وقتی قصه‌گویی، سرمایه‌گذاران را ثروتمندتر می‌کند!

ارزهای دیجیتال دیگر فقط برای سرمایه‌گذاران خرد یا صندوق‌های پوشش ریسک نیستند. آن‌ها به یک ردیف در گزارش‌های فصلی تبدیل شده‌اند. بااین‌حال، آنچه به‌عنوان پوششی در برابر تورم آغاز شد، حالا نقشی مهم‌تر را ایفا می‌کند.

  • ۱۴۰۴-۰۷-۰۴ - ۱۰:۰۸
  • 00
وقتی قصه‌گویی، سرمایه‌گذاران را ثروتمندتر می‌کند!

روایت‌های جدید در دنیای ارزهای دیجیتال

روایت‌های جدید در دنیای ارزهای دیجیتال
هومن جعفریهومن جعفریخبرنگار

 وقتی مایکل سیلور در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که در حال تبدیل بخشی از ترازنامه میکرو استراتژی به بیت‌کوین است، این اتفاق یک نقطه عطف مهم به نظر می‌رسید. برای اولین‌بار، یک شرکت سهامی عام در حال برخورد با بیت‌کوین به‌عنوان یک دارایی ذخیره بود، نه یک اسباب‌بازی سوداگرانه یا طلای دیجیتال در قالب شرکتی. کتاب «استاندارد بیت‌کوین» از سیف‌الدین عموس سرانجام در دنیای بزرگ شرکت‌های سهامی معتبر، پیروانی پیدا کرد.

ارزهای دیجیتال دیگر فقط برای سرمایه‌گذاران خرد یا صندوق‌های پوشش ریسک نیستند. آن‌ها به یک ردیف در گزارش‌های فصلی تبدیل شده‌اند. بااین‌حال، آنچه به‌عنوان پوششی در برابر تورم آغاز شد، حالا نقشی مهم‌تر را ایفا می‌کند. بخش‌های مالی شرکت‌های بزرگ به رمزارزها اکنون کمتر به‌عنوان مدیریت ریسک و بیشتر به‌عنوان منبع جدید ایجاد ثروت نگاه می‌کنند. این منطق به طور فزاینده‌ای آشنا است؛ زیرا قبلاً آن را در رونق عرضه اولیه ارزهای دیجیتال دیده‌ایم. 

تولد دوباره مکانیسم عرضه‌های اولیه 

 تا سال ۲۰۱۷، عرضه‌های اولیه سکه (ICO) از آزمایش مسترکوین جی. آر. ویلت در سال ۲۰۱۳ و پیش‌فروش اتریوم در سال ۲۰۱۴ به یک جنون تمام‌عیار تبدیل شده بودند و تقریباً یک‌شبه تصویر ارزهای دیجیتال را تغییر دادند. پروژه‌هایی مانند پروژه بیسیک اتنشن توکن حدود ۳۵ میلیون دلار در حدود ۳۰ ثانیه جمع‌آوری کرد. گولم مبلغ 8.6 میلیون دلار را در ۲۹ دقیقه به دست آورد و بنکور مبلغ ۱۵۳ میلیون دلار را تنها در سه ساعت جمع‌آوری کرد. استاتوس آن‌قدر موفقیت‌آمیز بود که شبکه اتریوم به علت استقبال بیش از حد متقاضیان قفل شد! 

شکست‌ها نیز به همان اندازه تماشایی بودند. رمزارز پین‌کوین یک طرح پانزی ویتنامی، حدود ۶۶۰ میلیون دلار از ۳۲۰۰۰ سرمایه‌گذار قبل از ناپدیدشدن استخراج کرد. پلکس کوین وعده بازده ۱۳۵۴ درصدی را داد و به‌سرعت توسط کمیسیون اوراق بهادار متوقف گردید. سنترا ادعا کرد که مشارکت‌هایی با ویزا و مسترکارت دارد که هرگز وجود نداشتند. 
بیت کانکت به دلیل فروپاشی خود بدنام شد و هزاران سرمایه‌گذار را نابود کرد. این فروش‌ها نشان داد که چگونه می‌توان به‌سرعت سرمایه را بسیج کرد، اغلب با کمی بیشتر از یک وعده و یک فایل پی‌دی‌اف تک‌صفحه‌ای که آن را وایت پیپر (سند چشم‌انداز) می‌نامیدند. 

