دهقانی فیروز آبادی، استاد تمام روابط بینالملل در برنامۀ «وقایع» مجلۀ تصویری فرهیختگان از متن و فرامتن یک سند مهم گفتدهقانی فیروزآبادی در تحلیلی کلی از متن سند امنیت ملی آمریکا، آن را برمبنای اندیشه رئالیسم تحلیل کرد و گفت: «سند امنیت ملی آمریکا یک روح کلی دارد که مانیفست سیاست خارجی ترامپ است و به بیانی، توضیح دکترین ترامپ براساس اصول خاصی است.
ایران بازیگر مهم سند امنیتملی ترامپ

فرهیختگان:سند امنیت ملی آمریکا به نوعی تعریفی از دکترین سیاستخارجی ترامپ ارائه میکند. در کنار محورهایی که در مورد اروپا و خاورمیانه به آن پرداخته، اشارات ضمنی به ایران و نقش منطقهای آن داشته است. موضوعی که نشان میدهد در دکترین سیاستخارجی ترامپ، هنوز ایران نقش محوری دارد. ایراد اساسی این سند اما فقدان وجود راهحلی برای حل و فصل چالشهای منطقهای و جهانی است، امری که خود به خود سند امنیت ملی آمریکا را به سندی نمایشی که تنها کارکرد رسانهای دارد، تبدیل میکند. در ادامه بخشی از مشروح گفتوگوی سیدجلال دهقانیفیروزآبادی، استاد روابط بینالملل را با مجله تصویری وقایع درخصوص سند امنیت ملی آمریکا از نظر میگذرانید.
مانیفست سیاست خارجی آمریکا
دهقانی فیروزآبادی در تحلیلی کلی از متن سند امنیت ملی آمریکا، آن را برمبنای اندیشه رئالیسم تحلیل کرد و گفت: «سند امنیت ملی آمریکا یک روح کلی دارد که مانیفست سیاست خارجی ترامپ است و به بیانی، توضیح دکترین ترامپ براساس اصول خاصی است که کانون آن، ماگاست. روح کلی حاکم بر سند، مبتنی بر رئالیسم است. اگر بخواهیم از این به بعد رئالیسم را درس دهیم، تجلی و نمونه بارز رئالیسم این سند است به گونهای که همه اصول و مفروضه رئالیسم در این سند قابل مشاهده است که خودش میگوید که دال متعالی و کانونی سند، منافع ملی آمریکاست. دولتهای مختلف اعم از جمهوریخواه و دموکرات، به این اندیشه رسیدند که باید نظم لیبرال قاعده محور، راهنمای سیاست خارجی آمریکا باشد و برای تحقق آن اقدام میکند. دو مفهومی که در رئالیسم وجود دارد یکی بازدارندگی و دیگری موازنه قواست. همه مفروضههای رئالیسم در این سند وجود دارد و تحکم و توسل به زور و تأکید بر اینکه اگر کسی گوش نکرد، به او تحمیل میکنیم. انتهای مسیر این است که یا کشورهای متحد هزینههای آنها را بدهند و دیگر آنکه اگر رقبا اختلال ایجاد کنند با قدرت نظامی با شما برخورد میکنیم و میگوید بهترین راه، بازدارندگی قدرت است. استثناگرایی و نژادپرستی آمریکایی در سند موج میزند.»
هژمونطلبی ناکام
استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی فارغ از متن به نانوشتههای بین خطوط سند هم اشاره کرد و گفت: «مواردی بین خطوط و نانوشته در سند وجود دارد و آن اعتراف به این است که اگر هژمونطلبی آمریکا، راهبرد درستی نبوده، ناکام مانده است. در واقع ترامپ با زبان بیزبانی میگوید که آمریکا دیگر نمیتواند. به متحدین میگوید بودجهتان را افزایش دهید، یا باید بازدارندگی ایجاد کنیم که نیازی به جنگ نباشد، مناطق را اولویتبندی کنیم. مجموع اینها نشان میدهد که نظام از تکقطبی به چندقطبی میرود از جمله در مورد خاورمیانه وقتی گفته میشود چرا خاورمیانه دههها در اولویت اول سیاست خارجی آمریکا بوده و اکنون دیگر نیست. به این موضوع اشاره میکند که اهمیت و ارزش خاورمیانه سه چیز بوده است؛ 1. منابع انرژی 2. رقابت ابرقدرتها 3. امنیت و نظم منطقهای. اشاره میکند از این سه مورد، دومورد آن حل شده است؛ در حوزه انرژی، خودشان صادرکننده نفت هستند و نیازی به واردات ندارند. دیگر ابرقدرتی وجود ندارد و موقعیت آمریکا برای بقیه کشورها رشک برانگیز است و تنها صلح و ثبات باقی مانده که ما هم این را درست کردیم.»
نوک کوه یخ سیاست خارجی ایالات متحده
دهقانی فیروزآبادی معتقد است که اشاره ترامپ به ایران در بخشهای مختلف سند بسیار برجسته است و در این مورد توضیح داد: «در خصوص اهداف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، سند به چند مورد اشاره میکند:
1- دشمن آشکار آمریکا نباید برمنابع انرژی تسلط پیدا کند و مقصود در منطقه به ایران و در نظام بینالملل به چین برمیگردد.
2-تنگههرمز باید باز باشد که ضمیر آنهم ایران است. عملاً تهدید میکند که تنگههرمز خط قرمز ماست و پس از آن اشاره میکند که آزادی کشتیرانی در دریای سرخ خط قرمز ماست که آنهم به انصارالله برمیگردد.
تا اینجا اشاره به ایران، بسیار برجسته است و در واقع هسته کانونی سند ملی آمریکا، ایران است. نمیتوان گفت خاورمیانه ارزش و اهمیتش را برای آمریکا از دست داده است. پیام این سند آشکار است و میخواهد پیامی به آمریکاییها بدهد، آنچه که در راهبرد سیاستخارجی آمریکا مبنای عمل قرار دارد که منتشر نمیکند، گاهی برای انحراف دیگران هم است. باید توجه داشت آنچه منتشر شده، نوک کوه یخ است و آنچه میخواهند مبنای سیاستخارجی قرار دهند که لزوماً این نیست.»
خاورمیانه هنوز برای آمریکا مهم است
فیروزآبادی درخصوص آنکه معماری امنیتی خاورمیانه برمبنای این سند چگونه خواهد بود، میگوید: «در حوزهای که به این نکته میپردازد که چرا خاورمیانه اهمیت قبل را ندارد اشاره میکند که ما پیمان ابراهیم را منعقد کردیم، شرمالشیخ تشکیل شده است که براساس آن خاورمیانه، خاورمیانه سابق نیست و به سمت صلح و ثبات میرویم و چون مدعی است ایران را تضعیف کرده، نمیتواند مخل نظم منطقهای باشد. یکی از دلایلی که آمریکا تأکید داشت که ما باید در خاورمیانه حضور داشته باشیم این بود که آنجا رقابت ابر قدرتها بود. تلویحاً میگوید اکنون بیرقیبیم و در حاشیه خلیجفارس هژمونی آمریکا را برقرار کردیم و تمهیدات آن را آماده و احاله مسئولیت میکنیم. پیش از این هم اشاره کردم، نظم هژمونیک دوستونی ترامپ، بخش مالی اعراب، بخش نظامی اسرائیل حاکم است. بعد از هفت اکتبر اسرائیلیها و آمریکاییها دنبال برقراری نظم هژمونیک هستند که اسرائیل به نیابت از آمریکا، نظم هژمونیک را برقرار کند.
خاورمیانه هنوز برای آمریکا مهم است. مهم است به دلیل اینکه ارزش استراتژیک در رقابت با چین دارد و اگر خلئی ایجاد شود، چین و ایران آن را پر میکنند. نقدهایی که ترامپ به دولتهای پیش از خودش درخصوص حضور در عراق وارد میکرد این بود که شما 7 تریلیون دلار در عراق هزینه کردید و سودش را ایران برده است. بازنگری در این سیاستها رخ داده است که چرا باید به گونهای عمل کنیم که رقبای ما سود ببرند.»
سند امنیت ملی آمریکا فقط ایران را مشکل میداند
آمریکا در منطقه هنوز ایران را مهمترین تهدید میداند، موضوعی که در سند مورد اشاره قرار گرفته و دهقانی فیروزآبادی در توضیح آن میگوید: «در نوشتهها و نانوشتهها، مهمترین تهدید از منظر آمریکا، ایران است. برمبنای ترسیمی که سند از خاورمیانه میدهد، مهمترین تهدید ایران است. اینکه بیثباتکنندهترین دولت، کماکان ایران است، مورد اشاره قرار گرفته است. اینکه گفته میشود تنگههرمز باید باز بماند هم منظور ایران است. اینکه منابع نباید به کنترل قدرتهای متخاصم در بیاید، باید امنیت اسرائیل حفظ شود. سند میگوید اگر یک مشکل باشد آن ایران است، منتها ما تهدید آن را کم و ایران را تضعیف کردیم و این کشور جایگاه قبلی را ندارد. با توجه به ترسیم جایگاه، رویارویی اصلی ما با آمریکا خواهد بود. آمریکا تهدید ایران را تهدیدی هویتی و گاهی تهدید ذاتی میداند. برخی تحلیلهای خوشبینانهای طرح شده است. من چنین فهمی ندارم. چند موردی که آمده، اشاره بسیار شدید است.»
خبری از راهحل نیست
سند امنیت ملی آمریکا، یک ایراد اساسی دارد و آنهم اینکه هیچ راهحلی ارائه نمیکند، دهقانی فیروزآبادی در تبیین این ایراد گفت: «یکی از نقدها این است که این سند بیشتر مانیفست و سیاست خارجی ترامپ است، راهحل آن کجاست؟ هیچ راهحلی برای حل چالشها وجود ندارد. مهمترین نقدی که به این سند وارد است، این است که صرفاً اعلام مواضع است و راهحل و پیشنهادی در آن وجود ندارد. پس از آن میرسیم به
(HOT POTATO) که ما میگوییم شلغم داغ آنها میگویند سیبزمینی داغ. موضوع داغ فلسطین است اینکه گفته شود که در شرمالشیخ، کشورهای اسلامی آتشبس ایجاد کردند، وقتی برای اصل صلح مبنایی ندارید، ناپایدار است. تا اشغالگری وجود دارد، اصل موضوع به قدرت خود باقی است. نکته دیگر آنکه برای اصل مسئله فلسطین چه راهحلی دارید. هفت اکتبر نتیجه سیاستهای اتخاذ شده آمریکا بوده است. نمیتوان گفت که یک ملتی حق حیات نداشته باشد، معامله قرن نیز که پاککردن صورت مسئله فلسطین بود به این معنی که بخشی از فلسطینیها را به صحرای سینا و اردن بفرستند. در مورد فلسطین نه تنها در این سند هیچ راهحلی ارائه نشده است و در طرح صلح 20 مادهای هم راهحلی ارائه ندادند، در بخشی اشاره شده که اگر آینده شرایط خوب بود، بحث دولت مستقل هم دنبال شود. چیزی در حد شهرداری باقی بماند. چه این سند و چه طرح صلح، تا حل نشدن مسئله فلسطین قابل اجرا نیست.»
مطالب پیشنهادی













