مهندسی خیانت

شهبازی، پیمانکار سیستم‌های خنک‌کننده صنعتی، با دسترسی به مراکز حساس نظامی و مخابراتی، اطلاعات حیاتی مانند مختصات دیتاسنتر‌ها، نقشه‌های ورود و خروج و نقاط ضعف زیرساخت‌ها را به موساد فروخت.

  • ۱۴۰۴-۰۶-۲۷ - ۱۰:۱۹
  • 00
مهندسی خیانت

بابک شهبازی؛ از پیمانکار صنعتی تا جاسوس اسرائیل

بابک شهبازی؛ از پیمانکار صنعتی تا جاسوس اسرائیل
علی ملکیعلی ملکیخبرنگار

روز گذشته، ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، بابک شهبازی، جاسوس موساد پس از طی مراحل قانونی و تأیید حکم در دیوان عالی کشور، به دار مجازات آویخته شد. شهبازی، پیمانکار سیستم‌های خنک‌کننده صنعتی، با دسترسی به مراکز حساس نظامی و مخابراتی، اطلاعات حیاتی مانند مختصات دیتاسنتر‌ها، نقشه‌های ورود و خروج و نقاط ضعف زیرساخت‌ها را به موساد فروخت. او حتی پیشنهاد انتقال بمب به این مراکز را داد، عملی که می‌توانست فاجعه‌ای عظیم با تلفات گسترده رقم بزند.

فروش این اطلاعات، امنیت ملی را به خطر انداخت و در شهادت بیش از هزار نفر از هموطنانمان در جنگ دوازده روزه مؤثر واقع شد. شهبازی با دریافت رمزارز و وعده اقامت خارجی، خودش، وطنش و هموطنش را به حراج گذاشت. با این حال، عده‌ای که فاصله‌ای عمیق با واقعیت‌های ایران دارند، از این جاسوس دفاع می‌کنند. آن‌ها با شعار‌های پوچ حقوق بشری، اعدام او را محکوم کرده و چشم بر خیانتش می‌بندند.

این دفاع‌ها معمولاً در قبال مجازات هر جاسوس، تروریست یا اراذل و اوباش خیابانی تکرار می‌شود. مهدی کشت‌دار، مدیرعامل خبرگزاری قوه قضاییه در واکنش به توییت‌های برادر جاسوس اسرائیل که بامداد امروز حکم اعدامش اجرا شد، نوشت که او کاملاً درست می‌گوید که «آرزوی قلبی او (بابک شهبازی) مبارزه علیه ایران بوده است» چون جاسوس معدوم اسرائیل در پیامی که برای افسر مستقیم خود ارسال کرده، گفته بود: «در کنار اسرائیل برای نابودی ایران می‌جنگم».

تلاش اپوزیسیون برای جبران هدف شکست‌خورده

هم‌زمان با اجرای حکم اعدام بابک شهبازی، موج جدیدی از اعتراضات و دفاع‌های ساختگی از سوی اپوزیسیون خارج از کشور به راه افتاد. افرادی که خود را «مدافع حقوق بشر» می‌نامند، اما در عمل، ابزار پروپاگاندای رژیم‌های ضدایرانی‌اند، بلافاصله کمپین‌هایی در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی کردند و سعی در تحریف واقعیت داشتند. آن‌ها ادعا می‌کنند که اعدام‌ها «غیرانسانی» است و بابک شهبازی «قربانی سیستم قضایی» شده، بدون آنکه به جزئیات پرونده که پر از شواهد مستند جاسوسی است، اشاره‌ای کنند. این الگو متأسفانه تکراری است. هر بار که فردی به جرم جاسوسی، محاربه یا افساد فی‌الارض محکوم می‌شود، این گروه‌ها که عمدتاً از اپوزیسیون ایران تشکیل شده‌اند وارد میدان می‌شوند و با استناد به استاندارد‌های غربی حقوق بشر، سعی در مشروعیت‌بخشی به جرم و جنایت دارند. 

از پیمانکار صنعتی تا جاسوس اسرائیل

بابک شهبازی، فرزند رحم‌خدا، مردی ۴۴ ساله بود که در حوزه مهندسی صنعتی فعالیت داشت. او به عنوان پیمانکار متخصص در طراحی و نصب دستگاه‌های خنک‌کننده صنعتی، سال‌ها با شرکت‌های وابسته به سازمان‌های مخابراتی، نظامی و امنیتی همکاری می‌کرد. شغلش که شامل نصب سیستم‌های خنک‌کننده برای سرور‌ها و دیتاسنتر‌های حساس بود، به او دسترسی زیادی به مراکز کلیدی کشور می‌داد. یعنی مختصات دقیق پروژه‌های نظامی، ویژگی‌های فنی دیتاسنتر‌ها، نقاط ضعف و قوت زیرساخت‌های امنیتی همه این‌ها در دستان کسی بود که می‌توانست با یک تصمیم غلط، امنیت ملی را به باد دهد. طمع، او را به سمت همین مسیر تاریک سوق داد. 

آخر هفته‌ها با موساد

ارتباط شهبازی پیشرفت کرد. او با چهار افسر موساد با نام‌های مستعار «شموئیل» (سامی)، «بنیامین»، «مایکل» و یک افسر فنی برای آموزش ارتباط گرفت. این ارتباطات هفتگی بود و شهبازی اطلاعات دقیقی ارسال می‌کرد از جمله نشانی پروژه‌ها، نوع فعالیت‌ها، تعداد نیروی انسانی، نحوه ورود و خروج، مشخصات مقامات و افراد کلیدی، مسائل فنی، نقاط ضعف و قوت. طبق اقرار‌های خودش، موساد از او خواست بسته‌ای پنهان‌شده را دریافت کند؛ بسته‌ای حاوی پول و ابزار‌های جاسوسی. این بسته‌ها، بخشی از شبکه حمایتی موساد بودند که به جاسوسان کمک می‌کردند بدون ردیابی عمل کنند. 

دوره فشرده خیانت

برای درک کامل عمق خیانت شهبازی، باید به زمینه شغلی او نگاهی دقیق‌تر بیندازیم. او به عنوان پیمانکار خنک‌کننده‌های صنعتی، در پروژه‌های حساس مانند دیتاسنتر‌های مخابراتی (که اطلاعات ارتباطی ملی را ذخیره می‌کنند)، مراکز نظامی (با سرور‌های فرماندهی) و امنیتی (مانند سیستم‌های نظارت) فعالیت داشت. هر پروژه، فرصتی برای جمع‌آوری داده بود. مثلاً در یک پروژه، او مختصات دقیق یک دیتاسنتر را ثبت کرد؛ اطلاعاتی که می‌توانست برای حملات سایبری یا فیزیکی استفاده شود. طبق گزارش‌های قضایی، شهبازی در ارتباطات هفتگی، بیش از ده‌ها سند فنی ارسال کرده بود، از جمله نقشه‌های ورود/ خروج که می‌توانست برای عملیات ترور یا خرابکاری مفید باشد.  همکاری با فکری، لایه دیگری به ماجرا اضافه کرد.

فکری، با تخصص شبکه، مکمل شهبازی بود. آن‌ها در پروژه‌های مشترک، اطلاعات را ترکیب می‌کردند. شهبازی دسترسی فیزیکی، فکری تحلیل دیجیتال. جلسه اسکایپ بهمن ۱۴۰۰، نقطه عطف بود؛ افسران موساد، با سؤال‌های دقیق، اطلاعات اولیه را استخراج کردند و سپس، آموزش‌های پیشرفته را شروع کردند. مثلاً آموزش‌هایی نظیر دستورالعمل نحوه رازداری ارتباط، دستورالعمل زمان دستگیری، دستورالعمل از بین بردن مدارک در صورت خطر، دستورالعمل خروج از کشور در هنگام خطر، دستورالعمل علامت سلامتی برای اطمینان از اینکه دارند با خود جاسوس صحبت می‌کنند، دستورالعمل داستان پوششی برای حضور در موقعیت‌های خاص، دستورالعمل تحویل بسته جاسازی شده و نکات حفاظتی. 

متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران