«وقایع اسرائیلیه» گزارش می‌دهد

پروژه‌ «پینک‌واشینگ» را می‌توان بخشی از راهبرد قدرت نرم اسرائیل برای بازسازی و بهبود وجهه‌ بین‌المللی خود دانست. تلاشی که با برجسته‌سازی آزادی‌های جنسی و جنسیتی، می‌کوشد تل‌آویو را نماد دموکراسی و مدرنیته جلوه دهد.

  • ۱۴۰۴-۰۸-۲۳ - ۰۹:۲۷
  • 00
«وقایع اسرائیلیه» گزارش می‌دهد

دنیای همجنس‌گرایی در اسرائیل

دنیای همجنس‌گرایی در اسرائیل

پوریا سلطانی‌زاده؛ خبرنگار: در اسرائیل، پیدایش جامعه‌ ال‌جی‌بی‌تی نه نشانه‌ تحول اجتماعی که برآمده از خلأ هویت و فروپاشی درونی است. جامعه‌ای که بر خاک اشغال و بحران اخلاقی بنا شده است، حالا به‌تدریج معنا و انسجام خود را از دست می‌دهد و در جست‌وجوی چهره‌ای تازه، به تقلید از فرهنگ غربی پناه می‌برد. 

کمی تاریخچه

در میانه‌ دهه‌ ۱۹۷۰، نخستین نهاد همجنس‌گرایان در اسرائیل نه از دل جامعه، بلکه با حمایت مهاجران غربی شکل گرفت؛ گروهی که ارزش‌هایشان را از دل خیابان‌های آمریکا به سرزمینی آوردند که هنوز درگیر بحران هویت و جنگ بود و حالا جامعه‌ای که روزگاری خود را «ملت برگزیده» می‌دانست، به پناهگاه افرادی تبدیل شده بود که تمام شئون اخلاقی و دینی را کنار گذاشته و در پی آزادی‌ها و تمایلات فردی افسارگسیخته خود بود. 

در این فضای متزلزل بود که رژیمی که روزگاری از «یهودی نوین» سخن می‌گفت، به الگویی از فروپاشی جمع‌گرایی و جایگزینی ارزش‌های غربی بدل شد. خانواده و ایمان کنار رفتند و مفاهیم تازه‌ای از آزادی جنسی جای آن را گرفتند. در پایان دهه‌ ۱۹۸۰، وقتی قانون منع لواط، بی‌سروصدا لغو شد، این دگرگونی چهره‌ای رسمی یافت. به‌ظاهر اسرائیل گامی به‌سوی «برابری جنسیتی» برداشته بود؛ اما واقعیت چیز دیگری بود. حالا زمان آن رسیده بود که نقاب‌ها عوض شود و چهره جدید از اسرائیل به نمایش درآید. چهره‌ای مدرن و فریبنده که قرار بود در دهه‌ ۱۹۹۰، با شعار آزادی و مدنیت، لکه‌های تبعیض و اشغال را بپوشاند. 

در دهه‌ نود، رسانه‌ها و سیاست‌مداران سکولار از «آزادی جنسی» به‌عنوان نماد تمدن یاد کردند، حال‌آنکه در پس این شعار‌ها، همان ساختار تبعیض‌گر و امنیت‌محور پابرجا بود. اسرائیل یاد گرفته بود چگونه از «آزادی» برای تطهیر قدرت استفاده کند؛ از هویت برای سیاست و از رنگین‌کمان برای پنهان‌کردن سیاهی‌های واقعیت. در اواخر دهه‌ ۱۹۸۰، اسرائیل در حالی به «پیشرفت حقوقی» همجنس‌گرایان می‌بالید که ساختار سیاسی و اجتماعی‌اش همچنان بر تبعیض و اشغال استوار بود. سیاست‌مداران لیبرال با ظاهری میانه‌رو، دگرباشان را به‌عنوان شهروندانی قانون‌مدار و وطن‌دوست معرفی کردند؛ ابزاری برای نمایش چهره‌ای مدرن و اروپایی از جامعه‌ای که هنوز از بحران‌های قومی و مذهبی به‌شدت رنج می‌برد. این «تظاهر به مدارا» درواقع سپری بود برای پوشاندن شکاف‌های عمیق‌تر جامعه‌ای چندپاره که در پی جلب اعتماد بین‌المللی با ابزار آزادی بود. 

در دهه‌ ۱۹۹۰، این نمایش جهانی‌تر شد. از لغو قوانین به‌ظاهر تبعیض‌آمیز گرفته تا پیروزی «دانا اینترنشنال» خواننده‌ تراجنسیتی اسرائیلی در یوروویژن، هر گام فرهنگی و سیاسی به ابزاری تبلیغاتی تبدیل شد تا اسرائیل چهره‌ای پیشرو از خود ارائه دهد. حالا روند تغییرات به نفع همجنس‌بازان سرعت گرفته بود. در ادامه به‌صورت تیتروار برخی از این مهم‌ترین رویداد‌ها را مرور می‌کنیم. 

۱۹۹۲: ممنوعیت تبعیض بر اساس گرایش جنسی در محیط کار توسط کنست

۱۹۹۳: ارتش اسرائیل سیاست ضد تبعیض را اجرایی می‌کند

۱۹۹۴: دادگاه عالی مزایای همسران را برای زوج‌های همجنس‌گرا تصویب می‌کند

۱۹۹۸: دانا اینترنشنال، ترنس‌ستاره اسرائیلی در مسابقه یوروویژن برنده می‌شود

۲۰۰۰: دادگاه عالی زوج‌های همجنس‌گرا را به‌عنوان والدین قانونی به رسمیت می‌شناسد

۲۰۰۲: انتخاب اولین عضو آشکارا همجنس‌گرای کنست

۲۰۰۲: برگزاری اولین رژه افتخار و تحمل در اورشلیم

۲۰۰۴: دادگاه تل‌آویو حکم می‌دهد دولت نمی‌تواند شریک همجنس‌گرای خارجی یک شهروند اسرائیلی را اخراج کند

۲۰۰۶: ازدواج‌های همجنس‌گرا انجام‌شده در خارج از کشور به رسمیت شناخته می‌شوند

۲۰۰۸: حقوق کامل فرزندخواندگی به زوج‌های همجنس‌گرا داده می‌شود

۲۰۱۰: مجله Out تل‌آویو را به‌عنوان دوستدارترین شهر برای همجنس‌گرایان در خاورمیانه معرفی می‌کند

۲۰۱۱: برگزاری بزرگ‌ترین رژه Pride در قاره آسیا با بیش از ۱۰۰,۰۰۰ شرکت‌کننده

۲۰۱۱: اولین قاضی آشکارا همجنس‌گرا منصوب می‌شود

۲۰۱۶: کنست اولین روز رسمی اختصاص‌یافته به حقوق LGBT را برگزار می‌کند

۲۰۱۸: ۲۵۰,۰۰۰ نفر در بیستمین رژه سالانه تل‌آویو شرکت می‌کنند

غرور جهانی

تابستان ۲۰۰۶، اورشلیم صحنه‌ رویدادی شد که از نگاه بسیاری، نقطه‌ اوج جنبش دگرباشان در اسرائیل بود؛ برگزاری جشن بین‌المللی «ورلد پراید». این مراسم نه فقط نمایش غرور جنسی، بلکه بیانیه‌ای سیاسی بود؛ تلاشی برای نشان‌دادن چهره‌ای آزاد، مدرن و جهان‌پسند از رژیمی که درواقع درگیر جنگ، اشغال و شکاف‌های مذهبی و قومی بود.  برگزاری این رویداد در اورشلیم یا همان بیت‌المقدس که سه دین ابراهیمی آن را مقدس می‌دانستند، خود به‌تنهایی تصمیمی پرتنش بود. از یک‌سو، نشانگر دستاورد‌های جامعه‌ ال‌جی‌بی‌تی اسرائیل بود: گسترش فعالیت‌ها فراتر از تل‌آویو، رشد سازمان‌های محلی، موفقیت‌های پی‌درپی در دادگاه‌ها و نفوذ فرهنگی در رسانه‌ها؛ اما از سوی دیگر، یادآور شکاف‌هایی بود که هنوز التیام نیافته بودند. 

درگیری‌های منطقه‌ای، سایه‌ای سنگین بر این جشن انداخت. رژه‌ برنامه‌ریزی‌شده دو بار به تعویق افتاد. نخست به دلیل خروج اسرائیل از غزه و بار دیگر هنگام جنگ با حزب‌الله در تابستان همان سال. افزون بر آن، ائتلافی کم‌سابقه از رهبران یهودی، مسیحی و مسلمان دست‌به‌دست هم دادند تا مانع از برگزاری مراسم شوند. آنان هشدار دادند نمایش آشکار جنسی در شهری با چنین جایگاه معنوی، توهین به حرمت اورشلیم است. حتی شماری از سکولار‌های اسرائیلی نیز در این‌باره هم‌نظر بودند و رژه را اقدامی تحریک‌آمیز می‌دانستند. بااین‌حال در دهم نوامبر ۲۰۰۶، ورلد پراید برگزار شد. برخلاف پیش‌بینی‌ها، خشونتی رخ نداد و پلیس حضور خود را به حداقل رساند. رسانه‌های غربی این آرامش را نشانه‌ای از «بلوغ دموکراسی اسرائیلی» دانستند؛ اما منتقدان در جهان عرب و حتی در میان گروه‌های یهودی ضدصهیونیست هشدار دادند که این مراسم بیش از آنکه جشن آزادی باشد، بخشی از سیاست «تطهیر چهره» اسرائیل در عرصه‌ بین‌المللی است. 

