وضعیت اشتغال دانشجویان و فارغالتحصیلان در کشور خوب نیستارتقای مهارتآموزی، تنظیم ظرفیت رشتهها بر اساس نیاز بازار و تطبیق برنامههای آموزشی با تحولات بازار کار، مسائلی است که باید نظام آموزش عالی کشور برای تقویت وضعیت اشتغال دانشآموختگان مدنظر داشته باشد.
۵ پیشنهاد کاری برای اشتغالپذیری دانشگاه

پریا ناصری، خبرنگار: دانشگاه برای بسیاری از جوانان، دریچهای ارزشمند بهسوی یادگیری و کسب مهارتهای متنوع است. این مهارتها برای آمادگی ورود به بازار کار از جایگاهی ویژه برخوردار هستند؛ چراکه هرچه فرد زودتر وارد عرصه اشتغال شود، مسیر استقلال اقتصادی و بلوغ اجتماعیاش هموارتر میشود. بااینحال، بر اساس دادههای سال تحصیلی۱۴۰۰–۱۳۹۹، تنها 49.3 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی موفق به اشتغال شده و ورود دارندگان مدارک دانشگاهی به بازار کار، در مقایسه با افراد فاقد تحصیلات عالی، با تأخیر بیشتری همراه بوده است. از طرفی این وضعیت باعث طرح پرسشهایی مانند همراستا بودن ساختار آموزش عالی کشور با نیازهای واقعی بازار کار، مسئولیت دانشگاهها در قبال اشتغالپذیری دانشجویان و چرایی حلنشدن این مسئله شده تا جایی که برای پاسخ به این دغدغهها، گزارشی با عنوان مطالعه و بررسی نقشآفرینی نظام آموزش عالی در اشتغالپذیری و ورود بهموقع به بازار کار در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تدوین شده است.
گره اشتغال خروجیهای دانشگاه کجاست؟
ارتقای مهارتآموزی، تنظیم ظرفیت رشتهها بر اساس نیاز بازار و تطبیق برنامههای آموزشی با تحولات بازار کار، مسائلی است که باید نظام آموزش عالی کشور برای تقویت وضعیت اشتغال دانشآموختگان مدنظر داشته باشد. بااینحال، چالشهایی مانند عدم تناسب تعداد فارغالتحصیلان با ظرفیت بازار، ضعف مهارتهای عملی، ناکارآمدی فرایند شغلیابی و ساختار غیرمنعطف آموزشی موجب کاهش نرخ اشتغال فارغالتحصیلان شده است.
مطالعات تطبیقی نشان میدهد سیاستهای سه کشور آمریکا، انگلستان و آلمان در زمینه نقش دانشگاهها در اشتغالپذیری جوانان، عمدتاً در سه محور مشاوره شغلی، مهارتآموزی و استفاده از نتایج اشتغال فارغالتحصیلان در سیاستگذاری آموزش عالی خلاصه میشود. علاوه بر این، در این کشورها انعطافپذیری برنامههای تحصیلی و تنظیم طول دوره آموزش بهگونهای بوده که با اشتغال همزمان دانشجو سازگار است. اما در ایران، ظرفیت پذیرش دانشجو بر اساس تعداد اعضای هیئتعلمی تعیین شده و شاخصهای بازار کار در آن لحاظ نمیشوند. برای مثال در سال تحصیلی ۱۴۰1–۱۴۰0 بیش از ۱۲۲ هزار نفر در گروه فنی و مهندسی فارغالتحصیل شدند؛ اما بیش از نیمی از آنها شاغل نبودند. از طرفی در فرایند شغلیابی نیز موانعی مانند نبود مشاوره مؤثر، ساعات بالای حضور در دانشگاه و عدم فرصت برای اشتغال در دوران تحصیل وجود دارد، تا جایی که تنها ۴ درصد از دانشجویان ۱۸ساله و ۱۷ درصد از فارغالتحصیلان ۲۲ساله شاغلند، درحالیکه این رقم برای افراد غیردانشگاهی به ترتیب ۱۷ و ۵۵ درصد است.
