تِوِل، دولتها را میخرد!به نقل از تایمز اسرائیل، واحد «اقدام سیاسی و ارتباطات» که در عبری با نام تول شناخته میشود یکی از بخشهای کلیدی موساد است که ترکیبی از عملیاتهای اطلاعاتی و دیپلماسی مخفی را مدیریت میکند.
رازهای پشت پردهٔ واحدی در موساد که ملتها را دور میزند

ساره کاظمی، وقایع اسرائیلیه: موساد، سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل، بهعنوان یکی از مرموزترین و پیچیدهترین نهادهای امنیتی جهان شناخته شده است. عملیاتهای مخفی، ترورهای هدفمند و جاسوسیهای پیشرفته بخش قابل توجهی از چهره عمومی آن را شکل میدهد. اما پشت این چهره امنیتی، واحدی با نام «tevel» وجود دارد که به همان اندازه اهمیت دارد، درحالیکه نقش واقعی آن کمتر شناخته شده است. این واحد همان وزارت خارجه در سایه اسرائیل است که روابط محرمانه و پنهان با کشورهایی برقرار میکند که اسرائیل با آنها رابطه رسمی ندارد. «تِوِل» سالهاست نقشی کلیدی در مهندسی سیاست منطقهای ایفا کرده و پیمانها و توافقهایی را شکل داده که افکار عمومی هیچگاه در آنها نقشی نداشتهاند. این گزارش با معرفی این واحد، پرده از فعالیتهای آن برمیدارد.
تول؟
به نقل از تایمز اسرائیل، واحد «اقدام سیاسی و ارتباطات» که در عبری با نام تول شناخته میشود یکی از بخشهای کلیدی موساد است که ترکیبی از عملیاتهای اطلاعاتی و دیپلماسی مخفی را مدیریت میکند. اهمیت این بخش در آن است که بسیاری از تغییرات بزرگ منطقهای، از پیمانهای صلح گرفته تا توافقهای امنیتی و اقتصادی، در مرحله اول در دفاتر و مذاکرات سری این واحد کلید خوردهاند. از این منظر، این واحد یکی از بازیگران اصلی در دیپلماسی و پیشبرد سیاست منطقهای محسوب میشود.
واحد تول در ساختار موساد از دهه ۵۰ شمسی تعریف شد. مأموریت آن از همان ابتدا روشن بود: ایجاد و مدیریت روابط پنهان اسرائیل با کشورهایی که حاضر به رابطه رسمی نبودند. به نوشته هاآرتص، نخستین فعالیتهای شناختهشده این واحد، مربوط به تماسهای پنهانی با مراکش و برخی کشورهای آفریقایی در دهه ۵۰ شمسی بوده است. در این دوره، مأموران تول با پوشش دیپلماتیک و تجاری وارد صحنه شدند تا پل ارتباطی ایجاد کنند. بعدتر این کانالها در ماجرای پیمانهای صلح و همکاریهای امنیتی گسترده بهکار گرفته شد. نقش این واحد با گذشت زمان و بهویژه از دهه ۷۰ به بعد، پررنگتر شد و تبدیل به مرکز اصلی هماهنگی دیپلماسی پنهان اسرائیل گردید، بهنحویکه بخشی از پروژههای مهمی مانند روند عادیسازی روابط با اردن، مذاکرات غیرعلنی با کشورهای حاشیه خلیج فارس و همینطور پیمان ابراهیم از دل همین ارتباطات بیرون آمد.
چگونگی عملکردش
تول با مهارت و پیچیدگی ویژهای روابط پنهان رژیم را مدیریت میکند. یکی از مهمترین ابزارهای این واحد، ایجاد تهدیدها و نگرانیهای مشترک و بهرهبرداری از آنها است. به طور مثال با ایجاد هراس از نفوذ ایران برای کشورهای عربی، آن را به عنوان تهدید مشترک معرفی میکند. نیویورک تایمز در گزارشی افشا میکند که تول با ارائه اطلاعات از این تهدیدها و پیشنهاد همکاریهای امنیتی، ابتدا اعتماد مقامات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را جلب میکند و زمینهای برای گفتوگوهای محرمانه فراهم میآورد و به این بهانه راههای ارتباطی را کانال میزند.
مأموران تول معمولاً آموزش دیدهاند تا در پوششهای دیپلماتیک، تجاری، پژوهشی یا فرهنگی فعالیت کنند و بهطور همزمان چندین هدف را دنبال کنند: جمعآوری اطلاعات، برقراری کانالهای ارتباطی و شکلدهی به توافقهای اولیه. این مأموران ممکن است بهعنوان اعضای هیئتهای اقتصادی، نمایندگان شرکتهای بینالمللی یا مشاوران پژوهشی ظاهر شوند و با ظرافت کامل، مقامات محلی و نخبگان کشور مقصد را جذب و با اسرائیل ارتباط دهند.
در بسیاری موارد، تول از واسطهها و میانجیها استفاده میکند. این افراد میتوانند سیاستمداران بازنشسته، رهبران قبایل یا حتی مقامات اطلاعاتی کشورهای ثالث باشند که به عنوان حلقههای میانی عمل میکنند. این واسطهها امکان این را میدهند که مذاکرات حساس بدون مواجهه مستقیم با مقامات رسمی انجام شود و خطرات سیاسی کاهش یابد.
یکی از ویژگیهای کلیدی روش آنها، تمرکز بر مهندسی سیاسی از بالا به پایین است. یعنی توافقات و ارتباطات عمدتاً در سطح حاکمان و نخبگان شکل میگیرد و افکار عمومی عملاً از آن بیخبر میماند. این شیوه به این سازمان اجازه میدهد تا توافقهای حساس و پیچیده را سریعتر پیش ببرد؛ توافقاتی که اگر علنی باشند، در جامعه مقصد با مخالفت مواجه میشوند و مشروعیتشان زیر سؤال میرود. به بیان دیگر، تول روابط پنهان را به ابزاری برای تضمین منافع سیاسی و امنیتی اسرائیل تبدیل میکند. این واحد نه تنها ارتباط ایجاد میکند، بلکه با ظرافت پیش نیازعملیاتهایش، زمینههای عادیسازی، پیمانهای امنیتی و پروژههای اقتصادی محرمانه را نیز فراهم میسازد.
چهرههای نامآشنایش
جزئیات اعضای واحد تول به شدت محرمانه است و موساد هرگز آنها را بهطور رسمی معرفی نکرده است. با این حال، تایمز اسرائیل چند چهره را بهعنوان مسئولان این بخش معرفی کرده است. یاکوف کاروز یکی از اولین رؤسای آن بود. دیوید میدان نیز در دهه 80 ریاست این واحد را برعهده داشته است. همچنین برخی چهرهها بهعنوان بازیگران کلیدی آن شناخته میشوند. برای مثال، یوسی کوهن که ریاست موساد را بین سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ برعهده داشت، پیش از ریاست خود مسئول روابط خارجی موساد بود و نقش مستقیم در فعالیتهای این سازمان داشت.
کوهن که از مخالفان نتانیاهو است، دوهفته گذشته درمصاحبه خود با شبکه 12 اسرائیل اظهار داشت که دستکشهایش را درآورده و باید با مردم اسرائیل صادق باشد و ضمن انتقاد از نتانیاهو به اهمیت دیپلماسی پنهان در ایجاد روابط با کشورهای عربی و نقش خود در توافقات ابراهیم اشاره کرد. از دیگر افراد مؤثر در این واحد تسفی زامیر و شبتای شاویط، رؤسای پیشین موساد هستند که در دوران خود ارتباطات محرمانه با مراکش و برخی کشورهای آفریقایی را مدیریت کردند و به ایجاد کانالهای ارتباطی پایدار کمک کردند. شبتای شاویط، در مصاحبهای با پاتریک بتدیوید در مهر 1400، به نقش خود در ایجاد روابط با کشورهای عربی اشاره کرد و اظهار داشت «ما در حال ایجاد روابط با کشورهای عربی بودیم که در ظاهر تمایلی به ارتباط با اسرائیل نداشتند.»
