محمدرضا کمیلی کارشناس مسائل پاکستان در گفتوگو با «فرهیختگان»:محمدرضا کمیلی کارشناس مسائل پاکستان در گفتوگو با «فرهیختگان» بیان کرد: پاکستان به دلیل تنشهای جغرافیایی با سایرهمسایگان به دنبال جلوگیری از ایجاد تنش با ایران و چین است.
گروههای تهدیدآمیز برای پاکستان، برای ایران هم خطرناکاند

فرهیختگان: به بهانه سفر اخیر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران به پاکستان، گفتوگویی با محمدرضا کمیلی، کارشناس مسائل پاکستان، انجام شد. در این مصاحبه، کمیلی به تحلیل سیاست خارجی پاکستان، روابط این کشور با ایران و سایر قدرتها، چالشهای داخلی و پتانسیلهای دوستی دوجانبه پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
جغرافیا تا چه حد در تنظیم روابط تهران و اسلام آباد تاثیر گذار بوده است؟
سیاست خارجی پاکستان از زمان استقلال در سال ۱۹۴۷ همواره با فراز و نشیبهایی همراه بوده و گاهی به نظر میرسد که اسلامآباد به ایران نزدیک میشود، گاهی به عربستان، گاهی به آمریکا و سیاست مشخصی در آن دیده نمیشود. اما اگر دقیقتر بررسی کنیم، باید به جغرافیای سیاسی پاکستان توجه کنیم. پاکستان فعلی با چهار کشور هند، چین، افغانستان و ایران هممرز است. از همان روزهای نخست تشکیل پاکستان، این کشور با هند و افغانستان چالشهای جدی داشته که منجر به جنگهای بزرگ شده است. در مقابل، اسلامآباد همیشه سعی کرده روابطش با چین و ایران را دوستانه حفظ کند و هیچگاه رو در رو با این دو کشور قرار نگیرد. اگر یکی یا هر دوی این کشورها به رقیب یا دشمن تبدیل شوند، پاکستان خود را در محاصره کامل قرار میدهد. بنابراین، در سیاست خارجی اسلامآباد، دشمنی علنی با ایران یا چین وجود ندارد و همیشه مواضع به گونهای تنظیم میشود که دوستی حفظ شود. مثال بارز آن، جنگ یمن است. عربستان فشار زیادی به پاکستان وارد کرد تا نیروی نظامی اعزام کند، اما پارلمان پاکستان به صراحت رأی منفی داد و هیچ نیرویی نفرستاد. هرچند راحیل شریف، فرمانده سابق ارتش پاکستان، فرماندهی ائتلاف را بر عهده گرفت، اما اسلامآباد عملاً دخالت نظامی نکرد. این تصمیم باعث خشم عربستان شد و حتی توهینهایی از سوی ریاض صورت گرفت. بعدها مقامات پاکستانی اعلام کردند که تنها به خاطر حفظ منافع ایران در این جنگ دخالت نکردیم، زیرا نمیخواستیم با همسایه خود به چالش بربخوریم.
در جنگ ۱۲ روزه (بین ایران و رژیم صهیونیستی)، پاکستان تمامقد کنار ایران ایستاد، در حالی که هند از رژیم صهیونیستی حمایت میکرد. این موضع را چگونه ارزیابی میکنید؟
اولا مردم پاکستان به شدت ضدصهیونیستی هستند. این مخالفت در همه اقشار – مذهبی و غیرمذهبی، سنی و شیعه، احزاب سیاسی و غیرسیاسی ریشهدار است و بخشی از رگ و ریشه فرهنگی مردم این کشور به شمار میرود.
دوم، دولت پاکستان وجود رژیم صهیونیستی را تهدیدی برای خود میداند. وزیر دفاع پاکستان چندین بار اعلام کرده که پس از ایران، نوبت پاکستان ممکن است برسد. بنابراین، بهتر است حمایت آشکار از ایران و مواضع آن اعلام شود.
