علی قادری، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» مطرح کرد

کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» بیان کرد: گروهک‌های تروریستی به دلیل ویژگی‌های ساختاری، ایدئولوژیک و عملیاتی خود، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای بهره‌برداری در جنگ‌های ترکیبی - شناختی نیابتی دارند.

  • ۱۴۰۴-۰۶-۲۷ - ۰۰:۳۹
  • 00
علی قادری، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» مطرح کرد

گروهک‌های تروریستی؛ بازوی جنگ ترکیبی دشمن

گروهک‌های تروریستی؛ بازوی جنگ ترکیبی دشمن

فرهیختگان: گروهک‌های تروریستی با بهره‌گیری از عملیات‌های نامتقارن، جنگ روانی و فناوری‌های نوین، به ابزاری کلیدی در جنگ‌های ترکیبی - شناختی تبدیل شده‌اند. این گروه‌ها با حمایت قدرت‌های خارجی، ناامنی، مشروعیت‌زدایی و تضعیف انسجام اجتماعی را در کشورهای هدف دنبال می‌کنند. نمونه‌های تاریخی مانند داعش، منافقین و جیش‌الظلم نشان می‌دهد چگونه از این گروه‌ها به‌عنوان ابزار نیابتی در جنگ‌های هیبریدی استفاده شده است. در این میان، فضای مجازی به میدانی حیاتی برای گسترش تروریسم رسانه‌ای تبدیل شده، جایی که گروه‌های تروریستی با انتشار اخبار جعلی، تحریک قومیت‌ها و القای ناامیدی، به دنبال تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد بی‌ثباتی هستند. در مصاحبه با علی قادری، کارشناس مسائل بین‌الملل، ظرفیت‌های گروهک‌های تروریستی در جنگ‌های ترکیبی، نمونه‌های تاریخی همکاری آمریکا با این گروه‌ها و راهکارهای نوین برای خنثی‌سازی تهدیدات سایبری و شناختی را بررسی کرده‌ایم.

گروهک‌های تروریستی چه ظرفیتی برای استفاده در جنگ‌های ترکیبی - شناختی نیابتی دارند؟ آیا در این زمینه می‌توان به الگویی تاریخی اشاره کرد؟
گروهک‌های تروریستی به دلیل ویژگی‌های ساختاری، ایدئولوژیک و عملیاتی خود، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای بهره‌برداری در جنگ‌های ترکیبی - شناختی نیابتی دارند. اصولاً گروهک‌های تروریستی در زمان ما به‌عنوان مزدوران قدرت‌ها و کشورهای جهان نقش نیابتی را از جانب ابرقدرت‌ها ایفا می‌کنند. با توجه به این که درگیری‌های مستقیم نیابتی در زمان ما دارای تبعات اقتصادی، سیاسی و نظامی و دارای مخاطرات زیادی است، در حال حاضر دشمنان با استفاده از گروه‌های نیابتی سعی دارند به مقاصد موردنظر خود برسند. دراین‌بین این گروه‌ها دارای ظرفیت‌هایی هستند که شناخت آنها می‌تواند در برنامه‌ریزی دقیق و اثرگذار برای مقابله با آنها مؤثر باشد.

اجرای عملیات‌های نامتقارن:

اولین ویژگی‌ها و ظرفیت‌های گروه‌های تروریستی نیابتی اجرای عملیات‌های نامتقارن است. گروهک‌های تروریستی به دلیل ساختار غیرمتمرکز و انعطاف‌پذیر خود، قادر به انجام عملیات‌های نامتقارنند که موجب خواهد شد هزینه‌های نظامی و سیاسی کمی برای حامیانشان به همراه داشته باشند. این عملیات‌ها، مانند حملات انتحاری یا بمب‌گذاری، می‌توانند تأثیرات روانی عمیقی بر جامعه هدف ایجاد کنند و احساس ناامنی را تشدید کنند. این گروه‌ها همچنین با استفاده از تکنیک‌های حملات سایبری یا حملات پراکنده و طولانی‌مدت می‌توانند به نقاط ضعف جامعه هدف نفوذ کرده و ضربات مؤثری وارد کنند.

استفاده از ابزارهای جنگ شناختی

رسانه یکی از مهم‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین و ارزان‌ترین روش‌های تأثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه هدف است. در جنگ شناختی دشمن با تولید حجم عظیم از اخبار و داده‌ها و تحلیل‌ها تلاش می‌کند تا ذهن مردم و مسئولان را تحت‌تأثیر القائات خود قرار دهد و منجر به اشتباهات محاسباتی و در نتیجه ناامیدی و تسلیم مردم و مسئولان در جامعه هدف شود. این گروه‌ها از طریق تولید محتوای رسانه تلاش می‌کنند ترس، دلهره و هراس را در جامعه هدف نهادینه کنند و بر شناخت افراد تأثیر منفی بگذارند. آنها با روایت‌سازی‌های خاص خود به دنبال مشروعیت‌زدایی از حکومت‌ها و فعال‌کردن گسل‌های قومیتی، مذهبی و نسلی هستند و در تلاشند با تأثیرگذاری بر ادراکات و باورهای جامعه هدف، مردم را در برابر مسئولان و حاکمان قرار داده و موجبات بی‌ثباتی و ناآرامی را در جوامع هدف ایجاد کنند.

