حسن لاسجردی در گفتوگو با «فرهیختگان»:حسن لاسجردی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: حرکت آمریکا به سمت دیگر پروندههای مقاومت یکی از احتمالات است.
حمایت ویتکاف از نتانیاهو در جلسۀ کابینه مصلحتی بود

یکی از چالشهای اساسی که پیشروی نتانیاهو قرار دارد، سرنوشت انتخابات است. پیش از این، این احتمال وجود داشت که ادامه جنگ غزه شرایط را برای پیروزی لیکودیها در انتخابات سخت میکند. تصویب اجرایی شدن فاز اول توافق این احتمال را تقویت میکند که شرایط برای لیکودیها کمی بهتر شود. با این حال سؤال اساسی این است که امضای توافق صلح غزه، فضای سیاسی سرزمینهای اشغالی را دچار چه تحولاتی خواهد کرد. برای پاسخ به این سؤال با حسن لاسجردی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
توافق صلح غزه؛ بردی دوطرفه
لاسجردی در مورد اینکه شرایط غزه بعد از اجرای توافق چگونه خواهد بود، گفت: «آنچه مسلم است این که در طرح صلح، علاوه بر حماس، مصر، قطر و کشورهای دیگر مانند ترکیه و بقیه نیز حضور دارند. به نظر میرسد این توافق، توافقی اصطلاحاً فراملی است و صرفاً حماس طرف آن نیست. لذا من معتقدم که این یک برد دوطرفه است. از یکسو حماس توانسته شروط خود را - مثل عقبنشینی و مسائل مربوط به تبادل اسرا - به طرف مقابل بقبولاند و از سوی دیگر خود را به عنوان طرف معامله به اثبات رسانده است. بهرغم خواست نتانیاهو و تیم افراطیاش (لیکودیها)، حماس همچنان به عنوان یک بازیگر مهم در سرزمینهای اشغالی فعالیت میکند؛ درحالیکه تمام همّ و غمّ نتانیاهو و تیمش بعد از طوفان الاقصی این بود که حماس را از مدار بازیگری خارج و نابودش کند. لذا به نظر من این توافق بازی دو سر برد برای حماس است؛ هم از این نظر که هنوز زنده است و بازیگری میکند و طرف گفتوگو است و هم از این جهت که توانسته شروط خود را به طرف مقابل تحمیل کند و بازیگران مختلفی را وارد میدان سازد تا در میانجیگری و اعمال توافق نقش داشته باشند و آن را به مرحله اجرا برسانند. نکته خیلی مهمتر این است که حماسیها تلاش میکنند تضمینهای لازم را بگیرند، لذا حضور بازیگران مختلف و نقشآفرینی آنان و مذاکراتی که در جاهای مختلف انجام شده - چه در دوحه، چه در مصر و چه در دیگر کشورها - نشان میدهد حماسیها عجلهای برای نهایی شدن این طرح صلح نداشتهاند، بلکه تلاش کردهاند با طرفهای مختلف گفتوگو کنند و از هنر و ابزار دیپلماسی استفاده کنند و به نوعی با پشتوانه قدرتهای مختلف این کار را انجام دهند.»
اسرائیل به جهت کنترل افکار عمومی تمایل کمتری به شروع جنگی تازه دارد
لاسجردی در مورد اینکه بعد از این توافق جنگی آغاز خواهد شد یا خیر، توضیح داد: «من فکر میکنم اگر جنگی رخ دهد، با توجه به اینکه اکنون رژیم در منظر کشورهای مختلف اروپایی، آمریکای لاتین، آسیای شرقی و غربی منفور است، احتمالاً ترجیح خواهد داد که دامنه این وحشیگری را کاهش دهد و تا حدی به جامعه انسانی بازگردد. با توجه به نقشآفرینی افرادی مانند ترامپ و دیگران، رژیم صهیونیستی دیگر تمایلی ندارد دوباره به سمت جنگ، نزاع و درگیری برود و میخواهد تا حدودی فشار افکار عمومی را کنترل کند.»
