در راستای تقویت مواضع نظامی و منطقهای مصریهابررسیها نشان میدهد مصر بنابر دلایل متعددی یکی از اهداف اصلی تحرکات کنونی رژیم صهیونی بوده و دیر یا زود، در جریان قضایای کنونی طعمه تنشها خواهد شد.
جبهۀ ضد صهیونی در مصر احیا میشود؟

با حملات به ایران، حکومت جولانی در سوریه و موشکباران پایتخت قطر تقریباً مشخص شده که تجاوزگری رژیم صهیونی حد و حدود مشخصی ندارد و فراتر از دشمنان، متحدان غرب را نیز دربر میگیرد. این روند بیشتر از هر کشوری برای مصر خطرناک است؛ کشوری که در صف اول تهدیدها و مطامع صهیونیستها قرار دارد. قاهره همواره نسبت به تهدیدهای رژیم صهیونی آگاه بوده اما شاید توقع نداشت اوضاع به این سرعت به سمت مخاطره برود. این مسئله باعث شده آنها سراسیمه به فکر تقویت مواضع خود بیفتند؛ قبل از آنکه خیلی دیر شده باشد. وبسایت آمریکایی آکسیوس در روزهای اخیر به بخشی از این تحولات اشاره کرده است.
بر اساس گزارش این رسانه، فعالیتهای نظامی مصر در شبهجزیره سینا باعث نگرانی صهیونیستها شده تا جایی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونی در جریان سفر مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا به تلآویو از دولت این کشور خواسته تا قاهره را برای کمرنگ کردن حضور نظامی خود در صحرای سینا تحتفشار قرار دهد. صهیونیستها ادعا میکنند مصریها زیرساختهای نظامی در شبهجزیره سینا و در مجاورت خاک فلسطین اشغالی ایجاد کردهاند که برخلاف توافق صلح کمپ دیوید میان این دو کشور است. این توافق در سال 1979 با میانجیگری واشنگتن میان قاهره و تلآویو امضا شد.
نکات
بررسیها نشان میدهد مصر بنابر دلایل متعددی یکی از اهداف اصلی تحرکات کنونی رژیم صهیونی بوده و دیر یا زود، در جریان قضایای کنونی طعمه تنشها خواهد شد.
1- در میان همسایگان رژیم صهیونی، سه کشور هم مرز با آن دارای ارتش مؤثر بودند؛ مصر، سوریه و اردن. اردن تا حد زیادی ارتشش تحت کنترل درآمده و پایگاههایی در داخل این کشور در اختیار آمریکا و ناتو قرار دارد. سوریه در جریان توطئه طولانی مدتی که از سال 2011 آغاز شد، در نهایت در سال 2024 شاهد تغییر نظام سیاسی و سپس انهدام تأسیسات نظامی بود. در این میان تنها ارتش مصر که قدرتمندتر از دو ارتش سوریه و اردن بوده، باقی مانده است. صهیونیستها میدانند انهدام این ارتش، مهمتر از کنترل اردن و انهدام قوای نظامی سوریه است.
2- در میان دولتهای اطراف رژیم صهیونی، از نظر قوت ساختار و ملت و تضادهای اندک درونی، مصر جایگاه ویژهای دارد درحالیکه سوریه و اردن، کشورهایی با تناقضات قومی، مذهبی و جغرافیایی فراوان بوده و شکننده به حساب میآیند. برای ضربه به سوریه و اردن، چه با جنگ و چه بدون جنگ زمینهها فراهم بودند، اما برای ضربه به مصر همیشه شرایط مساعد نیستند. صهیونیستها که ارتش خود را به بهانه 7 اکتبر به حرکت درآوردهاند، شرایط کنونی را موقعیتی تکرارنشدنی برای ضربه به همه طرفهای منطقهای میبینند.
3- مصر تمدنی قدیمی است و در مجاورت اروپا، یکی از اهداف غرب برای تضعیف و انهدام است. غربیها نمیخواهند کشوری را که ظرفیت شکوفایی مجدد دارد، با همان وسعت و جمعیت پیشین خود باقی بگذارند.
4- مصر برای یهودیان و صهیونیستها بنابر دلایل تاریخی یک هدف است. نباید از یاد برد که بر اساس متون تاریخی ادیان ابراهیمی، قوم «بنیاسرائیل» به مصر مهاجرت کرده و پس از مدتی آزادی، تحت انقیاد حکومتهای مصری درآمده و سختیهای زیادی متحمل شدند. در نهایت نیز آرمان اصلی آنها، رهایی از دست فرعون و وزیرش هامان بود. ازاینرو صهیونیستها و اوانجلیستهای همراهشان که بسیار به متون عهد عتیق وفادارند، مصر را دشمن خونی، تاریخی و نمادین خود دانسته و از سوی دیگر قصد دستاندازی بر این کشور را دارند. هرچند مصریها وضعیت گذشته را ندارند؛ اما صهیونیستها و راستهای افراطیشان به دلیل وفاداری و تأثیرپذیری بالا از متون تاریخی، بهگونهای رفتار میکنند که سنخیتی با شرایط کنونی ندارد؛ نه آنها نماینده قوم بنیاسرائیل هستند و نه مصر حکومت تاریخیاش است.
