روانشناسی سیاسی خودشیفتگیمحمدرضا ایمانی، روانشناس و متخصص رفتارشناسی در گفتوگو با «فرهیختگان» بیان کرد: ترامپ سعی میکند از خیلی از چهارچوبها و قوانین موجود عدول کند و در یکسری تصمیمگیریها خرق عادت کند، حتی بعضی وقتها دوستان و همراهان خودش را نیز دچار چالشهای فراوان میکند.
چرا اینفانتینو یک جایزۀ صوری ساخت و آن را به ترامپ داد؟

شاید اگر یک داور در لحظه اهدای جایزه صلح فیفا به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا حضور میداشت، حتماً نمایش را متوقف میکرد و درخواست بازبینی میداد تا ببیند دقیقاً ماجرای این هشت جنگی که ترامپ و چاپلوسهایش مدعی پایاندادن به آن هستند، چیست؟ جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا خیلی زودتر از رهبران اروپایی و عربی ترامپ را شناخت. او در سال 2018 به دیدار ترامپ در کاخ سفید رفت و جابهجاکردن مرزهای چاپلوسی را از همان موقع آغاز کرد. او به ترامپ یک «کارت قرمز بزرگ» داد و پیشنهاد کرد برای اخراج هرکسی که دلش میخواهد آن را بالا ببرد! از همان زمان تاکنون اینفانتینو بارها به دیدار ترامپ رفت و هر بار با چاپلوسیهای جدید و متنوع، چنددلاری از جیب این پیرمرد ۷۹ساله زد. در آخرین مورد هم در حاشیه مهمترین رویداد فوتبالی، او شاهکاری رقم زد که متن و حاشیه جایشان عوض شد. ماجرا از جایی شروع شد که جایزه صلح نوبل از دست ترامپ لیز خورد و به اپوزیسیون کشوری رسید که آمریکا از مدتی قبل به آنجا لشکرکشی کرده است. بلافاصله اینفانتینو به ترامپ اطمینان داد که نگران نباشد و جایزه صلحش محفوظ میماند.
او در سر ایدهای عجیب پرورانده بود؛ ایدهای که شامگاه جمعه (14 آذر) رونمایی شد. اینفانتینو تندیسی اختراع کرد و در حاشیه مراسم قرعهکشی، تحت عنوان خودساخته «جایزه صلح فیفا» به ترامپ داد و موجبات رقص او را فراهم کرد. فارغ از ورزشی که مصادیق آغشتهشدنش به سیاست قابلشمارش نیست، رفتارشناسی ترامپ که منجر به چنین نمایشهایی میشود، حائز اهمیتی ویژه است. حداقل برخی رفتارهای او را باید با دقت رصد کرد تا فهمید مرد تقریباً آلوده به هر مسئله اخلاقی، چگونه فکر میکند و تصمیم میگیرد. ترامپ همین چندی پیش رئیسجمهور سابق هندوراس را که به جرم قاچاق مواد مخدر در زندان بود به دلیل نامهای که در ستایش ترامپ نوشته بود، بلافاصله عفو و آزاد کرد! از سوی دیگر روابط او با متحدان دیرینهاش چالشبرانگیز شده و اروپاییها هشدار دادهاند باید به استقلال امنیتی برسیم. بااینحال روابط ترامپ با رقبای خود از جمله چین و روسیه را نمیتوان در سبد «خوب» یا «بد» توصیف کرد و شکل دیگری دارد. بهمنظور بررسی مدل رفتاری دونالد ترامپ با محمدرضا ایمانی، روانشناس و متخصص رفتارشناسی گفتوگو کردهایم. متن این گفتوگو را در ادامه ازنظر میگذرانید.
