از پاپ کاتولیکترها، دشمنتر از اپوزیسیونمثالهای متعددی را میتوان از علل چرخش برخی افراد و چهرهها از مبانی انقلاب و بازی در زمین دشمن ذکر کرد. این موضوع در تاریخ اسلام نیز کمسابقه نیست. گاهی سهمخواهی، هیجانزدگیها و سطحینگریها موجب میشد در نگرشهای انقلابی آنها انحراف ایجاد شود.
مهدی نصیری و قانون ابتذال رادیکالها

بهجز کارکنان اینترنشنال و پروژهبگیرانی که دستشان در جیب موساد و سیا بود که علیه ایران نفرتپراکنی کنند، در دوران جنگ 12 روزه اغلب چهرههایی که حتی با نظام حکمرانی ایران مخالفتهای مبنایی داشتند هم با دشمنان ایران فاصلهگذاری کردند. امری که نشان میداد، کورسویی از علاقه به وطن و میهن در آنها وجود دارد و منافع آنها در تجاوز نظامی و کشتار مردم ایران، تأمین نمیشود. در میان چهرههایی که موضعگیری در مورد جنگ 12 روزه داشتند، مهدی نصیری پدیدهای عجیب و قابلمطالعه است که با پشتکردن به کشور خودش در کنار اسرائیل ایستاد. چهرهای که زمانی در منتهیالیه انقلابیگری افراطی قرار داشت و از پاپ هم کاتولیکتر بود، اما حالا نه فقط منتقد نظام حکمرانی است که در خط سلطنتطلبانی حرکت میکند که نظر مردم در مورد آنها روشن است، حافظه تاریخی مردم، دشمنی این خاندان با مردم ایران را از خاطر نبرده است. در آخرین نمونه نیز همین خاندان در جریان تجاوز به ایران، سمت دشمنانی ایستاد که متن سخنرانیهایشان از اتاق فکرهای صهیونیستی میآمد. مهدی نصیری، مرزهای مخالفت با نظام ایران را تا آنجا جابهجا کرده که حالا در حال پیوستن به ترامپیستهایی است که برای نوبل صلح گرفتن ترامپ، غشوضعف میکنند.
عوامل متعددی در این چرخش و تقابل 180 درجهای دخیل است. اما یک عامل در همه چهرههایی که به دلایل مختلف تغییر کردند و تبدیل به دشمنان ایران شدند، وجود دارد و آنهم بروز و ظهور رفتارهای افراطیگونه است، اشتباه فهمیدن مفهوم انقلابگری یا اعتراض در ساختار منجر به بروز و ظهور رفتارهای هیجانی و افراطی میشود، این افراد برای آنکه خود را در منتهیالیه مفاهیمی مثل آزادی و انقلابیگری نشان دهند، رفتارهای تند و رادیکال از خود نشان میدهند و منتقدان را با بدترین و تندترین الفاظ مینوازند.
ریشه بروز این رفتارها را در چهرههایی مثل مهدی نصیری، عدم وجود مبنا و تعاریف دقیق از معیارهای انقلابیگری و نداشتن درک صحیح از عقلانیت انقلابی میبایست جستجو کرد. سطحینگری و هیجانزدگی، چهرههایی مثل مهدی نصیری را به این نقطه رساند که حالا در منتهیالیه دشمنی با ایران قرار بگیرند و آشکارا در زمین آمریکا و اسرائیل بازی کنند.
چرخشی افراطی، انقلابی افراطی
چهرهای که زمانی در دروس خارج فقه رهبر انقلاب شرکت میکرد، سردبیر روزنامه کیهان بود و معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه بود، حالا به نقطهای رسیده که یکی از دلایل برای دفاع از دادن جایزه صلح نوبل به ترامپ را ابتکار جنگ 12 روزه میداند. این تنها ادعایی نبود که مهدی نصیری در جریان جنگ 12 روزه مطرح میکرد. او در میانه جنگ و بعد از آن، در مسیر تهدید خواندن جمهوری اسلامی حرکت کرد، «جنگ و جنگطلبی را بخشی از دیانای جمهوری اسلامی خواند.» نظام حکمرانی ایران و اندیشههای اعتقادی آن را با تکفیریها و سلفیها همکاسه کرد و به جای آن از رضا پهلوی حمایت کرد، تئوری از شاهزاده تا تاجزاده را مطرح کرد به این امید که بتواند اصلاحطلبان را از دایره انقلاب خارج کند و ائتلافی علیه ایران تشکیل دهد. چرخش 180 درجهای او تنها به مخالفت با نظام حکمرانی ایران محدود نشد، علاوه برآنکه الفاظ و تعابیر تندی را علیه بزرگان انقلاب مطرح میکرد، سمت براندازانی ایستاد که خط و ربط روشنی با صهیونیستها دارند. افرادی که یادداشتها و مواضع نصیری را به خاطر دارند، این موضوع را ذکر میکنند که او تندترین و شدیدترین مواضع انقلابی در زمان خود را اتخاذ میکرد و انقلابیترین افراد را از دایره انقلاب خارج میکرد.
حالا او در موقعیتی قرار دارد که حتی از ضدانقلابهای ایران نیز فراتر رفته و به دفاع از دشمنان مردم ایران یعنی رژیم صهیونیستی میپردازد. علل این چرخش 180 درجهای را میبایست در عدم تعمق و سطحینگری جستجو کرد. زمانی که رفتارها به سمت هیجانیشدن میروند، عقلانیت کمرنگ میشود و احساسات جای تفکر را میگیرد. مهدی نصیری از همین مسیر خطا حرکت کرد و نهایتاً در منتهیالیه ضدانقلابیگری قرار گرفت.
از پاپ کاتولیکترها، دشمنتر از اپوزیسیون
در روزهایی که اپوزیسیون و منتقدان نظام حکمرانی ایران، بهمحض شروع جنگ با مردم ایران ابراز همدردی کردند و این را تشخیص دادند که این جنگ و تبعات خسارتبار آن نه فقط برای نظام حکمرانی ایران که برای مردم ایران هم خسارتهایی به همراه دارد و به همین جهت انتقادات را کنار گذاشتند و بهخاطر علاقه به وطن دشمن متجاوز را محکوم کردند، اتفاق عجیبی رخ داد، چهرههایی که روزگاری در منتهیالیه انقلابیگری قرار داشتند، برعکس اپوزیسیونی که سالها علیه انقلاب، انتقاد کردند، سمت دشمن ایستادند و با تکرار فریبهای دشمنان که این جنگ علیه نظام حکمرانی ایران است، همراهی تمامعیار با دشمنان مردم داشتند.
مطالب پیشنهادی