7 طرح وزارت علوم برای تقویت اشتغال
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای ارتقای اشتغالپذیری دانشجویان طرحهایی را اجرا کرده است؛ اما این برنامهها فراگیر نبوده و تنها تعداد معدودی از دانشجویان را پوشش میدهند. از طرفی منابع مالی آنها محدود و ناپایدار است و نهادهای اجرایی متعدد و فاقد هماهنگی دارد.
1- طرح بورس صنعت و مشاغل یکی از این اقدامات است که با هدف اشتغالزایی برای دانشجویان مستعد، از سال ۱۴۰۱ آغاز و از ۱۴۰۲ بهصورت ملی توسط سازمان امور دانشجویان اجرا شده است و دانشجویان پس از قبولی در کنکور و مصاحبه، با تعهد خدمت در شرکتهای بورسیهکننده، ماهانه حقوق دریافت میکنند. اما این اقدام در مسیر اجرا با چالشهای متعددی مانند اطلاعرسانی محدود به شرکتهای اقتصادی و دانشجویان، نبود ساختار سازمانی مشخص در دانشگاهها، مشارکت ضعیف دانشگاههای تراز اول و منع شرکتهای دولتی از همکاری به دلیل تلقی استخدام رسمی، مواجه شده است. همچنین عدم پرداخت سرانه دانشجویان بورسیه توسط سازمان برنامه و بودجه و تحمیل هزینههای جانبی به دانشگاهها، موجب کاهش انگیزه کارفرمایان برای مشارکت شده و موضوع خدمت سربازی نیز مانعی جدی در استمرار همکاری دانشجویان با واحدهای اقتصادی پس از فارغالتحصیلی ایجاد کرده است.
2- طرح دستیار فناوری از سال ۱۴۰۱ با هدف ارتقای مهارتهای شغلی توسط معاونت فناوری و نوآوری وزارت علوم اجرا شده که با همکاری دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد برگزار میشود و دانشجویان پس از ثبتنام در سامانه، توسط شرکتهای فناور انتخاب میشوند. این دوره آموزشی ۶ ماهه و شامل ۳۰۰ ساعت فعالیت است و دانشجویان بسته به مقطع تحصیلی، ماهانه بین 1.5 تا ۵ میلیون تومان دریافت میکنند. با وجود افزایش تعداد پارکهای علم و فناوری، مشارکت دانشجویان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۲ به هزار و ۷۲۱ نفر رسیده است که بیشترین سهم مربوط به دانشجویان کارشناسی ارشد بوده است. نتایج اولیه نشان میدهد ۴۰ درصد از شرکتکنندگان در همان شرکتها مشغول به کار شدند. بااینحال، چالشهایی مانند کاهش بودجه از ۲۵۰ به ۱۹۵ میلیارد ریال و مانع خدمت سربازی برای دانشجویان پسر، اجرای گسترده و پایدار طرح را تهدید میکند.
3- طرح همیار دانشجو نیز از سال ۱۴۰۰ با هدف ترویج فرهنگ کار و اشتغال پارهوقت برای دانشجویان اجرا میشود. این طرح که تا سال ۱۳۹۲ با عنوان کار دانشجویی شناخته میشد، بهدلیل چالشهای بیمهای و الزامات قرارداد کاری، ابتدا به تسهیلات دانشجویی در قبال خدمات و سپس در سال ۱۴۰۰ به همیار دانشجو تغییر نام داد. با وجود فراهم شدن امکان ثبت اطلاعات در سامانه سجاد از سال ۱۴۰۲، مشارکت دانشجویان محدود بوده و تنها 0.24 درصد دانشجویان در این طرح مشارکت داشتند. دلیل اصلی استقبال پایین، مبلغ کم حقالزحمه و تأخیر در پرداخت، نبود مشوقهای مؤثر برای دانشگاهها و ثبت ناقص ساعات کاری است. حقالزحمه دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی تعیین میشود و در سال ۱۴۰۱ برای نخستینبار از حداقل دستمزد کارگران پیشی گرفت؛ اما همچنان جذابیت کافی ندارد.
