«فرهیختگان» بررسی میکندتوجه دوباره هند به گسترش روابط با ایران را میتوان با دو تحول مهم مرتبط دانست؛ در وهله اول اتفاقاتی که در روابط دهلینو و واشنگتن پس از روی کار آمدن ترامپ رخداده است، در این تغییر رویکرد هند نقش بسزایی ایفا کرده.
فرصت توسعۀ روابط با هند

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر مسائل بین الملل: روابط جمهوری اسلامی ایران و هند طی سهدهه اخیر مسیر بسیار پرفراز و نشیبی را سپری کرده است. زمانی این روابط در چنان سطحی قرار داشت که ایران یکی از بزرگترین منابع تأمینکننده انرژی هند به شمار میآمد و دو کشور پروژههای بزرگ و بلندمدت همکاری اقتصادی همچون بندر چابهار را در صدر برنامهریزیهای خود قرار داده بودند. بااینحال این روابط در سایه برخی ملاحظات داخلی و بینالمللی، بهتدریج رو به افول گذاشت، خرید نفت ایران از جانب هند به نازلترین سطح خود رسید و پروژه عظیم چابهار نیز با کُندی و به شکلی کجدارومریز دنبال شد. بااینحال در ماههای اخیر نشانههایی از تمایل دو کشور، بهویژه از جانب هند، برای گسترش روابط مشاهده شده است.
افزایش قابلتوجه رفتوآمد مقامات دو کشور، اظهارات مودی در نشست شانگهای در رابطه با سه رکن جدید سیاست منطقهای هند، یعنی «امنیت»، «اتصال» و «فرصت» و نقش مهم بندر چابهار در دستیابی به دو محور اتصال و فرصت، خود میتواند بخشی از این نشانهها تلقی شود؛ اما توجه دوباره هند به گسترش روابط با ایران را میتوان با دو تحول مهم مرتبط دانست؛ در وهله اول اتفاقاتی که در روابط دهلینو و واشنگتن پس از روی کار آمدن ترامپ رخداده است، در این تغییر رویکرد هند نقش بسزایی ایفا کرده. سیاست خارجی هند برای چندین دهه بر بیطرفی و حفظ توازن در روابط شرق و غرب اتکا داشت؛ اما در بیش از یک دهه اخیر این توازن تا حدی به نفع روابط با آمریکا و غرب بههمخورده بود. مشارکت هند در پیمانهای امنیت جمعی یا منطقهای همچون «کواد» که آمریکا یک پای ثابت آنها بود، بخشی از همین رویکرد محسوب میشد. این روابط بهقدری گسترش یافت که حامیان حفظ سیاست عدم تعهد و توازن در روابط با شرق و غرب را در انزوا قرار داد. اما روی کار آمدن ترامپ و جنگ تعرفهای که او علیه هند به راه انداخت، اعتماد دهلینو نسبت به واشنگتن را سلب کرد.
این بیاعتمادی زمانی افزایش پیدا کرد که کاخ سفید واکنشی دوگانه در برابر اعمال تعرفه برای هند و چین نشان داد؛ برخلاف هند که با سیاستهای غیرقابلانعطاف واشنگتن مواجه شد، دولت ترامپ با چین کنار آمده و به توافقی سریع و منعطف با چین دست یافت. از سوی دیگر گسترش روابط راهبردی میان آمریکا و پاکستان هم برای دهلینو قابلتحمل نبود، به خصوص اصرار ترامپ در مورد نقش وی در توقف جنگ میان هند و پاکستان یا میانجیگری در مسئله کشمیر. ماحصل همه اینها گرایش دوباره هند به روابط مبتنی بر عدم تعهد و حفظ توازن در روابط میان شرق و غرب بوده است؛ اما نکته دوم به تشدید تنشها میان پاکستان و طالبان باز میگردد. این تنشها که از زمان بازگشت طالبان به طور مدام در حال اوجگیری است، افغانستان و بسیاری از کشورهای آسیای میانه را متقاعد کرده که نمیتوان در بلندمدت به یک مسیر ترانزیتی، مانند کریدور افغانستان و پاکستان متکی بود. از سوی دیگر جنگ در خاورمیانه نیز هند را از مسیرهای ترانزیتی جایگزین و پیشنهادی آمریکا مانند کریدور عرب - مدیترانه ناامید کرده؛ بنابراین شرایط دستبهدست هم داده تا تمرکز افغانستان و کشورهای آسیای میانه و همچنین هند یکبار دیگر بهسوی چابهار جلب شود. در این وضعیت فرصتی مغتنم برای جمهوری اسلامی به وجود آمده تا از تحولات منطقهای و بینالمللی حداکثر بهره را در جهت گسترش روابط با هند ببرد. این موضوع درست است که در گذشته کُندی روند توسعه پروژه چابهار عمدتاً به اهمال و ملاحظات هند درباره سیاستهای منطقهای ایالات متحده مرتبط بوده؛ اما بخشی از مشکلات نیز به برخی ابهامات در قوانین و یا برخی کمکاریها از جانب طرف ایرانی باز میگردد. شرایط فعلی فرصت خوبی به وجود آورده تا هر دوطرف با جدیت بیشتری این پروژه را پیگیری کنند. اگرچه واشنگتن با اصرار هند، صرفاً به تمدید معافیت تحریمی بندر چابهار به مدت 6 ماه موافقت کرده؛ اما اگر از همین فرصت کم هم استفاده شود تا هند هرچه بیشتر با بندر چابهار درگیر شده و اقدام به سرمایهگذاری وسیعتر کند، آن وقت بسیار بعید خواهد بود که حتی در صورت عدم تمدید معافیت، دهلینو از چنین منافع و سرمایهگذاریهای مهمی بهراحتی چشمپوشی کند. این موضوع میتواند در مورد روابط دوجانبه و بهخصوص بازگشت هند به مدار مشتریان انرژی ایران نیز صادق باشد. هند به دلیل منافعی که دارد هرگز حاضر نشده زیربار فشار آمریکا برای عدم خرید نفت از روسیه برود. اکنون این ظرفیت وجود دارد که چنین موردی برای ایران هم تکرار شود، البته بهشرط آن که دیپلماسی فعالتر و کارآمدتری از جانب تهران نیز در پیش گرفته شود.
مطالب پیشنهادی













