بهمن کامیار، کارگردان فیلم سینمایی «لاک‌پشت» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

بهمن کامیار، کارگردان فیلم سینمایی «لاک‌پشت» گفت: فیلم‌هایی را که قبل و بعد از ما اکران شده‌اند و خواهند شد نگاه کنید می‌بینید که در بهترین حالت با همین حد و حدود فروش لاک‌پشت با پرده خداحافظی خواهند کرد.

  • ۱۴۰۴-۰۸-۰۵ - ۱۰:۱۶
  • 10
بهمن کامیار، کارگردان فیلم سینمایی «لاک‌پشت» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

سینمای اجتماعی ایران بر اساس ترندها شکل گرفته است

سینمای اجتماعی ایران بر اساس ترندها شکل گرفته است

فرهیختگان: «لاک‌پشت» بهمن کامیار حدود دوسال توقیف بود؛ فیلمی با بازی فرهاد اصلانی، صابر ابر و نازنین بیاتی. اثری متفاوت با جریان سینمای اجتماعی و کمدی در ایران که واکنش‌ها نسبت به آن به‌قدری متفاوت و متناقض بود که اجازه نمی‌داد فیلم او در دسته‌بندی‌های جریان نقد داخل کشور قرار بگیرد. عده‌ای فیلم کامیار را کلافه‌کننده و برخی دیگر صدایی تازه در سینمای ایران دانستند. حالا او به حوالی مرکز شهر آمده تا با «فرهیختگان» درباره همین تعارض و آخرین اثرش گفت‌وگو کند. فیلمی که در جشنواره چهل‌وسوم فجر حدود ساعت 12 شب و در بخش ویژه‌ جشنواره روی پرده‌های سینما اکران شد.

یک عینک ساده با فریم مشکی و مربع، ساعت کاسیو اف91 با بند استیل، یک کفش اسپرت معمولی و شلوار جینی که به نظر نمی‌آید خیلی قیمت بالایی داشته باشد به همراه پیراهن سفید ساده. حداقل پوشش بهمن کامیار به پیچیدگی فیلم‌هایش نیست. اولین سؤال پرسیده می‌شود و او به 15 سال قبل برمی‌گردد:

«لاک‌پشت» فضایی بسیار متفاوت از آثار در حال اکران سینمای امروز دارد، از طرفی ما چندان آثار سایکودرام نداریم و پرداختن به چنین آثاری خیلی‌کم اتفاق می‌افتد. چه شد که سراغ لاک‌پشت رفتید؟

بعد از «جدایی نادر از سیمین» و آن اتفاق بین‌المللی و خاص برای سینمای ایران، ریل‌گذاری و ژانری به اسم ژانر اجتماعی متولد شد. در هیچ جای دنیا چنین تقسیم‌بندی‌ای وجود ندارد و فیلمساز‌های ما چون از آن فیلم تأثیر گرفته بودند، به سمت فیلم‌هایی از آن دست رفتند و آن چیزی که الان ما به‌عنوان سینمای اجتماعی می‌شناسیم، بالا آمد. از آنجا به بعد سینمای ما تقریباً دو ژانری شد (کمدی و اجتماعی). کمی جلوتر می‌بینیم این موضوع ربط چندانی به مدیریت‌ها ندارد. از تمام طیف‌های فکری و سیاسی فیلمساز‌های ما به ساختن آثاری از آن دست تمایل داشتند، مثلاً اگر بررسی کنید بعد از «درباره الی»، دوره فیلم‌های با پایان باز را شاهدش هستیم، یعنی این فیلم ریل‌گذاری کرد و فیلمساز‌ها به سمت این رفتند که فیلم‌هایی با پایان باز بسازند. بعد از درباره الی و جدایی نادر از سیمین می‌رسیم به فیلمی مثل «ابد و یک روز» که از نظر من ادامه همان سینمای اجتماعی است که با فیلم جدایی نادر از سیمین شروع شد.

به‌نوعی مانور دادن روی ترند‌ها.

بله در واقع. در نهایت سینمای ما دو ژانری شد یا کمدی داشتیم یا اجتماعی. اگر دراین‌بین فیلم‌هایی که بر مبنای این تعریف اجتماعی نبودند، تولید می‌شدند هم برچسب اجتماعی می‌خوردند، بنابراین با یک نقصان عجیب‌وغریب مواجه شدیم و آن اینکه ژانر در سینمای ایران دیگر اهمیتی نداشت و ما دیگر سینمای ژانر نداشتیم؛ تریلر، سایکودرام و معمایی و حتی عاشقانه نداشتیم. من به‌عنوان کسی که سینمای ژانر را دوست دارم و این نقصان را می‌دیدم، به این نتیجه رسیدم که در این برهوت ژانر، سراغ قصه‌ای برویم که چه در فرم و چه در روایت مشخصه‌های سینمای اجتماعی مرسوم را نداشته باشد. سینمای اجتماعی در ذهن مخاطب معمولاً تداعی‌گر درگیری، فقر، زندگی چرک و مسائل بحرانی نظیر بیکاری است. این فضا مطلوب من نبود. اگر می‌خواستم به این موضوعات بپردازم دوست نداشتم در آن بستر و پوسته‌ای باشد که دیگران به آن نگاه می‌کنند. دوست نداشتم فقر را آن‌طور ببینم که دیگران نشان می‌دهند.

فیلم شما تا حدی تصور مخاطب از فیلم ایرانی را برهم می‌زند، لاک‌پشت با امر غریب و با بازی‌های ذهنی دست‌وپنجه نرم می‌کند و آدم را به یاد فیلم‌هایی همچون «بی‌رؤیا» و «تفریق» مانی حقیقی و حتی «اژد‌ها وارد می‌شود!» می‌اندازد و در این سنخ از فیلم‌ها دسته‌بندی می‌شود. زمانی که می‌خواستید این فیلم را بسازید نگران بازگشت بودجه آن نبودید؟

بله، خیلی. می‌دانستم که اگر این فیلم بخواهد مخاطب عام را جذب کند، کار سختی دارم؛ چراکه مخاطب امروز سینما همه‌چیز را راحت و سهل‌الوصول می‌خواهد و دوست دارد فیلم همه‌چیز را شسته‌و‌رفته در اختیارش قرار دهد تا بدون سؤال و دغدغه ذهنی از سالن بیرون برود و بگوید خب حالا تفریحی هم کردیم. به همین دلیل لاک‌پشت را از نظر باجت تولید ارزان‌قیمت تعریف کردیم. تمام دوستانی که در این فیلم با من همکاری کردند می‌دانستند که نمی‌تواند گیشه خاصی داشته باشد و سرمایه تولیدش را بازگرداند. البته آن موقع نمی‌دانستیم به‌خاطر توقیف دوساله هم قرار است سرمایه‌مان بخوابد. با این فرض که فیلم به‌سرعت اکران می‌شود باز می‌دانستیم که ممکن است سرمایه اولیه برنگردد. به همین خاطر دوستان سر دستمزد عموماً با ما همکاری کردند و حتی بعضی‌ها بدون دستمزد کار کردند، چون می‌دانستیم این فیلم نمی‌تواند مخاطب عام را به سینما جذب کند و باید برای خودش فضای تبلیغاتی دهان به دهان پیدا کند، چون اساساً هزینه تبلیغات محیطی نخواهیم داشت، پس آنچه برایمان می‌ماند مخاطبان خاصی بودند که فیلم را ببینند و بروند و به دیگران توصیه کنند. همین حالا هم که ما عملکرد نسبتاً موفقی را در فروش داشته‌ایم، احساس می‌کنم مخاطب عام این فیلم را به دیگران توصیه نمی‌کند، یعنی مخاطب خاص‌تر (جامعه نخبگان) سینما سراغ فیلم می‌رود و می‌پسندد و توصیه می‌کند.

این جامعه طی سال‌های گذشته با سینما و اکران‌ها چندان میانه خوبی ندارد و ترجیح می‌دهد اگر می‌خواهد فیلمی را ببیند یا در فضای اکران آنلاین یا نمایش خانگی باشد و آن را دنبال کند برای همین تنها راهکار من این بود که فیلم را ارزان تمام کنم که اگر سرمایه برنگشت خیلی ضرر نکنیم. اگر شما بخواهید همین فیلم را در فضای کنونی اکران و پخش کنید باید حدود 30 میلیارد تومان هزینه کنید و اگر بخواهد پول خودش را بازگرداند، حداقل یک گیشه 100 میلیاردی می‌خواهد و معلوم است که باز نمی‌گردد. اتفاقات مختلفی باید دست به دست هم دهد تا یک فیلم مثل «پیرپسر» بفروشد. فیلم‌هایی را که قبل و بعد از ما اکران شده‌اند و خواهند شد نگاه کنید می‌بینید که در بهترین حالت با همین حد و حدود فروش لاک‌پشت با پرده خداحافظی خواهند کرد. خیلی بعید است دیگر به ارقام پیرپسر یا «زن و بچه» نزدیک شوند - البته برای زن و بچه گیشه پررونق‌تری پیش‌بینی می‌کردند - من برای همین پیش‌فرض مجبور بودم فیلم را ارزان تمام کنم و خدا را شکر عوامل فیلم نیز همکاری کردند.

گمان می‌کنم زیر 10 میلیارد تمام کرده باشید؟

بله، حدود هفت‌میلیارد هزینه تولید لاک‌پشت شد، آن هم در سال 1402.

نقش اصلی را از همان ابتدا برای آقای اصلانی نوشته بودید؟

بله، اولین نسخه فیلمنامه را آقای اصلانی خواند و شش‌سال طول کشید تا فیلمبرداری و ساخت شروع شد.

متن کامل این گفت‌وگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید

نظرات کاربران