

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پس از هفتهها انتظار بالاخره حکم نهایی کمیته استیناف درخصوص سوپرجام جنجالی برگزار نشده و تعیینتکلیف قهرمان این جام صادر شد با این وجود همانطور که انتظار میرفت واکنشهایی در پی صدور این حکم مشاهده شد که در فوتبال ایران بیسابقه نبوده و نخواهد بود!
باشگاه استقلال پس از صدور حکم به نفع تیم رقیب مدعی شد که مساله را از طریق مجاری بینالمللی و نهادهایی مثل دادگاه عالی ورزش دنبال میکند رفتاری که البته اگر حکم به زیان پرسپولیس هم صادر میشد از جانب طرف مقابل به همین شکل میدیدیم.
همانطور که فصل گذشته هواداران تراکتورسازی هم معتقد بودند در زمینه ماجرای قهرمانی پرسپولیس و تخلفات مهدی طارمی، باید به دادگاه CAS شکایت و قهرمانی سرخپوشان باطل شود. همانطور که احتمالا هواداران و حتی مسئولان برخی دیگر از باشگاههای فوتبال در کشور هنگام به خطر افتادن منافع خود به روشهای مشابهی متوسل میشوند؟ اما به راستی ریشه این پدیده در کجاست و چرا باشگاههای ما در مواقع و مقاطع اضطراری قاعده بازی را رعایت نمیکنند؟
زمانی که یک باشگاه لیگ برتری با دریافت مجوز و مستندات لازم وهمچنین پرکردن فرم مربوطه برای حضور در مسابقات لیگ برتر کشور اعلام آمادگی میکند در واقع صلاحیت برگزارکننده مسابقات، شامل فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ را پذیرفته است که هنگام بروز هر تخلفی طبیعتا اختیار و امکان رسیدگی به موضوع را خواهند داشت. اما اگر حکم صادره به نفع یا به میل باشگاه مربوطه نباشد شاهد چنین مصاحبههای عجیبی در شکایت به فیفا و ایافسی و دادگاه عالی ورزش هستیم.
مثل این است که بهطور مثال یک شخص حقیقی یا حقوقی در دادگاه صالح کشور محکوم شود و در صورتی که حکم علیه وی صادر شود ادعا کند در اعتراض به این حکم به یک دادگاه بینالمللی خارج از مرزها پناه خواهد برد!
البته اینگونه موضعگیریها بیش از آنکه جنبه حقیقی داشته باشد ابزاری است برای محبوب ماندن در انظار هواداران معترض که به سادگی در برابر قانون تمکین نمیکنند و تا زمان رسیدن به نتیجه مطلوب مورد نظر خودشان آرام نمیگیرند. متاسفانه چنین فضایی مدیران فوتبال کشور را تحتتاثیر خودش قرار میدهد تا آنجا که برای آرام شدن هواداران هم که شده به هر حکم و دستوری که بر خلاف میلشان باشد، اعتراض میکنند.
این قاعده ویژه باشگاه استقلال نیست و در صورتی که حکم سوپرجام علیه پرسپولیس صادر میشد هم قطعا شاهد چنین مصاحبهها و ادعاهایی از جانب مسئولان این باشگاه بودیم اما تا چه وقت باید رفتارهای آماتوری و غیرحرفهای مدیران فوتبالی ما تحت تاثیر خواسته و مطالبات بعضا نادرست هوادارانشان باشد؟ آیا کسب محبوبیت نزد هواداران و کاهش فشار افکار عمومی بهانه مناسبی است که منجر به چنین رفتار نادرست و تضعیف وجهه فوتبال و ورزش ایران در عرصه جهانی باشد؟
اعتراض رسمی باشگاه استقلال به دادگاه عالی ورزش قطعا نتیجهای برای این باشگاه به همراه نخواهد داشت چراکه صلاحیت رسیدگی به این پرونده قطعا در اختیار برگزارکننده مسابقات، یعنی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برتر فوتبال ایران قرار دارد اما تنها تاثیر چنین دادخواستی پایین آوردن وجهه و اعتبار ورزش و فوتبال ایران در عرصه جهانی است. پیام روشن چنین اقدامی این است که باشگاههای ایرانی صلاحیت فدراسیون خودشان را زیر سوال میبرند و برای رسیدن به خواستههای خودشان خواستار رسیدگی در یک دادگاه خارجی به چنین پرونده و موضوعاتی هستند!
شاید انتظار میرود در راستای جلوگیری از وقوع اتفاقات مشابه وزارت ورزش و جوانان نسبت به توجیه مدیران باشگاهها در این خصوص اقدام کند تا از این پس شاهد احترام و تمکین باشگاهها در قبال اعتبار و صلاحیت مراجع قانونی داخلی باشیم!
