کلمات در استخدام خطابههای آیتالله خامنهای«تولید ادبیات»، توسط آیتالله خامنهای نیز برجسته است. ایشان به واسطه تأمل و تدقیق در تاریخ و ادبیات ایران و جهان، دامنه وسیعی از واژگان، امثال و حکم، ضربالمثلها و یادآوریهای تاریخی در ذهن دارند که در وقت سخنرانی به دقت و ظرافت از آنها استفاده میکنند.
تولید ادبیات، تولید قدرت

پس از هر سخنرانی یا شنیدن گفتاری از آیتالله خامنهای، آنچه برایم برجسته میشود، «قدرت خطابه» ایشان است. جملهبندیهای درست با مقصود مشخص، کوتاه، دارای ضرب آهنگ، گیرا و مؤثر از ویژگیهایی است که ضرورتاً باید در کلام یک رهبر در حد اعلای خود باشد و درباره رهبر انقلاب اینچنین است. با هربار تأمل درباره این ویژگی، یاد معرفی و توضیح مرحوم آقای منتظری از ایشان در نماز جمعه دیماه سال 58 -که سالها پیش در آرشیوها دیده بودم- میاُفتم. آقای منتظری از شهریور تا دیماه 58 بعد از آقای طالقانی امامت جمعه تهران را عهدهدار میشود و طی این مدت به این نتیجه میرسد که به قم بازگردد و عمده وقت خود را به حوزه علمیه اختصاص دهد.
به همین جهت امام خمینی باید امام جمعه جدیدی برای تهران معرفی میکرد. آقای خامنهای که در حکم امام باعنوان «سیدالاعلام» معرفی میشود، امام جمعه بعدی تهران است. آقای منتظری در نمازجمعه خداحافظی خود، به یک ویژگی مهم برای امامت جمعه اشاره میکند و میگوید: «اگر چنانچه من با شرایطی که دارم نتوانستم در خدمت آقایان باشم برادر ما حضرت حجتالاسلام آقای خامنهای که هم علماً و هم عملاً مورد تأیید امام هستند و من هم یکی از ارادتمندان به ایشان هستم و بحمدالله من اگر خطیب نیستم ایشان خطیب هم هستند و در نماز جمعه آنکه رکن است مسئله خطابه است و الحمدلله ایشان خطیب ماهری هم هستند.»
یکی از ارکان خطابه مؤثر «تولید ادبیات» است؛ یعنی رساندن مقصود به همه سطوح فکری جامعه، طوری که درک آن برای همه ممکن باشد. استفاده از اشعار مناسب، استفاده از ضربالمثلهایی که عموم آن را شنیدهاند، استفاده از بیان لطیف، سبک لطیفه و جملات قصار و امثال آن. امام خمینی در سخنرانیهای خود، گاهی با سادهترین کلمات، معنا را به نحوی منتقل میکردند که برخی از جملات مورد استفاده ایشان تا همین امروز قابل استفاده و کارکردی است. مثلاً ایشان وقتی میخواهند نگرانی رهبران عرب و غربیها را برای اسلام مورد کنایه قرار دهند، میگویند: «صدام هم اسلامشناس شده است! آقای سادات هم جزء اسلامشناسهاست که تشخیص میدهد فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیراً آقای کارتر هم جزء اسلامشناسهاست! در یک جلسهای که مسافرت کرده است، گفته است این کارهایی که در ایران، فلان میکند این موافق اسلام نیست! فردا بگین هم اسلامشناس میشود و یا شده است!» یا در جای دیگر درباره تبلیغات رادیوهای بیگانه درباره سلطنت رضا پهلوی (که در آن وقت جوان 20 و چند سالهای است) میگوید: «سلطنتطلبها در خارج همین دیشب هم میگفتند که همه ایران سلطنت طلبند و اعلیحضرت رضای دوم الآن محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند و من اعتقادم این است که این رندها جمع شدهاند دنبال این بچه که پولهایش را از جیبش درآورند. بعد هم رهایش کنند برود سراغ کارش و من صلاحش را میدانم برود سراغ تحصیل و برود سراغ یک کاسبی. بداند که دیگر این کارها گذشته است. مردم اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگر سلطنتطلب نیستند.» یا در یک سخنرانی دیگر درباره یکی از اطلاعیههای منافقین که گفته بودند از پاریس حرکت کردند و به سمت ایران میآیند، این جملات را طرح میکنند که با خنده مخاطبان همراه میشود: «یک دستهای تو پاریس نشستهاند و میگویند که ما داریم میآییم. خب! تشریف بیارید! راه باز است. اگر شما میتوانستید کاری بکنید چرا رفتید؟»
و البته جز در زبان لطیفه، جملات تأثیرگذاری دارند که در عین کوتاهی، بسیار پرمعنا و مصداق تولید ادبیات است. «بهشتی یک ملت بود»، «آمریکا، شیطان بزرگ» «اسلامِ مقدسنماهای حوزه»، «اسلام آمریکایی»، «ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت غرب و شرق را شکستیم»، «شهادت هنر مردان خداست»، «منافقها هستند که بدتر از کفارند» و بسیار بسیار جمله پرمعنا و تأثیرگذار که گاهی نه در نوشتهها بلکه در سخنرانیها در میان همین عامه مردم شهر و روستا و کارگران و معلمان و اصناف دیگر طرح شده است.