5- تحولات منطقه طی دو سال اخیر برای مصر هراسآور بوده و تقریباً با آخرین اتفاقات برای آنها مسجل شده که طرح بزرگی درحال اجراست که این کشور قطعاً خارج از آن قرار ندارد. حملات دقیق اطلاعاتی، ترورهای افسارگسیخته، ساقطسازی نظام سوریه، انهدام تأسیسات راهبردی آن و سپس تهاجم به حکومت بعدی، حمله به ایران، تهدید عراق و هدف قرار دادن قطر، علاوه بر آنکه به مصر نشان داد خارج از دایره هدفگیریها نیست، این هشدار را داد که زمان ضربه به این کشور چندان دور نخواهد بود.
6- مصر بنابر دلایلی مستعد آشوب است. نخستین مسئله افزایش شدید جمعیت و مشکلات اقتصادی است. مسئله دوم سرکوب جنبش اخوانالمسلمین است که باعث شده این جنبش و بقایای طرفداران آن، انگیزه بالایی برای انتقامجویی داشته باشند. اگر ساکنان غزه اخراج شوند با تحتتأثیر قرار گرفتن محیط داخلی، این احتمال وجود دارد که بقیه گزینهها نیز علیه مصر فعال شوند.
7- مصریها گرچه برتری از لحاظ نفرات نظامی دارند، اما نوع جدید جنگیدن صهیونیستها آنها را به هراس انداخته است. این مسئله علاوه بر انباشت سنگین تسلیحات در سرزمینهای اشغالی است. مصریها فارغ از آنکه چه زمانی هدف خواهند بود، به این موضوع میاندیشند که اگر این اتفاق سریع رخ داد، اوضاع آنها چگونه خواهد شد. رژیم نشان داده بهگونهای برنامهریزی میکند که در چند جبهه درگیر نشود، به این معنا که در صورت حمله به مصر، احتمال شعلهورشدن منطقه وجود ندارد و تلآویو بر این کشور متمرکز خواهد بود. مشکل دوم، پدافند هوایی بهشدت تقویت شده صهیونیستهاست، آنهم در شرایطی که مصر دارای موشکهای پیشرفته- مانند ایران- نیست و تعداد بالایی نیز در اختیار ندارد. مشکل سوم، ارسال حجم عظیم سلاح و مهمات برای صهیونیستهاست، بهگونهای که آنها به دریایی از موشکهای بالستیک و کروز هواپرتاب و بمبهای سنگرشکن دسترسی دارند. از نظر جنگندهها نیز احتمال دارد فراتر از آمارهای رسمی، آمریکا جنگندههای بیشتری در اختیار صهیونیستها قرار داده باشد. این مسئله نشان میدهد صهیونیستها با اتصال به کمکهای نامحدود آمریکا دارای تواناییهای بیشتری در دفاع و حجم بالاتری از آتش آفندی شدهاند. در شرایطی که نیروهای مصری در صحرای سینا پایگاه قابلتوجهی ندارند، این احتمال وجود دارد که مصریها مجبور شوند از خاک اصلی خود که فاصله بیشتری از فلسطین اشغالی دارد، موشک پرتاب کنند. این درحالی است که نیروی هوایی مصر قدرت آفندی مؤثری ندارد و تعداد موشکهایش نیز بهاندازه کافی نیست تا برای مقابله با صهیونیستها مؤثر واقع شود. در چنین شرایطی مصر قادر به واردآوردن ضربات گسترده به صهیونیستها نبوده و از سوی دیگر در معرض حجم عظیمی از آتش قرار خواهد گرفت.
بر همین اساس مصریها چندین راهکار اندیشیدهاند:
الف) قصد دارند با شتاب دادن به تحولات ضدصهیونیستی در منطقه که با حمله به قطر تشدید شده اوضاع را برای تلآویو دشوار کنند تا اقدامات صهیونیستها لغو شده و یا دستکم به تعویق بیفتند.
ب) هدف مصر تشکیل جبههای منطقهای است تا صهیونیستها درک کنند که در صورت چرخش جهت حملات به سمت مصر، جهان عرب و دولتهای منطقه به شکل عملی و در بخشهای مختلف در صف مقابله اقتصادی و نظامی با صهیونیستها قرار میگیرند.
ج) قاهره برای جبران قدرت آتش خود، قصد دارد در قالب تشکیل قوای مشترک، بتواند بهعنوان پیشانی قوای منطقهای در برابر تجاوزگری رژیم صهیونی، امکانات اقتصادی و تسلیحاتی به همراه مشاورههای نظامی دریافت کند.
د) مصر با ورود به مباحثی مانند میانجیگری میان ایران و دولتهای اروپایی که منجر به توافق تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد، میخواهد با کاهش مخاطرات پیرامون کشورهای منطقه و التهابات با غرب، بتواند نیروهای منطقه را بر مهار رژیم صهیونی متمرکز کند. مصر میداند ایران محتملترین و مؤثرترین نیرویی است که در صورت چرخش فلش حملات به این کشور، دارای انگیزه و توان لازم برای یورش به سرزمینهای اشغالی است.
ه) مصریها برای جهانیسازی نبرد محتمل با رژیم صهیونی میتوانند کانال سوئز را مسدود کنند، اما اقدام مؤثرتر تحریم نفتی جهان است. این اقدام پیشازاین نیز امتحان شده و تحریم نفتی صورتگرفته طی جنگ مؤثرتر از بستن کانال سوئز واقع شده است. مصر قصد دارد به بهانه هدف قرار گرفتن دولتهای خلیجفارس، ظرفیتهای اقتصادی آنها را در مقابله با رژیم صهیونی به خط کند.
مطالب پیشنهادی









