فقدان آب و خاک

با رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، مسئله‌ «امنیت غذایی» در سرزمین‌های اشغالی به‌شدت به مدیریت منابع آب و خاک گره خورده است.

  • ۱۴۰۴-۰۸-۱۶ - ۱۶:۴۳
  • 00
فقدان آب و خاک

وضعیت منابع خاک و آب در سرزمین‌های اشغالی

وضعیت منابع خاک و آب در سرزمین‌های اشغالی

سیدعلی مددزیدی، وقایع اسرائیلیه: سرزمین‌های اشغالی محصور در نوار ساحلی مدیترانه است که عمده‌‌ نواحی آن در مناطق نیمه‌خشک و خشک قرار دارد. از نخستین سال‌های تأسیس رژیم منحوس صهیونی، مسئله‌ آب و خاک برای این رژیم نه‌تنها دغدغه‌ای اقتصادی بلکه موضوعی امنیتی بوده است. در منطقه‌ای که بارندگی سالانه‌اش از شمال تا جنوب به‌شدت متفاوت است و در بسیاری مناطق به کمتر از ۲۰۰ میلی‌متر در سال می‌رسد، توانایی تأمین منابع آبی پایدار، عامل تعیین‌کننده در استقلال غذایی و بقای اقتصادی به‌شمار می‌آید و مسئله خاک نیز با ملاحظاتی در همین سطح از اهمیت قرار دارد و در خطوط این شماره قرار است ظرفیت‌های فعلی و نیازهای آتی رژیم در این دو حوزه را مورد بررسی قرار دهیم.

مسئله چیست؟

با رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، مسئله‌ «امنیت غذایی» در سرزمین‌های اشغالی به‌شدت به مدیریت منابع آب و خاک گره خورده است. برنامه‌های متعددی طی دهه‌های اخیر برای بهینه‌سازی مصرف آب، توسعه فناوری‌های شیرین‌سازی و استفاده مجدد از فاضلاب طراحی شده‌اند. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا رژیم می‌تواند تا سال ۲۰۵۰، با جمعیتی نزدیک به ۱۶ میلیون نفر، منابع آب و خاک کافی برای تأمین نیاز غذایی خود داشته باشد؟

خاک

برای برآورد دقیق زمین‌های کشاورزی در رژیم اسرائیل، از یک سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در وزارت کشاورزی استفاده شده است. این سیستم داده‌هایی درباره بیش از 200,000 قطعه زمین کشاورزی، با مجموع مساحت حدود 600,000 هکتار را در بر می‌گیرد. هر قطعه زمین با جزئیات از نظر نوع محصول، موقعیت، مساحت، نوع خاک، سال کشت و تناوب زراعی بررسی شده است. علاوه بر گروه‌های مختلف محصولات غذایی، قطعاتی نیز وجود دارند که طبقه‌بندی آن‌ها دشوار است، زیرا شامل چند محصول یا کاربری ترکیبی هستند. این موضوع باعث می‌شود که در برخی مناطق، سطح واقعی زمین‌های کشاورزی از داده‌های گزارش‌شده بیشتر یا کمتر باشد. بر اساس داده‌ها، بیش از 70درصد از زمین‌های کشاورزی سرزمین‌های اشغالی به کشت محصولات غذایی اختصاص دارد، در حالی که حدود 22درصد برای گیاهان زینتی و گلخانه‌ای استفاده می‌شود. بقیه زمین‌ها شامل کاربری‌های ترکیبی یا در حال تغییر هستند. به طور کلی، سیستم کشاورزی اسرائیل ترکیبی از مزارع بزرگ و کوچک است. مزارع بزرگ (با وسعت بیش از 50 هکتار) عمدتاً محصولات صادراتی یا دیم تولید می‌کنند، درحالی‌که مزارع کوچک‌تر بر تولید محصولات تازه و مورد نیاز رژیم متمرکزند.

آینده‌ خاک

برای پیش‌بینی وضعیت زمین‌های کشاورزی تا سال 2050، این پیش‌فرض لازم است که جمعیت و تقاضا برای مواد غذایی افزایش قابل‌توجهی خواهد داشت. این رشد مستلزم گسترش سطح زیر کشت، افزایش بهره‌وری در واحد سطح و استفاده گسترده‌تر از فناوری‌های نوین است؛ اما سوال اینجاست که رژیم در ۲۰۵۰ به قدر کافی فضای قابل کشت در اختیار دارد یا خیر؟

برآوردها نشان می‌دهد به دلیل توسعه شهرها و ساخت و ساز فزاینده در برخی مناطق، زمین‌های زراعی کاهش خواهند یافت. درحالی‌که در دیگر مناطق، زمین‌های جدیدی برای کشاورزی به بهره‌برداری می‌‌رسند و یا ذیل سیاست اشغالگرایانه رژیم، سرزمین‌های اشغالی پهن‌تر از قبل می‌شود. با این مقدمات در یک پیش‌بینی بدبینانه، زمین‌های زارعی ممکن است 5 تا 7 درصد کاهش داشته باشد و این یعنی تزلزل بزرگ در استقلال و امنیت غذایی رژیم. باتوجه به کاهش احتمالی، لازم است بازده تولید در گروه‌های محصولات غذایی بین 100 درصد تا 300 درصد افزایش یابد. این افزایش نیز از چند طریق امکان وقوع خواهد داشت: ۱. فناوری‌های نوین آبیاری، ۲. اصلاح ژنتیکی گیاهان، ۳. استفاده از گونه‌های مقاوم به خشکی ۴. بهینه‌سازی منابع آب و ۵. درآخر ضمیمه‌شدن قطعاتی در شمال و غرب!

