خبرسازی نظامی علیه افکار عمومی

منبع معتبری پرواز جنگی صهیونیست‌ها را تایید و یا رد نکرده است؛ اما ‌می‌توان قضایا را در هردو صورت به طور کلان تحلیل کرد. تل‌آویو چه جنگنده‌هایش را ارسال کرده باشد، چه نه، اهدافی از این فضاسازی داشته که باید مورد بررسی قرار بگیرند.

  • ۱۴۰۴-۰۹-۰۶ - ۰۹:۳۸
  • 10
خبرسازی نظامی علیه افکار عمومی

درباره پرواز جنگنده خودی در آسمان تهران

درباره پرواز جنگنده خودی در آسمان تهران
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

از عصر سه‌شنبه تا بامداد چهارشنبه مطرح شدن اخباری در خصوص نزدیک شدن جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به مرزهای غربی ایران و سپس بازگشت آنها، به همراه منتشر شدن  فیلم پرواز یک فروند جنگنده میگ ۲۹ بر فراز تهران، باعث درگرفتن بحث‌هایی در میان افکار عمو‌می‌شده است.

منبع معتبری پرواز جنگی صهیونیست‌ها را تایید و یا رد نکرده است؛ اما ‌می‌توان قضایا را در هردو صورت به طور کلان تحلیل کرد. تل‌آویو چه جنگنده‌هایش را ارسال کرده باشد، چه نه، اهدافی از این فضاسازی داشته که باید مورد بررسی قرار بگیرند.

تولید گزاره «وابستگی جنگ به تصمیمی ‌لحظه‌ای»

رژیم از انتشار اخبار خاص و برخی اقدامات درحال تولید این گزاره است که مبادرتش به جنگ نه به آمادگی‌های طولانی مدت بلکه به تصمیمی‌ در لحظه نیاز دارد. تولید این گزاره تقویت کننده سیاست «حفظ سایه جنگ» بر سر ایران است. زیرا در صورت تولید این گزاره که رژیم برای آغاز جنگ تنها به تصمیمی ‌لحظه‌ای طی چند ساعت نیاز دارد، باعث انتظار دائمی ‌برای شروع جنگ ‌می‌شود.

این گزاره اما بیشتر از هرجا در میان افکار عمومی، رده‌های پایین ساختار و فعالان اقتصادی مؤثر ‌می‌افتد. دلیل آن دشواری توصیف صحنه به این گروه‌ها درپی فضاسازی‌هاست. سیاست ایران در تبیین حملات رژیم صهیونیستی برای افکار عمو‌می‌که توسط عالی‌ترین نهادهای سیاسی اتخاذ شده، خودداری هم‌زمان از بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی توان دشمن است. با شفاف‌سازی به جای تلاش برای کوچک‌نمایی و یا بزرگ‌نمایی بهتر ‌می‌توان به ابعاد توان نظا‌می ‌رژیم پی برده و جایگاه آن را مشخص کرد.

در این باره نکاتی وجود دارد: در وهله اول پیش از جنگ برخی از کارشناسان توان رژیم صهیونیستی برای تهاجم به اهدافی در خاک ایران را به طور کلی نفی ‌می‌کردند. در وهله دوم پس از جنگ نیز عده‌ای در ادامه اشتباه پیشین، تاکید داشتند که رژیم صهیونیستی پیش از این فاقد توان تهاجم بوده و به‌تازگی به کمک آمریکا آن را به دست آورده است. 

این روند اشتباه باعث پله گرفتن قضیه در وهله سوم شد تا جایی که برخی با توجه به این موارد، پیش‌بینی کردند توان آتش صهیونیست‌ها پس از جنگ ۱۲ روزه ‌می‌تواند چندین‌برابر شود.
کوچک‌نمایی مرحله اول باعث بزرگ‌نمایی تصاعدی در دو مرحله بعدی شد درحالی‌که هرسه مرحله حاوی برداشت‌هایی اشتباه بودند. رژیم از مدت‌ها قبل توسط آمریکا به توانمندی عملیات در دوردست دست یافته بود.

نکات

در ادامه به برخی دیگر از زوایای تحول اخیر پرداخته شده است.
1- رژیم احتمال دارد به سمت عملیات در لبنان حرکت کند و با تهدید جنگی، خواهان دور نگه‌داشتن جامعه و دولت ایران از حمایت است.
2- تهدید جنگی با هدف اثرگذاری‌های روانی بر قیمت ارز و طلا صورت ‌می‌گیرند؛ زیرا به‌زعم دشمن با دیده شدن نشانه‌های جنگ جامعه به سمت خرید ارز و طلا حرکت کرده و در نتیجه قیمت‌ها رشد ‌می‌کنند.
3- اقدامات جنگی رژیم با هدف تهدید مؤتلفان ایران صورت ‌می‌گیرد که بر اساس توافقات قبلی باید سلاح‌هایی را در اختیار ایران قرار دهند. این اقدامات نشان دادن آمادگی برای حمله به نقاط استقرار سلاح‌های جدید هستند، تا متحدان احساس کنند ارسال سلاح در موقعیت کنونی بی‌ثمر بوده و صرفا به نابودی آن‌ها منجر ‌می‌شود.

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران