هوش مصنوعی، صدا و سینمای مستقل

سینما به‌واسطه ضریب نفوذ بالای هوش مصنوعی در مسئله تولید و توزیع درست در میانه تحولات پارادایمیک قرار دارد. این امکان به‌شکلی کاملاً مصداقی با تأکید بر مسئله طراحی صدا آن را دگرگون ساخته و در ابعادی نظیر صداهای پس‌زمینه، ترکیب سطوح مختلف صدا و... تغییراتی اساسی به‌وجود می‌آورد.

  • ۱۴۰۴-۰۸-۱۹ - ۱۹:۵۰
  • 00
هوش مصنوعی، صدا و سینمای مستقل

سینما و امکان‌های جدید

سینما و امکان‌های جدید
ایمان عظیمیایمان عظیمیخبرنگار

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ: 15 آبان بود که صدای انفجار از طرف بوستان ولایت تهران به گوش مردم پایتخت رسید. اتفاقی که خاطره روزهای تیر و مرداد سال‌جاری را زنده کرد؛ ایامی که نیروهای نظامی ما برای امحای مهمات باقی‌مانده از جنگ 12 روزه کمر همت بستند و دست به کار شدند. این انفجار و اخبار مربوط به آن هرچند در شکل انتشار و ارائه خبر به خوانندگان بی‌شباهت به گذشته نبود، ولی محتوا از مسئله دیگری حکایت می‌کرد و مردم را به تماشای تجربه جدیدی فرامی‌خواند. قرار بر این بود که اکران فیلم «مجنون» در شکلی جدید و در ترکیب با میزانسن‌های سینمایی و تئاتری بتواند بیننده را به‌گونه‌ای تعاملی - نه به شکل پروبلماتیک و تئاترهای اپیک - وارد جهان اثر کند و او را به واکنش وادارد. برای ارزیابی میزان موفقیت این تجربه که «سینمایش» نام گرفته و ترکیبی از حضور برجسته جلوه‌های ویژه میدانی و بصری در میدان و بازنمایی صحنه‌های جنگی مجنون است کمی زود به‌نظر برسد و حتی نمی‌دانیم که آیا قرار است این ایده با توجه به قابلیت‌های محدود ژانری به کار دیگر تولیدات هم بیاید یا خیر؛ اما این اتفاق یک مسئله را به‌وضوح مشخص می‌کند که سینمای ما - با وجود تبدیل نشدن به یک صنعت خودبسنده - از ایده‌های جدید گریزان نیست و می‌تواند در مقام آلترناتیو به ظرفیت‌های کشف نشده این مدیوم اضافه کند و در مواجهه با پیشرفت‌های تکنولوژیک روز دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. صنعت سینما در سال 2025 هیچ‌نسبتی با سال گذشته میلادی ندارد و پرواضح است که سال 2026 نیز از منظر پیشرفت‌های سرسام‌آور و پرشتاب تکنولوژیک ربطی به وضعیت امروز نداشته باشد. در ادامه به بهانه اکران متفاوت فیلم مجنون در بوستان ولایت نگاهی به سینمای جهان و اشکال دگرگون‌شده ارائه محتوای سرگرم‌کننده به مخاطب می‌اندازیم. رویکردی که امیدوارم در سینمای ایران نیز مشاهده شود و ما را از شر اشکال سنتی ساخت و توزیع آثار سینمایی نجات دهد.

هوش مصنوعی، صدا و سینمای مستقل

سینما به‌واسطه ضریب نفوذ بالای هوش مصنوعی در مسئله تولید و توزیع درست در میانه تحولات پارادایمیک قرار دارد. این امکان به‌شکلی کاملاً مصداقی با تأکید بر مسئله طراحی صدا آن را دگرگون ساخته و در ابعادی نظیر صداهای پس‌زمینه، ترکیب سطوح مختلف صدا و... تغییراتی اساسی به‌وجود می‌آورد. از طرف دیگر هوش مصنوعی در حال متحول کردن تدوین و جلوه‌های بصری است. به این معنا که مرحله پست پروداکشن (پس‌تولید) به‌واسطه هوش مصنوعی با سرعت بیشتر و هزینه کمتر به سامان می‌رسد و مواردی نظیر تصحیح رنگ، تقطیع نما، حذف اشیای مزاحم موجود در کادر و... را به‌صورت خودکار پیش می‌برد. به این موارد می‌توان نوشتن فیلمنامه و طراحی استوری‌برد را نیز اضافه کرد. در حال حاضر ابزارهایی مانند OpenAI، Sora و Squibler توانسته‌اند فیلمنامه‌نویسی به شیوه رایج را وارد چالش‌های اساسی کنند و نقش عامل انسانی در پیشبرد روایت‌های داستانی را به‌واسطه تولید - و نه خلق - ایده‌های متفاوت فروبکاهند. البته باید در نظر داشت که هوش مصنوعی نمی‌تواند جای قوه خلاقه انسانی در فرایند خلق را تنگ کند؛ اما به همان میزان می‌تواند جایگزینی برای فیلمنامه‌نویسان بی‌مایه باشد. باری، هوش مصنوعی کمک بسیار خوبی برای سرعت‌بخشیدن به سرانجام یک تولید هنری و صنعتی است و این قابلیت را دارد که به اذهان خلاق اما غیرمنسجم نظم و انسجام ببخشد. از سوی دیگر، پهپادهای هوش مصنوعی به ما این امکان را می‌دهند که بتوانیم نماهای هوایی خیره‌کننده ثبت کنیم و سوژه‌های متحرک را با تنظیم زاویه دوربین مناسب به بیننده انتقال دهیم. در واقع پهپادهای هوش مصنوعی به تیم فیلمسازی این اجازه را می‌دهند که با تمرکز بر روی سوژه روایت جزئیات فنی را برون‌سپاری کنند.

از فیلمسازی متاورس تا بلاک‌چین سینمایی

بلاک‌چین یا همان پایگاه داده به کار سینما و تولید فیلم نیز می‌آید و از مرحله نگارش قرارداد به‌منظور آغاز فرایند خلق گرفته تا حتی مسئله توزیع را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. سال‌های سال است که فیلمسازان با دزدی و همین‌طور توزیع ناعادلانه آثارشان دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درحالی‌که بلاک‌چین از طریق شیوه توزیع رمزگزاری‌شده می‌تواند از دزدی محتوا جلوگیری کند و پرداخت فوری حق امتیاز و کپی‌رایت را امکان‌پذیر جلوه دهد. فقط کافی است تصور کنیم که فیلمساز می‌تواند با هر بار تماشای فیلم به‌وسیله بیننده در سریع‌ترین زمان ممکن منتفع شود. این امر باوجود پلتفرم‌های پخش آنلاین (سرویس پخش استریم) مجهز بر بلاک‌چین دور از دسترس نیست. تکنولوژی واقعیت افزوده یا همان هولوگرام نیز اکنون در حال گام دگرگونی و واقعی‌تر شدن است. این تکنولوژی ضبط حضور بازیگران مجازی در صحنه را به تجربه‌ای عینی و غیرقابل‌انکار بدل می‌سازد و درهای جدیدی را به سمت بعد داستان‌پردازی فیلم‌ها باز کرده و آثار را تعاملی‌تر و همه‌جانبه‌تر می‌کند. کافی است تصور کنید می‌توانید در دنیای فرانچایزی نظیر «ایندیانا جونز» قدم بزنید و وقایع داستانی را به‌صورت سه‌بعدی مشاهده کنید. این اتفاقی حیرت‌انگیز است و می‌تواند سینما را از اشکال سنتی و راکد آن نجات دهد.

نظرات کاربران