دکترین بهشتی انقلاب

مواجهه و کنش سیاسی شهید بهشتی پیش و پس از انقلاب تغییر ماهوی نداشت. مستند روایت بهشتی را از زمان تشکیل شورای انقلاب شروع می‌کند. شورا با حضور ملی‌مذهبی‌ها و روحانیت مذهبی تشکیل شده بود و حضور همه طیف‌های فکری انقلابی، البته اختلاف را هم به امری قریب‌الوقوع تبدیل کرد.

  • ۱ ساعت قبل
  • 00
دکترین بهشتی انقلاب

تحلیل مستند «عبای سوخته» از حیات سیاسی شهید بهشتی

تحلیل مستند «عبای سوخته» از حیات سیاسی شهید بهشتی
زهرا طیبیزهرا طیبیخبرنگار

برای جمع شبه‌روشنفکر و افراطیون هیجان‌زده که با موج انقلاب همراه شدند که از جریان انقلاب جا نمانند، درک اندیشه شهید بهشتی که از افراط و تفریط‌های روز‌های اول انقلاب دور بود، خیلی راحت نبود. به همین خاطر بود که بخشی از این طیف از خوانش‌های غلط از زیست و زندگی او شروع کردند، برخی دروغ‌ها را باور کردند و به شعار مرگ بر بهشتی رسیدند. واقعیت آن بود که بهشتی از جمله تئوریسین‌های انقلاب ایران بود که چهارچوب و ایده منطقی از نظام جمهوری اسلامی داشت و برخلاف سطحی‌نگران در تندباد و بالا و پایین شدن حوادث دستخوش تغییرات نشد.
خوانشی که مستند «عبای سوخته» که به‌تازگی در جشنواره سینماحقیقت اکران شده، از حیات سیاسی او ارائه می‌دهد، بر همین محور تأکید دارد‌. اگرچه مستند روایت جامعی از حیات سیاسی بهشتی ارائه نمی‌کند و برخی را تنها خراش می‌دهد، اما عبای سوخته می‌خواهد بگوید او در کنار چهره‌هایی مثل شهید مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای نه در دام خطا‌های تحلیلی ملی‌مذهبی‌ها افتاد، نه از هیجان‌زدگان انقلابی تبعیت محض کرده و البته بر مدار حذف و خروج آن‌ها از مدار انقلاب هم حرکت نکرده است. بهشتی میانه‌روی انقلابی را نه با منطق وادادگی که با نگاه‌های منطقی انقلابی دنبال می‌کرد. این زاویه نگاه او آن‌قدر متقن و چهارچوب‌دار بود که تاکنون و در برخی کلان‌مسئله‌های سیاسی، مبنای عمل حکمرانی قرار می‌گیرد. 

انقلابی‌گری به معنای واقعی

مواجهه و کنش سیاسی شهید بهشتی پیش و پس از انقلاب تغییر ماهوی نداشت. مستند روایت بهشتی را از زمان تشکیل شورای انقلاب شروع می‌کند. شورا با حضور ملی‌مذهبی‌ها و روحانیت مذهبی تشکیل شده بود و حضور همه طیف‌های فکری انقلابی، البته اختلاف را هم به امری قریب‌الوقوع تبدیل کرد.
برخلاف انگاره‌ای که در مورد دولت موقت پس از انقلاب وجود دارد، شکاف‌های فکری زیادی بین ملی‌مذهبی‌ها و روحانیت انقلابی در مورد ماهیت تشکیل انقلاب وجود داشت. ملی‌مذهبی‌ها با شعار مرگ بر شاه مخالف و معتقد بودند اگر گذار با مذاکره اتفاق می‌افتد، باید آن را دنبال کرد، درحالی‌که امام با این نگاه کاملاً مخالف بود و بهشتی هم صراحتاً این را اعلام کرده بود؛ اما اختلاف‌نظر‌ها موجب نشد که نهضت آزادی‌ها از شورا جدا شوند. حتی در روز‌های بعد از انقلاب و به واسطه آنکه تأکید امام روی این بود که روحانیت وارد این مناصب نشود و گزینه‌ای که بیشتر مورد اقبال مردم قرار گیرد، انتخاب شود، بازرگان به‌عنوان رئیس دولت موقت انتخاب شد. باوجودآنکه اختلاف‌نظر‌ها با دولت موقت بالا می‌گیرد، اما شهید بهشتی معتقد است این انتخاب در آن بازه تصمیم غلطی نبوده است. 

دوگانۀ خط امام و خط سازش

یکی از محور‌های کلیدی که تبدیل به محل اختلاف دولت موقت با انقلابیون می‌شود، دیدگاهی بود که آنان نسبت به مذاکره داشتند. نهضت آزادی‌ها قائل به برقراری روابط دیپلماتیک با آمریکایی‌ها بودند، آن‌هم درحالی‌که ایرانی‌ها به‌خاطر راه‌دادن شاه به آمریکا، عصبانیت و خشم زیادی از آمریکایی‌ها داشتند. بازرگان اما جور دیگری فکر می‌کرد. در جریان سفری که بازرگان در آبان 58 به الجزایر داشت، دیداری محرمانه با برژینسکی، مشاور امنیتی کارتر داشت. این دیدار با واکنش‌های منفی زیادی مواجه شد، اما نکته‌ای که شهید بهشتی به آن اشاره می‌کرد این بود که در اصل و اساس گفت‌وگو ایرادی وارد نیست، اما حتی خود او هم که پیش از این دیداری با مقامات آمریکایی داشته، محتوای آن را در اختیار شورای انقلاب گذاشته است. نکته آن است که بازرگان هیچ بخشی از مشروح مذاکرات را در اختیار اعضای شورای انقلاب قرار نداده بود. 
برخلاف دو نگاهی که یا مذاکره با آمریکا را به طور کامل نفی می‌کردند یا از آن طرف بوم افتاده بودند، شهید بهشتی معتقد بود که نه باید مذاکره را نفی کرد و نه کاملاً با آن چهارچوب هماهنگ شد. دیدگاهی که در دو نگاه خط امامی و خط سازش آن را این‌طور تبیین می‌کرد: «دو نوع سازش در تاریخ سیاسی ما وجود داشته که باید به آن توجه کرد و خط امام نفی هر دو نوع سازش است. نوع اول سازش خیانتکارانه آگاهانه است. ما در تاریخ کشورمان از این خائن‌ها، اشخاص یا گروه‌ها کم نداشتیم. نوع دوم سازش این است که فرد یا گروه، واقعاً علاقه‌مند است که به کشورش خیانت کند؛ اما مطالعات، محاسبات و برنامه‌ریزی‌های او برای تلاش و خدمت به کشور، به این نتیجه رسیده است که در یک جبهه نمی‌شود هم با بیگانه مبارزه کرد هم با عامل داخلی او. این سازش به‌قصد خیانت نیست. از روی سوءنیت نیست، ولی قابل‌تأمل است.» بهشتی حتی در تبیین سازش‌کاران در سیاست خارجی، دسته‌بندی ارائه می‌کند و نگاهی صفر و صدی نداشت. درحالی‌که خط سازش را به عینه قبول نداشت، اما برخوردی هیجانی و حذفی با این نگاه‌های مخالف نیز نداشت. این نقطه‌ای که مستند عبای سوخته روی آن می‌ایستد و به‌نوعی با دغدغه چندین ساله ایرانی‌ها در سیاست خارجی پیوند برقرار می‌کند، ‌نوعی این‌همانی با این روز‌ها برقرار می‌شود. 

نه افراط نه تفریط

بهشتی اصل مواجهه منطقی و میانه‌روانه را با برخی چهره‌های انقلابی که اختلاف‌نظر ساختاری با آن‌ها داشت را ادامه داد و همکاری با بازرگان و حتی بنی‌صدر که عملاً از الفاظی علیه روحانیت استفاده می‌کرد را پیش می‌برد، اما فاصله‌گذاری آن‌ها با انقلاب منجر شد بهشتی صراحتاً علیه آن‌ها فاصله‌گذاری کند. برکناری بنی‌صدر و شروع عملیات مسلحانه سازمان موسوم به مجاهدین، آغاز حملات و ترور شخصیتی شهید بهشتی بود. باوجودآنکه بهشتی در ابتدا با حسن‌نیت با مجاهدین خلق مواجه می‌شد، اما رفتار آنان منجر به فاصله‌گذاری صریح با آنان شد. شهید بهشتی در گفت‌وگویی با اعضای سازمان موسوم به مجاهدین این‌طور با آنان وارد گفت‌وگو و مناظره می‌شود: «با آن آهنگی که شما برادران برای بحث انتخاب کردید، اینجا رینگ بوکس می‌شود یا محل مباحثه؟ این شایعه و دروغی است که برای برهم‌زدن روابط و اعتماد متقابل ساخته شده و بنده هم این دروغ را برملا کردم که من نه سرمایه‌دارم و نه طرف‌دار سرمایه‌داری بودم و هستم. برادر ما همان‌طور که هستیم خودمان را به مردم نشان می‌دهیم.» 
روایت مستند، روایت کنش‌های سیاسی بهشتی حتی با مخالفان و کسانی که به انقلاب آسیب زدند و به جدال با آن‌ برخاستند را عاقلانه، منطقی و به‌دور از رفتار‌های احساسی نشان می‌دهد؛ اما عاقبت همان‌هایی که شعار مرگ بر بهشتی می‌دادند هم برای ترورش برنامه ریختند. 

بهشتی؛ مردی برای تمام فصول

نگاه‌های منطقی و مبتنی بر تئوری‌های انقلابی بهشتی هم در زمان تدوین قانون اساسی، نقش کلیدی داشت. بهشتی در حوزه تدوین مسائلی مثل حقوق زنان که عموماً برخورد‌های افراطی با آن می‌شد، عقایدی اسلامی و درعین‌حال روشنفکرانه ارائه می‌کرد.
بهشتی برخلاف برخی از چهره‌ها که تازه با وقوع انقلاب در جریان قواعد و باور‌های انقلاب اسلامی قرار گرفتند، از همان ابتدا نگاه و ایده روشنی در مورد چهارچوب و قواعد سیاسی نظام جمهوری اسلامی داشت و این ایده‌ها آن‌قدر متقن و مشخص بودند که در جریان حملات و قضاوت‌های خطا و در جریان توهین‌های سازمان موسوم به مجاهدین خلق دستخوش دگرگونی یا حتی عقب‌نشینی نشد تا آنجا که بعد از شهادتش امام به گلایه از این تهمت‌ها پرداخت. نگاه شهید بهشتی تنها محصور در وقایع و رویداد‌های سال‌های اول انقلاب نبود. واقعیت آن است که ایران امروز به همان چهارچوب نگاه بهشتی در حکمرانی نیاز دارد که در موارد متعددی در تصمیم‌گیری‌ها ساری و جاری‌ است.

نظرات کاربران