دربارۀ توافق آتشیستوافق آتشبس با حماس امضا شد و ضامن اجرای آن از جنبه این گروه است. شروط مرتبط با طرف فلسطینی را باید حماس اجرا کند.
۱۰ برداشت از صلح غزه؛ چرا نتانیاهو پیروز نشد؟

با فشار و میانجیگری بینالمللی و منطقهای، رژیمصهیونی و حماس بار دیگر وارد فرآیند آتشبس شدند. در خصوص این فرآیند و تحولات آن نکاتی وجود دارند:
۱. توافق آتشبس با حماس امضا شد و ضامن اجرای آن از جنبه این گروه است. شروط مرتبط با طرف فلسطینی را باید حماس اجرا کند. در سوی دیگر اگر رژیمصهیونی تعهدات خود را اجرایی نکرد، حماس باید اجرای این تعهدات را از طرفهای بینالمللی پیگیری و در صورت تداوم نقض، توافق را تعدیل یا لغو کند. ذات توافق و راه آینده آن به این معناست که حماس در حکومت میماند و خلعسلاح نمیشود.
۲. مردم غزه کشته و آواره شدند اما خروج از فلسطین را نپذیرفتند. در نهایت رویای اخراج و تسلط کامل بر فلسطین اشغالی ناکام ماند.
۳.مقاومت منطقه ضامن غیررسمی اجرای توافق است و با نقض آن توسط رژیمصهیونی، حملات علیه تلآویو از سرگرفته میشوند. باقی ماندن فضای پشتیبانی مقاومت منطقهای از حماس در صورت نقض تعهدات رژیمصهیونی، حکایت از تداوم قدرت محور مقاومت از یمن و عراق تا لبنان و فلسطین دارد.
۴. رژیمصهیونی درپی جنگ حداکثری و پرهزینه در منطقه است. آمریکا نیز به طور کامل در کنار این رژیم به طور علنی اقدام میکند. در مقابل مقاومت سیاست جنگ کمهزینه، محدود و نامتقارن را در دستورکار دارد. برخی از محاسبات میدانی، باید با توجه به تفاوت سیاستها ارزیابی شوند. هرچند کفه از نظر تجهیزات به نفع جبهه آمریکایی-صهیونیستی است، اما سلاحهای موجود مقاومت در ترکیب با گستردگی منطقهای، بومی بودن، تابآوری و انگیزه بالا میتوانند ضربات جدیتری به دشمن وارد کنند، اما محور میخواهد مانع از توسعه جنگ شود تا از این طریق نتانیاهو قادر به حلوفصل مشکلات داخلی خود و همچنین با تمام دولتهای غربی نباشد. مقاومت با جنگ محدود موفق به ایجاد موازنه با سیاست جنگ حداکثری دشمن شده است.
۵. ناخشنودی "ایتمار بنگویر" و "بتزلل اسموتریچ" دو عضو اصلی کابینه که در کنار نتانیاهو سه ستون دولت را تشکیل میدهند، نشان دهنده ناکامی تل آویو است. بنگویر وزیر امنیت داخلی مسئولیت پلیس، رهبری گارد ملی و شبه نظامیان شهرکنشین در کرانهباختری را برعهده دارد.
اسموتریچ وزیر دارایی، نفر دوم در وزارت دفاع و عملا فرماندهی ارتش در کرانهباختری را در اختیار دارد. بدون این دو دولت نتانیاهو بیمعناست و بسیاری نخستوزیر را به دلیل اطاعت از آنها شماتت کردهاند. علیرغم قدرت این دو، نتانیاهو برخی جلسات مهم را که تحمیل آمریکا پشت آنهاست، بدون این دو برگزار میکند. تحمیلهای آمریکایی تاکنون قدرت مهار بنگویر و اسموتریچ را داشتهاند.
نتانیاهو توافق را با فشار آمریکا پذیرفت و با همان فشار، از زیربار اقدامات انتقامجویانه در کابینه گریخت. اگر توافق آتشبس به کابینه نتانیاهو با چنین مختصاتی تحمیل شده، حداقل در درون دولت و بدنه اجتماعی احزاب تشکیل دهنده، ادراک از توافق با ناکامی برابر است.
۶. اگر در طرف فلسطینی نگرانی از هجوم مجدد صهیونیستها وجود دارد، در سمت صهیونیستها نیز نگرانی مشابهی از حمله محور مقاومت وجود دارد.
۷. در یک ارزیابی کلی، توافق کنونی همانند چند دور توافق قبلی پایان جنگ نیست؛ بلکه فرصت تنفسی برای دو طرف به شمار میرود. احتمال آغاز دور بعدی جنگ در غزه، چه مشابه دورههای قبل و چه متفاوت از آنها، بسیار بالاست.
۸. پس از آنکه ترامپ در کاخ سفید گوشی تلفن را به نتانیاهو داد تا از مقامات قطری به خاطر حمله به دوحه عذر خواهی کند، این دومین تحمیل تحقیرآمیز پیاپی به اوست.
۹. به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط ۱۰ دولت غربی در قالب صف بندی متحدی از ۱۴۰ کشور-دو سوم دولت های جهان- به همراه محکومیت دولتی گسترده حمله به قطر در عرصه بینالمللی که از لندن تا اتاوا و تا حدی واشنگتن، رژیمصهیونی را با انزوای عمیقی روبه رو کرد.
تنها یک آتشبس و توقف کشتار قادر به توقف روند فزاینده انزوای جهانی تلآویو بود که این امر توسط ترامپ مورد اشاره قرار گرفت.
۱۰. ترامپ خواهان دریافت جایزه صلح نوبل و یا معرفی خود به عنوان "رئیسجمهور صلح" است. تحقق این دو آرزو درحالیکه ارتش رژیمصهیونی همزمان در غزه جنایت میکرد، دشوار بود. او به این وقفه در غزه نیاز داشت.
مطالب پیشنهادی