آب

روشن است که موضوع آب در رژیم عامل کلیدی در تعیین توانایی این رژیم برای تأمین امنیت غذایی آینده است. آب برای کشاورزی بیش از 50 درصد از کل مصرف آب را تشکیل می‌دهد. در لایحه MMAG وزارت کشاورزی، مناطق کشاورزی بر اساس نوع آبیاری دریافتی (آب شیرین، فاضلاب، آب شور، ناشناخته) طبقه‌بندی می‌شوند. براساس مرور آمار و ارقام این روشن می‌شود که در سال 2025، محصولات گروه‌های غذایی 1165 میلیون متر مکعب مصرف کرده‌اند که 30درصد از این آب شیرین و 44درصد فاضلاب بوده است. میوه‌ها گروه غذایی‌اند که بیشترین آب را برای کشاورزی مصرف می‌کنند که بخش عمده آن از فاضلاب (۳۲ درصد) و ۲۹ درصد دیگر از آب شیرین است. در رتبه بعدی گروه سبزیجات قرار دارد که بخش عمده آب مصرفی آن آب شیرین (۳۳درصد) است و تنها حدود ۱۸ درصد از آب آن از فاضلاب تأمین می‌شود.

بنابراین فاضلاب بخش قابل‌توجهی از آب مصرفی در کشاورزی را تشکیل می‌دهد. طبق گزارش سازمان آب، در سال ۲۰۲۲، تقریباً ۵۹۹ میلیون متر مکعب فاضلاب تولید شده است که تقریباً ۵۲۳ میلیون متر مکعب (۸۷.۴درصد) آن، عمدتاً برای اهداف آبیاری کشاورزی، مورد استفاده مجدد قرار گرفته است. با این وجود، علی‌رغم افزایش استفاده از فاضلاب، هنوز مازاد فاضلاب وجود دارد که مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و تصفیه نشده و طبیعتاً حدود 80 میلیون متر مکعب فاضلاب استفاده‌نشده به صورت مازاد باقی مانده و به رودخانه‌ها و دریا تخلیه شده است. 

طبق آمار توزیع برنامه‌ریزی‌شده منابع آب برای سال ۲۰۵۰ ارقامی تخمین زده شده است: ۲۷۰۰ میلیون متر مکعب آب شیرین (شامل آب نمک‌زدایی‌شده)، ۱۰۶۰ میلیون متر مکعب فاضلاب و پساب، ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب شور. طبق پیش‌بینی سازمان آب، کل مصرف تخمینی آب در سال ۲۰۵۰، ۴۰۱۰ میلیون متر مکعب آب است. البته این رقم برای جمعیتی حوالی ۱۵.۹ میلیون تخمین زده شده. از کل مصرف آب، میانگین بین ۱۸۱۰ میلیون متر مکعب تا ۲۱۶۰ میلیون مترمکعب برای کشاورزی در نظر گرفته شده است که با همین نسبت‌ها باید از سه حوزه آب شیرین، آب شور و فاضلاب تأمین شود.

بحران تغییرات اقلیمی

انتظار می‌رود تغییرات اقلیمی تا سال ۲۰۵۰ به طور قابل‌توجهی بر تولید کشاورزی در سرزمین‌های اشغالی تأثیر بگذارد و پیامدهایی برای دسترسی به غذا، امنیت غذایی و وابستگی به واردات داشته باشد. از سال ۱۹۵۰، اسرائیل افزایش تقریباً ۱.۲ تا ۱.۵ درجه سانتیگرادی در میانگین دما را ثبت کرده است و پیش‌بینی‌ها انتظار گرمایش بیشتر ۱.۵ تا ۱.۸ درجه‌ای تا سال ۲۰۵۰ را دارند. این روند با افزایش شدت رویدادهای آب‌وهوایی مانند امواج گرمای

طولانی مدت و کاهش روزهای سرد همراه است. علاوه بر این، کاهش تجمیعی در میزان بارندگی سالانه، کاهش تعداد روزهای بارانی و افزایش طول دوره‌های خشک نیز وضعیت را پیچید‌تر خواهد کرد.

طبق پیش‌بینی‌ها تا سال ۲۰۵۰، انتظار می‌رود به طور متوسط ​​​​کاهش تقریباً ۷ درصدی در میزان بارندگی رخ دهد. این تأثیرات، چالش‌های موجود کشاورزی محلی را که در حال حاضر با تابستان‌های طولانی و خشک و فصول بارانی کوتاه مواجه است، تشدید می‌کند. طبعاً این تغییرات اقلیمی منجر به افزایش مصرف آب برای آبیاری، کاهش کیفیت و کمیت محصولات، افزایش فرسایش خاک و افزایش خطرات مرتبط با آب و هوا مانند تگرگ، سیل و بادهای شدید و ظهور آفات، بیماری‌ها و گونه‌های مهاجم خواهد شد.

مخلص کلام تمام این چرتکه انداختن‌ها می‌شود اینکه با این روند در بهره‌وری حدود ۲۰ درصد از مناطق گروه‌های غذایی بیش از ۴۰ درصد کاهش را ثبت خواهند کرد. این خطر بزرگی است که ظرفیت تولید محلی را در لایه‌ خرد و امنیت غذایی را در لایه کلان مورد هدف قرار خواهد داد. با این اوصاف رژیم در افق سه دهه پیش‌رو هم در حوزه کشاورزی و هم آب با چالش‌های جدی‌ای روبه‌رو است که تبعات آن درصورت عدم مدیریت صحیح مستقیماً گریبان‌گیر حوزۀ امنیت غذایی خواهد شد.

نظرات کاربران