از ارزش‌ها و هنجارها

یکی از روش‌های گروهک‌های تروریستی در حوزه‌های شناختی مشروعیت‌زدایی از ارزش‌ها و باورهای جامعه هدف است. ارزش‌ها و باورها در یک جامعه عامل همبستگی و انسجام و اتحاد و ضامن بقا و حیات آن جامعه است. ارزش‌ها و هنجارها در جوامع بشری از بطن تاریخ و تمدن و ایدئولوژی‌های جوامع نشئت می‌گیرد و عامل پیوند بین اقوام مختلف در یک کشور است، به‌عنوان‌مثال ارزش‌های دینی در جامعه ما که در بطن زندگی و حیات این مردم رسوخ کرده و هنجارهایی که منبعث از ملیت و تمدن ایرانی است نیز در تمامی تاروپود جامعه ما نفوذ کرده و این دو عامل است که حجم زیادی از مردم ما با گویش‌های مختلف و نژادها و اقوام متعدد و متکثر را به یکدیگر پیوند داده است. این گروهک‌ها با استفاده از از ارزش‌ها و هنجارها در تلاشند تا هویت و بن‌مایه یک کشور را با چالش مواجه کنند و آن جامعه را بی‌هویت کرده یا هویت موردنظر خود را جایگزین کنند. بنابراین زمانی که مردم و جوانان در جوامع هدف در تقابل با ارزش‌ها و هنجارها در آیند آنگاه آن جامعه دچار آنومی یا سرگشتگی شده و پایه‌های نظام سیاسی، فرهنگی و هویتی آن جامعه با مشکلات متعدد مواجه خواهد شد.

مشروعیت یک نظام سیاسی یکی از مهم‌ترین عوامل دوام، بقا و حیات یک نظام سیاسی است. اساساً در جوامع کنونی حکومت‌ها و دولت‌ها بدون مشروعیت قادر به تداوم اعمال حاکمیت نخواهند بود. البته دررابطه‌با مبانی مشروعیت در نظام‌های غربی و نظام‌های دینی به‌ویژه نظام شیعی مطالب بسیاری می‌توان مطرح کرد که نیازمند زمان مفصلی است اما به طور مختصر می‌بایستی اشاره کرد که در نظام لیبرال دموکراسی مبنای مشروعیت حاکمان خواست و اراده مردم است اما در نظام اسلامی به‌ویژه نظام شیعی مبنای مشروعیت اراده الهی است. لذا گروهک‌های تروریستی در قالب جنگ شناختی - ترکیبی در تلاشند طرح مباحث متعدد مشروعیت نظام‌های سیاسی به‌ویژه نظام اسلامی در ایران را در ذهن مردم جامعه ضعیف کنند. وجود مشروعیت در یک نظام سیاسی موجب اطاعت مردم از حاکم و حاکمان خواهد شد. بنابراین مشروعیت‌زدایی می‌تواند موجب نافرمانی مدنی شده و مردم را در برابر نظام حاکم قرار داده و موجبات ایجاد ناآرامی و بی‌ثباتی را فراهم آورد.

روایت‌سازی‌های کاذب

گروه‌های تروریستی عموماً با ارائه ایدئولوژی‌های افراطی در تلاشند افراد و جوانان ناراضی را با ارائه دیدگاه‌های افراطی و ساختارشکنانه و با استفاده از مفاهیم تند در قبال نظام ارزشی جامعه به خود جذب و موجبات استفاده از آنها در اقدامات انتحاری شوند. در دنیای کنونی برتری تکنولوژیکی غرب به گروه‌های افراطی و بنیادگرایانه و تفکرات سلفی این امکان را می‌دهد تا افراد را برای عملیات‌های انتحاری یا اقدامات خشونت‌آمیز جذب و آماده کنند. این ایدئولوژی‌ها با استفاده از روایت‌سازی‌های کاذب که برگرفته ار روایت‌های دینی یا قومی منحرف‌شده است از شکاف‌های اجتماعی و قومیتی و مذهبی در کشورهای هدف استفاده کرده و موجب احساس هویت و تعلق و همبستگی و انسجام کاذب در میان اعضای گروه شده و موجبات آشوب و ناامنی را در جوامع هدف فراهم می‌کند.

بهره‌گیری از فناوری‌های نوین

دشمن به مدد برتری تکنولوژیکی و با استفاده از فناوری‌های نوین حجم گسترده‌ای از حملات شناختی را بر جوامع هدف از جمله جامعه ما به راه انداخته است. گروهک‌های تروریستی از فناوری‌های دیجیتال، مانند ربات‌های اطلاع‌رسانی، هوش مصنوعی و محتوای چندرسانه‌ای، برای انتشار پیام‌های خود و تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده می‌کنند. این ابزارها به آنها امکان می‌دهد با هزینه کم، تأثیرات گسترده‌ای ایجاد کنند. حملات سایبری، مانند هک وب‌سایت‌ها یا انتشار اطلاعات جعلی نیز بخشی از ظرفیت این گروه‌ها در جنگ ترکیبی است.

