علیرضا مجیدی، کارشناس خاورمیانه در گفتوگو با «فرهیختگان»:رایزنی بر سر معاهده امنیتی رژیم را میتوان مهمترین و اصلیترین هدف سفر جولانی به آمریکا دانست. مجیدی در این مورد توضیح داد: «هدف سوم، رایزنی جدی بر سر معاهده امنیتی بین رژیم صهیونی و حکومت سوریه است. جولانی را به این اقناع رساندهاند که تنها راه مهار صهیونیستها، توافق است و توافق در عمل زمانی محقق میشود که ضامنهای خارجی قدرتمند داشته باشند.
باید برای سناریوهای محتمل در دمشق بازیگری تعریف کنیم

جولانی یا همان احمد الشرع 10 نوامبر با رئیسجمهور آمریکا دیدار خواهد کرد. این سفر از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است، از جمله آنکه بحث معاهده امنیتی اسرائیل و سوریه مطرح است. یکی از پیامهای روشن این سفر، افزایش حضور مستقیم آمریکا در سوریه است. علاوهبرآن تلاش جولانی برای تثبیت جایگاه خود در سوریه است. سؤالاتی که در این مورد مطرح میشود اینها هستند که تحولات احتمالی بعد از این سفر چه اثراتی روی ایران خواهد گذاشت و اساساً ایران میبایست رفتار خود را در سوریه چگونه تنظیم کند؟ برای بررسی ابعاد این سفر با علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را ازنظر میگذرانید.
هدف اول؛ تسریع رفع تحریمها
مجیدی سه هدف اصلی را در مورد سفر جولانی به آمریکا مطرح کرد و گفت: «سفر جولانی سه هدف اصلی دارد که باید در مورد آن به یک توافق جدی برسند. اولین هدف تسریعکردن رفع تحریم است، هنوز فرایند اداره رفع تحریم به طور کامل انجام نشده است. آنچه محقق میشود هم اسماً لغو تحریم است؛ اما رسماً 120 روز یکبار بهصورت خودکار تمدید میشود، منوط به چهار شرط؛ خود نحوه این لغو تحریمها، این ابهام را ایجاد میکند که منجر به جذب سرمایه خارجی میشود یا خیر، چون بحران اقتصادی در سوریه به طور جدی رو به افزایش است، تظاهرات در حال شروع شدن است، اعتراضات مردم در شبکه اجتماعی شروع شده و اکنون برای دولت سوریه بحث رفع تحریم در خصوص امید بخشی نسبت به آینده بسیار ضروری شده است. برای مثال قیمت محمولههای انرژی از اول سال جاری میلادی تاکنون چهار بار جابهجایی قیمت داشته است، تقریباً 10 روز قبل تعدیلی اعمال شد. اواخر ماه قبل میلادی دولت قیمتها را بالا برد و این به اعتراضاتی در ابتدای ماه جاری منجر شد و به فاصله یک هفته از تغییر قیمت قبلی مقداری قیمتها تعدیل شد. در حال حاضر برق نسبت به زمان سقوط بشار 6 برابر شده است. به طور کلی اقلام خوراکی 80 درصد افزایش قیمت پیدا کرده، قیمت نان از دوهزار لیر به پنجهزار لیر رسیده و قیمت مسکن 2.5 تا 3.5 برابر شده است. این مسائل اعتراضات را جدیتر میکند و به این منظور، حکومت جولانی به دنبال تسریع در فرایند لغو تحریمهاست.»
هدف دوم؛ پیوستن به ائتلاف مبارزه با تروریسم
هدف دومی که مجیدی از سفر جولانی به آن اشاره کرد، مبارزه با تروریسم است و توضیح داد: «هدف دوم سفر پیوستن رسمی سوریه به ائتلاف بینالمللی مبارزه با تروریسم است. این موضوع از دو جهت اهمیت دارد، یک اینکه ائتلاف طبق تعهدی که در سال 2024 توسط دولت بایدن مطرح شده بود تا سپتامبر 2026 میبایست تمام شود. اما الان به دنبال آن هستند که دمشق به این ائتلاف بپیوندد و مأموریتی که دولت مرکزی سوریه بهعنوان میزبان ائتلاف درخواست میکند در واقع ائتلاف به شکل دیگری تداوم پیدا میکند و اینها در عراق هم خواهند ماند. نکته دیگر اینکه باب ورود مستقیم آمریکا به قلمرو حکومت دمشق باز خواهد شد. در حال حاضر در آمریکا در منطقه اتنفی التنف، حضور دارد که قلمرو حکومت دمشق است؛ اما این حضور از گذشته بوده و همکاری مستقیم با دولت مرکزی مستقر در دمشق وجود نداشته است و پیوستن رسمی سوریه به این ائتلاف راه را برای این موضوع باز میکند.»
