نگاهی به نظرات سباستین بندانیل، دانشمند یهودیبندانیل بهعنوان یکی از منتقدان سرسخت سیاستهای نظامی اسرائیل از جمله ارتش اسرائیل شناخته میشود؛ وی در شبکههای اجتماعی با نام مستعار «جان براون» مواضعی تند علیه سربازان و عملیات این نیروها اتخاذ کرده و آنان را به «قتل کودکان فلسطینی» متهم کرده است.
ببخشید که گفتم کودککش هستید!

وقایع اسرائیلیه: سباستین بندانیل استاد گروه علوم کامپیوتر در دانشگاه بنگوریون نگِو در بئرشِبای رژیم اسرائیل است. او دوره دکترای خود را با پایاننامهای تحت عنوان «پیچیدگی مسائل بهجمعپذیری مستقیم» در همین دانشگاه در سال ۲۰۱۴ به پایان رساند. پژوهشهای او عمدتاً بر نظریه پیچیدگی محاسبات، قابلیت محاسبه و طراحی الگوریتم متمرکز است. هیچکدام از اینها البته دلیل شهرت او نیست، بندانیل بهعنوان یکی از منتقدان سرسخت سیاستهای نظامی اسرائیل از جمله ارتش اسرائیل شناخته میشود؛ وی در شبکههای اجتماعی با نام مستعار «جان براون» مواضعی تند علیه سربازان و عملیات این نیروها اتخاذ کرده و آنان را به «قتل کودکان فلسطینی» متهم کرده است. نظرات تند و تیزی که منجر به تعلیق موقت وی توسط دانشگاه شد، بهشدت در محافل رژیم عبری سروصدا کرد و او مجبور شد با هدف بازگشت به کار، از ارائه نظرات خود عذرخواهی کند. به این ترتیب، بندانیل علاوه بر فعالیت علمی در محیط دانشگاهی نقش فعالی نیز در عرصه عمومی و سیاسی ایفا کرده است. اما او چه نظراتی دارد که چنین برای محافل مختلف در رژیم عبری سخت آمده است؟
بندانیل چه گفته است؟
بندانیل که خودش استاد علوم کامپیوتر است از مهمترین کسانی است که بر سوءاستفاده رژیم اسرائیل از ابزارهای هوش مصنوعی دست گذاشته است. او در مصاحبهای با مدیکو اینترنشنال به تشریح دیدگاههای خود در مورد کاربرد فناوری هوش مصنوعی در نظام امنیتی اسرائیل پرداخت و تأکید کرد که از سال ۲۰۱۶، نیروهای نظامی این کشور با بهرهگیری از سیستمهای پیشبینی مشتمل بر تحلیلهای شبکههای اجتماعی و دادههای شخصی، هزاران فلسطینی را «مشکوک» تلقی و بازداشت کردهاند. او تأکید کرد که این فناوریها تحت پوشش قانونی و بهاصطلاح «هدفمند» بهکار گرفته شدهاند ولی در عمل شواهدی برای اثبات کاربرد عقلانیت در این سیستمها وجود ندارد و «ماشینیسازی تخریب دقیق»، بستر افزایش گسترده تلفات غیرنظامیان در غزه را فراهم کرده است. بندانیل همچنین باور دارد که هدف نهایی از این کار رسیدن به هدف شمار بسیار بالای کشتههای فلسطینی بوده و هوش مصنوعی بهعنوان ابزار سیاسی برای نیل به آن هدف عمل کرده است؛ او معتقد است که در این کشتار «الگوریتمها عامل نبودند، بلکه ابزار بودند» و بر اساس نظر او فشار نظامی و رسانهای بر جامعه فلسطینی از این طریق تسهیل شده است. بندانیل تأکید دارد که دیدگاه او نهتنها به نقد سازمان نظامی اسرائیل مربوط میشود، بلکه به بررسی ارتباط میان «دیپلماسی تکنولوژیک»، «امنیت ملی» و حقوق بشر در فضای اشغال میپردازد. این نظرات گرچه بسیار مهمند، اما اصلیترین جنجال او وقتی به پا شد که گفت ارتش رژیم عبری عامدانه «کودککشی» میکند. او میگوید نیروهای ارتش رژیم عبری «بهطور داوطلبانه» دستور قتل کودکان فلسطینی را اجرا میکنند و نوشته است که «سربازان ارتش بهجای آنکه برای جنگ آماده شده باشند، آموزش دیدهاند که قاتل نوزادان شوند.» وی افزون بر این، معتقد است که تحرکات رژیم در کرانه باختری و غزه، مصداق بارز «پاکسازی قومیتی» است و بارها رژیم را یک حکومت فاشیستی و آپارتاید خوانده است؛ او که مانند هر شهروند رژیم، حماس را دشمن میداند، گروههای تندروی یهودی را به نام «حماس یهودی» صدا میزند. او پس از آنکه بابت کودککُش خواندن ارتش رژیم تحت فشارهای فزاینده قرار گرفت، تأکید کرد که این مواضع کاملاً جدا از کار علمی اوست و در نامهای به دانشجویانش نوشته که «جبههای سیاسی» علیه او در جریان است و برای او که در دوره دیکتاتوری آرژانتین متولد شده، «سکوت کردن» عملی است نابخشودنی. او پس از بیان این نظرات توسط دانشگاه بنگوریون و با بهانه «آسیب احتمالی به وجهه دانشگاه و منافع دانشجویان» از کار تعلیق و مجبور شد که در جلسات استماع شرکت کند. نهایتاً تعلیق او پس از آنکه از