تل‌آویو نیز به‌مرور به نماد این دوگانگی تبدیل شد. شهری که در تبلیغات جهانی، «بهشت دگرباشان» معرفی می‌شود؛ اما درواقع، میان دیوار‌هایش هنوز رد اعتقادات مذهبی به‌وضوح قابل مشاهد بود. ازدواج همجنس‌گرایان در این رژیم همچنان غیرقانونی بود و خاخام‌های ارتدکس از «گناه» سخن می‌گفتند، درحالی‌که دولت با قانون و تبلیغ، چهره‌ای مدرن و مداراگر از خود می‌سازد. 

درنهایت، پدیده‌ موسوم به پینک‌واشینگ چهره‌ واقعی این سیاست را برملا کرد: استفاده از رنگین‌کمان برای پوشاندن رنگ خون. اسرائیل در نگاه رسانه‌های غربی شاید «بهشت دگرباشان» باشد؛ اما برای بسیاری، همان بهشت، یادآور حقیقتی تلخ است. رژیمی که آزادی را به ابزار تبلیغات بدل کرده و با فریب فرهنگی، چهره‌ اشغالگر خود را تطهیر می‌کند. منتقدان داخلی می‌گویند دولت میلیارد‌ها شکل برای تبلیغ جشن‌ها هزینه می‌کند؛ اما از بهبود واقعی وضعیت اجتماعی و روانی اقلیت‌ها خبری نیست. فعالان خارجی نیز هشدار می‌دهند که این نمایش ابزاری است برای منحرف‌کردن نگاه جهانی از اشغال و تبعیض علیه فلسطینیان. در همین رژیم، شش نماینده‌ آشکارا همجنس‌گرا در پارلمان حضور دارند، درحالی‌که خاخام‌های ارشد در خطبه‌هایشان از «شهوت افسارگسیخته» و «گناه» می‌گویند. این تضاد میان نهاد دینی و سیاسی، تصویری واقعی‌تر از جامعه‌ای است که میان مدرنیته‌ اجباری و سنت‌های سخت‌گیر در نوسان است. 

سیاست دوگانه نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل شخصیتی دارد که همواره میان دو قطب در نوسان است: مدرنیته در برابر بنیادگرایی. او هیچ‌گاه آشکارا مخالف جامعه‌ LGBTQ نبوده و در ظاهر، خود را مدافع قانون‌مداری نشان می‌دهد. او همچنین در نخستین ماه‌های دولتش، بار‌ها از اظهارات تند متحدان مذهبی خود انتقاد کرد و حتی ایده‌ خودداری پزشکان از درمان بیماران دگرباش را «غیرقابل‌قبول» خواند. او برای نمایش این چهره‌ مدرن، اِمِر اوهانا، نخستین رئیس آشکارا همجنس‌گرای کنست را منصوب کرد؛ اما نمایندگان مذهبی حاضر در کنست حتی حاضر نشدند به اوهانا نگاه کنند. یکی از خاخام‌های حزب شاس هم او را «بیمار» خواند.
در همین حال، نتانیاهو با درخواست آوی معوز برای لغو رژه‌ افتخار اورشلیم مخالفت کرد و گفت: «اسرائیل بر اساس قوانین تلمودی اداره نخواهد شد. ما کشوری قانون‌مدار باقی می‌مانیم و انجمن‌های LGBTQ را ممنوع نمی‌کنیم.» این سخنان، در ظاهر نشانه‌ تساهل است؛ اما منتقدان می‌گویند نتانیاهو برای حفظ قدرت، امتیاز‌های کلانی به احزاب مذهبی افراطی داده است، امتیاز‌هایی که به آن‌ها اجازه می‌دهد ساختار اجتماعی و فرهنگی اسرائیل را محدودتر کنند. در واقع، او همان‌قدر که در برابر غرب مدافع آزادی به نظر می‌رسد، در داخل شریک خاموش بنیادگرایی است. اسرائیلِ نتانیاهو دقیقاً بر همین دوگانگی بنا شده است: نظامی که با چهره‌ای لیبرال به جهان لبخند می‌زند؛ اما پشت آن، سیاست را با ایدئولوژی و قدرت می‌آمیزد و از آن به نفع منافع خود استفاده می‌کند.
درنهایت، پروژه‌ «پینک‌واشینگ» را می‌توان بخشی از راهبرد قدرت نرم اسرائیل برای بازسازی و بهبود وجهه‌ بین‌المللی خود دانست. تلاشی که با برجسته‌سازی آزادی‌های جنسی و جنسیتی، می‌کوشد تل‌آویو را نماد دموکراسی و مدرنیته جلوه دهد. اما در عرصه‌ داخلی، ساختار قدرت همچنان در سیطره‌ جریان‌های راست‌گرا و محافظه‌کار باقی مانده است. ازاین‌رو، پینک‌واشینگ نه نشانه‌ای از پیشرفت اجتماعی، بلکه بازتاب تناقض میان تصویر بیرونی و واقعیت درونی قدرت در اسرائیل است. 

نظرات کاربران