4- دفاتر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاهها دورههای مهارتآموزی را بهصورت فوقبرنامه و با استفاده از ظرفیتهای داخلی برگزار میکنند. آمارها نشان میدهد میانگین تعداد این دورهها از ۳۰ مورد در سال ۱۳۹۷ به ۱۱۴ مورد در سال ۱۴۰۳ افزایش یافته و تعداد شرکتکنندگان نیز از ۱۱۰۰ نفر-دوره به ۳ هزار و ۶۰۴ نفر-دوره رسیده است. بااینحال، شاخص نسبت دانشجویان به تعداد دورهها در دانشگاههای برتر پایین است. برای مثال در دانشگاه صنعتی شریف به ازای هر ۲۴۵ دانشجو یک دوره برگزار شده، درحالیکه این عدد در دانشگاه گیلان ۲۴ است. این تفاوت نشاندهنده حضور کمرنگ دانشگاههای برتر در حوزه مهارتآموزی است. از طرفی ارزیابی منسجم از اثربخشی دورهها انجام نشده و کیفیت آنها با نیازهای بازار کار همراستا نیست.
5- راهاندازی مراکز هدایت شغلی و کاریابی در دانشگاهها نیز گامی مهم در جهت بهبود فرایند اشتغالپذیری دانشجویان بوده است. تا سال ۱۴۰۳، ۸۱ دانشگاه کشور چنین مراکزی را راهاندازی کردند. بااینحال، آمارها نشان میدهد این مراکز هنوز نقش محدودی ایفا میکنند. در سال ۱۴۰۳ تنها حدود ۳۲۰ هزار نفر از خدمات مشاوره شغلی این مراکز استفاده کردهاند؛ اما اطلاعات دقیقی از کیفیت و اثربخشی این مشاورهها در دست نیست. همچنین، از میان ۲۸ هزار نفری که از طریق این مراکز به بازار کار معرفی شدند، تنها ۱۷ هزار و۷۰۰ نفر (معادل ۶۳ درصد) موفق به اشتغال در شغلهای مورد نظر شدهاند. هرچند این رقم نسبت به سال قبل رشد داشته؛ اما در مقایسه با جمعیت بالای فارغالتحصیلان، همچنان بسیار پایین است و نیاز به تقویت جدی این مراکز و بهبود عملکرد آنها احساس میشود.
6- برگزاری نمایشگاههای کار در دانشگاهها یکی از اقدامات مؤثر دفاتر ارتباط با صنعت برای تقویت پیوند میان دانشجویان و بازار کار است. از سال ۱۴۰۱ تاکنون، روند برگزاری این رویدادها رشد چشمگیری داشته است؛ بهطوریکه در سال ۱۴۰۲، ۴۸ نمایشگاه با حضور ۶۰۳ شرکت و در سال ۱۴۰۳، ۲۰۸ نمایشگاه با مشارکت ۸۹۷ شرکت و سازمان برگزار شده است. با این وجود، برای افزایش اثربخشی، تمرکز بر کیفیت اجرا، هدفگذاری دقیق، شرایط حضور دانشجویان و ارزیابی نتایج ضروری است.
7- رصد اشتغال فارغالتحصیلان نقش مهمی در سیاستگذاری حوزه اشتغالپذیری دارد. از سال تحصیلی۱۳۹۳–۱۳۹۲، مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم پایش اشتغال فارغالتحصیلان را آغاز کردند. این پایش بر اساس دادههای ثبتی و تطبیق کد ملی با اطلاعات بیمهای در پایگاه رفاه ایرانیان انجام میشود و از دقت بالایی برخوردار است. بااینحال، به دلیل فعالیت حدود ۵۸ درصد از شاغلان کشور در بخش غیررسمی و نبود اطلاعات بیمهای، بخش قابل توجهی از واقعیت بازار کار در این پایش منعکس نمیشود.
