تعداد تساویهای هاشمیان در ۶ هفته از دستپخت مشترک گلمحمدی و کالدرون عبور کردبدون شک نباید به راحتی از کنار ۴ تساوی متوالی قرمزها گذشت و این اتفاق بسیار شفاف با مخاطب صحبت میکند. قرمزها در گذشته بعد از نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۰ تن به ۴ تساوی متوالی در لیگ داده بودند و در هفتههای بیستوششم تا بیستونهم دوره هجدهم لیگ نیز طبق شواهد رمق و قدرتشان بعد از سپری یک فصل برای پیروزی یاری نمیکرد.
وحید هاشمیان؛ آقای یک امتیازی!

بعد از گذشت 6 هفته از بیستوپنجمین دوره مسابقات لیگ برتر به دلیل فرا رسیدن فیفادی ماه اکتبر، مسابقات به استراحت 11 روزه خواهد رفت و در این وقفه میتوان نتیجهگیری مناسبی از نقاط ضعف و قوت فصل 1404-1405 تا این مقطع داشت. گمان میشود لیگ جاری درگیر یکسری اتفاقات تکراری شده و هر هفته شاهد امتیاز از دست دادن اکثر مدعیان کسب عنوان قهرمانی هستیم. مرور تاریخچه لیگ برتر حاکی از این است که تا حالا هیچوقت پرسپولیس در 6 دیدار نخستش سابقه کسب 5 تساوی را نداشته و احتمالاً اگر این روند ادامه داشته باشد قرمزها به رکوردهایی میرسند که حتی در روزهای ناکام حضورشان در ادوار 18 تیمی نیز از آنها بهجا نمانده است.
آب رفتن 6 امتیاز ظرف یک فصل
بهترین عملکرد قرمزها در 6 دیدار ابتدایی لیگ برتری خود به فصل 1403-1402 برمیگردد که در مقابل امتیازات تیم تحت هدایت گلمحمدی به پشتوانه گذشتن از سد آلومینیوم، تراکتور، فولاد، گلگهر و پیکان و تساوی روبهروی ذوبآهن عدد 16 نوشته شده بود و طبیعتاً وقتی این اتفاقات 2 سال پیش افتاده باشد یا در ابتدای فصل گذشته کارلوس گاریدو با اندوخته 14 امتیازی پا در هفتمین مسابقهاش در لیگ بگذارد توقعات هواداران بالا میرود و بابت نتایج غیرجذاب لیگ بیستوپنجم انتقادات سفت و محکمی را در فضای مجازی و سکوها مطرح میکنند.
پرسپولیس تا پیش از حضور در هفته هفتم از 18 امتیاز ممکن 10 امتیاز را سوزانده و فقط 8 امتیاز دارد. آخرین باری که پرسپولیس در 6 دیدار ابتدایی کمتر از 8 امتیاز به دست آورده در فصل 95-94 دیده شد که پرسپولیس مدل برانکو نتوانسته بود بهتر از یک برد، یک تساوی، 4 شکست و 4 امتیاز به دست آورد اما به دلیل برخی نکات فنی جذاب در عملکرد تیم، هواداران و مدیریت به ایوانکوویچ فرصت دادند و سرمربی کروات به مرور زمان ورقهای زرینی را به تاریخچه باشگاه افزود.
درحقیقت پرسپولیس نسخه هلیکوپتر از نظر امتیازگیری ضعیفتر از 18 دوره عمل کرده و سرخها در لیگ بیستوپنجم، هفتمین شروع بد خود را داشتهاند. از شروعهای تلخ قرمزها به جز لیگ پانزدهم با برانکو باید به فصل دوازدهم اشاره کرد که هدایتشان را مانوئل ژوزه نامدار و باکارنامه برعهده داشت اما بعد از گذشت 6 بازی تنها 5 امتیاز در مشت پرسپولیس کهکشانی دیده میشد. همچنین استراتژیهای پروین و استیلی در ادوار پنجم و یازدهم حاصلش در 6 هفته ابتدایی بیش از 6 امتیاز نبوده و اندوخته 8 امتیازی زوبل و دایی در لیگهای چهارم و چهاردهم به دلیل تفاضل گل منفی یک و صفر ضعیفتر از عملکرد شاگردان هاشمیان به چشم میآید.
رکورد منفی برای وحید
پرسپولیس در تاریخ لیگ برتر 227 بار به کسب یک امتیاز بسنده کرده و بیشترین تعداد تساویهایش در ادوار نهم و دوازدهم با کسب 14 تکامتیاز به دست آمده است و در لیگ هجدهم نیز قرمزها سابقه 13 تساوی را دارند که البته حتی در آن فصول نیز قرمزها بعد از گذشت 6 بازی در مقابل تعداد مساویهایشان عدد 5 دیده نمیشد. تا پیش از رکوردشکنی هاشمیان و متوقف شدن مقابل باشگاههای فجرسپاسی، فولاد، چادرملو، ملوان و گلگهر، قرمزها سابقه 2 مرتبه کسب 4 مساوی در 6 دیدار ابتدایی فصل را داشتهاند.