با این حال، بلافاصله پس از این اتفاقات، میبینیم که دولت پاکستان دونالد ترامپ را نامزد جایزه صلح نوبل میکند یا بندر پسنی را به آمریکا واگذار میکند. دلیل این تناقضنمایی را باید در مشکلات داخلی پاکستان جستجو کرد. پاکستان با بحرانهای اقتصادی شدید، عدم ثبات سیاسی و چالشهای امنیتی روبرو است. دولت فعلی با رأی اکثریت روی کار نیامده و تنشهای ناشی از کنار گذاشتن عمران خان (با دخالت پشتپرده ارتش) ثبات را مختل کرده است.
دلیل نزدیکی بین پاکستان و آمریکا هم زمان با اعلام مواضع ضد اسرائیلی چیست؟
از زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، زخمهای امنیتی در ایالتهای خیبرپختونخوا و بلوچستان سر باز کرده. در این شرایط، پاکستان سعی میکند روابط بینالمللی خود را مدیریت کند. روابط با چین خوب است، اما همزمان تلاش میکند آمریکا را ناراضی نکند. در دوره اول ترامپ، روابط آمریکا و پاکستان به شدت تیره شد؛ تا حدی که دیپلماتهای پاکستانی در آمریکا محدود به شعاع ۴۰ کیلومتری اطراف سفارتخانه شدند.
پاکستان همچنین میبیند که رقیب سنتیاش، هند، به آمریکا نزدیک شده. بنابراین، برای ایجاد توازن، چندین دیدار با مقامات آمریکایی انجام داد. آخرین آن، واگذاری بندر پسنی (نزدیک بندر گوادر که به چین واگذار شده) به آمریکا بود، با تأکید بر استفاده غیرنظامی. این تصمیم البته چالشبرانگیز است و پکن و اسلامآباد را با مشکلاتی روبرو خواهد کرد.
در نهایت، چگونه باید به پاکستان نگاه کرد و روابط خود را با این کشور تنظیم کرد؟
در سیاستهای کلان، پاکستان هیچگاه دشمنی با ایران را نمیبیند، همانطور که ایران دشمنی با پاکستان ندارد. ممکن است سیاستهای دو کشور در جاهایی اصطکاک داشته باشد و به دوستی کامل منجر نشود، اما به دشمنی هم تبدیل نمیشود. پاکستان کشور دوست و برادر است، اما نباید انتظار داشت همه تصمیمات سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی آن به سود تهران باشد.
باید با حالت «کجدار و مریز»به ماجرا نگاه کرد. با همدلی، کمک و ارتباط مداوم مسئولان دو کشور. در سالهای اخیر، ارتباطات افزایش یافته و سفر اخیر آقای قالیباف به پاکستان نمونهای ارزشمند است. این تعاملات یخ روابط را آب میکند و سطح روابط را به گذشته بازمیگرداند. ما چندین دهه با سیر نزولی روابط مواجه بودهایم.
تقویت این ارتباط، امنیت بخش وسیعی از مرزهای مشترک را تأمین میکند، به فضای اقتصادی کمک میرساند و دو کشور میتوانند پشتیبان سیاسی یکدیگر باشند. پاکستان ظرفیت عظیمی دارد. جمعیت ۲۵۰ میلیونی، دوستدار انقلاب اسلامی (واشنگتنپست گزارش داده ۷۰ درصد مردم پاکستان به انقلاب اسلامی ایران علاقهمندند). این ظرفیت مردمی نباید در پشت تصمیمات سیاسی گم شود.
تیمهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باید روی این پتانسیلها کار کنند. تقویت روابط با همسایه هیچ معایبی ندارد؛ امنیت مرزها را عمیقتر میکند مانند تجربهای که در غرب ایران با عراق داریم. گروههای تهدیدآمیز برای پاکستان، برای ایران هم خطرناکاند و دوستی مشترک میتواند امنیت را تأمین کند.
در منطقهای پرچالش، این دوستی مانع نزاع غیرمستقیم میشود. دو کشور قدرتمند منطقه با نهادهای نظامی و امنیتی قوی، اگر مقابل هم قرار گیرند، برای یکدیگر هزینهتراش خواهند شد که به نفع هیچکدام نیست.
پایان کلام، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: روابط دو کشور را برخلاف میل دشمنان تقویت کنیم.
مطالب پیشنهادی













