«وقایع اسرائیلیه» گزارش میدهدآمریکا و متحدانش در تلاشند یک نیروی بینالمللی موسوم به «نیروی تثبیتکننده» تشکیل دهند که مسئولیت امنیت، کمکرسانی و نظارت بر خلع سلاح را در غزه بر عهده بگیرد. با این حال، نه ایالات متحده و نه بریتانیا حاضر به اعزام نیروهای خود به داخل غزه نیستند.
استقرار آمریکاییها در سرزمینهای اشغالی برای مدیریت غزه

فاطمه موسوی کریمی، وقایع اسرائیلیه: چند روزی است که در ۴۰ کیلومتری نوار غزه، در کریات گات، شهری که تا همین اواخر بیشتر بهعنوان قطب صنعتی و تکنولوژیک اسرائیل شناخته میشد و بهویژه بهخاطر کارخانه بزرگ اینتل و موقعیت راهبردیاش محل استقرار صنایع دفاعی بود، اتفاقی تازه در جریان است. نیروهای بینالمللی، به رهبری آمریکا، در این شهر مستقر شدهاند تا بر اجرای آتشبس غزه و پیشبرد گامهای توافق صلح نظارت کنند؛ تغییری که کریات گاتِ آرام و حاشیهنشین را ناگهان به مرکز توجه ژئوپلیتیک منطقه بدل کرده است.
فرماندهی سهلایه آمریکا
مرکز هماهنگی مدنی – نظامی (CMCC) که چند روز پیش رسماً آغاز به کار کرد، قرار است محل فرماندهی طرحی باشد که دولت آمریکا آن را «ماموریت تاریخی» برای تثبیت آینده غزه مینامد. این مرکز در یک ساختمان بازسازیشده قرار دارد و بیش از ۲۰۰ نیروی آمریکایی همراه با افسران و کارکنانی از کشورهای بریتانیا، آلمان، کانادا، دانمارک، یونان، فرانسه، استرالیا، اردن و امارات در آن مستقر شدهاند. یک افسر اسرائیلی به طنز گفته بود: «اینجا نصف ارتشهای دنیا جمع شدهاند.» با این حال، تنها یک پرچم در مرتفعترین موقعیت برافراشته شده است؛ پرچم ایالات متحده.
سنتکام اعلام کرده است که این مرکز را در ۱۷ اکتبر رسما تأسیس کرده؛ پنج روز پس از امضای طرح پایان جنگ. مسئولیت عالی مرکز برعهده دریادار برد کوپر، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکاست. به گفته کوپر هدف این مرکز، نظارت لحظهای بر اجرای آتشبس، هماهنگی ورود کمکهای بشردوستانه و آمادهسازی برای انتقال تدریجی امور غزه به مدیریت غیرنظامی است.
در سطح اجرایی نظامی، هدایت عملیات روزانه مرکز با ژنرال پاتریک فرانک است؛ فرمانده ارتش آمریکا در منطقه که مسئول هماهنگی نیروهای زمینی آمریکا در سراسر حوزه مسئولیت سنتکام است. او در کریات گات مدیریت مستقیم تیمهای اطلاعاتی، لجستیکی، امنیتی و مهندسی را بهعهده دارد.
بخش غیرنظامی و مدنی مرکز نیز به استیون فِیگین سپرده شده؛ دیپلماتی ارشد که پیشتر سفیر آمریکا در یمن بود. او مسئول تعامل با سازمانهای امدادی، برنامهریزی کمکهای بشردوستانه و طراحی ساختار اداری جدید غزه است.
در سطح سیاسی و طراحی ساختار آینده غزه، نقش مستقیم با دو چهره کلیدی دولت ترامپ است؛ جرد کوشنر، معمار اصلی «طرح صلح ترامپ» و طراح چهارچوب انتقال قدرت در غزه و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا که مسئول پیشبرد مذاکرات با حماس و میانجیها و همچنین نظارت بر پیادهسازی بندهای توافق است.
به این ترتیب، مرکز کریات گات عملاً با سه لایه فرماندهی اداره میشود: فرماندهی نظامی توسط سنتکام، اجرای لجستیکی توسط ارتش آمریکا و هماهنگی سیاسی – انسانی توسط وزارت خارجه آمریکا؛ مدلی که نشان میدهد واشنگتن میخواهد نقش مسلط و تعیینکنندهای در آینده غزه داشته باشد.