البته، برخی از عرضه اولیه‌ها، وایت پیپرهای مفصلی منتشر کردند، اما اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق به‌اصطلاح «پروژه‌ها» از قدرت خرید یک جامعه مشتاق با وعده‌های پوچ «چیز بزرگ جدید» که از طریق توییتر یا انجمن‌های طرف‌داران بیت‌کوین پخش می‌شد، استفاده کردند. این کافی بود تا حس اجتناب‌ناپذیری ایجاد شود. آمارها گویای همه چیز هستند: حدود ۸۱ درصد از عرضه اولیه‌ها در عرض یک سال کلاهبرداری از آب درآمدند یا به طور کامل شکست خوردند، تقریباً ۲۵ درصد در عرض دو سال سقوط کردند و تنها حدود ۸ درصد از آن‌ها به صرافی‌ها راه یافتند. 

مکانیسم‌ها این عرضه اولیه‌ها کاملاً مشخص بودند. به‌سرعت سرمایه جمع‌آوری می‌کردند، از اطلاعیه‌ها برای ایجاد تیتر خبرها استفاده می‌کردند و موج‌های جدیدی از بودجه را بر اساس ارزش‌گذاری‌های متورم جذب می‌کردند. این حلقه به طرز درخشانی کار می‌کرد تا زمانی که دیگر کار نکرد و هنگامی که اعتمادبه‌نفس سرانجام از بین رفت، همان مکانیسم‌هایی که رونق را ایجاد کرده بودند، به‌عنوان کاتالیزوری برای سقوطی عمل کردند که به زمستان ارزهای دیجیتال ۲۰۱۸ تبدیل شد. 

منطق عرضه‌های اولیه در قالب یک طرح شرکتی

حالا بعد از چند سال، همان پویایی‌ها بازگشته‌اند، این بار در دستان شرکت‌های سهامی عام. بیایید شرکت سی. ای. اِی اینداستاری را در نظر بگیرید. یک شرکت تجهیزات ویپ کانادایی که محصولاتش در حوزه سیگارهای الکترونیک دسته‌بندی می‌شود. در تیرماه ۱۴۰۴، این شرکت برنامه‌های خود را برای جمع‌آوری 1.25 میلیارد دلار برای ساخت بزرگ‌ترین خزانه بایننس کوین (BNB) با سهام عام در جهان اعلام کرد. سهام آن در یک روز بیش از ۸۰۰ درصد افزایش یافت. مدل کسب‌وکار تغییر نکرده بود؛ اما روایت تغییر کرد و روایت کافی بود. 

متا پلنت که در توکیو فهرست شده است، نمونه دیگری از شرکتی است که بیت‌کوین را به‌عنوان دارایی ذخیره اصلی خود پذیرفته و خود را به‌عنوان میکرو استراتژی آسیا معرفی کرده است. عملکرد سهام کمتر به عملیات اصلی خود و بیشتر به هویت ارز دیجیتال آن گره‌خورده است.

 و تئاتری‌ترین مورد شرکت ارتباطات رسانه‌ای ترامپ، شرکت مادر شبکه اجتماعی تروث که در تیرماه ۱۴۰۴، فاش شد که دو سوم دارایی‌های نقدشونده آن، حدود ۲ میلیارد دلار، در حال تبدیل‌شدن به بیت‌کوین و اوراق بهادار مرتبط است. در مردادماه، این شرکت از مشارکت 6.4 میلیارد دلاری با وبگاه کریپتو دات‌کام و یورک ویل ادوایزر گلوبال خبر داد که شامل ۱ میلیارد دلار توکن Cronos  (CRO)، ۲۲۰ میلیون دلار ضمانت خرید سهام، ۲۰۰ میلیون دلار پول نقد و ۵ میلیارد دلار خط اعتباری سهام بود. ساختار خود به داستان تبدیل شد. 

روی کاغذ، این‌ها تصمیمات خزانه‌داری بودند، اما در عمل، آن‌ها شبیه شکل‌گیری سرمایه بودند که به‌دقت برنامه‌ریزی شده بود تا حرکت ایجاد کند. همان منطق دایره‌ای رونق عرضه‌های اولیه با این تفاوت که اکنون توسط شرکت‌هایی با حسابرسان، نشان‌های معاملاتی و دید رسانه‌ای اصلی اجرا می‌شود. 

از ترازنامه‌ها تا تیتر خبرها 

شباهت به عرضه‌های اولیه نه‌تنها در مکانیسم‌ها، بلکه در ارتباطات نیز وجود دارد. عرضه‌های اولیه برای ایجاد حرکت به اینفوگرافی‌ها، رشته توییت‌ها و هیاهوی انجمن متکی بودند. 
این شرکت‌های سرمایه‌گذار در ارزهای دیجیتال به اطلاعیه‌های مطبوعاتی، مصاحبه‌های اجرایی و گزیده‌های تلویزیونی تکیه می‌کنند. هدف مشابه است: ارائه مانورهای مالی به‌عنوان استراتژی رؤیایی و اجازه‌دادن به تقویت رسانه‌ای برای تقویت روایت. 

برای مایکل سیلور، هدف سرراست بود. حرکت میکرو استراتژی تدافعی بود و هدف آن حفظ ارزش سهام‌داران در یک محیط تورمی با تبدیل پول نقد به بیت‌کوین بود. برای شرکت‌های دیگری که نام بردیم مثل شرکت کانادایی یا شرکت ترامپ هدف در سطح دیگری عمل می‌کند. هر اعلامیه خزانه‌داری نه‌تنها به‌عنوان یک تصمیم سرمایه‌ای، بلکه به‌عنوان یک رویداد ارتباطی صحنه‌سازی می‌شود. خود این اعلامیه به جلب‌توجه سرمایه‌گذاران، تأثیرگذاری بر احساسات و حفظ ارزش‌گذاری‌هایی که بالاتر از ارزش خالص دارایی شرکت معامله می‌شوند، کمک می‌کند. 

این‌همه مزیت افزوده تنها با روابط‌عمومی ایجاد نمی‌شوند: سرمایه‌گذاران ابزارهای مالی؛ مانند برنامه‌های At-the-Market  (ATMs)، سرمایه‌گذاری‌های خصوصی در سهام عمومی (PIPEs) و خطوط اعتباری را ارزیابی می‌کنند، اما ارتباطات انتظاراتی را شکل می‌دهد که اجازه می‌دهد این مزیت‌ها پابرجا بمانند. هنگامی که سهام بالاتر از ارز خالص دارایی‌ها معامله می‌شود، شرکت‌ها می‌توانند سرمایه جدیدی را با شرایط مطلوب جمع‌آوری کنند، آن را در خریدهای بیشتر ارزهای دیجیتال بازیافت کنند و سپس آن اضافات را به نوبه خود اعلام کنند. این یک حلقه خود تقویت‌شونده است که در آن مهندسی مالی و ارتباطات با هم کار می‌کنند: یکی ترازنامه را تأمین می‌کند، دیگری داستانی را حفظ می‌کند که چرخه را در حال اجرا نگه می‌دارد.

خطرات سیستماتیک؛ از روان‌شناسی تا مکانیزه‌شدن رونق 

عرضه‌های اولیه به کاتالیزوری برای بازار نزولی ۲۰۱۸ تبدیل شد. کلاهبرداری‌ها و شکست‌ها اعتماد را از بین برد، نقدینگی تبخیر شد و یک زمستان دوساله به دنبال داشت. همین پتانسیل وجود دارد، اما در مقیاسی بزرگ‌تر. در سال ۲۰۱۸، کاهش بیشتر ناشی از روان‌شناسی انسان بود. سطوح حمایتی شکسته شد، سرمایه‌گذاران ایمان خود را از دست دادند و فروش تسریع شد. 

