میلیونها نفر در ایالات متحده علیه سیاستهای ترامپ به خیابانها آمدندآنطور که رسانههای غربی گزارش کردهاند، بیش از ۷ میلیون آمریکایی در ۲۷۰۰ نقطه در تجمعاتی با عنوان «نه به پادشاه» (No Kings)، به خیابانها آمدهاند تا مخالفت خود نسبت به اقتدارگرایی ترامپ را اعلام کنند.
چرا آمریکاییها پادشاه نمیخواهند؟

هنوز 100 روز تا پایان نخستین سال دولت دوم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا باقی مانده اما در آمریکا، چندین میلیون آمریکایی به خیابان آمدهاند تا یک نه بزرگ به او بگویند. آنطور که رسانههای غربی گزارش کردهاند، بیش از 7 میلیون آمریکایی در 2700 نقطه در تجمعاتی با عنوان «نه به پادشاه» (No Kings)، به خیابانها آمدهاند تا مخالفت خود نسبت به اقتدارگرایی ترامپ را اعلام کنند.
رسانههای آمریکایی از این تجمع اعتراضی با عنوان «بزرگترین روز اعتراض صلحآمیز قرن» یاد کردهاند و نوشتهاند که «مرگ دموکراسی» پرتکرارترین شعار اعتراضات مردمی است. این اعتراضات نه فقط علیه دولت ترامپ، بلکه بر ضد سیستمی است که معترضان معتقدند در حال تهدید دموکراسی است؛ اقتصاد را به ورطه بحران میکشاند و در جهان به واگرایی و ناکامی منجر شده است. این اعتراضات که بزرگترین بسیج مدنی از زمان روز زمین در ۵۵ سال پیش توصیف شده، پاسخی به سیاستهای جنجالی دونالد ترامپ و پیامدهای تعطیلی دولت فدرال از اول اکتبر است. ترامپ قبل از تجمع گفته بود «فکر نکنم» کسی در این تجمع حاضر شود اما پس از آن، رئیسجمهور آمریکا یک ویدئوی ساختهشده با هوش مصنوعی را در حسابش منتشر کرد که سوار بر یک جت بر سر تجمعکنندگان مدفوع پرتاب میکند. همزمان، تازهترین نظرسنجی «رویترز» و «ایپسوس» نشان میدهد که محبوبیت دونالد ترامپ در آمریکا به ۴۰ درصد سقوط کرده است؛ یعنی پایینترین سطح در دوره دوم ریاستجمهوری او. از سوی دیگر، تنها ۳۲ درصد از لاتینتباران عملکرد او را تأیید کردهاند. در حوزه سیاست داخلی، فقط ۴۲ درصد عملکرد ترامپ در مقابله با جرم را مثبت ارزیابی کردهاند و ۴۳ درصد از سیاستهای مهاجرتی او رضایت داشتهاند. ترامپ اما بهجای آنکه اعتراضات را آرام کند، اقدام به انتشار محتواهای توهینآمیز علیه معترضان کرده و خشم عمومی را افزایش داده است.
چرا پادشاه نمیخواهند؟
آخرین باری که ایالات متحده اعتراضی نزدیک به تجمع روز گذشته به خود دید، سال 2017 بود. بیستویکمین روز از ژانویه آن سال بنا به اعلام رسانههای آمریکا حدود 5 میلیوننفر از زنان آمریکایی که سیاستهای ترامپ را علیه حقوق خود میدانستند، به خیابانها آمدند و علیه او شعار دادند. حالا هشت سال از آن روز میگذرد و دونالد ترامپ برای دومین بار یکی از پرجمعیتترین اعتراضات معاصر آمریکا را از پنجره کاخ سفید میبیند. اعتراضات دوره اول ریاستجمهوری او صرفاً معطوف به حقوق زنان بود؛ اما این بار معترضان دلایل بیشتری دارند که در ادامه به آنها پرداخته شده است:
1- تعطیلی دولت فدرال
تعطیلی دولت که بیستمین مورد در تاریخ آمریکا و طولانیترین مورد پس از رکورد ۳۵ روزه ۲۰۱۸ است، بیش از ۳۸۰ هزار کارمند از جمله یکسوم کارکنان وزارت خارجه و ۳۳۴ هزار نفر از وزارت دفاع فدرال را به مرخصی بدون حقوق فرستاده است. این تعطیلی نتیجه عدم توافق بر سر بودجه است، بهویژه اختلاف دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر اعتبارهای مالیاتی اوباماکر (لایحه حفاظت از بیمار و مراقبت مقرونبهصرفه). دموکراتها با رأی ۵۵ به ۴۵ لایحه بودجه را رد کردند و این بنبست سیاسی، دولت را به تعطیلی کشاند و مردم را علیه سیاستهای مالیاتی و بودجهای تحریک کرد.