اندونزی روی میز
آمریکا و متحدانش در تلاشند یک نیروی بینالمللی موسوم به «نیروی تثبیتکننده» تشکیل دهند که مسئولیت امنیت، کمکرسانی و نظارت بر خلع سلاح را در غزه بر عهده بگیرد. با این حال، نه ایالات متحده و نه بریتانیا حاضر به اعزام نیروهای خود به داخل غزه نیستند. مقامهای دو کشور تأکید کردهاند که وظیفه این ماموریت صرفاً «هماهنگی، فرماندهی و پشتیبانی» است، نه «حضور مستقیم در میدان درگیری.»
در این میان، برخی کشورها که احتمال مشارکتشان مطرح شده مانند ترکیه و قطر، بهطور قاطع از سوی اسرائیل رد میشوند. از نگاه تلآویو این دو کشور در سالهای گذشته روابط نزدیکی با حماس داشتهاند و چه در حوزه مالی و چه در حوزه سیاسی و رسانهای از این گروه حمایت کردهاند. اسرائیل میگوید حضور آنها در ساختار امنیتی جدید غزه، عملاً به معنای ایجاد نفوذ حماس در پوشش نیروهای بینالمللی خواهد بود و میتواند خلع سلاح واقعی این گروه را با چالش روبهرو کند.
برعکس، اندونزی بهعنوان گزینهای «قابل بررسی» مطرح شده است؛ کشوری با بزرگترین جمعیت مسلمان جهان که حضورش میتواند به طرح آمریکا مشروعیت جهانی و بهویژه مشروعیت در جهان اسلام بدهد. با این حال، اندونزی روابط رسمی با اسرائیل ندارد و تلآویو نسبت به حضور کشورهایی که با آن رابطه دیپلماتیک برقرار نکردهاند نیز محتاط است؛ زیرا بیم آن میرود که چنین مشارکتی به محدود شدن اختیارات میدانی ارتش اسرائیل یا تضعیف جایگاه آن در فرایند امنیتی منجر شود.
آتشبس بر لبه تیغ
در همین حال، حضور پیاپی مقامات آمریکایی در اسرائیل، از جمله روبیو و ونس، در رسانههای عبری با عنوان «بیبیسیتینگ» توصیف شده است؛ کنایه از اینکه واشنگتن شبیه «مراقب» نتانیاهو عمل میکند و نه شریک برابر در تصمیمگیری. این دیدگاه بازتاب نگرانیها در تلآویو درباره کاهش آزادی عمل اسرائیل و افزایش نقش آمریکا در تعیین مسیر جنگ و صلح است.
براساس توافق، مبادله اسرا انجام شد و ۲۰ گروگان زنده آزاد شدند، اما پیکر ۱۳ گروگان همچنان در دست حماس است و اسرائیل میگوید از آنها بهعنوان اهرم فشار استفاده میشود. همزمان، ارزیابی جدید ارتش اسرائیل نشان میدهد که حماس همچنان حدود ۲۰ هزار نیروی مسلح در ساختار خود دارد؛ هرچند بخش قابلتوجهی آموزش ندیده و از کیفیت رزمی پایینتری برخوردارند.
با وجود ضربات گسترده ارتش اسرائیل، شبکه نظامی حماس هنوز از بین نرفته و همچنان قادر است از طریق جنگ چریکی و تونلهای زیرزمینی، حملاتی مقطعی انجام دهد. بهگفته ارتش، تنها ۲۵ درصد از شبکه تونلهای حماس نابود شده و بخشهای زیادی از تونلهایی که برای تحرک نیروها و انتقال تجهیزات بهکار میرود همچنان فعال است. علاوه بر این، صدها راکت کوتاهبرد نیز در اختیار این گروه باقی مانده که میتواند تهدیدی برای جنوب اسرائیل باشد. اسرائیل تأکید دارد نابودی کامل شبکه تونلی و توان رزمی حماس، پیششرط واقعی موفقیت هر طرح سیاسی است و بدون آن، آتشبس چیزی جز تأخیر جنگ بعدی نخواهد بود.
در روزهای اخیر چندین درگیری در نقاط مختلف نوار غزه رخ داده و اسرائیل به این موارد با حملات هوایی و توپخانهای پاسخ داده است؛ اما آمریکا هشدار میدهد که هرگونه پاسخ «بیش از حد»، ریسک فروپاشی آتشبس را بالا میبرد؛ اما اختلاف اصلی دقیقاً در همینجاست: اسرائیل و آمریکا با دو برداشت کاملاً متفاوت به آتشبس نگاه میکنند. از نگاه واشنگتن جنگ باید همینجا متوقف شود تا روند سیاسی و بازسازی آغاز شود. آمریکا معتقد است نباید اجازه داد جنگ دوباره شعلهور شود، زیرا مسیر «صلح ترامپ» به خطر میافتد.
مطالب پیشنهادی