مدل رفتارهای اخیر ترامپ در چه فرمی از رفتارشناسی سیاسی قابلتعریف است؟
در رفتارشناسی جایگاهی وجود دارد که فرد در آن قرار میگیرد؛ میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری که دارد، مبادلات و مراودات بینالمللی که انجام میدهد، نقشی که فرد برای خودش ایفا میکند، جایگاهی که در جامعه خود دارد، حجم طرفدارانی که دارد و میتوان گفت افرادی که نوع رفتار و واکنش او را دوست دارند باید مدنظر قرار داد. وقتی همه اینها را در کنار هم و در یک مقیاس بزرگ در نظر میگیریم، میبینیم که در جایگاه یک کشور با برند بینالمللی ایالات متحده آمریکا و میزان تأثیرگذاری بسیار بزرگی که در موضوعات جهانی و بینالمللی دارد، فردی که در آن جایگاه قرار میگیرد نوع رفتار و برخوردش را از همان موقعیت نگاه میکند. این فقط صرفاً ترامپ نیست و رئیسجمهور ایالات متحده است؛ فرد مقتدر و صاحبنام بینالمللی که دوستان و شرکای فراوانی در عرصه بینالمللی دارد. با این ملاحظات، رفتار و واکنشهای او بعضاً مبتذل است. مثل عجلهای در یکسری تصمیمات دیده میشود، مثلاً برای یکسری کشورها، تعرفههایی اعمال میکند و بعد دوباره برای آنها تصمیمگیری میکند و برخی را کاهش یا افزایش میدهد. اینها تنشها و مشکلات فراوانی ایجاد میکند. بهخاطر چه؟ بهخاطر اینکه جایگاه چانهزنی خودش را بالا ببرد و بتواند قدرت، ثروت و مراودات را به سمت کشور خودش بکشد. هزینه ایجاد میکند تا بتواند برای کشورش نفع ایجاد کند، چون نوع رفتاری که دارد برد و پیروزی را برای خودش تداعی میکند.
عجله، سرعت بالا، جنبه بسیار نمایشی ویژگیهای تصمیم اوست. ترامپ سعی میکند از خیلی از چهارچوبها و قوانین موجود عدول کند و در یکسری تصمیمگیریها خرق عادت کند، حتی بعضی وقتها دوستان و همراهان خودش را نیز دچار چالشهای فراوان میکند؛ مثل همین بحث صلحی که در منطقه غزه دنبال میکند و اینکه با سرعت میخواهد به سمت نتیجه حرکت کند، ولو اینکه بسیاری از مسائلی که در این میان به وجود میآید پشتصحنه است و بسیاری از سیاستمداران آن را بیان نمیکنند. چالشی را که در اوکراین در حال رخدادن است میخواهد بهسرعت به نتیجه برساند تا خودش بهتنهایی در آن وسط بدرخشد، دیده شود و همه او را فردی خاص و ویژه ببینند که توانسته کارهای بزرگ انجام دهد ولو اینکه در این مسیر دوستان، همراهان و همپیمانانش آزردهخاطر بشوند. این مدل رفتاری که از او میبینیم، اگر بسیاری از کشورها بتوانند با او ارتباط برقرار کنند، اتفاقاً گاهی به آنها امکان میدهد از نقاط ضعف و شتابزدگیهایش استفاده کنند و امتیازهایی بگیرند که لزوماً از منطق مذاکره یا روندهای رسمی به دست نمیآید. اگر کشورها یا دولتها بتوانند در این مراودات عهدنامه و پیماننامههایی داشته باشند که موضوعات فنی زیادی در آن قرار گرفته باشد، به این دلیل که صبر و حوصله فراوانی برای مطالعه آنها ندارد، میتواند همانجا پاشنه آشیل باشد و امکان دیکتهکردن توافقات خیلی بزرگتر و قویتر مرحلهبهمرحله فراهم شود، چون سرعت و عجله دارد و تمرکز خیلی بالایی درباره بسیاری از موضوعات ندارد، حتی بعضی مواقع صحبت اطرافیان و مشاوران خودش را وتو میکند. هرکسی که مخالف نظرش حرکت کند، کامل او را کنار میگذارد و از او عبور میکند. نکته دیگر این است که وقتی در این جایگاه قرار میگیرد و مورد ستایش بینالمللی قرار میگیرد، حتی اگر برخی از این ستایشها واقعی نباشد و چاپلوسانه یا ریاکارانه باشد؛ اما برای او خوشایند است. این خوشایندی را به شکلهای مختلف جبران میکند و بسیاری از افراد میتوانند به نفع خودشان، مردمشان یا یک منطقه از او سود ببرند. کاری که اتحادیه اروپا در بسیاری از موضوعات انجام میدهد. وقتی مسیری را میرود و نتیجه نمیگیرد، بلافاصله برمیگردد به سمت همپیمانانش و تصمیمات جدیدتری میگیرد. این نمونهها و شواهد را در عرصه بینالمللی بسیار زیاد مشاهده میکنیم.
