نگاهی به چگونگی روی کار آمدن مدیران ورزشی در جهان
فدراسیون فوتبال اسپانیا یا کمیته ملی المپیک اسپانیا، چه فرقی می‌کند، هرکدام سفارتخانه یک سازمان جهانی هستند که باید مستقل باشند و هیچ‌وابستگی‌ای به ارگان‌های دولتی کشور خود نداشته باشند
  • ۱۳۹۷-۰۶-۲۰ - ۱۹:۳۸
  • 00
نگاهی به چگونگی روی کار آمدن مدیران ورزشی در جهان
انتخاب یا انتصاب؟
انتخاب یا انتصاب؟
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ارتباط خوب وزارت ورزش و کمیته المپیک در هر کشوری به سود ورزش آن کشور است. بدیهی است که اتحاد ارگان‌های مهم ورزشی در یک کشور باعث پیشرفت ورزش آن کشور شده و مردمی که برای همین پیشرفت، مالیات پرداخت می‌کنند نیز توقع دارند شاهد همین اتحاد باشند.

برخی نکات آنقدر بدیهی است که گاهی ذکر آنها در یک فرصت نگارشی عجیب به نظر می‌رسد، مثل اینکه بگوییم بهتر است رئیس کمیته ملی المپیک یک کشور توسط مردم انتخاب شود، نه توسط وزیر ورزش آن کشور و البته در این مورد منظور از مردم، همان هیات‌های ورزش مردمی، فدراسیون‌های ورزش مردمی و سازمان‌های ورزش مردمی است.

مثال اول مربوط می‌شود به کشور اسپانیا، جایی که وزیر ورزش و جوانان موضوع سومی به نام آموزش‌وپرورش را نیز در چتر عملکردی و اجرایی خود دارد اما نه‌تنها به هر سه مورد به خوبی می‌رسد بلکه گاهی به داد فدراسیون‌های ورزشی نیز رسیده و مشکل آنها را با اجازه پارلمان اسپانیا حل کرده است. نکته ظریف در اینجا است که وزیر ورزش حتی اگر می‌خواهد به یک فدراسیون ورزشی مثل فدراسیون فوتبال کمک کند، از پارلمان اسپانیا یعنی جایی که نمایندگان مردم این کشور جمع شده‌اند، اجازه می‌گیرد.

فدراسیون فوتبال اسپانیا یا کمیته ملی المپیک اسپانیا، چه فرقی می‌کند، هرکدام سفارتخانه یک سازمان جهانی هستند که باید مستقل باشند و هیچ‌وابستگی‌ای به ارگان‌های دولتی کشور خود نداشته باشند. اساسنامه‌‌ای کمیته ملی المپیک اسپانیا چیز عجیب یا مبهمی نیست، به راحتی می‌توانید نسخه پی‌دی‌اف این اساسنامه را در وب‌سایت رسمی این کمیته ملی در اختیار داشته باشید و دانلود کنید. این اساسنامه را دولتمردان اسپانیایی ننوشته‌اند بلکه زیرنظر کمیته بین‌المللی المپیک و با حضور نماینده مردمی کمیته ملی المپیک اسپانیا نگارش شده و تایید و تصویب آن دو سال به طول انجامیده است، این اساسنامه هر دو سال یک بار برای تصحیح و بازخوانی به کمیته حقوقی المپیک ارسال می‌شود، نه به وزارت ورزش اسپانیا!

مثال دوم درباره کشور چین است، جایی که به هر حال در زمینه المپیک پررنگ بوده، مدال‌آوری دارد، حرف‌هایی برای گفتن دارد و میزبان المپیک نیز بوده است. ریاست کمیته ملی المپیک چین در مصاحبه آگوست 2014 خود خطاب به خبرنگار روزنامه «گاردین» می‌گوید: «اگر وزیر ورزش چین نبود، میزبانی المپیک برای چین مقدور نبود!»

همین یک تک جمله برای او به‌شدت دردسرساز شد، فدراسیون‌های ورزشی در چین بیانیه صادر کردند و از اینکه کمیته ملی المپیک چین به صورت مستقل از عهده میزبانی برنیامده خشمگین شدند اما پس از مدتی وی توضیحاتی تکمیلی ارائه داد و گفت: «وزیر ورزش چین دخالتی نداشت، او فقط به ما مشورت داد و برای ایجاد امنیت بیشتر در جریان میزبانی پکن به ما آرامش خاطر داد.»

مشخص است که کمیته ملی المپیک چین حداقل در ویترین خود و به ظاهر، هیچ وابستگی‌ای به دولت چین نداشته و ندارد و اگر هم در پشت پرده چیزی هست، به صورت حرفه‌ای پنهان می‌ماند، نه اینکه وزیر ورزش چین بخواهد در رسانه‌ها به صورت علنی اعلام کند که می‌خواهد اساسنامه را بازبینی کرده و طور دیگری آن را بنگارد!

مثال سوم به انگلیس مربوط می‌شود، جایی که اتحادیه فوتبال انگلیس را می‌شود به‌عنوان یک مثال مردمی در نظر گرفت که وابستگی به هیچ دولت و حزبی نداشته و ندارد. این اتحادیه حتی گاهی با یوفا دچار چالش و تقابل می‌شود و از قدرت قدیمی آن که صرف نظر کنیم، باید قبول کرد که مردم حرف اول و آخر را در این اتحادیه می‌زنند. کمیته ملی المپیک انگلیس که البته با کمیته قدیمی از نوع بریتانیا همیشه مشکل حقوقی داشته است، بارها خواسته از اتحادیه فوتبال انگلیس و اعتبارش برای نفوذ بیشتر در دنیای فوتبال استفاده کند اما این اتحادیه حتی حاضر نشده به کمیته ملی المپیک کشور خودش کمک برساند چراکه این کار را معادل لطمه زدن به استقلال این کمیته می‌دانسته و از آن به‌عنوان یک فاجعه ملی یاد کرده است!

 

* مترجم : بابک سرانی‌آذر

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