هدف سوم؛ معاهده امنیتی اسرائیل و سوریه
رایزنی بر سر معاهده امنیتی رژیم را میتوان مهمترین و اصلیترین هدف سفر جولانی دانست. مجیدی در این مورد توضیح داد: «هدف سوم، رایزنی جدی بر سر معاهده امنیتی بین رژیم صهیونی و حکومت سوریه است. جولانی را به این اقناع رساندهاند که تنها راه مهار صهیونیستها، توافق است و توافق در عمل زمانی محقق میشود که ضامنهای خارجی قدرتمند داشته باشند. به این جهت میخواهد با ایالات متحده به توافقی برسد، اما این مسئله بهراحتی حل نخواهد شد. گفته میشود در مذاکرات پاریس به توافقاتی رسیدهاند، شیبانی از طرف دمشق و برنر از طرف تلآویو و تام باراک از طرف واشنگتن حضور داشتند. توافق عجیب بود؛ اما کابینه امنیتی اسرائیل با همان مخالفت کرد و آن را به تصویب نرساند و با مخالفت آنها قرار بود در سفری که جولانی به نیویورک میرود این توافق اعلام شود؛ اما محقق نشد. گفته میشود اسرائیلیها در آستانه این سفر، نسخه مدنظر خود را برای معاهده امنیتی به ایالات متحده ارائه دادهاند، نسخه تمام موارد پیشین را دارد؛ اما چند ویژگی معنادارتر به آن اضافه شده، یکی خلع سلاح کامل مناطق جنوبی سوریه است. این مسئله مذاکره را کمی پیچیده میکند. نکته دیگر آنکه تصریح میشود اسرائیل به کل مناطق تصرفشده جنوب سیطره خواهد داشت. آن نقشه که جنوب را به چهار قسمت تقسیم میکرد، جولان اشغالی و منطقه جبل الشیخ، کوههای هرمون بود که ارتش اسرائیل در آن باقی میماند. پس از آن باید از منطقه خارج میشد و نیروهای سازمان ملل در آن مستقر میشدند. تغییری که این بار رخداده این است که اسرائیل از مناطق تصرف کرده عقبنشینی نمیکند که حتی به صلحبان سازمان ملل تحویل دهد. یک بند جدید این است که پروژه پهپادهای شاهین باید فریز شود و انحلال گروههای شبهنظامی در سوریه و آخرین موضوع، خروج جنبشهای فلسطینی از خاک سوریه است. واقعیت این است که نمیتوان گفت دمشق با این شروط موافقت خواهد کرد؛ اما اسرائیل هم این برگه مطالبه و شروط را تازه به واشنگتن داده و برنامه این سفر این بوده که معاهده امنیتی در این سفر نهایی شود. ممکن است بازهم رایزنیها به سرانجام نرسد.»
جولانی میخواهد بگوید من بهترین گزینه هستم
مجیدی سه هدف جانبی را هم برای سفر احتمالی جولانی تعریف کرد و گفت: «سفر سه مسئله جانبی هم دارد؛ مسئله اول این است که جولانی بعد از اینکه به این اقناع رسید که علیرغم تزلزل قبلی تام باراک، شخص ترامپ از باراک حمایت میکند، در این سفر امیدوار است در دیدار مستقیم با ترامپ امتیاز خوبی در مورد پرونده قسد از ترامپ بگیرد، یعنی طرفهای تصمیمساز در دمشق به جولانی پیشنهاد کردهاند در مذاکرات رودررو و با ترامپ میتواند امتیازی در این پرونده بگیرد که از طریق مذاکرات معمول دستگاههای بروکراسی نمیتوان این امتیاز را گرفت و در قسد معادلات را به نحوی تغییر بدهد که من احمد الشرع گزینه موردحمایت آمریکا هستم. در گذشته قسد، به پشتوانه آمریکا در مذاکرات، قدرت چانهزنی بیشتر داشت، بعدها تام باراک آمد و این را موازنه کرد بهنوعی که ایالات متحده فقط مشوق ادغام بود و نمیشد قاطع گفت حامی کدام طرف است؛ اما اینجا جولانی میخواهد این معادله را تغییر دهد و حمایت جدی ترامپ را جلب کند تا در معادلات سوریه امتیازات جدی اخذ کند. پرونده دوم این است که جولانی برای جلب نظر آمریکا میخواهد باب بحث معادله امنیتی آمریکا را باز کند و بهصورت جدی وارد گفتوگو شود. همینالان، صحبت این است که جولانی حاضر است سه پایگاه نظامی جدید به ایالات متحده بدهد. این باید جزئی از چهارچوب بزرگتر به اسم معاهده امنیتی دوجانبه واشنگتن، دمشق باشد. جولانی میخواهد در این سفر و در این زمینه به توافقی بر سر کلیات برسد و چهارچوب کلی جوری بسته شود که برای جولانی مطلوب باشد و اساساً همین را بهعنوان دستاورد اولین سفر رئیسجمهور سوریه به آمریکا در تاریخ سوریه معرفی کند. پرونده سوم، بحث فشار غرب برای دوره انتقالی است. جولانی میخواهد در این سفر خود را به این شکل معرفی کند که تنها کسی است که میتواند مدار گروههای سابقاً معارض را بهصورت کامل در اختیار بگیرد و بگوید من با روسیه تعامل مثبت برقرار و پایگاه نظامیاش را حفظ کردم؛ اما در داخل سوریه هیچاعتراضی علیه من صورت نگرفت و فراتر از آن، داخل سوریه خاخام و یوتیوبر اسرائیلی آمد؛ اما اتفاقی علیه حکومت رخ نداد. جولانی میخواهد این موضوعات را به ترامپ ارائه کند و بگوید گذشته من ناشی از خاستگاه من است؛ اما امروز در سوریه متحدی بهتر از من پیدا نمیکنید؛ لذا باید با من کار کنید. اینها محاسبات تیم جولانی است.»
روابط کنسولی با سوریه لازم است
مجیدی در مورد اینکه با توجه به پررنگشدن حضور آمریکا مثل تأسیس پایگاه نظامی در سوریه، ایران برای بازیگری چه گزینههایی پیشرو دارد هم گفت: «نفوذ آمریکا بسیار بیشتر از آن است که بخواهیم صرفاً موضوع پایگاه نظامی را طرح کنیم؛ اما ایران باید چهار مرحله را طی کند تا برنامهریزی کند؛ نکته اول تحدید اهداف است باید اهداف را مشخص کند. دوم آنکه باید سناریوهای آینده را ببیند و متناسب با سناریوهای آینده و اهداف، بازیگران داخلی و خارجی را لیست کند به این معنی که ببیند بازیگران داخلی چه کسانی هستند، چه نفوذ و پایگاه اجتماعیای دارند، چقدر قدرتشان وابسته به خارج است و چه میزان ایدئولوژیکند و نهایتاً اینکه از لحاظ مالی چگونه خودشان را تأمین میکنند. پس از آن سراغ بازیگران خارجی برود و تقاطعگیری کند. پس از این موارد است که باید به تصمیم برسد. من معتقدم روابط کنسولی با سوریه را لازم داریم. اما ازاینجهت حضور ایران باعث کاهش نفوذ آمریکا، نخواهد شد. به این معنی که برقراری رابطه با ایران، نفوذ آمریکا در دمشق را تعدیل نخواهد کرد. باید این چهارچوبها را طی کنیم و ایران برای سناریوهای محتملتر گزینه بازیگری جدی تعریف کند، برای مثال جدیترین سناریویی که احتمال وقوع آن وجود دارد، تشکیل ممالیک سوریه است، نه اینکه سوریه فدرال شود، بلکه مجموع دولتها ایجاد میشود این نظام فدرال نیست. از لحاظ حقوقی یکپارچه است؛ اما از نظر حقیقی یکپارچه نخواهد بود، ایران نیز در این بستر میبایست پایگاه خود را نه در حکومت مرکزی، بلکه در گروههای متنفذ محلی تعریف و تقویت کند، چنین چیزی شدنی است.»
مطالب پیشنهادی