الگوهای تاریخی

طی بیش از 4 دهه از تاریخ انقلاب اسلامی حجم عظیمی از الگوهای شناختی گروهک‌های تروریستی را می‌توان نام برد که من تلاش می‌کنم بسیار مختصر به مواردی اشاره کنم.
گروهک‌های تروریستی مانند داعش، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌های مرتبط با پ‌ک‌ک (مانند پژاک) به دلیل ویژگی‌های ساختاری، ایدئولوژیک و حمایت‌های خارجی، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای استفاده در جنگ‌های ترکیبی - شناختی نیابتی علیه جمهوری اسلامی ایران دارند. به‌عنوان‌مثال گروهک تکفیری داعش به‌عنوان یک گروه تروریستی سلفی - جهادی، در مقاطعی به‌عنوان ابزاری نیابتی در جنگ‌های ترکیبی علیه ایران و متحدانش (مانند دولت سوریه و عراق) عمل کرده است. این گروه با بهره‌گیری از ابزارهای نظامی، رسانه‌ای و روانی، تأثیرات عمیقی در منطقه ایجاد کرده است. این گروه از طریق انتشار ویدئوهای خشونت‌آمیز و تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی، مانند تلگرام و توییتر، تلاش کرد ضمن جذب افراد سرخورده در جوامع هدف، ترس و ناامنی را در مردم کشورهای هدف، از جمله ایران گسترش دهد. این گروه با تولید محتوای چندرسانه‌ای حرفه‌ای، روایت‌های افراطی خود را ترویج کرد و به جذب نیرو از سراسر جهان پرداخت. همچنین داعش در ایران اقدام به عملیات‌های نامتقارن از جمله حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی(ره) در ژوئن 2017 انجام داد. این حملات، هرچند محدود، با هدف ایجاد ناامنی روانی و تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای امنیتی ایران طراحی شده بودند. داعش همچنین با ترویج روایت‌های فرقه‌ای تلاش کرد شکاف‌های مذهبی را در ایران و منطقه تشدید کند و از این طریق انسجام اجتماعی ایران را هدف قرار دهد.
همچنین منافقین به‌عنوان یکی از گروه‌های شناخته‌شده‌ای است که در جنگ‌های ترکیبی - شناختی علیه جمهوری اسلامی ایران نقش ایفا و به‌عنوان ابزاری نیابتی برای برخی دولت‌های غربی و منطقه‌ای عمل کرده است. این گروهک تروریستی با بهره‌گیری از رسانه مانند تلویزیون و وب‌سایت‌های وابسته و همچنین شبکه‌های اجتماعی، روایت‌های جعلی علیه نظام ایران منتشر می‌کند. این گروه با انتشار اخبار جعلی یا تحریف‌شده، سعی در تضعیف مشروعیت نظام و ایجاد ناامیدی در افکار عمومی دارد. گروهک منافقین همچنین با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی غربی، مانند موساد و سیا، اطلاعات حساسی از برنامه‌های هسته‌ای و نظامی ایران جمع‌آوری کرده‌اند. افشای اطلاعات هسته‌ای ایران در سال 2002 توسط این گروهک نمونه‌ای از نقش نیابتی آنهاست. این گروهک همچنین با حمایت از آمریکا و رژیم صهیونی با تشکیل کمپین‌های تبلیغاتی گسترده در خارج از کشور به دنبال ایجاد جبهه واحد ضدجمهوری اسلامی است.
نمونه تاریخی اقدامات تروریستی این گروهک هدایت ناآرامی‌های 1396 و 1398در ایران بود که از طریق روایت‌سازی‌های کاذب در قالب شبکه‌های اجتماعی و انتشار محتوای تحریک‌آمیز، اعتراضات را به سمت خشونت و عملیات مسلحانه مانند حملات به پایگاه‌های بسیج و مردم هدایت کردند. همچنین گروهک‌های تجزیه‌طلب همچون جریانات کوموله و جریانات تجزیه‌طلب دیگر با ترویج گفتمان‌های قوم‌گرایانه، به‌ویژه در مناطق کردنشین و ترک‌نشین ایران، تلاش می‌کنند شکاف‌های قومی را تشدید و حس جدایی‌طلبی را تقویت کنند. این اقدامات بخشی از جنگ‌شناختی برای تضعیف هویت ملی و انسجام اجتماعی ایران است. این گروه‌ها با ایجاد کمپین‌های تبلیغاتی و جعل روایت‌های کاذب قوم‌گرایانه به دنبال تجزیه کشورند. حمله به پاسگاه‌های مرزی و شهادت جمعی از سربازان و نظامیان ایرانی در سال‌های اخیر نمونه‌های تاریخی این مورد است.

متن کامل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران