جلوه‌ای از سیاست برابری و ارتقای کیفیت در آموزش عمومی

فقدان یک برنامۀ پیشرو و تأثیرگذار در شناسایی و هدایت استعدادهای برتر با روش تلفیقی که نشان‌دهندۀ گام بزرگ آموزش و پرورش در تغییر ذهنیت‌ها، نگرش‌ها، باورها، جهت‌گیری‌ها و رویکردهای مربوط به شناسایی و هدایت استعدادهای برتر به سمت رویکردهای تلفیقی باشد از ضعف‌های بزرگ نظام آموزشی محسوب می‌شود.

  • ۱ ساعت قبل
  • 00
جلوه‌ای از سیاست برابری و ارتقای کیفیت در آموزش عمومی

شناسایی و هدایت استعدادهای برتر با رویکرد تلفیقی

شناسایی و هدایت استعدادهای برتر با رویکرد تلفیقی

حسن تقی‌پور کران؛ دکتری مدیریت آموزشی و رئیس سابق برنامه ملی شهاب وزارت آموزش و پرورش: امروزه اتخاذ سیاست‌ها و راهبردها و رویه‌های کارآمد برای شناسایی و هدایت استعدادهای برتر، یک مسئله اساسی برای نظام‌های آموزشی به‌شمار می‌رود. روش‌های شناسایی و هدایت استعدادها در کشورها متفاوت است. اما به هر حال این مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است. واقعیت نشان می‌دهد که به دلیل توجه به حکمرانی نخبگانی در فضای پژوهشی و مطالعاتی کشور موضوع حکمرانی در حوزه شناسایی و تربیت استعدادهای برتر مورد غفلت قرار گرفته ‌است.

فقدان یک برنامۀ پیشرو و تأثیرگذار در شناسایی و هدایت استعدادهای برتر با روش تلفیقی که نشان‌دهندۀ گام بزرگ آموزش و پرورش در تغییر ذهنیت‌ها، نگرش‌ها، باورها، جهت‌گیری‌ها و رویکردهای مربوط به شناسایی و هدایت استعدادهای برتر به سمت رویکردهای تلفیقی باشد از ضعف‌های بزرگ نظام آموزشی محسوب می‌شود. درصد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان هستند که توانایی بالایی برای موفقیت در موقعیت‌های زندگی دارند، اما (به‌علت ضعف مالی یا فرهنگی خانواده، مدرسه، جامعۀ محلی یا علل دیگر) موفقیت درسی آنها چشم‌گیر نیست؛ به همین خاطر «تیزهوش» شناخته نمی‌شوند و مورد حمایت روال‌های اجتماعی معمول قرار نمی‌گیرند و از موفقیت بازمی‌مانند.

در حوزه آموزش عمومی شاید گروهی که بیشتر به ارزیابی نیاز دارند، «تیزهوشان نهفته»[1] باشند که می‌تواند شامل کودکان روستایی، کودکان فقیر، درون‌گراها، دانش‌آموزان کم‌پیش‌رفت، و... باشند با این حال، موضوع این نیست که موفقیت درسی و علمی دانش‌آموزان برتر نادیده گرفته شود و انکار گردد؛ بلکه باید مسیرهای دیگری را یافت و تقویت نمود که کودکان و نوجوانان بالقوه توانمند دیگر نیز شناخته شوند و مورد حمایت روال‌های آموزشی و اجتماعی قرار گیرند تا موانع موفقیت آنها در زندگی، حتی‌الامکان برطرف گردد. تقریباَ 1/0 تا 2/0 درصد از دانش‌آموزان، «تیزهوشِ بسیار باانگیزه» هستند، 2 تا 3 درصد «تیزهوشِ باانگیزه»، 2 تا 3 درصد «دارای توان بالقوۀ بالا در محیط ضعیف» و حدود 2 درصد «دارای توان بالقوۀ بالا و انگیزۀ پایین» هستند که همگی نیاز به شناسایی و حمایت دارند

نقد سیاست‌گذاری‌ها و کیفیت حکمرانی در حوزۀ شناسایی و هدایت استعدادهای برتر:

اگر بپذیریم که در حوزه شناسایی وهدایت استعدادهای برتر در کشور سیاست‌گذاری صورت گرفته است، این سیاست‌گذاری‌ها به مثابه مصوباتی هستند که تصور می‌شود به ناچار و از روی برخی اقتضائات و نه باور و بینش مثبت به استعدادهای برتر تصویب شده‌اند. کمیت این مصوبات وسیاست‌گذاری‌ها نیز نشان می‌دهد که این سیاست‌گذاری‌ها از کمیت پایین در حوزه دانش‌آموزی بوده، در صورتی که شناسایی وپرورش استعداد‌ها یا همان مدیریت استعداد در تمامی زمینه‌های کاری و فعالیت‌های مختلف جامعه می‌تواند مطرح و مورد توجه قرار گیرد که از آن نیز غفلت شده است .

سیاست‌گذاری در حوزه شناسایی و هدایت استعدادهای برتر در حوزه دانش‌آموزی تنها به چند سیاست‌گذاری محدود می شود که در ذیل به آنها اشاره می شود :

-مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش در خصوص جهش تحصیلی:

این مصوبه تنها مصوبه‌ای است که در بین مجموع مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش تکلیف دانش‌آموزی که دارای هوش واستعداد بالاتری نسبت به سایر همکلاسی‌هایش است را تعیین کرده و در صورت شناسایی وحساسیت عوامل آموزشی و تربیتی و خانواده و در صورت پیگیری آنان دانش‌آموز به مقطع بالاتر تحصیلی در صورت احراز شرایط لازم برخوردار می‌شود .

-سیاست‌های حمایت و هدایت استعدادهای درخشان ، مصوب سال 1377شورای عالی انقلاب فرهنگی:

این مصوبه که در سال 1377 در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، بر شناسایی وهدایت استعدادهای برتر در نقاط مختلف کشور، در زمینه‌های مختلف و ابداع و اجرای شیوه‌هایی در آموزش و پرورش و آموزش عالی برای توجه به رشد این استعدادها تأکید کرده است. هر چند که این مصوبه در زمان خود مصوبه خوبی به‌نظر می‌رسد اما هرگز این رویکرد در کشور تعمیم داده نشد و اجرا نشد، به‌طوری که اکثر مجریان از وجود چنین مصوبه‌ای نیز اظهار بی‌اطلاعی می‌نمایند.

-سند تحول بنیادین آموزش وپرورش:

این سند که به عنوان سند در حوزه آموزش وپرورش در تاریخ آموزش و پرورش می‌باشد در بخش‌های مختلف به لزوم توجه به استعدادها وتفاوت‌های فردی در رویه‌ها و روش‌های آموزشی وبرنامه‌های درسی تأکید کرده است. هر چند که تکلیف خود را در خصوص نحوه شناسایی وهدایت استعدادهای برتر یا درخشان تعیین نکرده است. در این سند تنها دریافت‌هایی را می‌توان از لابه‌لای بندها وبخش‌های آن از حمایت از استعدادهای برتر استنباط کرد .

-سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش وپرورش:

این سیاست‌ها در سال 1392به منظور ترسیم نقشه راه و به عنوان سند بالادستی در ایجاد تحول در آموزش وپرورش تدوین و ابلاغ شده است ودر بند یک آن به رشد وشکوفایی استعدادهای فطری تأکید شده است

-سند راهبردی کشور در امور نخبگان:

این سند در سال 1391به منظور ایجاد محیطی پویا برای فعال‌سازی و اثر‌گذاری مناسب اجتماع نخبگانی (آن‌چنان‌که در مقدمه آن آمده است )در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و ابلاغ شد وبه عنوان مهم‌ترین سند بالادستی در حوزه نخبگان واستعدادهای برتر به شمار می‌رود. می‌توان گفت این سند به عنوان مهم‌ترین سند پشتیبان برای اجرای فعالیت‌های مربوط به شناسایی و پرورش استعدادهای برتر است و راه را برای اجرای این منظور روشن نموده است .

