با پایان پروژۀ غزه

گرداندن جهت ارتش رژیم صهیونی به هرسمت به معنای آغاز جنگ تعبیر می‌شود. این درحالی است که به دلیل نوع استقرار، اقدامات و عملیات‌های دوره‌ای، رژیم می‌تواند بدون آنکه تعبیری از جنگ و گسترش آن به وجود آید، کرانه باختری را طعمه جنگ کند.

  • ۱۴۰۴-۰۷-۲۳ - ۰۹:۵۱
  • 00
با پایان پروژۀ غزه

نتانیاهو وارد کرانۀ باختری می‌شود؟

نتانیاهو وارد کرانۀ باختری می‌شود؟
سید مهدی طالبیسید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

جنگ در غزه متوقف شده اما همه می‌دانند رژیم صهیونی با وجود تمام خسارت‌ها در شرایطی نیست که قادر به پایان «جنگیدن» باشد.  فشار داخلی از سمت احزاب راست افراطی، خطر تقویت راهکار دودولتی و احتمال بروز تغییری زیان‌بار در بطن تحولات منطقه علیه رژیم، باعث شده و می‌شوند تا تل‌آویو جنگ را در هر صحنه‌ای که در دسترس قرار گیرد، پیگیری کند. صهیونیست‌ها تحت‌فشار شدید روانی «جنگیدن» را راهکار می‌دانند. 

براین‌اساس کارشناسان دو سؤال را مطرح می‌کنند؛ تل‌آویو چه زمانی جنگ در غزه را دوباره از سر می‌گیرد و یا چه کشوری طعمه بعدی است؟ ازاین‌رو بازگشت به جنگ غزه یا حمله به لبنان، عراق یا یمن محتمل‌ هستند. 

در این میان گزینه دیگری نیز وجود دارد؛ نقطه‌ای که نه غزه است و نه کشوری دیگر. در همین راستا کریم جبران، مدیر پژوهش‌های میدانی در سازمان حقوقی «بتسیلم» می‌گوید: «صحبت درباره توقف جنگ در غزه به معنای پایان تجاوز رژیم صهیونیستی نیست. کرانه باختری هر روز در معرض خشونت‌های سیستماتیک و تنش‌های مستمر است.» 
همچنین «فیصل الجبیلی»، تحلیلگر و متخصص امور رژیم صهیونیستی معتقد است: «ارتش رژیم اشغالگر استقرار نیرو‌های خود را بعد از توقف جنگ غزه از سر خواهد گرفت و یگان‌های بزرگی را به کرانه باختری برای کنترل بر اوضاع میدانی منتقل خواهد کرد.» 

   طعمه بعدی

گفته می‌شود بعد از غزه، احتمال بالایی در خصوص انتقال میدان درگیری به کرانه باختری وجود دارد. کرانه در کنار لبنان، عراق و یمن جبهه‌های محتمل بعدی هستند.

اقدامات نظامی در کرانه باختری معنای جنگ و گسترش آن را نمی‌دهد 

گرداندن جهت ارتش رژیم صهیونی به هرسمت به معنای آغاز جنگ تعبیر می‌شود. این درحالی است که به دلیل نوع استقرار، اقدامات و عملیات‌های دوره‌ای، رژیم می‌تواند بدون آنکه تعبیری از جنگ و گسترش آن به وجود آید، کرانه باختری را طعمه جنگ کند. فشار‌های افکار عمومی جهانی به دلیل جنایت در غزه و فشار دولت‌های منطقه پس از تلاش برای گسترش جنگ و حمله به دوحه، علیه تل‌آویو مؤثرتر شده‌اند.

تقویت بی‌وقفه

درحالی‌که غزه ضربه خورده، تقویت کرانه بی‌وقفه ادامه داشته است. حتی در اوج جنگ و با وجود سقوط سوریه، تلاش شده توان تحرکات نظامی در کرانه ارتقا یابد. از نظر کارگاه‌های ساخت سلاح، تأمین آن‌ها از محیط فلسطین اشغالی و قاچاق از اردن، تسلیح مقاومت در کرانه مداوم بوده است. 