حرکت آمریکا به سمت دیگر پروندههای مقاومت یکی از احتمالات است
آنچه در فضای تحلیلی مطرح میشود این است که احتمال دارد با پایان جنگ غزه، اسرائیل و آمریکا به سراغ پروندههای دیگر بروند. لاسجردی در این مورد گفت: «آنچه مسلم و قابل پیشبینی است، این یکی از احتمالات است. آنچه مهم است این که رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، با توجه به نزاع بزرگی که در سطح بینالمللی میان آنها و قدرتهای شرقی مانند روسیه و چین وجود دارد، میخواهند در این منطقه اعمال قدرت کنند. مدل ترامپ بر این مبناست که او حتی صلح را از طریق قدرت و زور میخواهد اعمال کند. لذا اینکه در آینده نزدیک، در جریان حل مسئله غزه و تحولات سرزمینهای اشغالی، آمریکا و اسرائیل به سمت مقابله با دیگر نیروهای مقاومت بروند، یکی از محتملات است. اما اینکه حتماً این کار انجام خواهد شد و آنها را در میدان از بین خواهند برد یا نه، پرسشی است که هنوز پاسخ قطعی ندارد. اینجاست که سؤال اصلی مطرح میشود؛ اگر بخواهند نیروهای مقاومت در منطقه را یکییکی هدف قرار دهند، آیا واقعاً میتوانند همه آنها را از مدار حرکت، نقشآفرینی و میدانداری تحولات بیرون کنند؟ نظر من این است که ایالات متحده و اسرائیل در حال حل مسئله غزه هستند تا بتوانند تبعات آن را جمع کنند؛ چراکه خود موضوع تحولات داخلی سرزمینهای اشغالی مسئله سادهای نیست. نمیتوان گفت حالا که یک طرح صلح اجرا شده، تمام مشکلات حل میشود و اسرائیل به سراغ مسائل دیگر میرود. به گمان من خود موضوع غزه و به نتیجه رساندن آن و نگاهی که نتانیاهو و تیم لیکودیها به این سرزمین دارند، مسئلهای باز و دارای تبعاتی است که آمریکا نیز بهشدت آن را دنبال میکند. اسرائیل حالاحالاها با این موضوع دست به گریبان خواهد بود. اما اینکه آیا به سراغ نیروهای دیگر منطقه خواهد رفت یا نه، بستگی به بازیگری نیروهای مقابل دارد. یعنی به هر صورت، آمریکا و اسرائیل محاسبه میکنند که اولاً قدرت نیروها چقدر است، ثانیاً در کجاها به منافع آنها ضربه زده یا خواهند زد و مهمتر از همه اینکه رفتار این نیروها در آینده چگونه خواهد بود. فکر میکنم اینها سؤالهایی است که در رابطه با آینده پرونده مقاومت در منطقه، ما با آنها مواجه هستیم.»
آمریکاییها مشتاق ادامه حیات سیاسی نتانیاهو نیستند
با توجه به حمایتی که ویتکاف از نتانیاهو در جلسه کابینه داشت، این سؤال مطرح است که آیا آمریکا از حضور نتانیاهو در قدرت حمایت خواهد کرد. لاسجردی در این مورد توضیح داد: «من این حمایت را مصلحتی میدانم، به این خاطر که الان لیکودیها بر سر کار هستند و ایالات متحده وقتی میخواهد به مذاکره، گفتوگو یا طرح صلحی ورود کند، نمیتواند بدون حمایت طرف مقابل این کار را انجام دهد. اما اینکه آیا در انتخابات از او حمایت خواهد کرد یا نه، یکی از همان سؤالهای اساسی است. با توجه به تجربهای که از انتخابات مختلف در داخل سرزمینهای اشغالی داریم، آمریکاییها در این زمینه کمی ملاحظه میکنند؛ بهویژه حالا که میدانیم بین نتانیاهو و ترامپ اختلافاتی وجود دارد. از طرفی، این طرح صلح درحقیقت با فشار آمریکاییها به نتیجه رسیده و آنها برای آن خیلی تلاش کردند. حالا میان دو طرف اختلافاتی شکل گرفته است. اگر آمریکاییها قرار باشد بین مثلاً نتانیاهو و افراد دیگر انتخاب کنند، باید دید طرف دوم یا سوم چه کسانی هستند. اگر طرفهای معقولتری باشند، فکر میکنم آمریکاییها چندان مشتاق تداوم حضور سیاسی نتانیاهو نخواهند بود.»
مطالب پیشنهادی













