

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، روزنامه آمریکایی «هیل» در تحلیلی به قلم «مایکل نایتس» محقق ارشد اندیشکده واشنگتن به بررسی جنگ یمن و تبعات ادامهدار بودن آن برای آمریکا و متحدان منطقهای این کشور پرداخته است. «مایکل نایتس»، محقق ارشد اندیشکده واشنگتن در تحلیل خود که با عنوان «پایان دادن به جنگ یمن بدون تداوم حزبالله جنوبی» در این روزنامه منتشر شده است، نوشت: «هر دلیلی که میتوان فکر کرد برای بیزاری آمریکاییها از جنگ یمن وجود دارد. از مارس ۲۰۱۵، دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل حداقل ۱۷ هزار و ۶۲ تلفات جانی در میان غیر نظامیان از جمله ۶ هزار و ۵۹۲ کشته را ثبت و «حملات هوایی ائتلاف» را بهعنوان «عامل اصلی» تلفات جانی در یمن ارزیابی کرده است.»
در ادامه این گزارش آمده است: «دیدهبان حقوق بشر بر استفاده بدون استثنا از مینهای زمینی توسط شورشیان حوثی «در حداقل ۶ شهر» تاکید کرده و موضوع مرگ غیرنظامیان فضایی ایجاد میکند که زمان پایان جنگ را به چنددهه افزایش میدهد. کمیسیونر عالی حقوق بشر در مورد تمام جوانب جنگ از جمله نیروهای حوثی صالح، دولت یمن، امارات و نیروهای یمنی تحت حمایت امارات تحقیق به عمل میآورد. شرایط جنگ و تحریمهای مربوط به حملونقل دریایی بحران حقوق بشری از پیش به وجود آمده در یمن را عمیقتر کرده و منجر به این شد که سازمان ملل آن را بزرگترین بحران حقوق بشری جهان اعلام و همچنین ارزیابی کند که ۷۶ درصد از یمنیها محتاج کمک حقوق بشری در آوریل ۲۰۱۸ بودند. این جنگ انتقاد شدید علیه عربستان و روابط بسیار فشرده با آمریکا به وجود آورده است.»
تحلیلگر ارشد اندیشکده واشنگتن ادعا میکند: «جنگ یمن برای ایران به صورت استثنایی کمهزینه است اما برای عربستان که حدود پنج تا 6 میلیارد دلار در ماه خرج میکند، هزینه بسیاری دارد.»
نویسنده با نقد اینکه گفته میشود افزایش زمان جنگ بیش از حد لازم به نفع عربستان و آمریکاست، ادامه داد: «آمریکا از نفوذ خود در مذاکرات صلح سازمان ملل استفاده کرده، گرچه حوثیها نگران طولانی شدن اولین دور مذاکرات که دو هفته پیش در ژنو آغاز شد، نشدند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «بسیار مهم است که سیاستمداران و قانونگذاران آمریکا دیدگاهشان نسبت به نتیجه راهبردی را که این جنگ قرار بود از آن جلوگیری کند از دست ندهند؛ یعنی تشکیل «حزبالله جنوبی» در شبه جزیره عربستان، محاصره تنگه بابالمندب و کانال سوئز و ایجاد یک تهدید موشکی جدید برای عربستان و اسرائیل.»
او با اشاره به سه بازدیدی که از جبهههای جنگ یمن داشته و مصاحبههایی که با کارشناسان، سربازان و یمنیهایی که تحت حکومت حوثیها بودند، مدعی شده «افزایش قدرت در انگیزه و نیروی نظامی حوثیها نه نتیجه تسخیر انبار مهمات دولت یمن بعد از تظاهرات بهار عرب در سال 2011، بلکه افزایش کمک نظامی حزبالله لبنان و ایران بود.»
نایتس مدعی است «حوثیها نیروهای نیابتی ایرانیان نیستند اما سطح نفوذ فعلی ایران بهراحتی با جنبشی میتواند در آینده افزایش یابد»، ادامه داد: «اگر تهران بتواند به صورت مخفیانه تسلیحاتی را از طریق راههای تحت کنترل حوثیها در دریای سرخ یا راههای هوایی نظارت نشده برای آنان بفرستد، این نفوذ افزایش مییابد.»
وی درباره حوثیها مینویسد: «حوثیها خارج از خاک یمن بهعنوان قربانیان حملات هوایی سعودیها شناخته میشوند؛ اما بیش از 15 سال است که آنها این شعارها را فریاد میزنند که «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود، پیروز باد اسلام» دیدگاه ضدغرب، ضدآمریکایی و ضداسرائیلی آنان همراستای دیگر بازیگران «محور مقاومت» است؛ بازیگرانی که شامل ایران، حزبالله لبنان و شبهنظامیان عراقی حمایت شده از سوی ایران هستند. حوثیها با جنگ اخیر به این محور کشانده نشدند، آنها شعار خود را در سال 2000 انتخاب و جنگ حال حاضر را بعد از چهار سال آمادهسازی از سال 2015 با کمک و حمایت ایران و حزبالله لبنان آغاز کردند.»
نویسنده در پایان اینگونه نتیجهگیری میکند: «این جنگ باید پایان یابد، اما نباید با یک «حزبالله جنوبی» روی دریای سرخ که با «حزبالله شمالی» روی مدیترانه یکپارچه و هماهنگ شده به اتمام برسد. قطعا آمریکا باید تلاش کند تا این جنگ را به پایان برساند و در این مدت، ائتلافهای خلیج را وادار به جنگی پاکیزه کند. با این حال، منافع استراتژیک آمریکا ملزم کرده که هر توافق صلح تنظیم شده از سوی سازمان ملل، با کرانه دریای سرخ تحت کنترل حوثیها و پروازهای غیربازرسی شده و فرود آنان در مناطق خودشان متوقف نشود.»