بیان اظهارات خود ابراز پشیمانی کرد، لغو شد. با وجود آنکه بیشتر توجه رسانهای به سباستین بندانیل بر محور انتقادهای تند او از ارتش اسرائیل متمرکز شده است، چند جنبه مهم و کمتر بازتابیافته در زندگی و فعالیتهای او وجود دارد که کمک میکند تا تصویر کاملتری از او به دست بیاوریم: بندانیل در دوران دیکتاتوری نظامی آرژانتین به دنیا آمده و بعدها همراه خانواده به اسرائیل مهاجرت کرده است؛ موضوعی که او بارها از آن بهعنوان ریشه حساسیتش نسبت به سرکوب سیاسی و نظامی یاد کرده و توضیح داده که «تجربه زندگی در سایه حکومت نظامی» دلیل پرهیز او از سکوت در برابر خشونت دولتی است. فعالیتهای سیاسی او محدود به سالهای اخیر نیست و سالها در کارزارهای مدنی مرتبط با حقوق فلسطینیان، نقد شهرکسازی و اعتراضات ضدجنگ در رژیم اسرائیل حضور داشته است. جالب آنکه پرونده او پس از تعلیق دانشگاهی صرفاً داخلی نماند و نامههایی از سوی استادان دانشگاههای آمریکا و اروپا در حمایت از او منتشر شد، هرچند این موضوع در روایت رسانههای عبری کمرنگتر منعکس شده است. البته باید اذعان داشت که او فقط یک فعال سیاسی خوب نیست بلکه به گفته همکارانش در حوزه تخصصی خودش هم از بهترینهای جهان است و جنجال سیاسی اطراف او باعث تحتالشعاع قرار گرفتن ارزش علمی او شده است.
واکنشها نسبت به او چگونه بود؟
در واکنش به اظهارات جنجالی سباستین بندانیل، موجی از اعتراضات و فشارهای سیاسی در اسرائیل شکل گرفت؛ نخست، گروه راستگرای دانشجویی ایم تِرِیتسو با جمعآوری بیش از هزار امضا از دانشجویان خواستار برکناری او شد و بیانیهای صادر کرد که «استادی که علیه سربازان، علیه متدینان و علیه یهودیان میزراحی نفرتپراکنی میکند، در هیچ مؤسسه دانشگاهی اسرائیل جای ندارد.» همزمان، ارتش رژیم اسرائیل و بخش آموزش کارکنان ذخیره نیروی هوایی اسرائیل اعلام کردند دیگر جلسات آموزشی او را نمیپذیرند. دانشگاه بنگوریون نیز بلافاصله با صدور بیانیهای که در آن تأکید کرد دانشگاه نظرات بندانیل را تأیید نمیکند و این اظهارات نمایانگر این مؤسسه نیست؛ به نظرات او واکنش نشان داد. در ادامه بندانیل معلق شد تا نتیجه تحقیقات روشن شود؛ منتقدان این تعلیق را نشانهای از تسلیم شدن دانشگاه در برابر فشارهای سیاسی دانستند، از جمله انجمن استادان حقوق اسرائیل برای دموکراسی که در گزارشی اعلام کرد تصمیم به تعلیق، بدون رعایت کامل فرایندهای قانونی بوده است. پس از پنج روز اعتراض و انتشار نامههای سرگشاده از سوی بیش از ۵۵۰ استاد دانشگاههای مختلف اسرائیل که تعلیق را «بدعتی خطرناک» در آزادی بیان دانشگاهی خواندند، دانشگاه بنگوریون در یازدهم مارس 2025 حکم تعلیق را لغو کرد تا بندانیل به کار خود بازگردد. در پیام بازگشت، بندانیل این بازگشت را پیروزی آزادی بیان دانست و توضیح داد که «در زمانی که جنگ در جریان است، دانشگاه به آخرین سنگر فکر آزاد تبدیل شده است.» این پرونده نهتنها در فضای دانشگاهی بلکه در صحنه رسانهای و سیاسی اسرائیل به بحث گسترده درباره مرزهای انتقاد، مسئولیت دانشگاهیان و میزان عملکرد مقامات دانشگاهی در برابر فشارهای سیاسی انجامید. در رسانههای اسرائیلی، پرونده او بازتاب گستردهای داشت؛ آنها با آب و تاب به تعلیق تدریس وی پرداختند. روزنامههای داخلی با تأکید بر لغو تعلیق، در این مورد بحث میکردند که آیا نظرات او همان نظرات دانشگاه بنگوریون است یا خیر، همچنین در مورد رویههای تعلیق او مباحث زیادی در رسانهها در گرفت. میتوان گفت که پوشش رسانهای این پرونده نه صرفاً گزارش ماجرا، بلکه به گفتمانی درباره دانشگاه، قدرت و سیاست در اسرائیل تبدیل شد و پرسشهایی جدی درباره مرزهای انتقاد و مسئولیت نهادهای علمی در رژیم مطرح کرد.
ببخشید که گفتم کودککش هستید!
بندانیل برای بازگشت به کار مجبور به عذرخواهی شد، او همچنان زیر ذرهبین محافل تندرو و همچنین نیروهای امنیتی رژیم است و گفته میشود که بسیاری از موقعیتهای علمی و آکادمیک او در نتیجه تقابل و رودررویی با سیاستهای رژیم تحت خطر قرار گرفته است. این احتمالا نباید داستان مناسبی برای تعریف کردن در رژیمی باشد که خودش را «تنها دموکراسی خاورمیانه» میداند!
مطالب پیشنهادی













