در نشست «ایران در جهان آینده؛ بازیگر یا تماشاچی» مطرح شددومین نشست از دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با موضوع «ایران در جهان آینده؛ بازیگر یا تماشاچی»، با میزبانی خانه اندیشه ورزان و با حضور ادوار و نمایندگان تشکلهای دانشجویی برگزار شد.
ایران در آستانه نظم جدید جهانی؛ چرا با وجود ظرفیتها از فرصتها بهره نمیبریم؟

فرهیختگان: نشست «ایران در جهان آینده؛ بازیگر یا تماشاچی» روز چهارشنبه ١٩ آذرماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۴ الی ١۶ با میزبانی خانه اندیشه ورزان ایران و با حضور ادوار و نمایندگان تشکلهای دانشجویی برگزار شد. این نشست، دومین نشست تخصصی از دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در بازه آبان تا اسفند ماه سال جاری با موضوع «نظم نوین جهانی؛ بازآفرینی قدرت ایران» در حال برگزاری است. در دومین نشست از این همایش ابعاد نظم نوین جهانی و همچنین اثرگذاری تحریمها قبل و بعد از شکل گیری نظم نوین مورد بررسی قرار گرفت.
آگاهی از تحولات و پشتیبانی مردم، ۲ مزیت تاریخی ایران
در این نشست ابتدا حسین محمدی سیرت عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، به عنوان راهبر این نشست دانشجویی، به بیان نظریات خود پرداخت. بر اساس دیدگاههای وی نظم جدید جهانی بهطور قطع در حال شکلگیری است. تحولات ژئوپلیتیکی و جابهجایی مراکز قدرت اقتصادی و امنیتی در اروپا، آمریکا، چین، روسیه و غرب آسیا نشان میدهد که ساختار پیشین جهان در حال گذار است. ایران نیز بهعنوان بازیگری که در یک قرن گذشته تجربه حضور در دو نظم جهانی را داشته، اکنون در وضعیتی متفاوت و بهمراتب بهتر قرار دارد. از نظر تاریخی، ایران در دو دوره مهم—فروپاشی عثمانی و ظهور نظم پس از جنگ جهانی دوم—به دلیل ضعف ساختار سیاسی، آشفتگی داخلی یا ناتوانی تصمیمگیری، عملاً از صحنه اثرگذاری کنار گذاشته شد و حتی با وجود اعلام بیطرفی، دو بار اشغال گردید. امروز اما شرایط متفاوت است. ساختار سیاسی کشور در سطح رهبران، شناخت عمیقتری از تحولات بینالمللی دارد و مردم نیز—بهویژه پس از جنگ اخیر—ارزیابی نسبتا مثبتی از کارنامه امنیتی نظام ارائه میکنند.
با وجود این مزیتها، ایران برای نقشآفرینی مؤثر با چهار مانع اصلی روبهروست. نخست، «بیتصمیمی ساختاری» که موجب میشود فرصتهای ژئوپلیتیکی شکلگرفته در محیط پیرامونی یا عرصههای جهانی، به ارزش تبدیل نشوند. محمدیسیرت این وضعیت را به بازیکنی تشبیه میکند که در لحظه گلزنی یا دفع خطر تعلل میکند. دومین مانع، «عقبماندگی فکری» در بخشی از بدنه سیاسی و دانشگاهی است. بهگفته وی، بسیاری از تصمیمگیران همچنان با ذهنیت دهه ۱۹۹۰ و فضای رمانتیک روابط بینالملل میاندیشند؛ درحالیکه امروز جهان در شرایط رئالیسم سخت قرار دارد.
برای افزایش اثرگذاری ایران در نظم جدید، وی چهار توصیه کلیدی ارائه میدهد: چابکسازی و تمرکز نسبی در ساختار تصمیمگیری، اصلاح رویکرد فکری دانشگاهها و فاصله گرفتن از رادیکالیسم قدیمی، جوانسازی بدنه مدیریتی و افزایش خلاقیت و ریسکپذیری، و در نهایت تدوین ادبیات سیاسی دقیقتر و کمتر محافظهکارانه—بهویژه در محیطهای پیرامونی که ایران نقش برجستهای دارد. از نظر او، این اصلاحات میتواند ظرفیت تاریخی موجود را بالفعل کند و جایگاه ایران را در نظم نوین جهانی ارتقا دهد.
