شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با «فرهیختگان» مطرح کردشعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: در شرایطی که یک جنگ مهم را پشت سر گذاشتیم که در یک طرف آن، آمریکا حمایت کامل از اسرائیل انجام داده است و به شکل کاملاً ناجوانمردانه تحریمهای سازمان ملل بر اساس مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شده، مصلحت و ضرورت حکم میکرد که جریانهای سیاسی داخلی کشور نگاه وسیعتری به حوزه سیاست خارجی داشته باشند.
ظریف و تناقضگویی؛ سابقهای که تکرار میشود

فرهیختگان: اظهارنظرهای وزیرخارجه پیشین در مورد فرایند مذاکرات برجام، درست در شرایطی مطرح شد که روابط ایران با شرق در موقعیت حساسی قرار دارد، البته نکته مهمتر این بود که پاسخی که محمدجواد ظریف به اظهارات لاوروف داد به جای آنکه با در نظر گرفتن منافع و مصالح ملی مطرح شود، رنگ و بوی قربانی کردن منافع ملی برای دفاع از شخص خود، پیدا کرده است. موضوعی که این ابهام را تقویت میکند اینکه دیپلمات کارکشتهای مثل محمدجواد ظریف درک روشنی از این موضوع نداشته که صحبتهای او در جایگاه وزیر پیشین در سطح بینالمللی و روابط دوجانبه ایران و روسیه چه اثری خواهد گذاشت؟
در گفتوگو با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه به بررسی جنس روابط ایران و روسیه و اظهارنظرات مقامات دو کشور پرداختهایم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
سیاست خارجی عرصه دعواهای جناحی نیست
سؤال اساسی که بعد از صحبتهای ظریف در مورد مکانیسم ماشه مطرح میشود این است که چقدر مطرح کردن این موضوعات به نفع منافع و مصالح ملی تمام خواهد شد. بهمن در واکنش به این موضوع گفت: «متأسفانه سیاست خارجی ایران در سالهای گذشته دچار یک معضل بزرگ شده که با تفکر جناحی یا سیاسی، به سیاست خارجی نگاه میکند. این مسئله باعث شده رویکردها و نگرشهایی که جریانهای سیاسی در داخل دارند و در محیط داخلی ایران با یکدیگر رقابت سیاسی میکنند - که امر طبیعی هم است - متأسفانه در سیاست خارجی هم نمود پیدا کند. یعنی حتی برداشتهایی که جریانهای سیاسی از منافع ملی و به تبع آن جهتگیریهای سیاست خارجی و روابط با کشورهای مختلف در سطح دنیا دارند، نیز دستخوش این مشکل شده است. این مسئله باعث شده که رویکردهای جناحی و سیاسی در بسیاری از بزنگاههای تاریخی بر منافع ملی ارجحیت پیدا کند.
یکی از مصادیق آن قاعدتاً دوران فعلی است؛ در شرایطی که یک جنگ مهم را پشت سر گذاشتیم که در یک طرف آن، آمریکا حمایت کامل از اسرائیل انجام داده است و به شکل کاملاً ناجوانمردانه تحریمهای سازمان ملل بر اساس مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شده، مصلحت و ضرورت حکم میکرد که جریانهای سیاسی داخلی کشور نگاه وسیعتری به حوزه سیاست خارجی داشته باشند. در موقعیتی که عملاً یک صفکشی بزرگ در دنیا در حال رخ دادن است و در یک طرف، کشورهای اروپایی، آمریکا، اسرائیل و مجموعه غرب در برابر ایران قرار گرفتهاند و از همه اهرمهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی علیه ایران استفاده میکنند، عقل حکم میکند که تمام جریانهای سیاسی نسبت به حفظ منافع ملی دیدگاه بلندتری داشته باشند. همچنین اگر کشوری بهویژه از میان قدرتهای بزرگ، از مواضع و رویکرد ایران حمایت میکند، ما دست به تخریب این حمایت و پشتیبانی نزنیم.