پاگیر در هر جنگ 

در هر جنگ رژیم علیه محور مقاومت، کرانه باختری یک گزینه قابل فعال‌سازی توسط مقاومت است. به‌زعم صهیونیست‌ها اگر آن‌ها بخواهند در جنگ‌های محتمل آتی دست به اقدامات حداکثری بزنند، باید کرانه را خنثی کنند. 

 کسب رضایت افراطی‌ها بعد از توقف جنگ در غزه

ایتمار بن گویر وزیر امنیت داخلی و بتزلل اسموتریچ وزیر دارایی به‌عنوان دو ستون از سه ستون دولت در کنار نتانیاهو، خواهان سرنگونی او در پی توقف جنگ در غزه‌اند. راهکار فوری و طولانی‌مدت برای آرام نگاه‌داشتن آن‌ها، تحرک در کرانه است. پایگاه رأی و محل زندگی این دو نیز در همین منطقه واقع شده است.

تنها پاشنه آشیل جغرافیایی

تنها منطقه‌ای که فعالیت در آن رژیم را در مسیر فروپاشی قرار می‌دهد کرانه است. واقع‌شدن اماکن مقدس، منابع آب، نقاط کوهستانی، زمین‌های کشاورزی مرغوب، گذرگاه‌های زمینی اصلی به همراه اتصال جغرافیایی و جمعیتی به ساحل غربی، کرانه را به پاشنه آشیل رژیم تبدیل کرده است.

کانون راهکار دودولتی

نقطه کانونی راهکار دودولتی که خطر آن علیه رژیم پررنگ شده است، کرانه باختری به شمار می‌آید. کشور فلسطینی بدون غزه قابل تشکیل است؛ اما بدون کرانه چنین اتفاقی امکان‌پذیر نیست.

سالم ماندن نسبی کرانه باختری

پس از فعال‌شدن جمعیت فلسطینی سرزمین ۱۹۴۸ در جنگ سیف القدس در سال ۲۰۲۱، رژیم دست به سرکوب زد. در نتیجه در جنگ طوفان الاقصی اتفاق مشابهی رخ نداد. همچنین پس از ۷ اکتبر، غزه به‌شدت تحت‌فشار قرار گرفت. هرچند این دو بخش کماکان قادر به اجرای عملیات‌ها هستند، اما قابلیت‌های کامل پیشین را ندارند. در مقابل کرانه گرچه زیر فشار عملیات‌های گسترده و پیوسته قرار داشته است؛ اما توانمندی‌های خود را حفظ کرده است.

بیمه‌کردن کرانه در برابر شرایط مرگ محمود عباس

آمریکا و رژیم صهیونی احتمال فروپاشی تشکیلات خودگردان در صورت مرگ محمود عباس ریاست آن را در نظر گرفته‌اند. تقویت جانشینان او، تلاش برای ضربه به مقاومت و همچنین تهدید فلسطینی‌ها به از دست دادن اختیارت نیم‌بندی که از طریق تشکیلات در دست آن‌هاست، برخی اقدامات برای مهار پیامد‌ها تلقی می‌شوند. 

اتصال به جمعیت فلسطینی و اسلامی 

نوار غزه به صحرای سینا در مصر متصل است که سرزمینی کم‌جمعیت به حساب می‌آید. در مقابل در اردن و در مجاورت کرانه ۱۱ میلیون نفر حضور دارند که نیمی از آن‌ها فلسطینی‌تبارند. اتصال جمعیتی به اردن باعث شده کرانه باختری ظرفیت بالایی داشته باشد. اگر اوضاع در اردن دچار فروپاشی شود، این کشور در دسترس گروه‌های فلسطینی قرار گرفته و برای مقاومت عراق جهت دسترسی به فلسطین قابل‌عبور خواهد بود. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران