تکرار یک آدرس غلطموضع انتقال پایتخت که اخیرا رئیسجمهور دوباره به آن پرداخته مصداق واضحی از همین امر است که فارغ از درست و غلط بودن آن چگونگی اجراییسازی آن تشریح نشده و صرفاً به عنوان یک آرمان از زبان مقامات دولتی تکرار میشود.
مشکل دولت پزشکیان؛ اختیارات یا فقدان ایده؟

یکی از انتقاداتی که به دولت چهاردهم از همان روزهای ابتدای دولت وارد میشد این بود که این دولت برنامه عملیاتی نداشته و در بعد ایدهمحوری نیز شعار ایجاد وفاق کارایی نداشته و صرفاً به عنوان بستر عمل میکند. پزشکیان در زمان انتخابات تلویحاً نداشتن کلان ایده ایجابی که قدرت هویتسازی برای دولت چهاردهم داشته باشد را تأیید کرد و گفت با وجود برنامه توسعه هفتم نیازی به نگارش برنامه ندارد. او همچنین تأکید داشت که در حوزه اجرا نیز نظری نمیدهد تا کار به کارشناسان سپرده شود.
متأثر از همین فقدان ایده دولت تاکنون بارها ایدههایی در حوزه اجرا مطرح کرده است که برنامه عملیاتی مشخصی برای آن به افکار عمومی ارائه نشده است. موضع انتقال پایتخت که اخیرا رئیسجمهور دوباره به آن پرداخته مصداق واضحی از همین امر است که فارغ از درست و غلط بودن آن چگونگی اجراییسازی آن تشریح نشده و صرفاً به عنوان یک آرمان از زبان مقامات دولتی تکرار میشود. در چنین فضایی پیش از آنکه جریان سیاسی حامی رئیسجمهور اختیارات ویژه را طلب کند باید تشریح کنند که با این اختیارات ویژه کدام مسائل را قرار است به پیش ببرند.
در پیشنهاد مذاکره با ترامپ که برخی پیش از سفر رئیسجمهور به نیویورک مطرح میکردند نیز به طور واضح فقدان ایده ایجابی دیده میشود. اینکه مدام میز مذاکره طلب شود و تشریح نشود که در این میز چه دادهها و ستاندههایی و برچه اساسی تبادل میشوند نشاندهنده فقدان ایده ایجابی در ذهن مطالبهگران مذاکره است. با وجود چنین خلأیی حتی اگر میز مذاکرهای نیز تشکیل شود باز این طرف مقابل خواهد بود که اختیار آن را در دست گرفته و مطالبات حداکثری را تکرار میکند. این مسیر یعنی حتی مذاکرهای نیز اگر شکل بگیرد نتیجه آن چیز جز هیچ نخواهد بود. یعنی مطالبهگری مذاکره بدون طرح ایده مشخص اتفاقاً بر ضد مذاکره عمل خواهد کرد. مطالبه در مورد افزایش حدود اختیارات پیش از این در زمان دولت خاتمی و ماجرای لوایح دوگانه و همچنین در دولت روحانی نیز صورت گرفته بود. هردوی این رؤسای جمهور که بدنه اصلاحطلبان نیز حامی آن بودند بارها خواهان آن شدند که به دلیل رأی مردم اختیاراتی فراتر از قانون اساسی داشته باشند تا حدی که با سلب قدرت از سایر قوا امکان کنشگری بیشتر آنها فراهم شود. نکته مشابه در هر دو دولت نیز این بود که مطالبه افزایش اختیارات با هدف تشکیل میز مذاکره با آمریکا و حل و فصل چالشها از این مسیر مطرح میشد. در دولت چهاردهم نیز برخی حامیان همین موضوع را مطالبه میکنند حال آنکه قبل از هر مطالبهای برای اختیارات ویژه به رئیسجمهور جهت مذاکره با غرب دو موضوع باید تعیینتکلیف شود؛ اولاً چه طرحی برای نقد کردن منافع ایران وجود دارد و ثانیاً آیا اصلاً طرف مقابل نیز تمایلی به مذاکره با ایران دارد؟ منادیان ایده مذاکره اگر نتوانند به این دو پرسش پاسخ دهند در مقابل این انتقاد قرار میگیرند که آنها هدفشان از طرح ایده مذاکره صرفاً لذت بردن از مسیر است نه نتایج و اهداف آن.
طراحی برای سلب اختیار از سایر قوا
اخیراً برخی رسانههای اصلاحطلب با استناد به احتمال استیضاح چهار وزیر «راه و شهرسازی، نیرو، کار و کشاورزی» در مجلس تلاش کردهاند تصویری از یک دولت محدود و بدون اختیار ترسیم کرده و موضوع افزایش اختیارات رئیسجمهور را برجسته سازند. این جریان رسانهای که پیش از سفر رئیسجمهور به نیویورک آغاز شده بود همچنان ادامه دارد و با کلیدواژه «اختیارات ویژه» پیش میرود. روزنامه اعتماد در این راستا با سه نماینده سابق مجلس گفتوگو کرده و موضوع اختیارات ویژه را دوباره مطرح کرده است. در این گفتوگوها اسماعیل گرامیمقدم، نماینده مجلس هفتم اظهار کرده که دولت در شرایط کنونی به اختیارات بیشتری برای تصمیمهای سریع و اثرگذار نیاز دارد و استیضاح چهار وزیر از کابینه، تضعیف دولت و بهتبع آن کل نظام را به دنبال دارد. هادی حقشناس، نماینده مجلس ششم، با اشاره به دخالت برخی نمایندگان در عزل و نصبهای دولت، خواستار کاهش فشارها بر دولت در یک بازه زمانی مشخص شده تا دولت بتواند از شرایط کنونی عبور کند و تأکید کرده که همانگونه که از مردم انسجام و اتحاد انتظار میرود، قوای دیگر نیز باید با دولت همکاری کنند و انعطاف بیشتری در اختیارات به دولت داده شود.