در دورههای بعدی، دیوید برنهآ، مدیر فعلی موساد مذاکرات مخفیانه با عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه را دنبال میکرد. وی در سخنرانی خود در اجلاس جهانی تروریسم در شهریور ۱۴۰۲ اظهار داشت «ما باید با کشورهای منطقه همکاری کنیم تا تهدیدات مشترک را شناسایی و مقابله کنیم.» این سخنرانی به خوبی نشاندهنده رویکرد تول است.
برخی پروژههایش
مطابق با گزارش هاآرتص، واحد تول موساد با ایجاد شبکههای مخفی در مراکش، ارتباطات اولیه را برقرار کرد. این شبکهها شامل سازمان «ها-میسگرت» بودند که با هدف مهاجرت مخفیانه یهودیان مراکشی به اسرائیل فعالیت میکردند و درواقع به دنبال ایجاد و گسترش ارتباطات با خواص سیاسی این کشور بودند. در دهه ۱۳۶۰ شمسی، شاه حسن دوم با شیمون پرز، وزیر دفاع اسرائیل در رباط دیدار کرد و با وجود واکنشهای منفی در جهان عرب، روابط پنهانی ادامه یافت و نهایتاً در سال ۱۳۹۹، پس از توافقات میان اسرائیل و ایالات متحده، مراکش روابط رسمی با اسرائیل برقرار کرد. در همان سال، این واحد نقش تعیینکنندهای در خاورمیانه ایفا کرد و با شناسایی منافع مشترک و تهدیدات منطقهای، مذاکرات محرمانه و اعتمادسازی میان اسرائیل و کشورهای امارات، بحرین و سودان را مدیریت کرد، زمینه همکاریهای اقتصادی و امنیتی را فراهم آورد و مسیر روابط رسمی را هموار کرد. به نقل از نیویورک تایمز ارتباطات مخفی اعضای این واحد با سودان سالها ادامه داشت. تول مأمورانی را به خارطوم فرستاد تا در پوشش همکاریهای امنیتی، مذاکرات پنهان را پیش ببرد. این روند نهایتاً در سال ۱۳۹۹ به توافق عادیسازی انجامید، توافقی که با مخالفت عمومی شدید مواجه شد. تول با ایجاد کانالهای پنهان با امارات متحده عربی، پیش از توافق رسمی، زمینه همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی را برقرار کرد و درنهایت به برقراری روابط دیپلماتیک مستقیم و امضای توافقهای پروازی، سرمایهگذاری و همکاریهای اقتصادی کمک کرد. پیمانهای ابراهیم نقطه اوج فعالیت این واحد در سالهای اخیر در خاورمیانه بوده است؛ تول سالها پیش از امضای رسمی، با امارات و بحرین مذاکره کرده و زمینه رسمیت این پیمان را ایجاد نمود. به موازات آن، روابط محرمانهای با عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس ایجاد کرد. اگرچه هنوز ارتباط رسمی صورت نگرفته است. به رغم تحولات منطقهای مأموران این بخش همچنان برای پیشبرد اهداف رژیم متناسب با شرایط مقتضی فعالیت میکنند. این واحد عملاً مسیر تحولات استراتژیک در خاورمیانه را شکل میدهد.
و درنهایت، ضررهایش!
واحد تول نماد دیپلماسی امنیتمحور اسرائیل است؛ دیپلماسیای که به جای ایجاد اعتماد و همگرایی میان ملتها، بر پایه ترس از تهدیدهای مشترک غیرواقعی و منافع برخی از اعضای دولتها بنا شده است. این واحد با گسترش نفوذ رژیم در آفریقا و کشورهای حوزه خلیج فارس، موفق شده اهداف استراتژیک خود را پیش ببرد، اما هزینه این نفوذ را تنها ملتهای منطقه با بیثباتی سیاسی و عدم شفافیت میپردازند.
مطالب پیشنهادی