با توجه به اینکه روسها در جریان جنگ اخیر به نفع ایران موضعگیری داشتند و در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه، حمایتهایی از ایران کردند و علناً هم اعلام کردند که تحریمهای اقتصادی را نخواهند پذیرفت و با در نظر گرفتن موقعیتی که روسیه در شورای امنیت سازمان ملل دارد که حتماً در فرایندهای بعدی میتواند برای اجرایی شدن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران اختلال ایجاد کند، ضرورت، مصلحت و عقلانیت ایجاب میکند که ما با دقت بیشتری به اظهارنظرها و جهتگیریهای سیاست خارجی در کشور بپردازیم. چون مسئله سیاست خارجی بهعنوان یک مسئله جناحی و سیاسی مطرح شده است؛ در نتیجه، در بزنگاههای مختلف، ما اظهارنظرهای متناقض و حتی ضد منافع ملی را از برخی سیاسیون مشاهده میکنیم.»
به دیپلماسی متوازن نیاز داریم
شعیب بهمن در مورد اینکه چقدر این قبیل اظهارنظرها به منظور سایه انداختن بر روابط ایران و روسیه مطرح میشود هم گفت: «به دلیل رویکردهای سیاسی و جناحی که بر سیاست خارجه ما حاکم بوده، یک جریان سیاسی در داخل ایران نگاه مثبتی به برقراری روابط با کشورهای شرقی ندارد و تنها مسیر توسعه ایران و حفظ منافع ملی ایران را گسترش روابط با غرب تصور میکند، البته جریان دیگری هم عکس این نظر را دارد. آنچه برای کشور ایران میتواند حائز اهمیت باشد و متر و معیار تعیینکننده روابط خارجی محسوب شود، قاعدتاً تأمین منافع ملی و امنیت ملی کشور است. طبیعتاً در این چهارچوب، عقل حکم میکند که ایران یک سیاست خارجی کاملاً متوازن اتخاذ کند. اما در اینجا یک مشکل اساسی وجود دارد و آن اینکه، در شرایطی که کشورهای غربی تمایلی به داشتن روابط عادی با ایران ندارند و در عین حال از همه اهرمهای فشارشان علیه ایران استفاده میکنند.
قاعدتاً سیاست خارجی ایران نباید معطل بماند و سایر ظرفیتهای سیاست خارجی خودش را بلااستفاده قرار دهد. بنابراین در چنین شرایطی قاعدتاً باید روابط خارجیاش را با سایر کشورها گسترش دهد و این کاملاً عقلانی است که فراتر از بحثهای موجود بین جریانهای سیاسی در داخل کشور میبایست به این موضوع نگریسته شود. البته، این دوگانگی در حوزه سیاست خارجی ایران آنقدر در سالهای گذشته مشهود بوده که کشورهای خارجی ایران نیز بهوضوح متوجه این دوگانگیها شدهاند. شاید کشورهایی مثل روسیه یا حتی چین متوجه باشند که این بحثها از کجا ناشی میشود، اما واقعیت این است که در کلیت روابط این کشورها با ایران تأثیر میگذارد؛ چون ایران کشوری بوده که در طول سالهای گذشته با قدرت سیاسی و دولتهایی که بارها بین طیفها و جریانهای سیاسی دستبهدست شدهاند مواجه بوده و طیفهای مختلف، در دورههایی قدرت سیاسی را در اختیار گرفتهاند. قاعدتاً زمانی طیفهایی که نگاه توسعهای به روابط با چین ندارند، حاکم میشوند، گسترش روابط با این کشورها نیز دچار ایراد میشود.
چنانچه کشورهایی مثل روسیه - بینششان این نگاه است که ایران در شرایط خاص به سمت آنها میرود - اگر روابطش با کشورهای غربی بهبود پیدا کند، گسترش روابط با مسکو و پکن را به فراموشی میسپارد و این پدیده را «دیپلماسی اضطرار و اجبار» نامیدهاند به همین دلیل است که هیچیک از اسناد راهبردی بلندمدتی که بین ایران و چین بوده یا بین ایران و روسیه بوده، هیچوقت بهشکل جامع به مرحله اجرا نرسیده و با چالشهای جدی در حوزه اجرا مواجه بوده است. دستکم در شرایط فعلی که کشور با تهدیدهای حیاتی مواجه شده و در عین حال احتمال وقوع یک جنگ دیگر بسیار برجسته است و در کنار آن فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی گستردهای در حوزه بینالملل به ایران وارد میشود، حفظ وحدت و انسجام ملی در داخل کشور و داشتن یک صدای واحد و یکپارچه در حوزه سیاست خارجی، میتواند راهگشا باشد و به قدرت ملی ایران بیفزاید. بر این اساس سیاستمداران ایرانی میبایست تا جایی که امکانپذیر است، از اظهارنظرهای ضد و نقیضی که نمیتواند هیچ کمکی به کشور کند، پرهیز کنند.»