نکته مهم در خصوص این مصوبات، نحوه وچگونگی اجرایی نمودن و بررسی تأثیر و خروجی این سیاست‌ها است که با توجه به گستردگی دستگاه‌های مجری وعریض و طویل بودن آنها اجرای سیاست‌های دقیق حمایت از استعدادهای برتر با رویکرد عادلانه مسئله‌ای مشکل بوده وبه دلیل تنوع‌های محیطی امکان اجرای این سیاست‌ها را دچار چالش نماید .

شناسایی، هدایت و تربیت استعدادها در نظام آموزشی حوزه ای مغفول، قلمروی ناشناخته و دارای معانی یا برداشت‌های سطحی و فروکاهنده از منظر مجریان می‌باشد. سیاست‌های نظام آموزشی در قبال استعدادهای برتر از کاستی‌های مهمی رنج می‌برد؛ یکی از مهمترین کاستی‌ها این است که همه‌جانبه بودن رشد استعدادها را در وجود آدمی مدّ نظر قرار نداده و رویکردی تک‌بعدی‌نگری نسبت به این افراد اتخاذ کرده است. بدین معنی که انسان و ویژگی‌های وی را به عنوان یک کل در نظر نگرفته و تنها به یک یا برخی از ویژگی‌های وی توجه نموده است؛ یا اینکه این سیاست‌ها ابزارهای متنوع برای شناسایی استعدادها را پیش‌بینی نکرده و اتخاذ تنها یک روش پذیرش استعدادها (و نه شناسایی استعدادها) انتقادهای جدی را در خصوص گونه‌های رایج شناسایی استعدادها به همراه داشته است.

از آسیب‌های جدی دیگر در سیاست‌های شناسایی و هدایت استعدادهای برتر، نگاه یکسان به همۀ افراد است و اینکه این نظام شناسایی و هدایت استعدادها نتوانسته است روش‌های متفاوت آموزشی را نسبت به افراد، متناسب با توانایی‌های مختلف ایشان و متناسب با اقتضائات و تفاوت‌های فردی هر یک از استعدادهای برتر اعمال کند. عدم یکپارچگی سیاستی و همچنین کلی‌گویی و پرهیز از جزئی‌نگری و رویکرد عمل‌گرایانه در این سیاست‌ها مشهود بوده و اجرای سیاست‌های صحیح نیز با کارشکنی، عدم همراهی، عدم هم‌افزایی و نبود رویکرد سیستمی از یک‌طرف و نبود دستورالعمل‌های صریح مرتبط با سیاست‌ها از طرف دیگر روبرو است. در صورتی که با اعمال سیاست‌های صحیح و اجرای مطلوب آنها شناسایی و هدایت استعدادها نسبت به رویکردهای قبلی آن همه‌جانبه‌تر، عادلانه‌تر، واقع‌گرایانه‌تر و مؤثرتر اجرایی خواهد شد.

به دلیل وسعت کشور و پراکندگی جمعیت دانش­آموزی وجود مناطق کم­برخوردار، دسترسی کاملی برای همه دانش‌آموزان داری استعداد برتر، جهت ادامه تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان و ورود به عرصه المپیادهای علمی، جشنواره خوارزمی و ... وجود ندارد و باید سازوکارهای مناسبی را برای توجه به همه استعدادها، در اقصی نقاط کشور جستجو کرد.

شناسایی و هدایت استعدادهای برتر در کشور دارای یک مدل و الگوی سیاست‌گذاری نبوده وتنها بنا به اقتضائات متفاوت به تصویب چند مصوبه اکتفا شده است. ارائه یک مدل عملیاتی برای اجرای مطلوب سیاست‌های شناسایی وپرورش استعدادهای برتر بصورت یکپارچه و به‌هم پیوسته از ضروریات این حوزه است که سال‌های متمادی است از آن غفلت شده است. فقدان برنامه‌های اجرایی جدی و مطلوب در راستای شناسایی وهدایت استعدادهای برتر در طول سالیان هم در حوزه آموزش وپرورش وهم در حوزه آموزش عالی نیز از آسیب‌های جدی در این حوزه است که عدم شناسایی استعدادها را رقم زده و با وجود مصوبات مختلف وهر چند محدود، این برنامه‌ها عملیاتی نشده است.

