آرامش موقت در سایه ویرانیآتشبس تازه، پس از دو سال جنگ و ویرانی، موجی از امید محتاطانه در منطقه ایجاد کرده است. در غزه، صدای شادی با ترس درهم تنیده و در پایتختهای عربی از «پیروزی دیپلماسی» سخن میگویند. اما در پس این هیاهو بیاعتمادی عمیقی نهفته است.
از مرحله اول آتشبس غزه چه میدانیم؟

فاطمه موسوی کریمی؛ وقایعاسرائیلیه: ترامپ در کاخ سفید و در حال شنیدن سخنان جوانان طرفدار انتیفا بود که با واردشدن مارکو روبیو از او پرسید «از خاورمیانه خبری نشد؟» اشاره وی به مذاکرات صلح بر مبنای طرح ۲۰ مادهایاش بود که قرار بود به جنگ ۲ساله در غزه خاتمه دهد. ترامپ این توافق را روی میز گذاشته و گفته بود اگر حماس این توافق را نپذیرد، درهای جهنم را به غزه باز خواهد کرد. همه منتظر پاسخ حماس بودند.
بلۀ محتاطانه حماس
پاسخ حماس اما معادلات را به هم ریخت. جواب هوشمندانه و سنجیده آنها که با بندهایی مثل آزادکردن اسرا بهصراحت موافقت کرده و از کنار بند اداره غزه به دست نیرویی بینالمللی با ملایمت عبور کرده و حرفی هم از خلع سلاح نزده و البته از تلاشهای ترامپ هم برای رسیدن به صلح تشکر کرده بود باعث شد تا رئیسجمهور ایالات متحده بلافاصله پیام آنها را در صفحه خود بازنشر کرده و بگوید دستیابی به صلح محقق شد. به بیان دیگر، این «بلۀ محتاطانه» به حماس اجازه داد از ادامه ویرانی بیشتر جلوگیری کند، بیآنکه به طور کامل از صحنه سیاسی حذف شود.
متن توافق بهوضوح نشانگر آن بود که اسرائیل در پی آن است تا به چیزی که در جنگ به آن نرسیده از طریق آتشبس برسد. ازبینبردن حماس که یکی از اهداف مشخص اسرائیل در این نسلکشی دوساله بود حتی با شخمزدن غزه هم میسر نشده بود. کوچ اجباری مردم غزه و خالی از سکنه کردن آن هم یکی دیگر از اهداف اسرائیل برای تصاحب و حکومت بر آن بود. امری که با بمباران بیامان، قتل و آوارهکردن پیاپی مردم به آن نرسیده بود و حالا میخواست از طریق این صلح به آن دست یابد. اداره غزه به نیرویی بینالمللی و غیرفلسطینی هم نشان از نیت آنها برای از صحنه خارجکردن حماس و سلطه مجدد بر غزه و مردمانش بود. پس چرا با وجود این موارد حماس با این توافق موافقت کرد؟
دو سال پس از ۷ اکتبر
حماس با توجه به شرایط اجتماعی برای کاهش فشار به مردم به جنگ خاتمه داد. حماس تصور میکرد عملیات طوفان الاقصی مسئله فراموششده فلسطین و درد و رنج سالیان مردمانش را به سرخط خبرها برمیگرداند و از طریق گرفتن اسرای اسرائیلی هم اسرای دربند خود که بعضی نظیر مروان برغوثی به چندین حبس ابد محکوم شدهاند را آزاد میکند؛ اتفاقات به شکل دیگری پیشرفت. فلسطین به مسئله اصلی جهان تبدیل شد؛ اما نه آن طور که طراحان عملیات فکرش را میکردند. حماس از همان روزهای اول آماده پذیرش آتشبس و مبادله اسرا بود؛ ولی اسرائیل و غرب تمایلی به این کار نداشتند. آنها میخواستند درسی به نیروی مقاومت بدهند که دیگر تا سالها هوس قد علمکردن جلوی نیروی اشغالگر را نداشته باشد و آن را ریشه کن کنند. اسرائیل آزادانه و طی این دو سال در سایه حمایت تسلیحاتی و سیاسی شرکای غربیاش در حال بهآتشکشیدن منطقه و رسیدن به «صلح از طریق قدرت» بود که یک اشتباه محاسباتی این بار از طرف نتانیاهو ورق را برگرداند.
اشتباه نظامی و بحران سیاسی
حمله به قطر در سپتامبر و بمباران ساختمانی که اعضای سیاسی حماس قرار بود در آن جمع شده تا درباره طرح صلح ویتکاف با هم گفتوگو کنند همان قدم اشتباهی بود که نتانیاهو برداشت و خشم ترامپ را برانگیخت. عکس لحظهای که نتانیاهو در کاخ سفید و کنار ترامپ عصبانی نشسته و با امیر قطر صحبت میکند تا از وی عذرخواهی کند بهشدت دیده شد و گویای خشم ترامپ و عزم او برای پایاندادن به این وضعیت و یا حداقل کمی دورشدن از نتانیاهو بود. بسیاری از مشاوران ترامپ و افرادی که در حلقه MAGA بوده و نقشی اساسی در پیروزی او در انتخابات داشتند به او میگفتند نتانیاهو در جهان منفور است و رأیدهنده آمریکایی هم از خود میپرسد چرا باید هزینه جنگ اسرائیل را ما بپردازیم. ترامپ برای ازدستندادن محبوبیت باید قدمی برمیداشت. او نیاز به یک برد و توافق پرسروصدا داشت بهخصوص حالا که چند روزی بیشتر به اعلام برنده صلح نوبل نمانده بود.
گرچه به نقل از منابع دیپلماتیک کشورهای عرب و ترکیه با طرح دیگری موافقت کرده بودند و ترامپ بعضی از بندها را به دلخواه خود تغییر داده و عوض کرده، اما هیچکدام جرئت بیان آشکار مخالفت خود را ندارند حتی در این میان مصر و ترکیه (از طریق ابراهیم کالین رئیس سازمان اطلاعات ترکیه و از چهرههای کلیدی ناتو که با حماس هم رابطه خوبی دارد) به حماس برای قبول توافق فشار هم آورده بودند.
کوشنر و ویتکاف، میانجیگری به سبک ترامپ
نحوه مدیریت اتفاق قطر از سوی ترامپ همان موضوعی بود که حماس را به اجرای توافق و عزم ترامپ برای پیگیری آن خوشبین میساخت پس از عذرخواهی نتانیاهو از امیر قطر، حماس به این نتیجه رسیده بود ترامپ توانایی ایستادگی در برابر نتانیاهو را دارد. هرچند خاطره نقض آتشبس از سوی اسرائیل در ژانویه سال گذشته پس از مبادله گروگانها هنوز در خاطر همه باقی مانده؛ ولی یکی از مقامات حماس در گفتوگو با رویترز گفته بود حضور جرد کوشنر و استیو ویتکاف در مذاکرات شرمالشیخ و دیگر بازیگران منطقهای و البته پیگیریهای خود ترامپ که به گفته وی «شخصاً سه بار در طول مذاکرات فشرده تماس گرفت» باعث شد آنها قدری اعتماد کرده و توافق را امضا کنند. به گفته یک مقام ارشد آمریکایی و یک مقام فلسطینی در غزه یکی از تحولات مهم مذاکرات، موفقیت میانجیگران در قانعکردن حماس بود که ادامه نگهداری گروگانها بهجای آنکه اهرم فشار باشد، به باری سنگین برای این گروه تبدیل شده است. آن مقام فلسطینی افزود حماس به این نتیجه رسید که ادامه گروگانگیری باعث تضعیف حمایت جهانی از آرمان فلسطین شده است و علاوهبرآن، در صورت آزادی گروگانها اسرائیل دیگر توجیهی برای ازسرگیری جنگ نخواهد داشت.
از مرحله اول آتشبس چه میدانیم؟
در گام اول نیروهای ارتش اسرائیل موظفند ظرف ۲۴ ساعت پس از تصویب توافق در کابینه، از مناطق مرکزی غزه عقبنشینی کرده و در پیرامون شهر غزه مستقر شوند. همزمان، مسیرهای انسانی برای ورود کمکهای غذایی، دارویی و سوخت باز میشود؛ اقدامی که در صورت اجرا میتواند برای نخستینبار پس از دو سال دستکم بخشی از بحران انسانی در غزه را کاهش دهد.
در گام دوم، حماس باید تمام گروگانهای باقیمانده را آزاد کند. بر اساس ارزیابی مقامهای آمریکایی، از میان بیش از ۲۰۰ گروگان اولیه، تنها حدود ۲۰ نفر زندهاند که قرار است تا ۷۲ ساعت پس از عقبنشینی اسرائیل تحویل داده شوند. در مقابل، اسرائیل نیز موظف به آزادی حدود دو هزار اسیر فلسطینی خواهد بود.
یکی از مفاد توافق ایجاد یک نیروی بینالمللی موسوم به «نیروی تثبیت بینالمللی» (ISF) است که قرار است با محوریت آمریکا و مشارکت افسرانی از مصر، قطر، ترکیه و امارات تشکیل شود. این نیرو به گفته مقامات آمریکایی وظیفه نظارت بر اجرای آتشبس و جلوگیری از نقض توافق را بر عهده دارد. حدود ۲۰۰ افسر آمریکایی در قالب مرکز فرماندهی مشترک در منطقه مستقر خواهند شد.
داستان هنوز تمام نشده است
دو موضوع کلیدی از هماکنون به محور اصلی اختلاف میان طرفین بدل شده است. نخست، مسئله خلع سلاح حماس است؛ بندی مبهم در توافق که بدون جدول زمانی و سازوکار اجرایی باقی مانده. نتانیاهو در نخستین واکنش خود پس از اعلام توافق گفته بود: «تا زمانی که حتی یک گلوله در دست حماس باشد، جنگ تمام نشده است.» در مقابل یکی از سخنگویان حماس نیز تأکید کرد: «سلاح مقاومت، بخشی از شرف ملت ماست و هیچ بند توافقی نمیتواند آن را از ما بگیرد.» این رجزها، پیش از شروع مرحله دوم، نشان میدهد آتش در زیر خاکستر هنوز زنده است. دومین محور اختلاف ساختار اداره غزه در دوران پس از جنگ است؛ مدلی که بر اساس توافق قرار است با محوریت تونی بلر و ترکیبی از تکنوکراتهای فلسطینی و نمایندگان کشورهای عربی شکل گیرد، اما هنوز معلوم نیست چه نقشی برای بازیگران داخلی از جمله حماس در آن پیشبینی شده است.
امید محتاطانه
آتشبس تازه، پس از دو سال جنگ و ویرانی، موجی از امید محتاطانه در منطقه ایجاد کرده است. در غزه، صدای شادی با ترس درهم تنیده و در پایتختهای عربی از «پیروزی دیپلماسی» سخن میگویند. اما در پس این هیاهو بیاعتمادی عمیقی نهفته است. اسرائیل پایان جنگ را به «نابودی کامل حماس» مشروط کرده است. تحلیلگران هشدار دادهاند که توافق فاقد ضمانت اجرایی است و ممکن است همانند آتشبس ژانویه فرو بپاشد. بااینحال، همه میدانند همین توقف موقت آتش، هرچند شکننده، برای مردمانی که دو سال زیر بمباران زیستهاند معنای بزرگی دارد. شاید این روزها کوتاهترین اما واقعیترین لحظه صلح در غزه باشد، صلحی که کمتر کسی به دوامش ایمان دارد.
مطالب پیشنهادی













