چگونه تیمی پرستاره عمدا قرار است ببازد؟هفته گذشته بهروز رهبریفرد در یک برنامه اینترنتی مدعی شد که ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ عمداً به بحرین باخته تا به جام جهانی نرود! ادعایی که شاید امروز بخشی از افکار عمومی آن را باور کنند، اما من که آن زمان خبرنگار بودم و در اردوهای تیم ملی رفتوآمد داشتم، میدانم این حرف تا چه اندازه بیاساس است.
بهروز رهبریفرد و سوءاستفاده از بیاعتمادی عمومی

هفته گذشته بهروز رهبریفرد در یک برنامه اینترنتی مدعی شد که ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ عمداً به بحرین باخته تا به جام جهانی نرود! ادعایی که شاید امروز بخشی از افکار عمومی آن را باور کنند، اما من که آن زمان خبرنگار بودم و در اردوهای تیم ملی رفتوآمد داشتم، میدانم این حرف تا چه اندازه بیاساس است.
فدراسیون فوتبال در آن دوره سنگینترین هزینهها را برای صعود به جام جهانی پرداخت: اردوهای خارجی، آوردن لژیونرها از اروپا و تلاش برای شکست رقیب حیثیتی به نام عربستان. ایران در سال ۲۰۰۱ نه بحران امنیتی داشت، نه زیر فشار سیاسی یا اقتصادی بود. دوره قبل (۱۹۹۸) به جام جهانی رفتیم و مردم جشن گرفتند؛ دوره بعد (۲۰۰۶) هم همین اتفاق افتاد. چرا باید در سال ۲۰۰۲ از شادی مردم بترسند؟
استدلال رهبریفرد چیست؟ اینکه بلاژویچ گفته تا دو صبح بیدار بمانید! در حالی که بلاژویچ پیش از بازی با بحرین در کنفرانس مطبوعاتی رجزخوانی میکرد و تیمی پرستاره در اختیار داشتیم: علی دایی، کریم باقری، مهدویکیا، رحمان رضایی، علی سامره، جواد نکونام، نیکبخت، کاویانپور و دیگران. آیا چنین تیمی میتواند عمداً ببازد؟
بیست سال گذشته و هیچیک از بزرگان آن تیم چنین حرفی نزدهاند. چرا باید یک بازیکن نیمکتنشین بعد از دو دهه چنین ادعایی را مطرح کند و آن به «فکت» در شبکههای اجتماعی تبدیل شود؟
مسئولین وقت آن روزها همه تلاش خود را برای صعود انجام دادند. امروز اما شنیدن چنین ادعاهایی تلخ است، و تلختر اینکه بسیاری آن را باور میکنند؛ بیآنکه سند یا منطق روشنی وجود داشته باشد.
مسئله مهم این است که چرا رهبریفرد چنین حرفی زده و از سوی دیگر اینکه چرا جامعهای بخشی از آن را میپذیرد. کجای مسیر را اشتباه رفتیم که چنین ادعاهای بیپایه به چشم حقیقت دیده میشوند؟
مسأله مهمتر اینکه جامعه این را درک کند که بسیاری از پیشکسوتان تمامشده و خارجاز دید عمومی، برای بازگشت به ویترین رسانهها ادعاهایی به این عجیبی را بیان میکنند تا دستکم برای چند روزی در صدر اخبار باشند و دوباره یاد روزهای جوانی بیفتند. آدمهایی خارجاز گود که دیگر کسی برایشان دستی تکان نمیدهد، دیگر کسی به آنها میدان نمیدهد و به هزار و یک دلیل در معرض دیدهشدن قرار نمیگیرند که نمیگیرند.
مطالب پیشنهادی