عزتالله یوسفیانملا، نماینده سابق مجلس نیز با تأکید بر نیاز دولت به اختیارات ویژه در شرایط خاص، به ظرفیتهای تشکیل کمیسیون ویژهای از وزرا برای تصمیمهای خاص و استفاده از نشست سران قوا اشاره کرده و خواستار پرهیز نمایندگان از اعمال فشار و دخالت در امور اجرایی شده است. این مطالبات در حالی مطرح میشود که هنوز استیضاح هیچ کدام از این وزرا در صحن مطرح نشده است و صرفاً با استناد به احتمال استیضاح نمیتوان مدعی اعمال محدودیت بر دولت شد. در همه دولتها همواره تعداد بسیاری از وزرا در خطر استیضاح بوده و مواردی نیز محقق شده است. ضمن آنکه تلاش برای استیضاح وزیر توسط برخی نمایندگان نیز به معنی عزل وزیر نبوده و او حق دفاع و کسب رأی اعتماد سایرین را دارد. اصل استقلال قوا با وجود مزایا چالشهایی نیز به همراه دارد. تلاش برای زیر سؤال بردن شأن مجلس با انتقاد از استیضاح وزرا، خود میتواند نشانهای از قصد برخی جریانات برای محدود کردن اختیارات سایر قوا به بهانه تقویت قوه مجریه باشد که این امر اصل استقلال قوا را تضعیف میکند. انتقاد از وزرا نیز بخشی از حقوق قانونی نمایندگان است و نباید آن را دخالت تلقی کرد. همچنین در مورد درخواستهای غیرمنطقی برخی نمایندگان نیز که حامیان دولت به عنوان نشانه اختیار نداشتن دولت مطرح میکنند نیز باید گفت که این موضوع پدیدهای جدید نیست و در همه دولتها وجود داشته است با این وجود رهبر انقلاب بارها بر پرهیز نمایندگان از دخالت در عزل و نصبها تأکید کردهاند و در سالهای اخیر، با افزایش توجه رسانهها و توجه افکار عمومی، شدت این دخالتها کاهش یافته است. با این وجود در مواردی که دخالت نمایندگان رخ میدهد، این مسئولیت نیز بر عهده رئیسجمهور و کابینه است که در برابر فشارهای ناصواب ایستادگی کنند.
با این حال، برخی وزرا در ادوار مختلف اتفاقاً برای پنهان کردن کمکاریهای خود با این فشارها همراه شده و بعضاً نیز به صورت خودجوش در جهت تأمین نظر نمایندگان حرکت کرده تا از استیضاح جلوگیری کنند. بنابراین مسئله حفظ قدرت و اختیار دولت یک موضوع دوطرفه است و خود وزرا نیز در این رابطه مسئولیت دارند.
کیسینجرهای بهانهجو
کسی باب انتقاد به طرح استیضاح 4 وزیر دولت چهاردهم را نبسته همانطور که پیش از این هم باب انتقاد به استیضاح وزیران دولتهای سابق بسته نبود. اما اینکه این تقابل و تعامل معمول بین دولتها بهانهای قرار گرفته و از دل آن بیاختیاری دولت استنتاج شود چیزی جز یک عملیات فریب برای معناسازی کاذب نیست. کسانی که مدعی بودند رئیسجمهور اختیار کافی برای دیدار با ترامپ ندارد اکنون میخواهند با هر ابزاری برای این ادعای خود استدلال تولید کنند. امروز استیضاح وزرا بهانه است و بعداً هم یک بهانه جدید پیدا میشود. هدف اصلی پنهان کردن شکست ایده پر سر و صدای عادی سازی تعاملات با غرب است. ایدهای که ایران تمام تلاشش را برای تحقق آن کرد؛ اما طرف غربی بعد از شکست در یک جنگ 12 روزه همچنان تمایلی به آن نداشته و حتی تکگلوله در اختیارش یعنی اسنپبک را نیز علیه ایران شلیک کرده است.
با این وجود کسانی که خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا هستند عامدانه تلاشهای اخیر را نادیده میگیرند. درحالیکه به گفته فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، ایران پذیرفته بود در یک جلسه مشترک با 5+1 به میز مذاکره با آمریکا بازگردد، اما استیو ویتکاف نماینده ترامپ از حضور در این جلسه سر باز زد تا به روند توقف فعالسازی مکانیسم ماشه نه گفته و مسیر تشدید تنش با ایران را ادامه دهد. این رویکرد آمریکا رؤیاهای برخی را که از ابتدای رأی آوردن ترامپ در آمریکا مدعی بودند حتی باوجود ریاستجمهوری او نیز باب عادیسازی روابط با غرب بسته نیست، بر باد داده است. این طیف اکنون برای اینکه از انتقاد به یک رؤیای خام دهساله طفره بروند و تئوریپردازیهای سوخته را زنده نگه دارند بهانه جدید تراشیده و مدعیاند باید با ترامپ مذاکره مستقیم انجام داد و اگر چنین دیداری انجام نمیشود به دلیل بیاختیاری دولت است نه فرار طرف مقابل از مذاکره.
مطالب پیشنهادی