5 پیشنهاد برای خروج دانشگاه از بنبست بازار کار
1- تجربه اجرای طرح پویش در دانشگاه آزاد چالش سربازی را بهخوبی نشان داد. موضوعی که در همکاری دانشجویان بورس صنعت و مشاغل دانشگاههای دولتی هم دردسرساز شده و نیازمند تدبیر ستاد کل نیروهای مسلح است تا مثلاً امکان گذراندن خدمت سربازی در قالب امریه کسبوکار فراهم شود. کارشناسان مرکزی پژوهشها معتقدند پیگیری بورسیه مشاغل توسط دفاتر ارتباط با جامعه و صنعت موفقیت بیشتری به همراه خواهد داشت.
2- اجرای طرح دستیار فناوری همزمان با شروع سال تحصیلی و در نظر گرفتن دوره حداکثر یکساله، پیشنهاد دیگر کارشناسان مرکز پژوهشهاست. پرداخت منظم و ماهانه حقالزحمه به دانشجویان هم نهتنها احترام به تلاش آنهاست، بلکه باعث میشود با انرژی و تعهد بیشتری در این مسیر حضور داشته باشند.
3- شیوه محاسبه دستمزدها در اجرای طرح همیار دانشجو بهتر است کمی دقیقتر و منصفانهتر باشد. مرکز پژوهشها پیشنهاد داده برای دانشجویان دوره کاردانی، بر اساس ۷۰ درصد حقوق ماهانه کارمندان دولت و تقسیم بر ۱۷۶ ساعت محاسبه شود و این مبلغ برای دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به ترتیب 1.2، ۱۵ و ۱۸ برابر بیشتر خواهد بود. از طرفی بهتر است سامانهای در دانشگاه فعال باشد که زمان ورود و خروج آنها را ثبت کند. حمایت مالی از دانشگاههایی که بتوانند تا ۱۰ درصد از دانشجویانش را در این طرح بهکار بگیرند هم پیشنهاد دیگر این مرکز است.
4- برای اینکه دورههای مهارتآموزی دانشجویان نقش مؤثری ایفا کنند بهتر است هر دانشگاه با کمک گروههای تخصصی رشتهها، آموزشگاههای فنی و حرفهای و کسبوکارهای محلی، برای هر رشته یک برنامه سالانه طراحی کند؛ برنامهای که باید دارای اولویتبندی مهارتها، تناسب با سطح تحصیلی دانشجویان، تعداد ساعات آموزشی، هدفگذاری کمی و کیفی، شیوه اجرا و ارزیابی باشد. در کنار این، وزارت علوم هم میتواند بستری فراهم کند تا دورههای مهارت شغلی بهصورت رسمی تعریف شوند و سوابق مهارتی دانشجویان در سامانهای مثل کارآمد ثبت شود.
5- اگر قرار است برنامه همرسانی شغلی در دانشگاهها بهطور جدی اجرا شود، باید از پایه درست طراحی شود. یکی از گامهای مهم این است که دفاتر ارتباط با جامعه و صنعت، همراه با گروههای تخصصی رشتهها و فعالان اقتصادی محلی، یک برنامه سالانه تدوین کنند؛ برنامهای که اهداف مشخصی داشته باشد، فعالیتهای کمی و کیفی را پوشش دهد و شیوه اجرا و ارزیابی آن نیز روشن باشد. در کنار این، مراکز کاریابی و مشاوره شغلی دانشگاهها میتوانند با همکاری گروههای تخصصی، حداقل دو برنامه داخلی برگزار کنند که در آن کارفرمایان حضور داشته باشند.













.jpg?v=)