جنس این ارتباطگیری که اشاره کردید چطور باید باشد؟ آیا فقط مالی است، یعنی همان قراردادهای مالی که کشورها با ترامپ میبندند یا همین جایزه صلحی که در مراسم جام جهانی گرفت؟ آیا این ارتباطگیری لزوماً به موفقیت منجر میشود؟
کاملاً متفاوت است. رفتار اروپا سیستماتیک است، یعنی مرحلهبهمرحله با قوانین و مقرراتی که بارهاوبارها ترامپ آنها را تمسخر کرده، پیش میرود. اروپا برای اینکه یک مسئله اجرا شود، فرایندهای طولانی و اسناد فراوانی دارد که همه اینها باید خوانده شوند؛ استانداردهای مختلفی هستند تا تصمیم بگیرند. ترامپ همه اینها را ساده میکند و در یک تصمیم و بیانیه ابلاغ میکند. قانون فدرال، بودجهشان یا تصمیمگیریهای عجیبوغریبی که دارد انجام میدهد، بنابراین مسئله را خیلی ساده میکند. از پیچیدگی خوشش نمیآید، درنتیجه در ارتباط با اروپا دچار مشکل میشود، چون ذهن اروپاییها کاملاً سیستمی است؛ اما آمریکایی دنبال نتیجه است ولو اینکه از هر روشی استفاده کند، پس کسی که بتواند با او این مراوده و ارتباط را داشته باشد و میشود گفت امتیازهایی به او بدهد، بهراحتی میتواند امتیازهای بزرگتری دریافت کند و از این فضا و فرصت موجود به نفع خودش نهایت استفاده را ببرد، بنابراین میبینیم وقتی ترامپ با کشوری مثل عربستان وارد ارتباط میشود، تمام بازار سرمایه و همه افراد زیر نفوذش در صنعت و همراه خودش را بهعنوان تیم میآورد. بحثش اقتصاد و تجارت و پیشرفتهایی است که برای کشور ایجاد میکند و در قبالش پول میگیرد. این چیزی است که در عرصه بینالمللی اتفاق میافتد. ولی بعضی وقتها شما دچار مشکلات و مسائل فراوانی میشوید؛ مثل چیزی که با هندوستان اتفاق میافتد. اینطرف میآییم و میبینیم وقتی بین هندوستان و پاکستان مسئله پیش میآید، او دخالت میکند و تصمیمگیریهایی انجام میدهد که دو کشور را کاملاً به لبه صلح و آرامش میبرد، یعنی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری فوقالعاده بالایی دارد، قدرت جذبه زیادی دارد و دوستان فراوانی میتواند داشته باشد. ارتباطاتش کاملاً غیررسمی است. در بعضی مواقع نیاز به سخنگو یا افراد دیگر ندارد، حتی اگر سخنگوی دولت یا سخنگوی کاخ سفید بخواهد صحبت کند با توییت خودش انجام میدهد، یعنی تمام فرایندهای دیپلماتیک را شفاف و واضح اعلام میکند و میگوید. پیچیدگی ندارد، بنابراین برقرارکردن ارتباط با او خیلی راحت و سهل است. به چه شرطی؟ بهشرط اینکه این فرد دیده شود، یعنی گفته شود که این آدم خواست، اراده و توانش آمده. اگر این در قاموس یکسری کشورها باشد ـ که هست ـ میتوانند راحت با او ارتباط برقرار کنند. بعضی از کشورها اینطور عمل نمیکنند، بنابراین کشورهای اروپایی وقتی وارد کاخ سفید میشوند، همهشان روی صندلی ساده مینشینند و بعد او آنها را میپذیرد. میآیند توی اتاق و با آنها دیدار میکند. نوع رفتار و مراودهاش کاملاً مثل خود اروپاییها میشود؛ اما آنجایی که کشورها روابط