ایران یک بازیگر فعال در عرصه بینالملل نیست/ باید ابتدا مشکلات امنیتیمان با جهان را رفع کنیم
در ادامه نشست عباس تاجیک فعال سیاسی دانشجویی، بحث خود را درخصوص جایگاه ایران در عرصه بینالملل مطرح کرد. وی معتقد است که عملکرد ایران طی چهار دهه گذشته بهگونهای بوده که بهراحتی هدف تحریم قرار گرفته و این امر در افکار عمومی جهان نیز حساسیت چندانی ایجاد نکرده است. از دید او، این وضعیت تا حد زیادی ناشی از «ایرانهراسی» است که بهطور مؤثر عمل کرده و همچنین ناشی از ضعف ایران در تعریف یک هویت روشن و قابلفهم در سطح بینالمللی است. به بیان دیگر، ایران نتوانسته است جایگاه خود را در جهان بهدرستی بازنمایی کند و این خلأ هویتی در سهولت تحریمپذیری نقش داشته است.
او در توضیح ابعاد داخلی این مسئله، کوچکشدن طبقه متوسط در سالهای اخیر را نیز مؤثر میداند؛ طبقهای که معمولاً حامل ثبات اجتماعی و کنشگری سیاسی-اقتصادی محسوب میشود و کاهش وزن آن میتواند جایگاه کشور را در تعاملات بینالمللی تضعیف کند.
وی همچنین نقدی جدی به نوع برداشت از مفهوم خودکفایی مطرح میکند. به گفته او، تفکر خودکفایی در ایران «بد جا افتاده» و بهجای آنکه به تنوع روابط خارجی و سرمایهگذاری متقابل منجر شود، عملاً ایران را از حضور اقتصادی در کشورهای دیگر دور کرده است. در نتیجه، نه سرمایهگذاری ایرانی در خارج شکل گرفته و نه سرمایهگذاران خارجی وارد ایران شدهاند. حتی نفت ایران نیز دیگر مانند دهههای گذشته نقش کاملاً راهبردی ندارد و همین امر موجب شده که وابستگی متقابل اقتصادی با سایر کشورها کاهش یابد؛ وابستگیای که در جهان امروز یکی از مهمترین سپرهای سیاسی کشورها در برابر اعمال تحریمها محسوب میشود.
از سردرگمی تا تصمیمسازی: الزامات جایگاهیابی ایران در نظم جهانی پیشرو
در ادامه فاطمه مظهری فاطمه مظهری دبیر واحد بین الملل دفتر تحکیم وحدت به بیان نظرات خود پرداخت. وی با تأکید بر قطعیبودن شکلگیری نظم جهانی جدید، معتقد است پرسش اصلی آن است که ایران چه نسبتی با این تحولات برقرار خواهد کرد. بهگفته او، افول قدرت آمریکا نهتنها قابل مشاهده است، بلکه خود ایالات متحده نیز به این روند اذعان کرده است. در چنین شرایطی، بخشی از سیاستگذاران و نخبگان کشور دچار سردرگمی هستند؛ سردرگمیای که تا حدی طبیعی است، اما تداوم طولانی آن میتواند به عقبماندگی منجر شود.
ایران قدرت اثرگذاری در نظم جهانی دارد/ باید تفکر مبتنی بر نظم آمریکایی را کنار بگذاریم
در ادامه نشست محمد حسین ابراهیمی عضو اسبق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی، به ریشههای بیعملی ایران در عرصه بینالملل پرداخت. وی با اشاره به انتشار سند امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده در هفته اخیر، تأکید میکند که در این سند ــ و حتی در اسناد پیشین واشنگتن ــ به طور مفصل به موضوع «نظم جدید جهانی» پرداخته شده است. او معتقد است ادعای برخی تحلیلگران مبنی بر «غیرمهم بودن ایران در نظام بینالملل» قابل پذیرش نیست؛ زیرا اگر ایران صرفاً یک چالش امنیتی بود و نه یک بازیگر اثرگذار، آمریکا نام آن را در کنار سه قدرت بزرگ جهانی به عنوان بازیگر مهم عرصه بینالملل قرار نمیداد.
ابراهیمی با نقد نگاه غالب در بخشی از فضای کارشناسی و تصمیمگیری کشور توضیح میدهد که تفسیر نظم جهانی در چارچوب «نظم آمریکایی» به این نتیجه میرسد که ایران باید تعامل خود با نهادهای بینالمللی را مطابق با خواست غرب تنظیم کند؛ مصادیقی مانند تأکید بر تصویب لوایح FATF، پیگیری مستمر مذاکرات با آمریکا حتی در شرایط جنگی و تلاش برخی جریانها برای جذب سرمایه آمریکایی در حالی که شعار رسمی کشور «سرمایهگذاری برای تولید» است، نمونههایی از این رویکرد محسوب میشود. او این طرز فکر را ادامه همان ذهنیتی میداند که آمریکا را «مرجع و تصمیمساز اصلی جهان» تلقی میکند.
