق را عامل مستقیم ظهور داعش دانست و گفت دولت او از تکرار چنین اشتباهاتی خودداری کرده است. ترامپ نیز سال گذشته هیلاری کلینتون و اوباما را مؤسس داعش نامید، هرچند بعداً تلاش کرد این ادعا را تعدیل کند؛ اما کلینتون در کتاب خاطرات خود که سال ۲۰۱۴ منتشر شده صراحتاً اعتراف کرده است که: «توافق شده بود داعش در ۵ ژوئیه ۲۰۱۳ اعلام شود و آمریکا و اروپا بلافاصله آن را به رسمیت بشناسند؛ اما ناگهان همه‌چیز فروپاشید.»

«پرچم دروغین» بازی تکراری جنگ‌طلبان

«پرچم دروغین» به عملیاتی اشاره دارد که در آن یک دولت یا گروه، حمله‌ای را خود ترتیب می‌دهد؛ اما آن را به دیگری نسبت می‌دهد تا توجیهی برای اقدامات نظامی یا جهت‌سازی در افکار عمومی ایجاد کند. این تاکتیک ریشه در تاریخ دریانوردی دارد، جایی که دزدان دریایی پرچم کشور‌های دیگر را برمی‌افراشتند تا نزدیک شوند؛ اما از قرن بیستم به ابزاری سیاسی- نظامی تبدیل شده است. یکی از معروف‌ترین موارد، ماجرای گلایویتز در ۱۹۳۹ است. نازی‌های آلمان ایستگاه رادیویی آلمانی در مرز لهستان را تصرف کردند، لباس سربازان لهستانی پوشیدند و پیامی ضدآلمانی پخش کردند. اجساد زندانیان آلمانی را نیز به‌عنوان «قربانیان» جا گذاشتند. این عملیات بخشی از طرح بزرگ‌تر هیتلر بود تا حمله به لهستان را توجیه کند و جنگ جهانی دوم را آغاز نماید.

آلمانی‌ها همچنین آتش‌سوزی در پارلمان آلمان (رایشتاگ) در سال 1933 را به کمونیست‌ها نسبت دادند تا حقوق مدنی را تعلیق کنند و قدرت مطلق بگیرند، هرچند برخی معتقدند عامل آتش‌سوزی به‌تنهایی عمل کرده است؛ اما بهره‌برداری نازی‌ها از آن غیرقابل‌انکار است.  تیراندازی چند روز پیش در مقابل کاخ سفید توسط یک تبعه افغانستانی نیز به این ماجرا شباهت دارد؛ چراکه بلافاصله پس از آن ترامپ از این اقدام برای اعلام سیاست‌های ضدمهاجرتی بهره برد که بخشی از کمپین انتخاباتی‌اش را تشکیل می‌دادند. سابقه همکاری این تبعه افغانستان با نیرو‌های CIA نیز این احتمال را پررنگ کرده است.

علاوه بر غائله 11 سپتامبر که به‌عنوان دستاویزی برای لشکرکشی آمریکا به افغانستان مورد بهره‌برداری قرار گرفت، آمریکا کارنامه پررنگی از اقدامات ساختگی دارد. حملات ساختگی به نیرو‌های آمریکایی در خلیج گوانتانامو با هدف اتهام‌زنی به کوبا و سرنگونی فیدل کاسترو طراحی شده بود. آمریکا همچنین درسال 1964 مدعی حمله به ناو‌های خود در خلیج تونکین شد تا به این بهانه حضور نظامی خود در ویتنام را گسترش دهد؛ اما بعد‌ها اثبات شد که خبرسازی در مورد حمله به این ناو‌ها اغراق‌آمیز بوده است. 

تکرار این سناریو توسط کاخ سفید باعث می‌شود هرگونه گسترش نیرو‌های نظامی با ادعای مبارزه با تروریست قابل تشکیک باشد به‌ویژه که مقامات آمریکایی اعتراف کرده‌اند در راه‌اندازی گروه‌های تکفیری نقش داشته‌اند.

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید. 

نظرات کاربران