تناقضگوییهای سابقهدار ظریف
شعیب بهمن در مورد روایت محمدجواد ظریف پیرامون فرایند پذیرش اسنپبک هم گفت: «واقعیت این است که روایتهای متناقضی در این باره مطرح شده، زمانی هم که فایل صوتی آقای ظریف منتشر شد، هم بحثهای متناقض اینچنینی را مطرح کرده بودند. چون بخشی از آن به مذاکرات بستهای برمیگردد که همچنان بخشهای مهم آن عمومی نشده، اظهار نظر قاطع در موارد اینچنینی سخت و دشوار است؛ اما دستکم تا به اینجای کار میبینیم که برخی از روایتهایی که آقای ظریف داشتهاند، روایتهای کاملاً متناقضی بودهاند. از ابتدای برجام، ایشان بحث تعلیق یا لغو تحریمها را نمیپذیرفتند؛ استفاده از واژگانی مانند «احتمال حضور» یا «احتمال خروج آمریکا از برجام» را کاملاً رد میکردند، وجود مکانیسم ماشه را کاملاً منکر میشدند و در عین حال موضوعات و حواشی دیگری هم پیرامون بحث برجام مطرح شد که از جمله آنها ماجرای فرانچسکو بود. بنابراین اظهارات ضدونقیض و بعضاً نادرستی را از آقای ظریف در این مدت دیدیم که نه فقط با روایت لاوروف در تضاد است بلکه با روایت افرادی که در ایران بودند از جمله روایتی که آقای صالحی، مطرح کرده در تضاد است.
در کنار بحث هستهای، در سایر موضوعاتی که اشاره میکند هم ایرادات اساسی وجود دارد؛ مثلاً اینکه سفر سردار سلیمانی به روسیه را خود روسها علنی کردند. این سفر در شرایطی انجام شد که سردار سلیمانی تحت تحریمهای بینالمللی بود و افشای این سفر میتوانست روسها را بهشدت تحت فشار قرار دهد؛ بنابراین به هیچ وجه عقلانی نبوده که روسها آن را افشا کنند. کما اینکه حتی پس از اینکه موضوع سفر در برخی از رسانهها مطرح شد، روسها بهسرعت آن را تکذیب کردند. یا در موارد دیگری، در حوزه همکاریهای ایران و روسیه در سوریه - قبلاً در فایل صوتی بحث شده - در آنجا هم به نظر میرسد که اشتباهات و نکات نادرست متعددی در بیانات آقای ظریف وجود دارد. وقتی همه آنها را کنار هم میگذاریم - یعنی تناقضگوییهایی که چه در حوزه هستهای و چه در سایر مسائل آقای ظریف مطرح کرده - در کنار روایتهای سایر مقامات ایرانی که آنها را هم نگاه میکنیم و در عین حال آن کتمانهایی که در حوزههای مختلف مطرح شده بود، از واژه «تعلیق» و «بحث» اسنپبک.
در آنجا تردیدهای خیلی جدی درباره بحث آقای ظریف صحبت بهوجود آمد، ولی این موضوعها خیلی جدی است باید ابعاد مختلف آن روشن شود. افرادی که در این پروسه درگیر بودند، میبایست به شفافسازی روند، کمک کنند؛ چون این قرائتهای مختلفی که در جامعه ما شکل گرفته، به دوقطبیهای موجود و مسئله همگرایی و همبستگی لطمه زده است. اگر آقای ظریف و اطرافیانشان در مورد این موضوعات سکوت کنند، خیلی بهتر است؛ چون این موضوع هرچه بیشتر باز شود، طیف اتهاماتی که میتواند علیه ایشان مطرح شود، قاعدتاً گستردهتر خواهد شد.»