پرسپولیس بعد از روزهای تلخی که با نلو وینگادا گذراند و تحقیرشدن در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، برای حضور شایسته در نهمین دوره لیگ هدایتش را به زلاتکو کرانچار سپرد و سرمربی کروات با یکی از کممهرهترین و بیستارهترین پرسپولیسهای تاریخ کارش را در فصل 89-88 آغاز کرد. شاگردان کرانچار در 6 دیدار ابتدایی فقط از سد تیمهای پاس همدان و صبای قم عبور کردند و برابر مس کرمان، استقلال اهواز، ذوبآهن و شاهین بوشهر به تساوی رسیدند و بدون شکست دستاورد 10 امتیازی داشتند. در پاییز 88 چون شرایط جدول مثل فصل جاری بسیار نزدیک بود و تیمهای غیرقابل انتظاری همچون پیکان و مقاومت سپاسی در رتبههای بالایی جدول حضور داشتند پرسپولیس میتوانست با بهبود اوضاع فنی حضور بسیار جدی در کورس قهرمانی داشته باشد ولی باخت، خیلی زود راه اردوی قرمزها را پیدا کرد و تساویها گاه و بیگاه از نتایج تیم محبوب پایتخت حذف نشد تا کرانچار در لحظه وداع با شاگردانش 8 برد، 9 تساوی و 4 باخت در کارنامه داشته باشد و فوتبالدوستان فاصله 13 امتیازی بین پرسپولیس سوم جدولی با سپاهان صدرنشین را ببینند.
همچنین قرمزها هفتههای ابتدایی دوره بیستم لیگ برتر را کاملاً فدای حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا 2020 کردند و تبعات ناکامی مقابل اولسان باعث شد شاگردان گلمحمدی در 6 دیدار ابتدایی فصل 1400-1399 بیشتر از 2 برد به دست نیاورند و برابر سایپا، نفت مسجدسلیمان، نساجی و ذوبآهن به تساوی برسند. البته قرمزها به مرور زمان با بردهای پرشمار و متوالی آشتی کردند و در پایان فصل با کسب 19 برد، 10 تساوی، یک شکست و 67 امتیاز برای پنجمین سال متوالی جام قهرمانی را بالای سر خود بردند.
هاشمیان در حالی بعد از گذشت 6 بازی به 5 تساوی رسیده که در لیگ نهم و بیستم کرانچار و گلمحمدی برای رسیدن به این آمار نیاز به 7 بازی داشتند و برانکو در نهمین بازی قرمزها در لیگ هجدهم، پنجمین مساویاش را دشت کرد. تیم هاشمیان در صورت یک توقف دیگر به تعداد تساویهای پرسپولیس در پایان ادوار شانزدهم، بیستودوم و بیستوچهارم میرسد که قطعاً این نکته قابل تأمل و تفکر است. همچنین پرسپولیس حتی اگر دچار انقلاب بسیار جدی در استراتژیها و قدرت هجومی خود شود بعید به نظر میرسد تعداد مساویهایش از 7 تساوی ادوار چهارم، دهم و هفدهم لیگ برتر عبور نکند.
تلۀ تساویها در پرسپولیس سابقه دارد
در بین تیمهای حاضر در بیستوپنجمین دوره لیگ برتر فقط پرسپولیس و چادرملو (تا پیش از دیدار دیروز برابر استقلال) شکستی در مسابقات نداشتهاند. بدون باخت بودن قرمزها شاید در فصل جاری اتفاق جذابی باشد ولی در تاریخ لیگ برتر با احتساب لیگ بیستوپنجم، 10 مرتبه هواداران قرمزها تا پیش از برگزاری هفتمین مسابقه خود در لیگ برتر عدد صفر را روبهروی باختهایشان دیدهاند و حتی شکستناپذیریشان در ادوار هفتم و هجدهم لیگ تا هفته 17 ادامه داشته است. البته براساس مبحث امیدگل، شاگردان هاشمیان از مشکل موقعیتسوزی نیز رنج میبرند و 4 گل کمتر از استحقاقشان به ثمر رساندهاند.
بدون شک نباید به راحتی از کنار 4 تساوی متوالی قرمزها گذشت و این اتفاق بسیار شفاف با مخاطب صحبت میکند. قرمزها در گذشته بعد از نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 2020 تن به 4 تساوی متوالی در لیگ داده بودند و در هفتههای بیستوششم تا بیستونهم دوره هجدهم لیگ نیز طبق شواهد رمق و قدرتشان بعد از سپری یک فصل برای پیروزی یاری نمیکرد و طبق شواهد انگار تیم هاشمیان نیز مثل شاگردان گلمحمدی و برانکو درون سریال تساویها گیر افتاده، اما سرمربی 49 ساله هنوز فرصت مناسبی برای تغییر نگاهها به خودش و تیمش دارد.
هاشمیان به عنوان یک چهره سرآمد در فوتبال ایران حتماً به خوبی میداند چقدر نگاه هواداران ایرانی صفر و صدی است و با چند نتیجه خوب یا بد کاملاً نظرات دگرگون میشود و بهترین مثال برای اثبات این ادعا مسیر منفوریت و محبوبیت کالدرون در لیگ نوزدهم است. البته این سرمربی کمتجربه و تازهکار باید از اتفاقات سالهای گذشته مدعیان درس بگیرد و متوجه شود که هواداران شاید به یک سرمربی بازنده با استراتژی و هجومی فرصت دهند اما سرمربی محافظهکار با انبوهی از تساویهای متوالی خیلی زود حوصله و صبرشان را سر میبرد.
مطالب پیشنهادی