2- استفاده از ارتش در امور داخلی بعد از 250 سال
ترامپ با اعزام نیروهای نظامی به شهرها برای سرکوب رقبا، سنتی ۲۵۰ساله مبنی بر جدایی حوزه نظامی و سیاسی را نقض کرده است. این اقدام برخلاف قانون ۱۸۷۸ و بدون مجوز کنگره یا درخواست فرمانداران ایالتهایی مثل کالیفرنیا و اورگان انجام شده و منجر به ایجاد تصویری از تهدید ترامپ علیه دموکراسی شده است.
3- چرخش از اروپا
رهبران اروپا از روی کار آمدن ترامپ نگران بودند و میدانستند قرار نیست در حوزه اوکراین، بهراحتی موهای این خرس را بکنند. علاوه بر این، ترامپ در طول 250 روز سلطنتش بر کاخ سفید، بارها رهبران اروپا را تحقیر کرد و حتی وعده اخیرش درباره تجهیز اوکراین به موشک تاماهاک را قربانی حفظ روابط با روسیه کرد.
4- تهدید و اخراج مخالفان
کاخ سفید با دستور رأس ووت، مدیر بودجه تهدید به اخراج کارکنان غیرهمسو کرده و ترامپ صراحتاً از تعطیلی بهعنوان فرصتی برای «خلاصشدن از دموکراتها» یاد کرده است.
5- حمله به نهادهای مدنی
سیاستهایی مثل انحلال برنامههای تنوع، برابری و شمول (DEI) که برای ترویج عدالت و برابری در محیطهای کاری و آموزشی طراحی شده بودند، بهعنوان حمله به حقوق اقلیتها و زنان، ترجمه شدهاند. از سوی دیگر فشار بر دادگستری برای سرکوب دشمنان سیاسی، حس استبداد را تقویت کرده و حتی پایگاه رأی سنتی ترامپ را به واکنش واداشته است.
6- رکود اقتصادی و کسری بودجه
بدهی فدرال به 37.5 تریلیون دلار و کسری بودجه به 1.7 تریلیون دلار رسیده، رشد اقتصادی کاهش یافته و بورس سقوط کرده است. قیمت طلا به 4 هزار و 200 دلار در هر اونس جهش کرده و خطراتی متوجه دلار در تجارت جهانی است. این نشانهها بحران اقتصادی شدیدتر از ۲۰۰۸ را نشان میدهد.
7- جنگ تجاری ناکام
جنگ تعرفهای با چین و دیگر کشورها که قرار بود اقتصاد آمریکا را تقویت کند، به پیچیدگی روابط تجاری و واگرایی متحدان منجر شده و به اعتراضات بهعنوان واکنشی به سیاستهای اقتصادی ناکارآمد دامن زده است.
8- عقبنشینی در بحرانهای جهانی
ناکامی در مدیریت جنگ اوکراین، توافق شکننده در غزه و روابط با چین، به همراه عقبنشینیهای تاکتیکی مثل مذاکره با انصارالله یمن و توافق شرمالشیخ، اعتبار جهانی آمریکا را خدشهدار کرده است.
9- دیپلماسی باجخواهی
باجخواهی اقتصادی از متحدان مثل کره جنوبی (۳۵۰ میلیارد دلار) و دلبستگی به پولهای عربستان و امارات، به واگرایی این کشورها و حتی هند که به سمت روسیه و چین متمایل شده منجر شده است. این اتفاق، تصویر هژمونیک آمریکا در ذهن شهروندانش را خدشهدار میکند.
10- بازی با ونزوئلا
طرح عملیات نظامی در ونزوئلا با بهانه مبارزه با مواد مخدر که در واقع برای چپاول نفت و معادن است، بهعنوان نمادی از سیاستهای امپریالیستی بخشی از شعارهای معترضان را به خود اختصاص داده است.
11- حمایت از جنگ اسرائیل در غزه
حمایت بیقیدوشرط از جنایات دوساله اسرائیل در غزه که به مذاکره با حماس و توافق شرمالشیخ منجر شد، حتی یهودیان آمریکایی و پایگاه رأی ترامپ را خشمگین کرده. از لحظه اعلام آتشبس در شرمالشیخ تاکنون رژیم صهیونیستی بارها آتشبس را نقض کرده است، همانطور که پس از تصویب طرح خلع سلاح حزبالله در لبنان و اعلام آتشبس در این منطقه، همچنان رژیم صهیونی در جنوب لبنان عملیاتهایی انجام میدهد.
مطالب پیشنهادی