محورهای اثرگذاری ایران در نظم نوین جهانی
در ادامه نشست ابوالفضل حاجی زاده جانشین سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف، مباحث خود درخصوص محورهای اثرگذاری ایران در نظم نوین جهانی را مطرح کرد. وی با تأکید بر اینکه «شکلگیری نظم جدید جهانی» امروز به موضوع محوری در ادبیات سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است، گفت: اصل وقوع این تحول دیگر محل تردید نیست و آنچه اهمیت دارد بررسی ظرفیتها و محدودیتهای ایران برای نقشآفرینی در این ساختار تازه است.
او نخستین مؤلفه اثرگذار را «تحولات ژئوانرژی» میداند؛ از جمله رشد سریع انرژیهای تجدیدپذیر به رهبری چین و کند شدن روند تولید نفت شیل در آمریکا. حاجیزاده توضیح میدهد که جایگاه ایران در نظم قدیم عمدتاً بر اساس «صادرات نفت» و «تأمین امنیت خلیج فارس» تعریف شده بود اما این چارچوب در حال تغییر است و نیازمند بازنگری جدی خواهد بود.
او سپس به «تحول ساختار تجارت جهانی» اشاره میکند. به گفته او، همانگونه که در انقلاب صنعتی مسیرهای تجاری از محور زمینی به دریایی تغییر کرد، چین امروز با پروژه احیای راه ابریشم در حال بازگرداندن اهمیت کریدورهای زمینی است؛ مسیری که میتواند برای ایران یک امتیاز ژئوپلتیکی و اقتصادی محسوب شود.
«افول بازارهای مالی غربمحور» و «کاهش وابستگی کشورها به دلار» از دیگر روندهای اصلی نظم جدید جهانی است. حاجیزاده معتقد است ایران با توجه به محدودیتهای مالی خود میتواند از شکلگیری سازِکارهای مالی جدید منتفع شود، اما در حال حاضر وابستگی سنگینی به درهم امارات دارد و نتوانسته نقشی سازنده در ایجاد نظام مالی جایگزین ایفا کند.
ایران نادیدهگرفتنی نیست/ «تحریم» مانع اساسی نقشآفرینی ایران در عرصه بینالملل
در ادامه نشست رامین کیانی رئیس مرکز دیپلماسی جوانان، تحلیل خود از ایران و آینده جهان را ارائه کرد.
وی در تشریح ظرفیتهای ایران، به جمعیت ۹۰ میلیونی کشور اشاره میکند که تقریباً با مجموع جمعیت کشورهای عربی خلیج فارس برابری میکند. او با ذکر اینکه ۷۵ درصد جمعیت ایران شهرنشین هستند و ۴ میلیون دانشجو و فارغالتحصیل در کشور وجود دارد، این ترکیب را یک «منبع انسانی بالقوه قدرتمند» توصیف میکند.
با وجود این ظرفیتها، کیانی سه دسته مانع را بر سر راه ایران میبیند. نخست، موانع ساختاری مانند نفت که بهجای اینکه موتور توسعه باشد، در ایران به یک مانع تبدیل شده است؛ همچنین توسعه نامتوازن و سیاستگذاریهای کوتاهمدت که مانع شکلگیری مسیر پایدار پیشرفت میشود. دسته دوم، موانع نهادی و دسته سوم، موانع بینالمللی هستند که به باور او نقش مهمی در محدود کردن اثرگذاری ایران دارند.
کیانی «تحریم» را علتالعلل ناکامیهای ایران میداند و تأکید میکند که تحریم بر همه حوزهها اثر مستقیم دارد و بدون حل این مسئله، نه توسعه امکانپذیر است و نه نقشآفرینی مؤثر در نظم بینالملل.
او دیدگاهی را که افول آمریکا را راهحل مشکلات ایران تلقی میکند نادرست میداند و توضیح میدهد که اگرچه سهم کشورهای دیگر در نظم آینده افزایش مییابد، آمریکا همچنان قدرتی اثرگذار باقی خواهد ماند. از نظر او، رشد چین به معنای افول آمریکا نیست، بلکه باید به تعاملات متوازن اندیشید. او تأکید میکند که ایران باید همزمان با شرق و غرب همکاری کند و بر اصل «توازن در روابط خارجی» تکیه نماید.
مطالب پیشنهادی