فقدان سیستم‌های جامع اطلاعاتی و سامانه های چنددرگاهی جهت شناسایی وکشف استعدادها و سپس پرورش و هدایت آنها نیز از مهم‌ترین آسیب‌های این حوزه می باشد. وجود اطلاعات لازم و کافی از حائزان استعدادهای برتر و وجود سیستم ونظام روشمند جهت شناسایی آنها و وجود اطلاعات کافی از آنها می‌تواند مجریان را جهت هدایت استعدادهای برتر کمک و راهنما باشد .

دلایل مختلفی برای عدم تحقق اهداف سیاست‌گذاری وجود دارد ولی آنچه که مسلم است این است که عدم تحقق اهداف باورها را برای اجرای سیاست‌گذاری‌ها تضعیف وموجب عدم اجرای مطلوب آنها می‌شود و انحراف از اهداف و فعالیت‌ها را جای یکدیگر قراردادن موجب بر هم خوردن مناسبات بین فعالیت‌ها و انجام صحیح و مطلوب امور شده و اراده‌ها را برای اجرای هرگونه فعالیتی از سوی مجریان تضعیف می‌نماید.

یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها در حوزه سیاست‌گذاری و اجرای سیاست‌های کلان وجزئی نبود سیستم و نظام کارآمد و مطلوب برای ارزیابی برنامه‌ها باشد. این امر به معنای عدم برقراری ارتباط بین فرایند‌های یک برنامه بوده وآن را تحت تأثیر قرار داده و پیام‌های روشنی در قبال فعالیت‌های گسترده مجریان به دست نمی‌دهد و مجریان سیاست‌ها ارزیابی صحیحی از نحوه فعالیت‌ها نمی‌توانند داشته باشند.

فقدان نگاه راهبردی، وجود سطحی‌نگری در تدوین سیاست‌ها و اجرای آنها در سطح خرد، یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها وآفات اجرای سیاست‌گذار‌ها می‌باشد. نگاه راهبردی در بین سیاست‌گذاران و مجریان در حوزه شناسایی وهدایت استعداهای برتر نیاز امروز جامعه است و با توجه به اهمیت پرورش استعدادهای برتر وجود نگاه استراتژیک و راهبردی می‌تواند در این حوزه تعیین کننده باشد.

تنوع‌بخشی به نوع و سطح برنامه‌های آموزشی و فعالیت‌های آموزشی و پرورشی دورۀ ابتدایی برای پوشش سطوح مختلف نیازهای دانش‌آموزان، پیش‌نیاز یک برنامۀ شناسایی و پرورش استعداد است موضوع این نیست که موفقیت درسی و علمی دانش‌آموزان برتر نادیده گرفته شود و انکار گردد؛ بلکه باید مسیرهای دیگری را یافت و تقویت نمود که کودکان و نوجوانان بالقوه توانمند دیگر نیز شناخته شوند و مورد حمایت روال‌های آموزشی و اجتماعی قرار گیرند تا موانع موفقیت آنها در زندگی، حتی‌الامکان برطرف گردد. تنوع‌بخشی به موقعیت‌ها و تجربه‌های یادگیری برای تمام دانش‌آموزان، آموزش و مهارت‌افزایی تمام مدیران، مربیان و آموزگاران در حوزۀ الگوهای نوین تدریس (پروژه‌محور، شایستگی‌محور و...) و سنجش پویا از آموخته‌های دانش‌آموزان، ناظر به تفاوت‌های فردی آنان، آگاهی‌بخشی و توانمندسازی تمام اولیای دانش‌آموزان در حوزۀ تفاوت‌های فردی کودکان، طراحی موقعیت‌های یادگیری رشد‌دهندۀ استعداد و بسته‌های خودآموز خلاقیت‌محور برای دوره ابتدایی از مهمترین راهبردهای وزارت آموزش و پرورش در راستای ایجاد سیاست برابری و ارتقای کیفیت آموزش عمومی از طریق توجه به استعدادهای برتر بصورت تلفیقی باشد.

