در یادداشتی بررسی شدطی سالیان متمادی، افغانستان بزرگترین تولیدکننده خشخاش در جهان بوده و حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد تریاک جهان را تأمین میکرد. اما با استقرار طالبان و صدور فرمان کاهش کشت، شوک جدیای به زنجیره تولید و تجارت غیرقانونی این محصول وارد شد و بیثباتی گستردهای در بازارهای جهانی پدید آمد.
کشت خشخاش در ایران؛ فرصت اقتصادی یا مخاطره امنیتی؟

امیرحسین قاسمی، مدیرعامل موسسه همیاری:تحولات اخیر در بازارهای جهانی، بهویژه در آسیا، بار دیگر موضوع کشت خشخاش و نقش آن در تأمین مواد اولیه دارویی را در ایران به مسئلهای مهم و قابلتوجه تبدیل کرده است. طی سالیان متمادی، افغانستان بزرگترین تولیدکننده خشخاش در جهان بوده و حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد تریاک جهان را تأمین میکرد. اما با استقرار طالبان و صدور فرمان کاهش کشت، شوک جدیای به زنجیره تولید و تجارت غیرقانونی این محصول وارد شد و بیثباتی گستردهای در بازارهای جهانی پدید آمد.
در واکنش به این کاهش، کارتلهای بینالمللی مواد مخدر بهسرعت تولید را در مناطق دیگر سامان دادند و میانمار با افزایش ۱۷ درصدی سطح زیرکشت، جای افغانستان را به عنوان بزرگترین تولیدکننده تریاک گرفت. این تغییرات، ایران را که از گذشته نیازمند مواد اولیه برای تولید دارو بوده، در برابر پرسشی مهم قرار داده است:
آیا کشت کنترلشده خشخاش میتواند راهکاری پایدار برای تأمین سالانه ۶۰۰ تن تریاک مورد نیاز کشور باشد، یا آنکه فرصت اقتصادی احتمالی، در برابر مخاطرات امنیتی و اجتماعی ناچیز خواهد شد؟
این یادداشت تلاش دارد نگاهی کوتاه به مزایا و معایب این طرح داشته باشد و پیشنهادهایی ارائه کند.
مزایای احتمالی کشت خشخاش در ایران
1. کاهش هزینههای واردات
تولید داخلی میتواند هزینههای ارزی صنایع دارویی را کاهش دهد و وابستگی به نوسانات بازار جهانی را کمتر کند.
۲. ظرفیت اقلیمی و تجربه تاریخی
وجود مناطق سردسیر و مرتفع در ایران و همچنین سابقه تاریخی کشت خشخاش، بهصورت نظری ایران را به گزینهای مناسب برای کشت کنترلشده تبدیل میکند. با نظارت دقیق و مجوزهای دولتی، ایران میتواند همانند کشورهایی چون ترکیه و استرالیا، این گیاه را در چارچوب صنعتی و دارویی تولید کند.
چالشها و مخاطرات طرح
1. خطر نشت تریاک به خارج از چرخه نظارت
ایران در مسیر اصلی ترانزیت تریاک قرار دارد و سالهاست هزینههای سنگینی برای مقابله با قاچاق پرداخته است. کوچکترین نشت در فرایند کشت یا فروش میتواند پیامدهای داخلی و بینالمللی گستردهای داشته باشد.
۲. نبود زیرساختهای صنعتی برای استخراج آلکالوئیدها
برای تبدیل خشخاش به دارو، نیاز به زنجیرهای کامل از کارخانههای استخراج آلکالوئیدها مانند کدئین است. این صنایع در ایران هنوز تکمیل نشدهاند و ایجاد آنها نیازمند سرمایهگذاری و زمان قابلتوجه است؛ موضوعی که اجرای طرح را به تعویق میاندازد.
۳. افزایش آسیبهای اجتماعی
با توجه به افزایش مصرف مواد در نسل جدید بهدلایل روانی و اجتماعی همچون فشارهای اقتصادی، افسردگی، شکاف خانوادگی و تأثیر شبکههای اجتماعی، هرگونه نشت از چرخه تولید میتواند مصرف را افزایش داده و به بزهکاری و آسیبهای اجتماعی دامن بزند.
۴. محدودیتهای قانونی و هزینههای امنیتی
قوانین موجود در ایران کشت خشخاش را ممنوع میدانند و هرگونه تغییر نیازمند اجماع کارشناسان، نهادهای امنیتی، اجتماعی و تصمیمگیران عالی است. بدون پشتوانه حقوقی محکم، فشارهای خارجی و حساسیتهای بینالمللی نیز تشدید خواهد شد.
راهکار پیشنهادی
اکثر متخصصان معتقدند کشت گسترده خشخاش در ایران امکانپذیر و قابل دفاع نیست. تنها گزینه معقول، کشت آزمایشی، محدود و با گونههای کممخدر است؛ آن هم تحت نظارت کامل دولت.
برای اجرای چنین طرحی، چند پیشنیاز حیاتی وجود دارد:
1. همکاری مؤثر و مستمر با نهادهای بینالمللی
2. نظارت دقیق و دیجیتال از مرحله بذر تا تولید دارو
3. ایجاد زیرساختهای صنعتی لازم برای استخراج آلکالوئیدها
4. تدوین و اجرای استانداردهای سختگیرانه در پایش مزرعه تا کارخانه
اگر این شروط بهصورت کامل محقق نشود، کشت خشخاش نه تنها منفعت اقتصادی نخواهد داشت، بلکه میتواند به معضلی اجتماعی و امنیتی تبدیل شود. در کوتاهمدت، شاید واردات مدیریتشده تریاک گزینهای کمهزینهتر و کمخطرتر باشد.
نتیجهگیری
کشت خشخاش در ایران بیش از آنکه یک گزینه کشاورزی باشد، نوعی آزمون حکمرانی در حوزههای امنیتی، اجتماعی و سلامت است. تصمیمگیری درباره آن نیازمند رویکردی هوشمندانه، مرحلهای و دقیق است. سیاستگذاران باید بر ایجاد چارچوبهای سختگیرانه، تأمین بذر مناسب و انتخاب مدلهای قابلکشت تمرکز کنند تا هرگونه برنامه احتمالی، قابلکنترل، شفاف و ایمن باشد.
مطالب پیشنهادی