«تولید ادبیات»، توسط آیتالله خامنهای نیز برجسته است. ایشان به واسطه تأمل و تدقیق در تاریخ و ادبیات ایران و جهان، دامنه وسیعی از واژگان، امثال و حکم، ضربالمثلها و یادآوریهای تاریخی در ذهن دارند که در وقت سخنرانی به دقت و ظرافت از آنها استفاده میکنند. درعینحال ایشان به خاطر گذراندن وقت بسیار طولانی با مردم در طول دوران رهبری و ریاستجمهوری - در دل وقایعی مانند جنگ و در کنار مسئولیتهایی که موجب میشد ایشان تا جای جای ایران سفر کنند و مردم را ببینند- مخاطبشناسی ویژهای دارند. از این منظر در رده ایرانشناسترین و مردمشناسترین رهبران تاریخ ایران هستند؛ چه بسا سرآمدشان. این مخاطبشناسی موجب میشود، در دیدار با گروههای مختلف مردم و تحت عنوان آن دیدار، مباحثی را مشخصاً مربوط به آن مخاطب تدارک ببینند. این توجه به مخاطبان عمومیتر نیز شناختی تازه میدهد. مثلاً این که ایشان در دیدار با مردم آذربایجان، به نقل از ستارخان، «من زیر بیرق ابالفضل العباسم» را برجسته میکنند، یا در عمده دیدارها با جوانان و نوجوانان عملاً، جلسه حسینیه امام خمینی(ره) را به «کلاس درس تاریخ» تبدیل میکنند، یا در دیدار با ورزشکاران، از اهمیت دوست داشتن ایران میگویند: «ایران خانه شماست» و بسیار مثال دیگر، نشان میدهد که در طرح مباحث به مخاطب توجه ویژه دارند.
«اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید»، صرفاً یک عبارت تشریفاتی نیست. روانشناسی قوم یهود و متکی بودن ایشان به وعده الهی پیروزی حق بر باطل، در دل این عبارت ساده نهفته است. «به خلیجفارس چه کار دارید؟ بروید خلیج خوکها! خلیجفارس خانه ماست»، یعنی خامنهای عزیز میداند چگونه شکست سخت آمریکاییها در کودتا علیه کوبا را که 60 سال پیش از این اتفاق افتاده، در وقت لازم به آنها یادآوری کند و همین اخیراً با «به همین خیال باش» ابهام غرب درباره وضعیت تأسیسات هستهای و نابودی دانش هستهای را بیشتر کرد! تا جایی که مایک لاینز، افسر بازنشسته ارتش آمریکا بعد از سخنرانیای که این جمله در آن استفاده شده بود، گفت: «سخنان رهبر ایران پیامی روشن از بازدارندگی و اقتدار بود. او به غرب نشان داد که ظرفیتهای ایران از بین نرفته است و این ایران است که قواعد بازی را تعیین میکند و در صورت لزوم، از توان نظامیاش بهره خواهد گرفت؛ پیامی که غرب بیتردید آن را هشداری جدی و نشانهای از بازدارندگی ایران تلقی میکند. رهبر ایران از موضع اقتدار سخن میگوید چون میداند توان نظامیشان میتواند اسرائیل و کل خاورمیانه را دگرگون کند.»
و تعبیر دیگری که در گفتوگوی اخیر تلویزیونی طرح شد و همه جنگ 12روزه را در یک عبارت کوتاه خلاصه کرد: «آمدند شرارت کردند، کتک خوردند و دست خالی برگشتند.»
برخی از ما به دلیل حجاب معاصرت و مواجهه روزمره با سخنرانیهای آیتالله خامنهای کمتر به اثر مستقیم و وضعی این صحبتها در روندهای کلی کشور توجه میکنیم. حال آنکه، آنان که باید متأثر از این صحبتها به عمل به نفع جمهوری اسلامی ایران دست بزنند، گوشهایشان تیز است و البته دشمنان ایران نیز، ضرب و نقش این کلمات را متوجهند. اینکه در واکنش نسبت به ایران چگونه رفتار کنند، بیارتباط با متن و لحن صحبتهای رهبر ایران نبوده و نخواهد بود. گاه یک عبارت کوتاه به اندازه صدها موشک تولید قدرت میکند. این را ما به چشم در طول این سالیان دیدهایم. پس میتوانیم بگوییم که تولید ادبیات، تولید قدرت است.
مطالب پیشنهادی













