علیرضا مجیدی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» بیان کرد: توافق بر سر غزه مقدمه رویداد مهم‌تری است و باید در منطقه، تحولات جدی‌تری رخ دهد. اولین مسئله، پیشبرد فرایند عادی‌سازی و پیوستن کشور‌های عربی به پیمان ابراهیم است.

  • ۱۴۰۴-۰۷-۱۹ - ۱۹:۰۹
  • 00
علیرضا مجیدی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ادامۀ عملیات نظامی اسرائیل منوط به پیشرفت پیمان ابراهیم است

ادامۀ عملیات نظامی اسرائیل منوط به پیشرفت پیمان ابراهیم است
زهرا طیبیزهرا طیبیخبرنگار

کابینه نتانیاهو بامداد جمعه، توافق شرم‌‌الشیخ را تصویب کرد و براین اساس فاز اول توافق امروز شنبه اجرایی می‌شود، اما همچنان سؤالات و ابهامات زیادی در مورد توافق شرم‌‌الشیخ وجود دارد. آیا بعد از اجرای توافق و آزادی تمام گروگان‌ها، اسرائیل توافق را نقض و حملات جدید را شروع می‌کند؟ پایان جنگ در غزه مقدمه شروع اعمال فشار علیه دیگر محور‌های مقاومت خواهد شد یا خیر؟ برای پاسخ به این ابهامات با علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفت‌وگو کردیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید.

سرنوشت صلح غزه مشروط به سه مسئله

مجیدی اجرای توافق یا توقف کامل جنگ در غزه را مشروط به سه مسئله دانست و گفت: «سه مسئله در مورد توافق غزه مطرح است و باید به آن توجه کرد. مسئله اول مراحل پیشرفت این توافق است. فاز یک این توافق که مشخص است و اجرا می‌شود، اما برای فاز دوم باید دستگاه اجرایی گرداننده امور غزه شکل بگیرد؛ آن چیزی که به بیان حماس حکومت تکنوکرات نامیده شد. این کار ساده‌ای نیست. دستگاهی که با اغماض به آن، اداره یا حکومت اجرایی خودگردان غزه می‌بایست شکل بگیرد و این خود یک مسئله است. می‌دانیم که این اداره خودگردان نه فتح است نه حماس. اینکه این اداره چگونه و در چه فضایی شکل بگیرد، نکته دیگر است. مسئله بعدی خلع سلاحی است که ذیل آن می‌بایست انجام شود که چالش کوچکی نیست. غیر از آن ما با دو مسئله دیگر هم مواجهیم که فوری‌تر به نظر می‌رسد. یک اینکه قرار است حماس تمام جنازه‌های گروگان‌ها را نیز تحویل دهد و نه فقط گروگان‌های زنده. حماس اعلام کرده که به جنازه‌ها دسترسی ندارد. اقتضای این موضوع این است که آوار‌برداری صورت گیرد. در آوار‌برداری‌ها ممکن است ارتش اسرائیل، دسترسی بیشتری به شبکه زیرزمینی قسام پیدا کند، این قسمت آوار‌برداری نیز یک چالش است. موضوع آخر هم اینکه نیرو‌های مسلح بومی غزه، مزدور و تابع اسرائیل بودند که معروف‌ترین آن همان یاسر ابوشباب است. سرنوشت این‌ها هم مسئله است. ممکن است در فضای غیررسمی، حماس به سمت انتقام از این خائنان برود. مجموع این سه مسئله (1. تشکیل کیان اداری جدید و خلع سلاح حماس 2. آوار‌برداری برای یافتن جنازه‌های گروگان‌ها 3. سرنوشت دو گروه غزاوی مزدور صهیونیست‌ها) مشخص می‌کند که این توافق پایدار خواهد بود یا خیر.»

برقراری صلح منوط به پیشرفت یا عدم پیشرفت پیمان ابراهیم است

مجیدی در مورد اینکه چقدر احتمال دارد بعد از پایان جنگ غزه، آمریکا و اسرائیل به سراغ پرونده‌های دیگر در یمن، عراق و لبنان بروند، گفت: «از نگاه ترامپ این یک توافق بر سر غزه نیست، بلکه توافق بر سر غزه مقدمه رویداد مهم‌تری است و باید در منطقه، تحولات جدی‌تری رخ دهد. اولین مسئله، پیشبرد فرایند عادی‌سازی و پیوستن کشور‌های عربی به پیمان ابراهیم است. این باید قاطع جلو برود. مسئله دوم، امکان اینکه اسرائیل با فراغت نسبی از غزه خود را آماده جنگ با لبنان کند، جدی است. مسئله در مورد عراق و یمن و ایران بسیار متفاوت است و آن را می‌تواند به موازات غزه پیش ببرد، اما در مورد لبنان نیروی زمینی نیاز است. در جنگ 66 روزه نیز دیدیم که اسرائیل بسیار محتاطانه رفتار می‌کرد. باید این را در مورد لبنان در نظر بگیریم که این بار با عده قدرتمندتری بخواهد دست به عملیات بزند، اما بحث عملیات نظامی منوط به معادلات سیاسی است و معادله سیاسی اصلی پیشرفت پیمان ابراهیم است. اگر این‌ها ببینند پیمان ابراهیم پیشرفت نسبی دارد، در لبنان دست به اقدامی نمی‌زنند که روند پیش‌رونده پیمان ابراهیم متوقف شود.»

حفظ حیات سیاسی نتانیاهو مشروط به اعمال فشار‌های آمریکا به مخالفان

سؤال اساسی این است که با فرض اجرای صلح در غزه، فضای سیاسی در سرزمین‌های اشغالی به چه سمت‌وسویی خواهد رفت. مجیدی در این مورد توضیح داد: «برای قضاوت در این مورد زود است، باید نظرسنجی‌ها را ببینیم و بسنجیم. قاعدتاً مخالفان نتانیاهو تلاش می‌کنند این ماجرا را نشان‌دهنده شکست نتانیاهو و بلندپروازی‌های بی‌جهت او بخوانند و بگویند نتانیاهو بعد از ترور سنوار می‌توانست به این هدف برسد و بی‌جهت توافق مارس را نقض کرده است و می‌شد این بازه زمانی 7، 8 ماهه رخ ندهد و کشور بی‌جهت درگیر نشود و چه بسا گروگان‌هایی در این فاصله مرده باشند. اما جنبه مهم دیگری که باید در معادلات و تحلیل‌ها در نظر بگیریم این است که با رفع‌ و رجوع پرونده جنگ غزه و این قید و شرط که آمریکا فشار آورده باشد، آمریکای ترامپ می‌تواند به گانتز و لاپید هم فشار بیاورد که وابستگی نتانیاهو به جناح صهیونیست مذهبی کم شود. با فرض بقای دوحزب حریدی شاص و یهودیت تورات متحد دولت، دولت نتانیاهو 67 کرسی از مجموع 120 کرسی کنست را دارد. از این 67 کرسی، 18 کرسی به احزاب حریدی و 13 کرسی به ائتلاف صهیونیسم مذهبی می‌رسد. مسئله اصلی این ائتلاف این است که به راحتی نباید با بقای حماس کنار آمد، باید آن را نابود کرد و حتی ایدئال آن است که غزه را الحاق کرد. در 18 کرسی، بحث سربازی حریدی‌ها مهم‌ترین چالش است. در مورد سربازی حریدی‌ها، با پایان جنگ در غزه نیاز ارتش به سرباز جدید کم می‌شود و حتی سرباز‌های ذخیره می‌توانند به زندگی عادی برگردند.

وی افزود: «لذا نتانیاهو می‌تواند بحران سربازی حریدی‌ها را مقداری مدیریت کند و مسئله آن 18 کرسی را تا حدی رفع و رجوع کند. در مورد صهیونیسم مذهبی، 13 کرسی با پایان جنگ به شکل فعلی مخالفت می‌کنند، حتی با اینکه کابینه هم رأی می‌دهد این‌ها ابراز مخالفتشان را ادامه می‌دهند. البته این 13 کرسی به دو کرسی 6 و 7 تقسیم می‌شود و می‌توان آن را مدیریت کرد. در اینجا این احتمال را باید بدهیم که تحت فشار آمریکا لاپید و گانتز وارد ائتلاف با نتانیاهو شوند و در ازای خروج صهیونیسم مذهبی از کابینه، این‌ها از کابینه حمایت کنند. اگر نتانیاهو بتواند این مدل را به شکل دیگری بعد از انتخابات 2026 اجرا کند، بقای سیاسی‌اش نیز تضمین می‌شود. نکته محوری این است که نتانیاهو مخالف پایان جنگ غزه باشد، اما خواسته ترامپ را بپذیرد و متقابلاً از ترامپ بخواهد تا کاخ سفید به گانتز و لاپید فشار بیاورد. این دو برخلاف نتانیاهو، به خصوص گانتز، خیلی متأثر از سیاست رسمی آمریکا هستند.»

نظرات کاربران