امروزه، ساختار بازارها تغییر کرده است. تحلیل تکنیکال هنوز منعکس‌کننده روان‌شناسی جمعی است، اما بیشتر معاملات نهادی اکنون الگوریتمی است. سیستم‌های خودکار پس از نقض آستانه‌ها اجرا می‌شوند و تردید را به آبشارهای سریع نزولی تبدیل می‌کنند. توقف ضررها به درخواست‌های خروج از معامله دامن می‌زند و درخواست‌های خروج موج سنگینی از لیکوئیدی‌ها را به دنبال دارد و این چرخه هفته‌ها ترس را در عرض چند دقیقه فشرده می‌کند.

صنعت بارها ثابت کرده است که سرمایه میلیون‌ها نفر می‌توانند در عرض چند ثانیه ناپدید شوند. یک خزانه شرکتی که میلیاردها دلار در اختیار دارد، نمی‌تواند بی‌سروصدا کاهش یابد. اگر شرکتی مانند شرکت رسانه ترامپ یا متا پلنت مجبور شود در یک بازار نزولی سرمایه‌اش بفروشد، الگوریتم‌ها این حرکت را تقویت می‌کنند. سرمایه‌گذاران خرد قدرت آتش کافی برای جذب این جریان‌ها را ندارند و مؤسسات معمولاً تا زمانی که فروش به پایان نرسد، عقب می‌نشینند. نتیجه یک خلأ است، یک سقوط آزاد تا زمانی که انحلال اجباری مسیر خود را طی کند. 

این‌گونه است که این شرکت‌ها که قرار است با قرض گرفتن آمارهای سود کردن روی بیت‌کوین، اعتبار را به نمایش بگذارند، در عوض می‌توانند با شروع وحشت، اعتبار صنعت را تضعیف کنند. 

پول سالم به پول نمایشی تبدیل شد

 برخی از این شرکت‌ها منعکس‌کننده باوری راسخ هستند. میکرو استراتژی با بیت‌کوین نه به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی، بلکه به‌عنوان یک دارایی اصلی خزانه‌داری رفتار کرده است و بیش از ۲۰۰,۰۰۰ بیت‌کوین را از طریق صدور بدهی و خریدهای پیوسته جمع‌آوری کرده است. رویکرد آن ثابت بوده است: استقراض با پول فیات، خرید بیت‌کوین و نگهداری از طریق چرخه‌ها. 
بااین‌حال، اکثریت به نمایش تکیه می‌کنند. در شرکت‌هایی که نام بردیم، خزانه‌داری‌ها با دنیای کریپتو به‌عنوان یک صحنه نمایش رفتار کرده‌اند، جایی که عمل اعلام ذخیره، ارزش بیشتری نسبت به خود ذخیره ایجاد می‌کند. این موازات با عرضه‌های اولیه چشمگیر است.

تعداد انگشت شماری از پروژه‌ها مانند EOS و Tezos اثری از خود به‌جای گذاشتند، اما اکثریت سقوط کردند. به همین ترتیب، خزانه‌داری‌های شرکتی ممکن است چند بازیگر بادوام و ردی از شیرین‌کاری‌های روابط‌عمومی را به جا بگذارند که با چرخش چرخه از بین می‌روند. 

خزانه‌داری‌های شرکتی به‌عنوان پوشش ریسک آغاز شدند و به‌سرعت به اطلاعیه‌های مطبوعاتی تبدیل شدند. اکنون آن‌ها به‌عنوان هویت برند عمل می‌کنند. آن‌ها می‌توانند در صورت حمایت از باور راسخ، اعتبار ایجاد کنند، یا در صورت صحنه‌سازی به‌عنوان نمایش، توجه کوتاه‌مدت را جلب کنند. اما تئاتر عواقبی دارد. در سال ۲۰۱۷، عرضه‌های اولیه به‌عنوان کاتالیزوری برای زمستان ارزهای دیجیتال ۲۰۱۸ عمل کردند. امسال، خزانه‌داری‌ها خطر ایفای همان نقش را دارند، فقط اکنون صحنه بزرگ‌تر است، مخاطبان شامل سرمایه‌گذاران نهادی هستند و اعتبار خود صنعت در خطر است. 

نظرات کاربران