جایگاه استعدادهای برتر در نظام حکمرانی:

در حکمرانی نخبگانی ما اعتقاد داریم که نخبه تعریفی دارد: "هر فردی که استعداد داشته باشد و در راستای این استعداد تلاش کند و از نتیجه تلاش او، کشور و جامعه بهره‌مند شوند، نخبه محسوب می‌شود. اگر این تلاش و استعداد منجر به برتری شود و تلاش هم ارزنده باشد، باعث تأثیرگذاری زیاد در جامعه خواهد شد. یکی از مهم‌ترین محورهایی که در آن نیازمند نخبه هستیم، در بخش «حکمرانی» و «مدیریتی» است. این مطلب مورد توجه مقام معظم رهبری هم بوده و در سخنرانی‌های متعدد به این حوزه اشاره کردند. در حکمرانی نخبگانی نخبه در فرآیند حکمرانی و کشورداری دخالت داده می‌شود و حکمرانی به واسطه نخبگی نخبگان اتفاق می‌افتد. حکمرانی در حوزه شناسایی و تربیت استعدادهای برتر فرآیندی است که نوع و کیفیت حکمرانی و سیاستگذاری در این حوزه را در کانون توجه خود قرار می‌دهد و با توجه به ظرفیت بالای هوشی و استعدادی در کشور و چگونگی بهره‌گیری از این استعدادها به دنبال این است که تبیین نماید چگونه می‌توان حکمرانی برای شناسایی و تربیت استعدادهای برتر را برقرار یا تقویت کرد.

به دلیل توجه به حکمرانی نخبگانی در فضای پژوهشی و مطالعاتی کشور موضوع حکمرانی در حوزه شناسایی و تربیت استعدادهای برتر مورد غفلت قرار گرفته ‌است. حکمرانی در حوزۀ استعدادهای برتر جزئی از یک نظام بزرگتر یعنی حکمرانی تربیتی است و از آن تأثیر می‌پذیرد. بررسی وضعیت تربیت استعدادهای برتر در ایران علیرغم تأثیر آنها در پیشرفت و توسعۀ کشور نشان‌دهندۀ حاکم بودن نگاه رفع‌تکلیفی به این حوزه می‌باشد.

عدالت تربیتی اقتضا می‌کند که نوع و کیفیت حکمرانی و جهت‌گیری‌های کلان و خرد باید در راستای فراهم نمودن زمینه‌های کشف، شناسایی، هدایت، تربیت و شکوفا نمودن استعداد و خلاقیت هر یک از دارندگان استعدادهای برتر باشد. تصور می‌شود حکمرانی در حوزه شناسایی و هدایت استعدادهای برتر در کشور به ناچار و از روی برخی اقتضائات و نه برنامه‌محوری و باور و بینش مثبت به استعدادهای برتر تصویب شده‌اند و باید به مرحله جدیدی از حکمرانی تربیتی یعنی حکمرانی شناسایی و تربیت استعدادهای برتر وارد شویم که این امر می‌تواند افق آیندۀ عمل در این حوزه را به شکل روشن‌تری ترسیم نماید.

پیشنهاد سیاستی:

((وزارت آموزش و پرورش موظف است در راستای عدالت محوری، توانمندسازی، بهبود فرآیند هدایت تحصیلی، رشد و پرورش استعدادهای دانش آموزان در ساحت های متنوع تربیتی و تداوم فعالیت‌ها تا مرز نخبگی و ارتقای کیفیت نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر استعدادها و تفاوت‌های فردی، برنامه ملی شناسایی و هدایت استعدادهای برتر را مطابق با سند راهبردی کشور در امور نخبگان با همکاری بنیاد ملی نخبگان و سایر دستگاه‌ها و نهادهای ذیربط اجرا نماید.))

نظرات کاربران