بازتر و گرمتری با او دارند، نوع استقبال و دیدار و میشود گفت پیمانهایی که با آنها میبندد کاملاً متفاوت است. رفتار او در ظاهر دوستانه است، مبتنی بر ارتباط صریح و میشود گفت روشن و شفاف. پیچیدگی ندارد و صبر و حوصله هم ندارد، بنابراین کنترلکردن خیلی چیزهایش هم سخت است. به شکلهای مختلف، اگر تصمیمات و سیاستهایی وجود داشته باشد، آنها را لو میدهد و ما داریم این را میبینیم. کاملاً هم نشان میدهد دنبال چیست، پس اگر جایزهای مثل جایزه دیشب ـ که میشود گفت قرعهکشی مسابقات جام جهانی بود ـ به او داده میشود، به چه دلیل است؟ به این دلیل که بتوانند دلش را به دست بیاورند و از آن میزبانی که ایالات متحده در مسابقات جام جهانی دارد، فیفا بتواند نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. این فقط یک نشان نیست؛ راهی برای جلب حمایت و پشتیبانی است.
اگر بخواهیم رفتارهای ترامپ را در مقابل کشورها تعریف کنیم، سه دسته داریم؛ کشورهایی که با آنها ارتباط خوبی برقرار کرده، مثل عربستان، قطر و امارات؛ کشورهایی که ارتباطش متزلزل است، مثل کشورهای اروپایی و کشورهایی که کلاً ارتباط ندارد، مثل خود ما. به نظر میرسد ارتباطش با چین کمی متفاوت از این سه دسته است. چین کجای این بازی تعریف میشود؟
آدمهایی که در جایگاه قدرت قرار میگیرند، از رقبای قوی و قدرتمند خوششان میآید. دوست دارند با این آدمها مواجه شوند، چون برایشان چالش دارد و طرفدار چالشند، بنابراین به این سمت میروند که نوع ادبیات و واکنششان را کاملاً متفاوت کنند. پس آنجا هم محتاطتر و هم دقیقتر میشوند، هم سعی میکنند از فرایندها استفاده کنند، چون اگر تصمیمات عجولانه یا نادرست بگیرند، آنجا ممکن است عواقب بزرگی داشته باشد. اقتصاد چین اقتصاد بسیار بزرگی است؛ تعاملات و تجارت بازرگانیاش با ایالات متحده کاملاً فرق میکند، بنابراین آنجا را حیاط خلوت خودش نمیبیند؛ آنجا یک مسابقه است، یک رقابت که باید روی آن حسابشده و دقیق حرکت کرد. اتفاقاً از مشاوران و از دستگاه سیاست خارجی و اقتصادیاش استفاده و زمین بازیاش را مشخص میکند. جنگهای پنهان و آشکار فراوانی با چین دارد؛ امتیازهایی میدهد و میگیرد. این نوع رابطه با روابطش با اروپا و دیگران کاملاً متفاوت است. همین رفتار را هم میشود گفت ترامپ با روسیه در پیش میگیرد؛ چراکه یک رقیب و قدرت و یک کشور پیشینهدار، پیچیده و تأثیرگذار میبیند، بنابراین نسبت به تعامل با این کشورها خیلی علاقه دارد. همین نوع رفتار را ما با کره شمالی هم دیدهایم؛ مراودهسازی نداشت، ولی دوست داشت رهبر کره شمالی را ببیند و ارتباط برقرار کند. ترامپ و آدمهایی که در تایپ ترامپند از چالش خوششان میآید. از آدمهای قدرتمند و قوی که بهراحتی در مقابلشان کوتاه نمیآیند خوششان میآید و با آنها خیلی محتاط، دقیق و با واکنش درست حرکت میکنند؛ بهخاطر اینکه هر تصمیم غلطی بگیرند، عواقب سختی دارد.
مطالب پیشنهادی













